ماهان شبکه ایرانیان

مدال آور کشتی: اگر در هند بودم مجسمه‌ام را می‌ساختند

خبرگزاری فارس: یکی از چهره‌های خبرساز سال 97 بدون شک کسی نبود به غیر از حسن رحیمی، دارنده مدال‌های طلا، نقره و برنز جهان و برنز المپیک 2016 برزیل که پس از جراحی زانوی مصدومش، بعد از المپیک دیگر روی تشک نرفت و در نهایت در واپسین روز‌های سال تصمیم به خداحافظی از دنیای قهرمانی گرفت؛ تصمیمی که شاید تا حدودی قابل پیش‌بینی بود، اما واکنش‌های متفاوتی را به خصوص در فضای مجازی به همراه داشت.

بسیاری رحیمی را ترغیب به بازگشت به تشک کشتی و خداحافظی با یک مدال المپیکی دیگر کردند و برخی دیگر این تصمیم و خداحافظی در اوج را به نوعی ستودند، اما در نهایت رحیمی تصمیمش را گرفته بود و کسی یارای تغییر آن را نداشت.

57 کیلوی پرافتخار کشتی آزاد که به صراحت لهجه در بین کشتی‌گیران زبانزد است همواره مورد تیغ تیز انتقادات مسئولان ورزش کشور بدلیل جبهه‌گیری‌هایش علیه آن‌ها قرار گرفته است. وی برای دقایقی پذیرای ما بود و به سوالاتمان درباره سال 97 پاسخگو بود. متن این گفتگو را در زیر بخوانید:

* شغلی ندارم و کاری هم بلد نیستم

فارس: سال 97 برای شما چطور گذشت؟

رحیمی: خیلی سخت؛ هر سال سخت‌تر هم می‌شود. امیدوارم شرایط در سال 98 تغییر پیدا کند و زندگی برای مردم بهتر شود. متاسفانه تامین هزینه‌های زندگی برای مردم سخت شده‌است. شاید برای خیلی‌ها مهم نباشد، اما در روحیات من تاثیر می‌گذارد.

فارس: اما این سختی علاوه بر شرایط اجتماعی و اقتصادی یک روی دیگر هم برای شما داشت و یک سال سخت از نظر ورزشی را پشت سر گذاشتید.

رحیمی: به هر حال عمر ورزشی هر قهرمان یک روز تمام می‌شود؛ به خصوص در رشته سختی مانند کشتی و مخصوصاً در سبک وزن که فشار زیادی را تحمل می‌کنیم و عمر دوران قهرمانی را کمتر می‌کند. شاید اگر یک سری مسائل اتفاق می‌افتاد یا نمی‌افتاد تا المپیک 2020 می‌توانستم 2 - 3 مدال دیگر هم بگیرم، اما، چون ورزش ما باری به هر جهت است این مسائل برای کسی مهم نیست.

شاید هیچ مسئولی حسن رحیمی اهمیتی برایش نداشته باشد؛ اما آیا هیچ حمایتی از من به عنوان یک قهرمان شد؟ آیا کاری برای الگوسازی ما انجام شد؟ یک نفر از قشر ضعیف و سطح پایین جامعه به این جایگاه رسیده است در حالی که مسئولان ما می‌توانند برای ارتقای سطح فرهنگی نوجوانان و جوانان این الگوسازی را داشته باشند، اما این کار انجام نمی‌شود.

اگر من می‌گویم اسطوره کُشی می‌کنیم به همین دلیل است نمی‌خواهیم یک قهرمان در سطح یک انسان سطح بالا مطرح شود؛ متاسفانه ورزش اولویت جامعه و مسئولان ما نیست؛ در حالی که می‌توان بهره برداری خوبی در این زمینه انجام داد. وقتی یک قهرمان تمام زندگی‌اش را به پای این کار می‌گذارد نباید از او حمایت شود؟ هیچ شغلی ندارم و هیچ کاری هم بلد نیستم؛ از طرفی هیچ حمایتی هم نمی‌شوم.

* خیلی راحت با کشتی نگرفتن کنار آمدم

فارس: روز‌های پایانی سال مصادف شد با خداحافظی شما از کشتی؛ تصمیم سختی نبود؟

رحیمی: خیلی برایم سخت نبود؛ چون این روز‌ها را می‌دیدم. خیلی راحت با کشتی نگرفتن کنار آمدم، چون از 7 - 8 سال قبل پیش‌بینی تمام این روز‌ها را می‌کردم. تمام این سال‌ها با این دغدغه زندگی کرده‌ام؛ نه تفریحی داشتم، نه درسم را به خوبی ادامه دادم؛ نه شغلی و نه خانواده‌ای!

می‌دانستم که قرار نیست به خاطر گذشتن از تمام این‌ها پاداشی بگیرم! المپیک لندن دائم با خودم می‌گفتم اگر مدال نگیری چه می‌شود؟ عمرت را در این مسیر گذاشته‌ای تا به المپیک برسی و مدال بگیری، هرچند می‌دانستم که چیزی به من نمی‌دهند. بعد از ناکامی در لندن، 4 سال دیگر شب و روز تلاش کردم تا در المپیک ریو برنز گرفتم. فقط 120 میلیون تومان پاداشم بود؛ یعنی هیچ؟! با 120 میلیون تومان آن موقع در روستایمان هم یک واحد آپارتمان نمی‌توانستم بخرم، در حالی که از ما انتظار هم دارند.

* اگر در هندوستان بودم مجسمه‌ام را می‌ساختند

فارس: یعنی باید از صفر شروع کنی؟

رحیمی: حالا بعد از 29 سال که از عمرم می‌گذرد تازه باید از صفر شروع کنم. من به عنوان یک قهرمان جهان و المپیک باید تازه به این اداره و آن اداره بروم و درخواست کار کنم. من به غیر از کشتی گرفتن چه کار دیگری بلدم؟ هر قهرمانی بعد از پایان دوران قهرمانی افسردگی می‌گیرد؛ یکی کمتر و یکی بیشتر. من هم گرفتم، اما تلاش کردم با خودم کنار بیایم.

خیلی از زندگی عقب افتادم، آیا کسی پاسخ عمر از دست رفته من را می‌دهد؟ اگر ورزشکاری مانند من در هندوستان بود مجسمه‌اش را می‌ساختند. باجرانگ، زمانی که قهرمان بازی‌های آسیایی شد، 30 میلیارد تومان به پول ایران از دولت هند پاداش گرفت؛ که حالا با خیال راحت تمرین می‌کند و به این فکر می‌کند تا یک مدال المپیک دیگر بگیرد، اما من چه؟

در تمام این سال‌ها با دغدغه‌های زندگی، مشکلات مالی و کار مدال گرفتم. شاید اگر این دغدغه‌ها را نداشتم 2 مدال المپیک دیگر هم می‌گرفتم، اما با تمام این شرایط چندین مدال جهانی و المپیک گرفتم، اما حالا در 29 سالگی به خاطر آسیب دیدگی‌هایی که دارم نمی‌توانم حتی چهار زانو روی زمین بنشینم.

* عده‌ای به خاطر منفعت طلبی جرأت انتقاد کردن ندارند

فارس: بعد از خداحافظی از کشتی جایی درباره دلیل آن صحبت نکردید. خیلی‌ها در فضای مجازی خواستار بازگشتت به تشک و کسب افتخار برای ایران شدند. برخی هم به نامه خداحافظی‌ات واکنش منفی نشان دادند و به نوعی دلخور شدند و به خود گرفتند.

رحیمی: حرف‌های من سیاسی نیست؛ چرا سیاست را داخل ورزش می‌کنیم؟ جایی که عدالت نباشد نمی‌خواهم باشم. شاید می‌توانستم در این المپیک توکیو کشتی بگیرم، اما نمی‌گیرم؛ نه اینکه، چون مدال دارم نمی‌گیرم. من زحمتم را در کشتی کشیدم؛ شاید می‌توانستم 4 - 5 طلا بگیرم، اما نشد؛ نقره و برنز شد.

در جایی که زندگی می‌کنم و از آن آمده‌ام مردم شرایط سختی دارند. تمرین و ورزش حرفه‌ای هم خرج دارد، اما متاسفانه من خیلی از زندگی عقب ماندم و نمی‌خواستم این فاصله بیشتر شود.

عده‌ای به خاطر منفعت طلبی جرأت حرف زدن و انتقاد کردن ندارند، اما من هیچ وقت اهل حاشیه نبودم؛ دنبال حاشیه نرفتم. اگر هم حالا حرف میزنم بخاطر بی‌عدالتی‌هایی است که می‌بینم، اما برخی این مسائل را به خاطر منافع خودشان نمی‌گویند. من هم شاید نباید بگویم، چون شرایطش فراهم نیست، اما هیچ وقت محتاج کسی نبودم و زیر منت کسی نرفتم. فقط از یک نفر صحبت کردم و آن تنها رسول خادم بود، چون کشتی را به خاطر کشتی می‌خواست؛ بعد از سال‌ها یک نفر را دیدم که دنبال منافع خودش نبود. من سال‌ها با او زندگی کردم و او را شناختم.

* در این سال‌ها چیزی از کشتی نصیبم نشد

فارس: یعنی راهی برای بازگشت نیست؟

در این سال‌ها چیزی از کشتی نصیبم نشد؛ هرکاری هم که کردم بخاطر عشق به مردم بوده است. بعد از المپیک واقعا دیگر نمی‌خواستم کشتی بگیرم آسیب دیدگی و برخی مسائل شرایط را سخت کرده بود و انگیزه نداشتم.

فارس: این انگیزه را چه کسی باید ایجاد کند؟

تمام ورزشکاران این گلایه‌ها را دارند، اما برخی مطرح می‌کنند و خیلی‌ها هم برای اینکه منافعشان به خطر نیفتد حرفی نمی‌زنند. مسئولان ورزش باید انگیزه را برای قهرمانان حفظ کنند. تمام این مسائل باید توسط قهرمانان ما مطرح شود، اما متاسفانه کسی حرف نمی‌زند. در این سال‌ها چه کار مثبتی انجام دادند؛ تنها می‌گویند رسیدگی کردیم. چرا با جزئیات توضیح نمی‌دهند که چه خدماتی به قهرمانان دادند؟ من با چندین مدال جهانی و المپیک چه حمایتی داشتم؟ شأن ورزشکار و قهرمانان را پایین آورده‌اند.

آیا شأن قهرمان ماست که بعد از 20 سال کشتی گرفتن حالا تازه باید دنبال کار باشد؟ اگر من دوباره کشتی می‌گرفتم و 8 کیلو وزن کم می‌کردم و اتفاقی برای من رخ می‌داد چه کسی حالی از من می‌پرسید؟ یکسال زانویم را جراحی کرده بودم حتی یک تماس هم نگرفتند. اگر برایشان مهم بود که من در المپیک مدال بگیرم پیگیر وضعیت من بودند، اما متاسفانه چیزی از ورزش سر در نمی‌آورند. تازه حرف هم که می‌زنیم می‌گویند حرف سیاسی است. کجای این سیاسی است؟ کشتی‌گیر کارش کشتی گرفتن است.

* آنقدر کار عقب افتاده داشتم که نمی‌دانستم باید از کجا شروع کنم

فارس: شاید حرفهایت آزارشان داده؟

در یک سالی که از کشتی دور بودم آنقدر کار عقب افتاده داشتم که نمی‌دانستم باید از کجا شروع کنم. خیلی‌ها از من دور شدند؛ هیچ کاری بلد نیستم؛ نمی‌توانم حتی از مغازه خرید کنم! نه اینکه استعدادش را نداشته باشم، چون تمام فکر و ذهنم در این سال‌ها روی کشتی بود نمی‌توانستم. شاید من هم مثل خیلی‌ها باید تجارت می‌کردم و به خانواده‌ام می‌رسیدم و درسم را ادامه می‌دادم. من مسیر زندگی‌ام را پیدا می‌کنم شاید از نظر مالی جایگاهی نداشته باشم، اما خدا به من عزت داده است و شخصیت داده که بابت همین شاکر خداوند هستند.

یک روز بهداد سلیمی تمرینات ما را از نزدیک دید فشارش افتاد و رفت. احسان حدادی دوست صمیمی من است، اما یک خط هم روی صورتش نیست در حالی‌که صورت تمام کشتی‌گیران پر از جراحت است.

فارس: گلایه‌های زیادی کردید آیا اگر باز هم به عقب برگردی دوباره کشتی را انتخاب می‌کنید؟

رحیمی: حتما کشتی را انتخاب می‌کنم، چون همین احترام و عزتی که خداوند به من داده است به خاطر کشتی و مردم است.

فارس: اما گفتی به خاطر کشتی مشکلات زیادی را تحمل کرده‌ای و از زندگی عقب افتاده‌ای، چطور دوباره این رشته را انتخاب می‌کنی؟ آیا سعی می‌کنی مسیر دیگری را انتخاب کنی و در کنار کشتی شغل دیگری را نیز دنبال کنی؟

رحیمی: کشتی رشته‌ای است که کنار آن نمی‌توان کار دیگری انجام داد. کشتی‌گیر باید تمام تمرکزش روی تمرینات و تشک مسابقه باشد. کشتی‌گیران معدودی را داریم که هم قهرمان بوده‌اند و هم تحصیل را ادامه دادند؛ آن‌ها هم افرادی بودند که پشتوانه و حمایت‌های پدرشان را داشتند یعنی بعد و قبل از تمرینات ماشین دنبالشان می‌آمد و به دانشگاه می‌رفتند و برمی‌گشتند، اما شرایط زندگی من با خیلی‌ها تفاوت داشت.

از محله‌های اطراف تهران آمدم، حتی خیلی وقت‌ها کرایه ماشین آمدن به تهران برای تمرینات را هم نداشتم. برخی مواقع برای رسیدن به محل تمرین می‌دویدم به طوری که آنقدر خسته می‌شدم که دیگر نای تمرین کردن نداشتم. شاید اگر آن زمان حمایت‌های مالی بهتری داشتم مدال‌های بهتری می‌گرفتم.

* پدرم نمی‌توانست هزینه‌های رفت و آمدم به تمرین را تامین کند

فارس: دغدغه‌هایت چه بود؟

در المپیک لندن به خاطر همین دغدغه‌ها باختم؛ چون فقط به این فکر می‌کردم که اگر مدال نگیرم چه می‌شود؟ با خودم می‌گفتم آن‌هایی که مدال می‌گیرند چیزی گیرشان نمی‌آید چه برسد به بازنده‌ها! خاطرم هست احسان لشگری که از قهرمانان خوب کشتی است وقتی در رده‌های پایه در آسیا به مدال رسید پدرش یک ماشین گرانقیمت به او هدیه داد تا برای رفت و آمد به اردو‌ها مشکلی نداشته باشد، اما من وقتی در بزرگسالان آسیا با آن سن کم قهرمان شدم، پدرم زمانی که آسیب دیدگی‌های من را دید گفت: نمی‌خواهد دیگر به باشگاه بروی و کشتی بگیری. از من پرسید آیا چیزی به خاطر کشتی گرفتن به تو می‌دهند؟ گفتم خدا کریم است.

واقعیت این است شرایط مالی خوبی نداشتیم و پدرم هم نمی‌توانست هزینه‌های رفت و آمد من را به اردو‌های تیم ملی تامین کند به همین دلیل از همان اوایل هم کار می‌کردم و هم کشتی می‌گرفتم. پولی را که از لیگ و مسابقات در می‌آوردم خرج تامین هزینه‌های ورزش و تمریناتم می‌کردم. در 2 - 3 سالی که مدال نگرفتم شرایط سخت‌تر هم شد، اما خدا کمک کرد و از آن دوران را پشت سر گذاشتم.

* چند ثانیه استراحت کرده بودم قهرمان جهان می‌شدم

فارس: تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطرات دوران ورزشی‌ات چه بود؟

رحیمی: هر دو به المپیک برمی‌گردد. تلخ‌ترین خاطراتم شکست در المپیک ریو مقابل حریف ژاپنی بود و شیرین ترینش هم کسب مدال برنز در همان بازی‌هاست. البته شکست در فینال مسابقات جهانی آمریکا هم خیلی تلخ بود یا شکست مقابل حریف کره شمالی در نیمه نهایی مسابقات جهانی 2014 در حالی که 5 بر صفر از حریف جلو بودم، اما کشتی را واگذار کردم.

فارس: اگر فرصت تصمیم داشتی و به عقب برمی‌گشتی کدام اشتباه را مرتکب نمی‌شدی؟

سال 2015 در فینال مسابقات جهانی اگر 10 ثانیه از استراحت پزشکی استفاده می‌کردم، کشتی را برده بودم، اما متاسفانه با وجود اینکه از حریف پیش بودم و چند ثانیه تا پایان مسابقه مانده بود، روح جوانمردی اجازه نداد وقت تلف کنم و خیلی سریع بلند شدم تا مقابل حریفم قرار بگیرم در حالی که واقعا چشمانم جایی را نمی‌دید و می‌توانستم از استراحت پزشکی استفاده کنم. اگر چند ثانیه استراحت کرده بودم قهرمان جهان می‌شدم و یک طلای دیگر هم داشتم، اما آن مسابقات هم گذشت.

فارس: شیرین‌ترین موفقیت دوران ورزشی شما چه بود؟

کسب مدال طلا در مسابقات جهانی 2013 مجارستان شیرین‌ترین پیروزی و مدالی بود که به دست آوردم. البته مدال المپیک هم که لذتش توصیف ناشدنی است.

فارس: دوست داشتی جای کدام ورزشکار بودی؟ یا الگوی اخلاقی‌ات در ورزش و زندگی چه کسی بود؟

الگوی بیشتر ورزشکاران جهان پهلوان تختی است، به خصوص کشتی‌گیران. من هم دوست داشتم مانند تختی با مرام و حقگو باشم؛ حق و ناحق نکنم و با مردم و در کنار آن‌ها زندگی کنم. خیلی هم تلاش کردم در این مسیر گام بردارم، البته از وقتی که با رسول خادم از نزدیک آشنا شدم و کارکردم شیفته مرام و رفتار او شدم. سلامت کاری آقا رسول واقعا من را تحت تاثیر قرار داد و او را به عنوان یک الگو در زندگی‌ام قرار دادم.

فارس: آیا به تماشای فیلم یا گوش دادن موسیقی علاقه داری؟ آخرین کتابی که خواندی چه بود؟

درحال حاضر کتاب ملت عشق که معروف به زندگی نامه مولانا است را می‌خوانم که اگر اشتباه نکنم چاپ هفتاد و چهارمش است. فیلم هم نگاه می‌کنم به خصوص فیلم‌هایی که از آن‌ها یاد می‌گیرم. تحلیل فیلم‌ها را هم بعد از پایان آن دوست دار. موسیقی هم گوش می‌دهم.

فارس: آیا ارتباط دوستی با ستاره‌های موسیقی و سینما داری؟

خیلی اهل رفیق بازی نیستم؛ رابطه چندانی هم ندارم. صمیمی‌ترین دوستم محسن ضمیری هست که همیشه و همه جا با هم هستیم. البته تعدادی بازیگران قدیمی سینما را خیلی دوست داشتم. از بازیگران حاضر نیز حامد بهداد را می‌پسندم، چون نقش‌های اثرگذاری را بازی می‌کند. در بازیگران زن هم لیلا حاتمی عملکرد خوبی داشته است.

فارس: خودت را به یکی از سین‌های هفت سین تشبیه کن؟

سیب.

فارس: چرا سیب؟

چون هم میوه سالمی است و هم میوه بهشتی است. البته سیر زیاد می‌خورم (با خنده)

* مشکلات داریم، اما کشورم همیشه برای من عزیز است

فارس: اگر قرار باشد کشوری را به غیر از ایران برای زندگی انتخاب کنی، انتخابت کدام کشور است؟

یک وجب از خاک کشورم را با هیچ جای دنیا عوض نمی‌کنم. درست است مشکلات زیادی داریم، اما کشورم همیشه برای من عزیز است. چون هرچه داریم از ایران است. به کشور‌های زیادی سفر کرده‌ام؛ البته دوست دارم سوئیس را ببینم و به
ژاپن هم نرفتم و اگر فرصتی دست دهد دوست دارم به آنجا هم بروم، چون شنیده‌ام فرهنگ بالایی دارند و احترام زیادی به افراد می‌گذارد.

فارس: مهم‌ترین آرزوی زندگی‌ات چیست که به آن نرسیدی؟

طلای المپیک؛ خیلی حسرتش را می‌خورم، چون واقعا لایقش بودم. هم موافقان و هم منتقدان و مخالفان این موضوع را تأیید می‌کنند. می‌توانستم، اما آنقدر دغدغه داشتم که نشد. حالا هم گذشته است و شاید خیلی درست نباشد که حسرت آن را بخورم.

فارس: سال پیش‌رو را چطور می‌بینی؟

سال سختی است، فقط نگران مردم هستم؛ امیدوارم مشکلات مردم حل شود. شرایط خیلی سخت است، اما باید امید داشته باشیم. از مسئولان می‌خواهم تنها به فکر مردم ضعیف باشند.

* دوست دارم هرجا می‌روم، مردم خوشحال باشند

فارس: یک دعا بکن.

سلامتی برای تمام مردم ایران و شفای مریضان را خواستارم. اصلی‌ترین دعایم رهایی مردم از این فشار و تنگنا‌های اقتصادی است. متاسفانه حدود زیادی از مردم برای امرار معاش و تامین هزینه‌های حداقلی زندگی روزمره‌شان مشکل دارند. امیدوارم روزی برسد که هیچ کودکی، کودکِ کار نباشد و دغدغه‌ای برای ادامه تحصیل نداشته باشد.

فارس: اخیراً بازدیدی هم از مناطق محروم داشتی چه تجربه‌ای برای شما به همراه داشت؟

خیلی سخت بود؛ دوست دارم هرجا که می‌روم، مردم خوشحال باشند، اما این سفر واقعا سخت بود. با اینکه یک هفته از آن می‌گذرد هنوز هم حالم بد است. البته اگر ریا نباشد قبلاً هم به چنین سفر‌هایی رفته‌ام، اما دوست نداشتم دیده شود، اما این بار اتفاقاتی ناخواسته رخ داد که جریان این بازدید منعکس شد و گرنه همواره به حضور در چنین فضا‌هایی علاقه مندم و دوست دارم مردم کشورم را از نزدیک ببینم و به آن‌ها کمک کنم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان