ماهان شبکه ایرانیان

خرید سال‌نو کام مردم را تلخ کرد

سال نو نزدیک است، اهل خانه دست به تمیز کردن نقاطی از خانه می‌زنند که در طول سال استفاده نمی‌شود، خانه‌ها بوی پودر شستشو و الکل می‌د‌هد، خاک گلدان‌ها زیر و رو و تازه می‌شود، آنهایی که باغچه دارند، خاک را کلنگ می‌زنند، هنوز بهار نرسیده شکوفه‌های زردآلو باز شده و درخت‌ها صدای زنبورمی‌دهند.

خرید سال‌نو کام مردم را تلخ کرد

سال نو نزدیک است، اهل خانه دست به تمیز کردن نقاطی از خانه می‌زنند که در طول سال استفاده نمی‌شود، خانه‌ها بوی پودر شستشو و الکل می‌د‌هد، خاک گلدان‌ها زیر و رو و تازه می‌شود، آنهایی که باغچه دارند، خاک را کلنگ می‌زنند، هنوز بهار نرسیده شکوفه‌های زردآلو باز شده و درخت‌ها صدای زنبورمی‌دهند.

به گزارش نیوز به نقل از روزنامه آرمان ،در کنار اینها مسائلی است که از زیبایی و شور و شوق فصل جدید می‌کاهد، باید برای کودکان خانواده لباس جدید خرید، خانه را از نظر مواد غذایی مجهز کرد چون در روزهای تعطیل سال نو هر لحظه ممکن است یکی از راه برسد.

امسال خریدهای سال نو از هر سال سخت‌تر شده است، لباس و کیف و کفش به یک طرف، قیمت مواد غذایی رشد قابل توجهی داشت. قیمت آجیل آنقدر بالا رفت که اواسط اسفند رئیس اتحادیه صنف خشکبار و آجیل تهران از توقف روند صعودی قیمت‌ها در این بازار خبر داد، اما زمان برای تثبیت دیر بود و دیگر مردم نمی‌توانند مانند سال‌های گذشته البته نه پارسال یا سال پیش از آن، سال نویی مانند آنچه 20 سال پیش اتفاق می‌افتاد داشته باشند.

از طرفی رئیس اتحادیه قنادان تهران با بیان اینکه شیرینی جزو اقلام پرمصرف خانوارهای ایرانی به شمار می‌رود، گفته بود: با توجه به افزایش قیمت‌ها و پایین آمدن توان اقتصادی خانواده‌ها، باوجود مشکلات فراوانی که صنف ما با آن مواجه است، ترجیح داده ایم به مناسبت نوروز قیمت اجناس خود را افزایش ندهیم. با این وجود قشر بزرگی از مردم توانایی خرید همان شیرینی را هم ندارند.

شیرینی فروشی که از سال‌های کودکی شیرینی سال نو محل را می‌پخت، مغازه بزرگی در خیابان جمهوری که کارش گرفته بود و نان فانتزی فروشی هم کنار مغازه قدیمی باز کرده بود، چندسالی است که خودش شیرینی مخصوص سال نو نمی‌پزد. شیرینی‌هایی کوچک رنگارنگ در سینی‌هایی با اشکال و اندازه‌‌های مختلف از جایی دیگر برای مغازه‌اش خریداری می‌شود که طعم و بویی صنعتی دارد و آن مزه عید از بین رفته است.

علی پیرمردی که این روزها کار را به پسرانش سپرده می‌گوید: ما نمی‌توانستیم شیرینی با این قیمت بپزیم، هر جور حساب کردیم قیمتی بالاتر از این سینی‌ها داشت. چند سالی خواستیم که همان روند قدیمی را ادامه دهیم اما عملا نشد. یکی از پسرهای فروشنده شیرینی‌پزی کسی بود که برای نخستین بار ایده خرید شیرینی از بیرون را داد.

او می‌گوید: باید کاری کنیم که شیرینی‌پزی بتواند خرج خود و خانواده ما را تامین کند، با این روش تعداد کارگرانی که در آشپزخانه کار می‌کنند هم کمتر شده است یعنی ما از چند جهت صرفه‌جویی کرده‌ایم.

بخشی ازمردم توانایی خرید شیرینی با قیمت بالا را ندارند، آنهایی هم که می‌توانند شیرینی‌های بهتری بخرند، از مغازه ما خرید نمی‌کردند. نزدیک خیابان بهشتی یکی از شعبه‌های شیرینی فروشی بزرگی مشغول رسیدگی به مشتریان است، تعداد قابل توجهی در حال بررسی شیرینی‌ها هستند.

