روزنامه همشهری: وزیر جوان ارتباطات را میتوان مورد توجهترین چهره دولت دانست. همین چند هفته قبل وقتی معاون دادستان کل کشور اعلام کرد که مدعیالعموم اقدام به شکایت از محمدجواد آذریجهرمی کرده، رئیس جمهور به طور کامل از او حمایت کرد. پس از این ماجرا هم وزیر ارتباطات بار دیگر درحالیکه میتوانست سکوت کند با ارائه گزارشهای فنی درباره دستکاری آرای مردم در جشنواره صدا و سیما یک تنه وارد مسئلهای مهم شد. او در گفتگو با همشهری اعلام کرده که از شکایت ترس و نگرانی ندارد، حرفش را میزند و تابع قانون است. آذری جهرمی تأکید دارد عدهای تعبیرشان از شبکه ملی اطلاعات این است که باید دور خودمان دیوار بکشیم. استقلال، اما معنایش قطع ارتباط با دنیا نیست.
ماجرای دستکاری آرای مردم در نظرسنجی صداوسیما هنوز هم جنجالی است. برخی این ماجرا را به اختلاف نظرهای شما با صداوسیما مرتبط کردهاند، آیا اختلاف نظرها در این رابطه نقش داشته است؟
مسئله این ماجرا اختلافنظر سیاسی نیست، بحث بر سر حقالناس است. فکر میکنم که مدیریت کلان صداوسیما یا سازمان صداوسیما هم در این مسئله خودش شاکی است. ممکن است یک گروهی در صداوسیما اقدامی کرده باشند، اما اینکه مدیریت کلان در صداوسیما چنین نیتی داشته باشد، من چنین چیزی را تاکنون در این ماجرا ندیدهام و این موضوع خیلی به اختلاف نظرهای ما و صداوسیما ارتباطی پیدا نمیکند. موضوعی پیش آمده و مردم خواستهاند که ماجرا را بررسی کنیم. چرا؟ چون بسترش فنی بوده است. ما هم چیزی که عین واقعیت است را به مردم گزارش کردهایم.
فارغ از این قضیه، چه اختلافنظری میان شما و صداوسیما وجود دارد؟ در دورهای شما در شبکههای اجتماعی از گزارشهایی که علیه وزارت ارتباطات پخش میشد، انتقاد میکردید.
طبیعتاً ما اختلافهای کاری با مجموعه صداوسیما داریم. یکی از این اختلافنظرها در عرصه فضایی است، چون ما معتقد نیستیم که صداوسیما باید ماهواره بسازد و به فضا بفرستد، چراکه تشکیلاتی به اسم سازمان فضایی در کشور داریم. در دنیا هم هیچ شبکه تلویزیونی نداریم که خودش ماهواره ساخته باشد. اعتباراتی که به صداوسیما داده میشود، بهصورت طبیعی باید در زمینه مسائل فرهنگی هزینه شود. چند سال است که فیلم یا سریال مؤثر و ماندگاری که قبلترها ساخته میشد، ندیدهایم! چقدر در حوزه محتوا توانستهایم قوی عمل کنیم؟ به این دلیل که اعتبارات صداوسیما تبدیل میشود به چارچوبی که ماهواره بخرد.
این بخشی از مسائلی است که باعث شده ما هنوز ماهوارهای در مدار بالای زمین نداشته باشیم؟
ماهواره دو بخش دارد؛ بخشی از آن برای پخش برنامه است و بخش دیگر آن مربوط به دیتاست. صداوسیما اجازه فعالیت در حوزه دیتا را ندارد. ما اعتقادمان بر این است که این فعالیت را باید آزادسازی کنیم. یک ماهواره متمرکز در مدار قرار دهیم که هم خدمات دیتا داشته باشد و هم خدمات تصویری. در این مسئله حتی اعلام کردهایم اگر صداوسیما آمادگی داشته باشد، میتوانیم کل مأموریت حوزه فضایی را به آنها واگذار کنیم. آن چیز که واضح است، این است که انسجام داخلی نظام اثرات مثبت بیشتری دارد و به همین علت بهتر است مسائل را در جایگاه قانونی خود حل کنیم و نه در فضای رسانهای. دعوای صنفی نداریم. ساختار، ساختار غلطی است.
درباره شبکه ملی اطلاعات چطور؟ بهنظر میرسد در این بخش هم اختلافهایی وجود دارد.
شبکه ملی اطلاعات لایههای زیرساخت، خدمات و محتوا دارد. در شبکههای ارتباطی و اطلاعرسانی دنیا بیشتر از 70 درصد ترافیک شبکه متعلق به ویدئوست. ویدئو بهعنوان پلتفرم است و محتوای صوتی و تصویری روی آن سوار میشود. در واقع محتوای صوتی و تصویری است که یکی از نیازهای مهم امروز مردم را تشکیل میدهد. ما اعتقاد داریم که سازمان صداوسیما از طرفی مطالبه شبکه ملی اطلاعات میکند و از طرف دیگر خودش بزرگترین مانع در لایه خدمات است. وقتی شما مطالبه شبکه ملیاطلاعات میکنید، اول باید بدهی خودتان را بپردازید. همان بخشهایی که انجام شده هم درست اطلاعرسانی نمیکنند. شبکه ملیاطلاعات زمانی یادشان میآید که بخواهند یک بحث سیاسی را پیش ببرند. این اختلاف هم از جنسی است که صداوسیما اعتقاد دارد خودش باید بهطور کامل ورود کند و همه این مسائل را باید خودش حل کند. اعتقاد ما اینگونه نیست و این هم یک اختلاف صنفی دیگر است. مانند وزارت ارتباطات که گزارش اقدامات توسعه لایه زیرساخت شبکه ملی اطلاعات میکند، بیایند و گزارش لایه محتوا را به مردم و شورایعالی فضای مجازی بدهند.
مسئله باندهای فرکانسی هم مدتهاست که محل اختلاف است و مقامهای وزارت ارتباطات بارها اعلام کردهاند که صداوسیما حاضر به تخلیه باندهای 700 و 800 مگاهرتزی نیست.
بله، باندهای فرکانسی هم اختلاف دیگری است. ما با صداوسیما اختلافهای زیادی در حوزه کاری داریم که به هر حال باید حل شود. ممکن است مدیران قبل از من خیلی به این مسائل ورود نمیکردند، چون مطالبهای از آنها در این حوزه نبود. اما اکنون ما با بحران ارزی روبهرو هستیم. درآمد بخش ICT کشور 100 درصد ریالی است، اما 70 درصد هزینه بخش تلکام ما ارزی است. زمانی که 70 درصد هزینه ارزی باشد و ارز 3 برابر شده باشد، چه بلایی سر اقتصاد بخش میآید؟ ما باید بتوانیم کنترل هزینه کنیم. یا باید تعرفه را بالا ببریم یا باید کنترل هزینه صورت بگیرد. برای کنترل هزینه باید هزینهها و مخارج توسعه را پایین آورد. وقتی هزینه توسعه باند 700 یا 800 نصف هزینه توسعه در باند فرکانسی 2100 است، ما نباید بهدنبال این قضیه برویم؟ وقتی باند 700و 800 را صداوسیما نگه میدارد، بهمعنای آن است که ما باید برای توسعه دستمان را در جیب مردم کنیم. درصورتی که باندهای مورد نیاز براساس پالایشهای ما بلااستفاده است. ما با این چارچوب مواجه هستیم که استفاده از باند 700 و 800 برایمان تبدیل به یک موضوع حیاتی شده است و ماجرایی مستحب نیست. اگر نتوانیم به هر شیوهای از باند 700 و 800 استفاده کنیم، اتفاقی که در نهایت میافتد افزایش تعرفههای ارتباطات مردم است. من باید به مردم جواب دهم. میتوانیم بیاییم و بگوییم دلار بالا رفته و من هم هزینه را افزایش دادم. میتوانیم هم کنترل هزینه کنیم. این کاری است که تابهحال کردهایم و اجازه ندادهایم هزینه ارتباطات مردم بالا برود. با اینکه اپراتورهای کشور دچار بحرانهای جدی نقدینگی هستند، خودشان میتوانند بیایند گزارش دهند که وضعیتشان چیست.
