روزنامه ایران: 770 مرد و زن متهمانی هستند که به اتهام ارتکاب جرایم خشن و خاص در طرح رعد پلیس پایتخت دستگیر شدهاند. مجرمانی که برخی بارها به زندان افتادهاند و برخی دیگر نخستین بار است که به دام میافتند. از فروش قرصهای لاغری و چاقی تقلبی گرفته تا کیف قاپی با پا در پرونده شان به چشم میخورد. سردار حسین رحیمی - فرمانده انتظامی تهران بزرگ- با اشاره به کشف 214 خودرو و موتورسیکلت و 9 هزار و 767 اقلام سرقتی از این متهمان ارزش اموال مکشوفه را بالغ بر 9 میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: 310 نفر از این افراد سابقه دار هستند. در این طرح 8 قبضه سلاح گرم، 197 سلاح سرد، 901 هزار مواد محترقه خطرساز و آسیبزا و 460 کیلو اکلیل و سرنج کشف شد. همچنین 18 نفر در رابطه با مواد محترقه غیرمجاز بازداشت شدند. رئیس پلیس پایتخت تصریح کرد: تا این لحظه 58 نفر از توزیع کنندگان مواد محترقه خطرساز در شهر تهران بازداشت شده و تعداد زیادی از مراکز توزیع این اقلام نیز پلمب شده است. رحیمی با اشاره به کشف حدود 500 کیلوگرم انواع مواد مخدر در این مرحله از طرح رعد از جمعآوری 1200 معتاد متجاهر نیز خبر داد و افزود: جمعآوری معتادان متجاهر و بازداشت خردهفروشان با جدیت در تهران بزرگ دنبال میشود. فرمانده انتظامی تهران بزرگ با بیان اینکه تهران در وقوع جرائم رتبه سیام را در بین استانهای کشور دارد، گفت: در رابطه با دستگیری مجرمان و کشف جرائم در تهران بزرگ افزایش 12 درصدی را شاهد بودیم و طرح رعد در سال 98 با جدیت و حساسیت و رفع معایب ادامه خواهد داشت.
سرقت با پا
با یک شال و کلاه سر و صورت و گردنش را پوشانده است. تا به حال دوبار بازداشت شده، سری اول به خاطر سرقت کیف با پا و این بار به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو با یک میله آهنی.
فکر سرقت کیف با پا چطوری به ذهنت خطور کرد؟ من هنرمندم، تابلوهای نقاشی زیادی کشیدهام و در کنار کارهای هنری نجاری هم میکنم. زمانی که داخل مغازه بیکار بودم و به رفت و آمد مردم نگاه میکردم، میدیدم بعضی از خانمها کیفشان را مثل سبد به دست میگیرند و از دستشان آویزان است. چون ورزشکار هم هستم همان زمان ایدهای به ذهنم خطور کرد. سوار موتورسیکلت میشدم و در خیابانها پرسه میزدم. با دیدن خانمهایی که کیفشان از دستشان آویزان است به سراغشان رفته و پایم را داخل بند کیف میکردم و در عرض چند لحظه کیف را با پا میکشیدم و با خودم میبردم. مدارک داخل کیف را به صندوق صدقات میانداختم و پول و اشیای با ارزش را هم برمی داشتم.
چه شد که شیوه سرقت هایت را عوض کردی؟ به خاطر کیف قاپی هایم به زندان افتادم و یک سال و دو ماه را در آنجا سپری کردم. بعد از آزادی از زندان که 6 ماه قبل بود تصمیم گرفتم سرقت لوازم داخل خودرو انجام دهم. تخصصم خودروی پژو بود. با یک میله آهنی در را باز میکردم و وسایل با ارزش داخل ماشین را به سرقت میبردم.
هر چند وقت یکبار سرقتها را انجام میدادی؟ بستگی به پولی داشت که گیرم میآمد. اگر کفاف یک هفتهام را میداد هفتهای یکبار اگر پول بیشتری بود خوب زمان بیشتری هم طول میکشید تا سراغ سرقت بروم. این سری تازه از سرقت آمده بودم و همراهم 6 گوشی و 7 ضبط خودرو بود که دستگیر شدم.
شرط بندی برای سفر
دو دختر و یک پسر، در بزم شبانه شان شرطی بستند که باعث شد نقشه سرقت خودرو آن هم از نوع 206 را اجرا کنند. دختر 23 ساله از شرطشان میگوید.
برای چی بازداشت شدی؟ من و دوستم سوار خودروی 206 شدیم و به بهانه خرید از راننده خواستیم تا خودرو را در کنار خیابان متوقف کند. زمانی که راننده برای خرید ماشین را ترک کرد من پشت فرمان نشستم و خواستم آن را سرقت کنم که خیلی زود متوجه شد و با کمک مردم من و دوستم به دام افتادیم.
انگیزه تان برای این کار چه بود؟ من آرایشگر هستم و وضع مالی خوبی دارم. چند شب قبل با نامزد دوستم داخل مهمانی بودیم که شرط بندی کردیم. قرار شد در طی یک هفته هر کسی بیشتر خودروی 206 سرقت کند برنده باشد و بازنده هزینه سفر عید را به یکی از کشورهای خارجی پرداخت کند؛ و شما الآن برنده شدید؟ نه. اتفاقاً نامزد خواهرم هم همان روز و همزمان با ما خودروی 206 را سرقت کرد. البته مدل سرقت او فرق داشت، او در خیابان پرسه میزد و با دیدن خودروی روشنی که سوئیچ روی آن است، ماشین را سرقت میکند. البته نامزد خواهرم هم پس از دستگیری ما و با برملا شدن راز این شرط بندی دستگیر شد.
سرقت پرستار قلابی
فکر همه جا را کرده بودند، قرار بود تحت پوشش پرستار خانگی از مرد تاجر سرقت کنند، اما نقشهای که از یک هفته قبل کشیده بودند نقش بر آب شد.
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟ پدرم بیمار است و برای هزینه درمانش نیاز به پول داشتم.
چطور مرد تاجر را شناسایی کردی؟ دوست خواهرم پرستار این مرد تاجر بود. متوجه شدم که وی برای عمل دخترش 12 میلیون تومان پول نقد میخواهد به خانه بیاورد. باهم تصمیم گرفتیم که 12 میلیون تومان را سرقت کنیم. دوستم گفته بود که دیگر نمیتواند کارهای مرد تاجر را انجام دهد قرار بود که پرستار جدیدی بگیرند. من هم با همین بهانه تماس گرفتم و بعد ازگرفتن آدرس وارد خانه آنها شدم. زمانی که نوه مرد تاجر مشغول کار بود دستمالی که آغشته به ماده بیهوشی بود را روی دهانش گذاشتم، اما او مقاومت کرد و درنهایت هم دستمال را از روی صورتش کنار زد. فکر کنم که ماده بیهوشی تأثیر نگذاشته بود. بعد هم با پلیس تماس گرفتند و به دام افتادیم.
قرصهایی برای زیبایی
چند مرد و زن این قرصها را در قالب قرصهای چاقی و لاغری به مردم میفروختند. آمفی متامین، بیدو متادون و یونجه و سبوس و دگزا دارد. یکی از متهمان میگوید: دگزا خاصیت آبآوری زیر پوست دارد و فرد احساس چاقی میکند. هر بسته 10 تایی را 5 هزار تومان به مردم میدادند و بعد از گذشت 20 روز بدن باد و فرد احساس چاقی میکرد. قرصهای لاغری هم خاصیتی داشت که باعث دفع مواد بدن میشد. لاغری هم مانند چاقی یک قیمت داشت. چون متادون داخل این قرصها وجود داشت باعث اعتیاد میشد. متهم در پوشش عطاری قرصها را به فروش میرساند که با اطلاعات مردمی و افزایش مسمومیتها در محدوده کلانتری 149 امامزاده حسن، پلیس وارد عمل شد و عامل فروش قرصهای چاقی و لاغری اعتیاد آور را دستگیر کرد.