این جذاب اسمش ماهی قرمزه،
هیچ وقت نفهمیدم بجز اینکه میتونند سر سفره هفت سین بیان به چه دردی میخورن !؟
ماهی قرمزا چیزی نیستند که ما بتونیم هر روز ببینیمشون !
یه جور آبزی قرمزرنگ با بالهای فانتزی نازک وآسیب پذیروچشمهای وحشت زده و ترسناک و همیشه در حال تعجب از اتفاقات پیش اومده!
چشمهای ماهی ها همیشه برام ترسناک بودن فرقی هم نمیکه قزل آلا یا خوشگل ترین ماهی ها شاید چون مژه وپلک ندارن و چشاشون از بی حالتی جیغ میزنه اینقد ترسناک به نظر میان احتمالا خودشونم از این اوضاع راضی نیستن و همیشه جلو آیینه غر میزنن !
شما با چه رنگایی میشناسیدشون؟
آره !قرمزو نارنجی و یه وقت هایی هم سیاه!
قرمزو نارنجی که معلومه چی میگن! خطر ، خشونت وانرژِی ،به همراه یه عالمه جذابیت! بعید میدونم کسیو ببینید که قرمزو نارنجی پوشیده ولی خودتونو کنترل کنید که بهش خیره نشید!
بعضی هاشون سیاهند ،مقتدرو مرموز!
به نظرتون اگه ماهی قرمزا تو دریا بودن کسی جرعت میکرد نزدیکشون بشه و شکارشون کنه؟ من اگه یه ماهی غول پیکرِ ماهی قرمز خوار هم بودم نمیتونستم بخورمشون و احتملا باید به فکر یه غذای دیگه واسه سیر کردن خودمو زن وبچم بودم بقیه ماهی ها هم همینطور شاید فقط میتونستند بهشون خیره بشن و حسرت داشتن این همه جذابیتوتا ابد بخورند.
ماهی قرمزا تو اون شرایطی که تو دریا هست هیچ وقت نمیتونستن و نباید نگران نابودیشون باشن!
اونا حتی میتونن واسه خودشون خونواده داشته باشن ،غذا،کار، هرکدومشون یه شخصیت مستقل دارن که بهشون یارانه تعلق میگیره !
ما آدما نمیتونیم با ذهنیتمون،سردرگمی هامون یا دغدغه و مشغله روزانمون از جهانشون سر دربیاریم ! ما حتی نمیدونیم ماهی قرمزا از کجا میان!
اما میان،میان که نمونن، ازتو بازارا با قیمت ناچیزی فروخته میشن به ما آدما..
متاسفانه خونه هیچ کدوم از آدما دریا نیست واونجایی که ما ماهی قرمزارو میبریم تا بشن حیوون خونگیمون اونم واسه چند روز، مبل داره یادم نمیاد جایی خونده باشم که دریاهارو مبله کرده باشن ! اون خوب میدونه که قرار نیست جاش بیشتر از یه تنگ کوچیک باشه و یه روزی گشاد بشه حتی شاید ندونه اونجایی که هست اسمش تنگه ؛ماهی قرمز کوچیک بودنو قبول کرده شاید بیشتر از این نقشه نکشیده بود برای بودن و آرزوش این بوده که بین آدما باشه ..
مگه ما کی هستیم؟ که آروزی یه ماهی کوچولو باشیم ؛
تند تند نفس میکشه تا از تنها فرصتش برای زنده بودن استفاده کنه و زندگی کردنو بین یه خونواده 4 نفره تجربه کنه! این اپشن ماهی قرمزو از عروس ماهی و خفن ترین ماهیا به خوشگل ترین چیزی که ما شب عید سر سفره هفت سین های خودمون میبینیم تبدیل میکنه!
لازم نیست که کسی بدونه چقد توی تنگ اذیت میشه یا چقد دلش واسه دوستاش تنگ شده اما اون انتخاب کرده که اینطوری قهرمان خودش باشه !خاطره هاش دارن ازش دور میشن، ترسناک تر از چشماش ! اصلا نفهمید چطوری بدنیا اومد و چی شد که اینجاس نه راه پیش داره نه راه پس ! نه میتونه برگرده توی تخم نه میتونه پاشه در بره، شنا کردن توی تنگ تنها کاریه که ازش بر میاد ؛کاش می شد بهش مرخصی داد مثلا دو نیم روز، کاش میشد این رژیم آب درمانیو ترک کنه یه وعده غذای چرب و چیل بخوره وسط رژیمش، یکم واسه خودش باشه ،قتایی که خسته و بی اخلاقه ته تنگ میشینه و به سرنوشت خودشو ماهی قرمزای دیگه فکر میکنه شایدم چشاش بستش و خوابه ولی از اونجایی که مژه و پلک نداره انگار به یه جا خیره شده و با بی محلی فکر میکنه ولی همه ازش انتظار دارن که اصول ماهی قرمز بودنو رعایت کنه ،به شیشه تنگ ضربه میزنن تا شروع کنه به شنا کردن بیهوده برای ذوق بیشتر ما ! ماهی قرمز ها محکومند به امیدو شادی برای 13 روز شاید حتی کمتر!
بله ماهی قرمز جان رسم روزگار ماهی قرمز ها همین است!
البته فراموش کردم که ماهی قرمزا همه چیزو توی زمان کمی فراموش میکنند که موضوع زیاد مهمی نیست ! همون بهتر که حافظه کوتاه مدتشون خرابه چون من توی یه خونه تکراری با آدمای همیشگی و یه تنگ کوچیک شیشه ای که حتی آبشم دیر به دیر عوض میکنند جذابیتی نمیبینم که لازم باشه همیشه یادش بمونه و بعدا واسه کسی تعریف کنه! و فکرمیکنم به روزی که متوجه بشه که به قیمت ناچیزی فروخته شدند به انسان ها ..
حقیقتا برای یک ماهی قرمز با اونهمه کمالات و زیبایی دیوانه کننده و زجر اوره..
کمتر کسی میدونه که ماهی قرمز از کجا اومده ولی همه میدونند که اونا تا آخر 13 روز زنده اند انگار یه کسی یا یک چیزی براشون برنامه نوشته که تا فلان روز تحت هیچ شرایطی از بین نرو!
اما بعضیاشون نمیتونند تحمل کنند اینهمه فراموشیو تنهاییو بین آدما اینا دقیقا همونایین که پشیمون شدند از فروخته شدن و دست به دست چرخیدن!پشیمون شدند از قهرمان بودن!شاید سخت تر از اونیه که فکرشو میکردند وماماناشون واسشون تعریف کردن!
حتی انسان ها هم منتظرند که شاهد مرگشون باشند هر روز که میگذره با یک نیم نگاهی به علاوه یه خورده اکراه به تنگ ،روز شماری میکند!
احتملاالان با این حرفا آرزو میکنم که ماهی قرمز های خوشگل دچار سندرمی با اسمی طولانی شوند ،
(سندرم کاش بیشتر زنده بمانم)
این بیماری زیبا درمانی با اسمی طولانی لازم ندارد !در واقع یک بیماری لاعلاج!
این سندرم قشنگ ترین رنجی است که میشود برای یک ماهی قرمز کوچولو خواست!
یه عالمه مویرگ ،تیغ وشبکه عصبی با باله های کوچولو ..
که هرچیزی میتونه باشه و خیلی چیزای دیگه به نظر برسه اما شاید فقط خوده ماهی قرمزا میدونند که واقعا چی هستن و چی میخوان از ما آدما!
نخریدن ماهی قرمز خیلی داستان مسخره ای که تازگیا راه افتاده !
اونا دوس دارن قهرمان خودشون باشن بین ما آدما ..اونا فقط سالی یک بار شانس اینو دارند که بیان و همه چیزو خوشگل کنند!ما هیچوقت نمیتونیم با نگاه خودمون به جهان اونا نگاه کنیم.
ماهی قرمزها چیزی نیستند که ما هر روز و همیشه ببینیم !
شما با نظرمن موافقید؟