تلاشتان برای استفاده از این باندهای فرکانسی برای جلوگیری از افزایش تعرفه ارتباطات مردم ادامه خواهد داشت؟
من میتوانم مثلاً بهخاطر ملاحظات سیاسی یا شخصی خودم سکوت کنم و بگویم صداوسیماست و نباید به آنها «تو» گفت و این مسئله برای آدم هزینه دارد. میشود هم واقعیات را گفت. آنچه وظیفه ما بود، پیگیری کردهایم و موضوع را به ستاد اقتصاد مقاومتی ارجاع دادهایم. ستاد اقتصاد مقاومتی تصویب کرده که این فرکانس به ما بازگردد. موضوع را به دولت و مجلس بردیم، اما تا الان این فرکانسها را به ما ندادهاند. فردا اگر تعرفه ارتباطات بالا رفت، کسانی که این تصمیم را گرفتهاند باید خودشان به مردم پاسخ دهند. من به مردم میگویم که دودوتا چهارتای معادلات اقتصادی این است. این اتفاق هم رخ داده و من هم تلاشها و وظایفم را انجام دادهام، اما تاکنون در معادلات کشور این مسئله به سرانجام نرسیده است. این شیوهای است که من در کار به آن اعتقاد دارم. حرفم را میزنم و نهایتاً از قانون تبعیت میکنم.
معاون دادستانی گفتهاند شما متهم به زیر پاگذاشتن مصوبات شورایعالی فضای مجازی شدهاید. بهنظر خودتان چه مصوباتی را زیر پا گذاشتهاید؟
ما با دستگاه قضائی مشکلی نداریم و همواره مطابق قانون احترام گذاشتهایم. اما سؤالی که خودم دارم، این است که حداقل بگویند چه مصوباتی را زیر پا گذاشتهام. اگر ادعا درباره پیامرسانهاست، تکالیف سند مصوب و دستگاههای مسئول مشخص است و قابل ارزیابی است. خیلی از دستگاهها هستند که در انجام تکالیف مصوب شورایعالی فضای مجازی در رابطه با پیامرسانها هیچ کاری نکردهاند؛ یعنی دقیقاً هیچ!
ما اعتقاد داریم مصوبات شورایعالی فضای مجازی و خود این شورا برای ما فرصت است. چون ما در تحول دیجیتال در موضوعات مختلف تعارضات و مسائل بینبخشی داریم. جای حل این مسائل به تدبیر مقام معظم رهبری همین شوراست. شورا مصوبه دارد و این مصوبه باید اجرایی شود. بخشی از وظایف مصوبات بهعهده وزارت ارتباطات است که وظیفه اصلی را بر دوش دارد. اما متأسفانه میبینیم وجهه موضوع این میشود شورایی که قرار است بیاید مساعدت کند و مسائل را پیش ببرد، از دید عدهای تبدیل به مسئلهای علیه ما میشود. این مصوبه 6 دستگاه مسئول داشته است. 5 دستگاه مسئول دیگر که قرار بوده کار کنند، مسئولیتهایشان کجاست؟
برخی، اما بارها شما را متهم کردهاند که زیرساختها و امکانات لازم را در این حوزه فراهم نکردهاید.
اگر پایه زیرساخت فنی است، این همه اپلیکیشن ایرانی امروز چطور دارند فعالیت میکنند؟ 30 میلیون مشترک دارند و با وجود پیچیدگی بیشتر از پیامرسان بدون مشکل کیفیتی مشغول کار هستند. پس مشکل از زیرساخت، سرور، امکانات و وام نیست. مشکل از جای دیگری است. بیایند مشکل را حل کنند. 5 دستگاه دیگر مسئول بودند این مشکل را حل کنند. حل نشده، اما زبان مطالبه دارند. ما زبان مطالبه و نقدکردن را خوب میدانیم. آن را هم برای خودمان فرصت میدانیم، اما خوبتر آن است که در یک چارچوبی مشخص و عینی این مطالبات انجام شود. بهتازگی دیدم فردی مصاحبه کرده و گفته است دولت و وزارت ارتباطات باید پیامرسان راه بیندازند. شما در حوزه اپلیکیشن یک مورد درست و درمان که دولتیمحور باشد، نشان دهید. اصلاً جنس اداره این فعالیتها میتواند دولتی باشد و مثلاً کارمند 8 صبح بیاید و 2 بعداز ظهر برود؟ اگر قرار است بخش خصوصی فعال باشد و دولت حمایت کند، این کار هم نیاز به قانون دارد. مگر دولت میتواند همینطور برود به بخش خصوصی پول بدهد. بودجه مصوب نیاز دارد. نمیشود گفت: یکجانبه وزارت ارتباطات برود همه این مسائل را حل کند.
یک بخشی از ماجرا هم البته بهنظر مربوط به فیلترینگ است. مثلاً معاون دادستان کل کشور چند وقت پیش گفته بودند که مردم و علما نگران استفاده از اینستاگرام هستند. شما در مصاحبه قبلیتان تأکید داشتید که وزارت ارتباطات نقشی در تصمیمگیری برای فیلترینگ ندارد. چرا شما در این موضوع مورد خطاب قرار میگیرید؟
صدور دستور برای انسداد هر نرمافزاری نیاز به رأی کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه یا حکم قضائی دارد. ما نه در کمیته تعیین مصادیق رأی داریم و نه حکم قضائی در این رابطه صادر شده است. اینکه دوستان در این رابطه چه میفرمایند، من نکتهای دربارهاش ندارم.
تشکیل جلسات کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه به کجا رسید؟ 2 سال است که این جلسات تشکیل نشده است. از سوی دیگر مقامهای قضائی میگویند نظام آنلاین کنونی براساس آئیننامه این کمیته قانونی است.
یک سوال را اگر جواب دهند، این مسئله حل میشود. فرض کنیم رأیگیری آنلاین برای فیلترینگ سایتها و پلتفرمها قانونی باشد. نظام رأیگیری چگونه است؟ باید اکثریت کمیته برای رأیگیری حاضر باشند؛ یعنی از 12 عضو، 7 عضو حاضر باشند که جلسه تشکیل شود. در جلسه باید اکثریت هم برای گرفتن تصمیمی رأی دهند. این مسائل در آئیننامه است. پس چگونه میشود که 5 یا 6 دستگاه پسوردشان را نگرفتهاند. مثل این است که شما جلسه حضوری بخواهید برگزار کنید و کسی نیاید. مگر میشود جلسه را تشکیل داد؟ اینها مسائل قانونی دقیق دارد. قانون و حقوق دقیق چارچوبش مشخص است. رأیگیری آنلاین در کمیتهای مصوب شده و آئیننامه دارد. برای موارد خاص و کاربردهای خاص بوده است. چندینبار ما نامه دادهایم که بیایید جلسه تشکیل دهید. اصلاً آئیننامه است بیایید آن را اصلاح کنید. این چرخه و شیوه مدیریت مطلوب نیست. هرچند به اصل برگزارشدن آنلاین جلسات هم معاونت حقوقی ایراد گرفته است.
قضیه فیلترینگ اکنون فشارش بر کسبوکارها هم زیادشده است. نمونه اخیرش پلتفرمهای خرید و فروش هستند که اعلام شده بهخاطر کلاهبرداریها باید فیلتر شوند. رئیس سازمان فناوری اطلاعات بارها گفتهاند فیلترینگ باید آخرین راهحل باشد. چه کارهایی باید در این رابطه صورت بگیرد؟ فیلترینگ راهحل است؟
انتقادها را گفتیم، باید تشکر هم بکنیم. انصافاً از زمانی که آقای جاویدنیا (معاون فضای مجازی دادستان کل کشور) آمده است، نگاه دادستانی پس از چالشهایی که درباره فیلترینگ کسب وکارها مطرح شد، تغییراتی داشته است. من در دوره جدید این نوع نگاه که به روال سابق با کسبوکارها برخورد کنند را کمتر دیدهام. طبیعتاً پلیس، ضابط قضائی است و شکایتی از یک سایت خرید و فروش بابت تخلفات رخ داده و این سایت باید سازوکاری برای کنترل تخلفات داشته باشد. اینکه در گاماول درخواست فیلتر شود، ما اعتقاد داریم عجولانه است. طبیعتاً اگر مشکلی وجود دارد، باید جلساتی با حضور ما، پلیس و نماینده کسبوکار برگزار شود. کسبوکاری که میخواهید ببندید باید حداقل فرصت دفاع از خودش را داشته باشد. همین که شما اکنون میبینید بهجای فیلتر، تذکر میدهند، پدیده مثبتی است. این گام رو به جلویی محسوب میشود.
موضوعی هم که ما برای این مسئله پیشنهاد دادیم، این بود که مسئولان این سایت با رعایت نکات حفاظت از دادههای شخصی مردم، در مواقع لزوم بتوانند متخلفان را شناسایی کنند. وزارت ارتباطات نیز برای هر کمکی آماده است. آنها میتوانند از امکانات سامانه شاهکار استفاده کنند تا بعداً بتوانند بگویند پلتفرم کاربرمحور است و اگر کسی هم آگهی کلاهبرداری گذاشته، این فرد قابل شناسایی باشد. این پیشنهاد را دادهایم و در حال پیگیری است.
شما به مسئله احراز هویت برای جلوگیری از تخلفات اشاره کردید. چندی پیش آقای فیروزآبادی، دبیر شورایعالی فضای مجازی در گفتگو با من از مدل جدیدی از اینترنت گفته بودند. ایشان نظرشان این بود که در کنار اینترنت کالیفرنیایی و چینی، باید مدل جدید اینترنت داشته باشیم که پایه آن شبکه ملیاطلاعات متصل به اینترنت باشد و در آن همه کاربران احراز هویت شوند. آیا چنین طرحی برای اینترنت کشور وجود دارد؟
بهنظرم گفته ایشان برگرفته از صحبتهای آقای مکرون (رئیسجمهور فرانسه) است. این دیدگاه وجود دارد که یکجانبهگرایی در فضای مجازی از سوی آمریکا در حال رشد است؛ نه بهزور بلکه با سرمایهگذاری. 43 درصد کل هزینههای پژوهش درباره AI (هوش مصنوعی) در دنیا و سابتکنولوژیهای آن را آمریکا میدهد. براساس گزارش خود مرکز ملی فضای مجازی 26 درصد کل هزینه ICT در دنیا را ایالت متحده میدهد. آمریکا کشوری است که در حوزه تکنولوژی پیشروست، کار کرده و در حال خدمات دادن است. وقتی خدمات میدهد پس اکثریت بازار را متعلق بهخودش کرده است. به واسطه این اکثریت هم مقررات خود را از طریق شرکتهایش به بازار تحمیل، نقش شرکتها را پررنگ و نقش دولتها را کمرنگ میکند. چین هم مدل خودش را دارد که آن هم یکجانبهگرایی است، اما چین تفاوتی دارد و باید به آن توجه کرد. دیدهام که در برخی تریبونها میگویند ما هم باید مثل چین باشیم. هر وقت ما هم بیشتر از یک میلیارد نفر جمعیت داشتیم، میتوانیم ادعا کنیم میخواهیم مثل چین باشیم. چین ارزش افزوده بزرگی دارد که بازار یکمیلیارد و 300 میلیونی جمعیتش است و بخش مهمی از آن را هم جوانها تشکیل میدهند. چون اگر بخواهید مثلاً یک موتور جستوجو با مدل اقتصادی مثل «گوگل» یا «بایدو» داشته باشید، باید 500 میلیون کاربر جذب کنید. شما وقتی میخواهید موتور جستوجوی ایرانی یا بومی راهاندازی کنید، باید 500 میلیون مشترک داشته باشید؛ اقتصاد این را میگوید. کل جمعیت ایران 80 میلیون نفر است که نهایت 70 میلیون نفر از اینترنت و موتور جستوجو استفاده کنند. پس یک پروژه موفق اقتصادی نخواهید داشت؛ مگر سهم بینالمللی کسب کنید. این مشکلی است که اکنون روسیه درباره یاندکس دارد. 200 میلیون مشترک هم گرفته است، اما یاندکس بهعنوان موتور جستوجو به مدل موفق اقتصادی نرسیده است.
پس عقیده دارید که چین و آمریکا هر دو بهدنبال یکجانبهگرایی خاص خودشان هستند و برخلاف گروهی الگو گرفتن از چین را هم درست نمیدانید؟
چین و آمریکا هرکدام به نوعی بهدنبال یکجانبهگرایی هستند. در اروپا آقای مکرون میگوید ما یکجانبه گرایی را در اینترنت قبول نداریم و باید چندجانبهگرایی باشد. چندجانبهگرایی ابزار و لوازمی نیاز دارد. اول باید صحبت کنیم که ما در داخل کشور چندجانبهگرایی بینالمللی را به لحاظ مبنایی قبول داریم یا نداریم. آیا در فضای رسانهای که تب و تاب فضای مجازی است، چندجانبهگرایی را قبول دارند یا خیر؟ اینکه ما باید برای خودمان مدل داشته باشیم و پشت توسعه فضای مجازی ایدئولوژی داشته باشیم که اسیر یکجانبهگرایی آمریکاییها در این فضا نشویم، حرف درستی است. پیشنهاد شما چیست؟ ما باید ایدئولوژی خودمان را در توسعه فضای مجازی داشته باشیم که کلیدواژه آن میشود شبکه ملیاطلاعات. خود شبکه ملی اطلاعات و تعبیر آن را بهعنوان یک خبرنگار از آقایان دستاندرکاران موضوع بپرسید. عدهای تعبیرشان از شبکه ملی اطلاعات این است که باید دور خودمان دیوار بکشیم. استقلال را با قطع ارتباط با دنیا مساوی میدانند. استقلال معنایش این نیست که ارتباطمان را با دنیا قطع کنیم. هر وقت از شبکه ملی اطلاعات صحبت میکنند، کلمات فیلترینگ و حذف وابستگی به سرویسهای خارجی را کنارش میآورند. این تعبیر غلطی است.
شما از هشتگ گزارش به مردم بارها استفاده کردهاید و بارها این حس وجود داشته که نقش مهمی در اطلاعرسانی اتفاقها داشتهاید. از سوی دیگر با فشارهای زیادی ازجمله همین جریان شکایت جمعکردن علیهتان در سال گذشته روبهرو بوده اید. بعضیها میگویند پشت شما به جایی گرم است و به همینخاطر توجهی به این فشارها ندارید. بعضیها حتی شما را یکی از مقاومترین یا به تعبیری شجاعترین وزیران کابینه میدانند. پشتتان به کجا گرم است؟
(چند ثانیه سکوت). نمیدانم این تحلیل درستی است یا نه. در این کشور و نظام اینگونه نیست که اگر مسئولی به مردم گزارش بدهد تحت فشار قرار گیرد. دوم این است که این نظام و انقلاب همه چیزش بر اساس مردم است. شما وقتی به مردم گزارش میدهید، پشتگرمیتان خود مردم هستند. کل نظام هم خود مردم پشتگرمیشان است. یک گروههایی در کشور هستند مثل همین مافیاهای واردات مختلف که وقتی شما دربارهشان صحبت میکنید و گزارش میدهید و افشاگری دارید، برای شما هزینه ایجاد میکنند. وقتی با گروههایی درگیر میشوید که به لحاظ سیاسی قدرت دارند و میخواهید حرفی که واقعاً فنی است بزنید هم همین مسئله پیش میآید. در این میان شما باید بین اینکه منافع خودتان را ترجیح دهید یا اصول کار را پیش ببرید، یکی را انتخاب کنید. من ترجیح خودم این بوده که رزومهام را در مقابل برآوردن انتظاراتی که مردم از وزارت ارتباطات دولت جمهوری اسلامی دارند با ملاحظات سیاسی که ناصحیح است، خراب نکنم. باید با مردم صادق باشیم. این یک فرهنگ است. بایستی بتوانیم به مردم گزارش دهیم تا به ما اعتماد داشته باشند. در این صورت خود مردم بزرگترین پشتوانهاند و پشتمان به مردم گرم است.
اما شما را به انفصال از خدمات دولتی تهدید کردهاند.
اشکال ندارد. این مسئله ترسی ندارد. چرا باید ناراحت باشم؟ اگر من خلافی کردهام که طبق قانون به آن رسیدگی کنند. این موضوع جای نگرانی ندارد.
این سوال را هم خیلیها از شما دارند و علاقهمند هستند از شما پرسیده شود. برنامهای برای سال 1400 دارید؟
بارها گفتهام که برنامهای ندارم. دیگر نمیدانم باید به چه شکل بگویم؟ (با لبخند) خسته نباشید.