اینجا امتحان کردن مزه شیرینی آزاد است، چند نیروی جوان و خوش صحبت مشتری‌ها را دعوت می‌کنند که از نمونه‌ها امتحان کنند. صاحب این شیرینی فروشی می‌گوید:همه شیرینی‌ها تولید آشپزخانه خودمان است.

قیمت شکر خیلی گران شده و حتی آرد هم گران‌تر از قبل است مخصوصا اگر بخواهید از آرد خوب استفاده کنید. شرط دوام در بازار کنونی داشتن روابط خوب با فروشندگان مواد اولیه است، برخی از همکارانم شکر پیدا نمی‌کردند اما ما هیچ وقت با این مشکل مواجه نشدیم. این فروشنده می‌گوید که تغییرات بازار نتوانسته در کیفیت شیرینی‌هایی که می‌فروشند تغییری ایجاد کند و همین مساله است که باعث شده مشتری‌های قدیمی از این شیرینی فروشی خرید کنند.

او می‌گوید: شیرین‌های ما به استان‌های مختلف ایران فرستاده می‌شود، اما شما گول این تعداد مشتری را نخورید، میزان فروش هر سال کمتر می‌شد و امسال وضعیت بدتر از سال‌های گذشته است.

تحویل شیرینی سال نو به خانه

گروه دیگری که این روزها دست به کار پخت و پز زده اند بیکاران در عرصه‌های مختلف هستند. از خبرنگار و عکاس تا کارمند اداره، همچنین افرادی که خود در طول سال کلاس‌های شیرینی‌پزی برگزار می‌کنند، در این ماه دست به پخت و فروش شیرینی‌های مخصوص سال نو می‌زنند. سارا چند سالی است که از شرکت خصوصی که 12 سال در آن کار می‌کرد بیرون آمده، این سال‌ها کارهای مختلفی مانند فروش زیورآلات، واردات لباس و دوختن مانتو و پیراهن در مزون را امتحان کرد اما آخر متوجه شد که علاقه اصلی‌اش در خمیر و پخت شیرینی است.

سارا برای اینکه سابقه بیمه‌اش خراب نشود، خودش را بیمه کرده و امیدوار است تا چند سال دیگر بتواند از مزایای بازنشستگی استفاده کند. او از افرادی است که برای شیرینی سال نو از دو ماه قبل سفارش می‌گیرد و کسی نمی‌تواند انتظار داشته باشد که نزدیک سال جدید او سفارش قبول کند. سارا می‌گوید: بعضی از مواد اولیه که در پخت شیرینی استفاده می‌کنم مانند کره و شکلات حتما باید خارجی باشند تا بتوانم مزه ثابت شیرینی‌هایم را حفظ کنم.

سارا دو فر کوچک در خانه دارد و با همان‌ها همه سفارش‌ها را تهیه می‌کند. او می‌گوید: تعداد سفارش‌ها کم شده چون مثلا برای پخت شیرینی نخودچی باید از آرد خوبی که مخلوط دو نوع آرد نخودچی است استفاده کنم.

قیمت هر کدام نسبت به سال گذشته از دو برابر هم بیشتر شده، برای همین فقط آشنایانی که می‌دانند من قیمت‌ها را برای سود بیشتر بالا نبرده ام سفارش می‌دهند. معصومه کارشناسی ارشدش را در مالزی دریافت کرد و قصد داشت تا با همسرش در این کشور زندگی کنند، او مادر یک پسر است و در تهران شیرینی خانگی تهیه می‌کند.

بعد از فارغ التحصیلی معصومه نتوانست در مالزی کار پیدا کند، شوهرش هم نتوانست به تنهایی هزینه خانواده سه نفری را تامین کند، این شد که او با پسرش برگشته تا زمانی که اوضاع بهتر شود و بتوانند مثل قدیم کنار هم باشند. معصومه می‌گوید: دو سال در یک فروشگاه نان فانتزی کار کردم و اینگونه طرز پخت انواع نان را آموختم. بعد یک دوره یکساله شیرینی پزی رفتم و الان در فضای مجازی شیرینی‌هایم را می‌فروشم.

سال‌های گذشته کار بهتر بود و ما سرویس رایگان تحویل در منزل داشتیم اما الان وجود چنین سرویسی برای ما هزینه بر است و شاید بعد از عید دیگر این روند را ادامه ندهیم. معصومه در تلاش است که با حفظ کیفیت، قیمتی نزدیک به قیمت شیرینی فروشی‌ها داشته باشد، او می‌گوید: به هیچ وجه نمی‌توان به قیمت آنها نزدیک شد، آنها مواد اولیه خود را از مکان‌های مشخصی می‌خرند که در قیمت کل و نهایی شیرینی تاثیر چشمگیری دارد.

کاش دولت به بازنشستگان آجیل می‌داد

با افزایش چشمگیر قیمت آجیل، این خوراکی که یکی از مواد غذایی مورد استفاده برای پذیرایی از مهمانان سال نو بود، از میزهای دیدار سال نو رخت بست و رفت. قیمت انواع آجیل در فروشگاه‌های شهر حتی از آنچه در بازار به فروش می‌رسد هم بالاتر است. در یکی از آجیل فروشی‌ها خانواده‌ای مشغول پرس و جو برای قیمت‌ها هستند و با شنیدن قیمت هر کدام از انواع آجیل شوک می‌شوند. از آنها می‌پرسم مگر قبل از خرید قیمت‌ها را در اخبار ندیده بودند؟

مینا مادر این خانواده است، می‌گوید: این فروشگاه را یکی از دوستانم معرفی کرد البته دوستم آجیل مخلوط خریده بود و درباره قیمت آن به ما توضیح داده بود اما همسرم از کیفیت مخلوط راضی نیست و قیمت پسته، بادام هندی، فندق و بادام واقعا بیشتر از چیزی است که بتوانیم بخریم. در بازار بزرگ تهران کوچه‌ای وجود دارد که در آن چندین آجیل فروشی سال‌هاست فعالیت می‌کنند. همواره با نزدیک شدن سال جدید راه رفتن در این کوچه سخت می‌شد.

جلوی برخی از آجیل فروشی‌ها که قیمت و کیفیت خوبی داشتند، مردم صف می‌کشیدند اما امسال اینطور نبود. بازار آهنگران کوچه‌ای است که آجیل فروشان در آن قرار گرفته اند. این کوچه از هر سال خلوت‌تر بود به راحتی می‌توان داخل مغازه‌ها را نگاه کرد. از چندین صف فقط جلوی یک آجیل فروشی صف تشکیل شده است و کیسه‌های مردم مثل قبل سنگین نیست.

مردی در صف آجیل فروشی ایستاده، او می‌گوید که بیش از 10 سال است از این مغازه آجیل سال نو را می‌خرد. او درباره اینکه امسال چه نوع آجیلی خواهد خرید می‌گوید: در خانه با همسرم برنامه‌ریزی کردیم، من حقوق بازنشستگی می‌گیرم و توان خریدمان محدود است، یک کیلو و نیم آجیل مخلوط می‌خریم. او ایده‌ای دارد و می‌گوید: به کارمندان آجیل و عیدی می‌دهند، کاش می‌شد به بازنشستگان هم سبد عید می‌دادند تا ما هم بتوانیم از سال نو لذت ببریم.

کیسه‌های خریدی که هر سال کوچک‌تر می‌شوند

به نظر نمی‌رسد تعداد خانواده‌های زیادی امسال از مهمانان خود با آجیل پذیرایی کنند. وقتی از جو بازار و فروشگاه‌های شیرینی و آجیل فروشی خارج می‌شوید می‌توانید به وضعیت اکثریت مردم نگاه بهتری داشته باشید. در مترو و بی.آر.تی مردم از گران بودن کلیه اجناس گله دارند. گویی امسال نوروز با خود بیشتر نگرانی به همراه آورد تا شادی.

نگرانی حفظ آبرو. مردی حدودا 60 ساله در مترو سرش را در یقه پیراهن فرو برده و غرق در افکارش است. او بازنشسته است و این روزها تاکسیرانی هم می‌کند تا بتواند به خرج‌های خانه کمک کرده باشد، می‌گوید: با این قیمت‌ها نمی‌توان آجیل خرید، همان بهتر است که شیرینی آبرومندانه‌ای داشته باشیم تا با چای از مهمان خود پذیرایی کنیم.

در مترو امام می‌توان افرادی را پیدا کرد که از بازار برگشته‌اند. مانند قدیم دستشان پر نیست اما خریدهایی انجام شده است. زنی که چند کیسه در دست دارد، می‌گوید: پیش از این همراه فرزندانم برای خرید به بازار می‌رفتیم اما امسال همه مشغول کار اند و این کار را به من سپرده‌اند. نمی‌توانیم زیاد خرید کنیم.

هر کدام از بچه‌هایم گفتند که به چه چیزی نیاز دارند و من همان‌ها را خریدم. او به قسمتی که آجیل می‌فروشند هم رفته بود اما بنابر تصمیم خانواده قرار شده است که امسال چنین خریدی نداشته باشند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان