به گزارش مشرق، فیلم «یتیمخانه ایران»
به کارگردانی ابوالقاسم طالبی و تهیه کنندگی محمدرضا تختکیشان با حضور
بیژن پیروز استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران، خسرو معتضد استاد تاریخ
معاصر ایران، ارسلان ظاهری مدیر باشگاه خبری فرهنگی توانا، سردار زرینقلم و
با حضور اصحاب رسانه اکران شد.
ظاهری: روشنفکران جاده صاف کن حضور بیگانه در ایران هستند
ارسلان ظاهری بیرگانی مدیر باشگاه خبری فرهنگی توانا
در ابتدای این مراسم گفت: ما در باشگاه توانا وظیفه خود دانستیم که به
«پیام فیلم یتیم خانه ایران» ضریب بدهیم و اکران این فیلم و برگزاری نشست
تحلیل و بررسی آن نیز در همین راستاست.
وی اظهار داشت: این فیلم حاوی پیام مهمی برای جامعه
امروز ماست، سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که در آن سالها یعنی
از سال 1295 تا 1297 که قحطی بزرگ در ایران رخ داد و بیش از نیمی از جمعیت
ایران از بین رفت، چه عواملی باعث بروز این فاجعه شد؟ عوامل زیادی را برای
این موضوع میتوان برشمرد.
مدیر باشگاه خبری فرهنگی توانا ادامه داد: فکر می
کنم ابوالقاسم طالبی به خوبی توانسته در فیلم یتیمخانه ایران، آن قحطی
بزرگ را به مخاطب نشان دهد، من تنها به یک مورد از آنها اشاره میکنم و آن
هم نقش «منورالفکرها» یا کسانی که امروز آنها را «روشنفکران غربگرا» می
نامیم، در رویداد آن فاجعه بزرگ است. روشنفگران غربگرایی که متاسفانه امروز
هم سعی میکنند «نقش جاده صاف کن» برای حضور بیگانه در کشور را بازی کنند.
موضوع «گور خوابها» که این روزها در سطح جامعه مطرح
است، موضوع دیگری بود که ارسلان ظاهری به آن اشاره کرد و گفت: شما ببینید
این روشنفکران غربگرا که نوعاً خودشان زندگیهای اشرافی دارند، امروز هم که
میخواهند برای معضلات جامعه نسخه پیچی کنند، همان سیاستهای غرب را مطرح
میکنند.
وی تصریح کرد: بنده در خبرها دیدم که یکی از اینها
گفته است که «گور خوابها» و «افراد ناتوان» را باید «عقیم» کرد! این است
نوع نگاه اینها به حل معضلات جامعه، معضلاتی که بخش عمده آن ناشی از
اِعمال تفکرات آنها در کشور طی سالیان گذشته است. در مقابل نیز عدهای هم
می گویند؛ اگر قرار بر «عقیم کردن» باشد، باید «نجومی بگیران» را عقیم کرد!
و البته بنده میگویم؛ اگر قرار بر عقیم کردن باشد، ابتدا باید تفکر
روشنفکران غرب زده که عامل اصلی مشکلات کشور در طی بیش از یک قرن گذشته است
را عقیم کرد!
مدیر باشگاه خبری فرهنگی توانا با اشاره به
موضعگیری برخی مسئولان کشور درباره کمبودها و کاستیهای موجود جامعه اظهار
داشت: متأسفانه امروز برخی آقایان مسئول بهگونهای نقش اپوزیسیون را بازی
و از اوضاع کشور انتقاد میکنند، که اگر کسی نداند اینها سه سال دولت را
بدست داشتهاند و برای حل مشکلات اقتصاد وعدههای صد روزه دادهند،
میگوید؛ «وقتش رسیده که خودت بیای رئیس جمهور بشوی و این وضع مملکت را
تغییر بدهی!»
ظاهری در پایان با اشاره به زحمات کارگردان فیلم
یتیمخانه ایران گفت؛ معتقدم ابوالقاسم طالبی ازجمله سرداران فرهنگی این
کشور است که در این ولنگاری فرهنگی، به خوبی توانسته نقشه استکبار و
استعمار برای نفوذ به عرصه فرهنگ کشور را برملا کنند.
معتضد: ماجرای ورود خفتآمیز انگلیسها به ایران
خسرو معتضد بعد از اکران این فیلم گفت: فیلم یتیم
خانه ایران، فیلمی است که کارگردان آن زحمت بسیاری برای آن کشیده است؛ محیط
تهران حتی روستاها و کاروانسراها را تجدید کرده است. من ایشان را هنوز
ندیدهام، باید به این مرد هنرمند و زحمتکش که سینمای تاریخی را به جامعه
میبرد، خداقوت گفت.
وی اظهار داشت: فیلم یتیم خانه ایران به ماجرایی
پرداخته است که به لحاظ تاریخی حدود 90 درصد مورد تأیید است و 10 درصد
مابقی نیز اختلاف بر سر آمارها است که بنده به خود آقای طالبی هم تلفنی
گفتم. خیلی جالب است، کتاب تاریخ نفت ایران که چند روز پیش در وزارت نفت
رونمایی شد را اگر کسی بخواند و ببیند احساس میکند دولت بریتانیای کبیر
همیشه در قرون گذشته همانند آدم صغیر با ما رفتار کرده است.
این استاد تاریخ معاصر ایران عنوان کرد: ورود
انگلستان به کشور ایران، ابتدائاً اینطور نبود، بلکه ابتدا به صورت نوکر و
آدم داوطلب در قالب یک هیأت 25 نفره به ایران میآید؛ زمانی شاهعباس که
درگیر جنگ با ازبکان و دولت شیبانی بود که حدود 18 سال خراسان را از ایران
جدا کرده و کشتار 40 هزار نفری در مشهد انجام و 22 شهر خراسان در اشغال
شیبانیها بود.
وی ادامه داد: بعد از شاهطهماسب، تمام استانهای
شمال غربی ایران در اختیار عثمانیها بود، همچنین جنوب کشور نیز از شمال
غربی بدتر بود و اسپانیاییها و پرتغالیها در آنجا حضور داشتند.
انگلیسیها به عنوان مزدور به ایران آمدند، یعنی آن 25 نفر (برادران شلّی)
ابتدا به ونیز رفتند، یک تاجر ایرانی در آنجا بود که به آنها گفت به ایران
بروید چرا که پادشاهی در ایران وجود دارد به نام شاهعباس و او به کسی که
سپاهیگری بداند و بتواند توپخانه و اسلحه بسازد نیاز دارد، لذا جای شما
ایران است.
معتضد ابراز داشت: به این شکل انگلیسیها با خفت و
خواری از راه عثمانی به ایران آمدند و در سفرنامههای زیادی نقل شده که
آنها کتک میخوردند و بر سرشان میزدند، اما به محض اینکه وارد ایران شدند،
مورد مهماننوازی ایرانیان قرار گرفتند. بنابراین، انگلیسیها به صورت
مزدور و برای خدمت به مردم ایران وارد ایران شدند. بعد از مدتی با کمپانی
کشتیرانی شرقی وارد مذاکره شدند. یکی از 25 برادر شلّی که فرد خوبی بود،
برای ما 300 توپ و 60 هزار اسلحه ساخت تا توانستیم از خجالت عثمانیها بیرون
آییم و از آنجا که همواره در توپخانه حضور داشتند، عثمانیها 67 مرتبه از
ما شکست خوردند.
وی تصریح کرد: اگر
سفرنامه جورج وارنینگ را بخوانید مشاهده میکنید که برادران شلی چه اندازه
گفتهاند که ایرانیها به ما خدمت کردهاند. کم کم کمپانی هند شرقی به غول
تبدیل شد و از طرفی هم ایران دچار فتنه افغان میشود که این مسئله باعث
میشود تا ایران رو به قهقرا رفته و انگلستان روز به روز به ویژه بعد از
انقلاب صنعتی قدرتمند شود به طوری که ما در طول یک ماه یک تفنگ میساختیم
اما کمپانی شرقی روزی یکصد تفنگ تولید میکرد، از این رو ما به لحاظ قدرت
نظامی و دیپلماسی، مقهور انگلیسیها شدیم و آنها صاحب هندوستان شدند.
این استاد تاریخ معاصر ایران خاطرنشان کرد: انگلستان
در زمان کریمخان زند نیز قراردادی با ایران میبندد شبه کاپیتولاسیون که
درنهایت حسن نیت بسته شد، البته کریمخان زند از نیت آنها باخبر نبود.
براساس این قرارداد اگر یک انگلیسی در ایران از دنیا میرفت یا یک انگلیسی
مسلمان میشد، یا یک مسلمان مسیحی میشد، دولت ایران حق دخالت در آن را
نداشت و آنها باید براساس این قرارداد، نماینده خودشان را میفرستادند.
معتضد با اشاره به نامه سِر گور ازلی کاردار و
وزیرمختار وقت ابراز داشت: سِر گور ازلی در نامهای در کتاب تاریخ روابط
ایران و انگلیس نوشته است «شانس و خوشبختی ما این است که ایرانیان در
عقبماندگی باقی بمانند. این سیاست دولت انگلستان بود، کما اینکه پنجاه سال
انگلیسیها نفت ما را دزدیدند و بردند.
وی ادامه داد: همانطور که در فیلم یتیمخانه ایران
دیدید، در جنگ اول جهانی چرا انگلیسها در ایران بودند؟ چون برخلاف بیطرفی
ایران، آنها از طرف خراسان در ایران نیرو پیاده کردند و چون خوزستان نفت
داشت، به آنجا حمله کردند تا عثمانیها خوزستان را نگیرند و وقتی اوضاع
ایران را آشفته دیدند، افسران آلمانی هم آمدند.
این استاد تاریخ معاصر ایران درباره شروع قحطی بزرگ
در ایران، عنوان داشت: این گرسنگی که در فیلم یتیم خانه برای مردم ایران
میبینید، از سال 1296 شروع میشود؛ یک سال از فروردین تا زمستان باران
نیامد و خشکسالی در سراسر کشور ظاهر شده بود و جنگ نیز خشکسالی را تشدید
میکرد.
وی ابراز داشت: اگر جای آقای طالبی بودم، اتفاقات
سال 1321 که سال بدبختی بود را نیز میساختم. بنده در مشاهداتم از گزارش
هیأت طبی جامعه اتفاق ملل، دریافتم که حصبه، وبا، طاعون و ... همیشه در
ایران بوده است، لذا جنگ، تلفات ما را تشدید کرد.
معتضد گفت: نوع نمایش زرهپوشان فیلم یک شاهکار است،
همینطور آن فرد اسرائیلی و ژنرالهای انگلیسی. چرا فیم یتیم خانه توانسته
تا این حد موفق شود؟ چون انگلیسیها خودشان هستند، همه آنها ایرلندی بودند.
از سوی دیگر، این 6 هنرپیشه چقدر خوب بازی میکنند. فیلم همان حالت تفرعن و
از خود راضی بودن انگلیسیها را به خوبی نشان داده است.
وی با بیان اینکه فیلم یتیمخانه ایران، تاکنون بیش
از یک میلیارد و نیم فروش داشته است، خاطرنشان کرد: باعث ننگ است در مملکتی
که تاریخ مهجور است، فیلم یتیم خانه از بسیاری از فیلمهایی که ارزش دیدن
ندارد، کمتر فروخته شده است؛ بسیاری از فیلمها را برای من در منزل
میآورند تا ببینم و تا 10 دقیقه بیشتر نمیتوانم ببینم و میگویم جمع
کنید، چرا که ارزش دیدن ندارند، در حالی که آنها بالای 17ـ18 میلیارد فروش
رفتهاند.
این استاد تاریخ معاصر ایران تصریح کرد: فیلم یتیم
خانه ایران مفهوم دارد و به ما درس میدهد؛ اینکه قدر آرامش امروز را
بدانیم. ژنرالی که رئیس ستاد ارتش آمریکا و قبلاً فرمانده قوا در آمریکا
بود و بعدها رئیس CIA شد که پرونده بدی هم دارد، میگوید وقتی در عراق
بودم، روزی صد زن عراقی بیوه میشدند، گفتند چرا؟ پاسخ داد چون در بازار
میوه، محل کار و... همواره بمب منفجر میکردند.
وی گفت: در مورد جمعیت ایران در فیلم یتیم خانه
ایران باید بگویم که جمعیت ایران در آن زمان 18 میلیون نبود و بنده با دکتر
میرزایی و دکتر زنجانی صحبت کردم که در سال 1396 جمعیت ایران بیش از 12
میلیون نفر نبوده است. در دوره صفویه از چند طریق میتوان به جمعیت رسید،
کتاب «زبدة التواریخ» که اخیراً به چاپ رسیده کتاب خوبی است که میتوان در
مورد جمعیت به آن مراجعه کرد.
*آمارهای دکتر مجد اندکی مشکوک است
معتضد ادامه داد: آمارهایی که آقای دکتر مجد ارائه
داده، به نظرم اندکی مشکوک است و من در این خصوص با آقای دکتر پیروز موافق
هستم. آمریکاییها پایگاه کمتری داشتند، اما انگلیسیها از سال 1623 ـ
1624 در ایران حضور داشتند، در حالی که زمان ورود آمریکاییها به سال 1834
میرسد و آنها میخواستند یکسری کارهای مذهبی و تبشیری انجام دهند که در
نتیجه موفق نشدند.
وی با بیان اینکه معمولاً کارگردانان تاریخی مظلوم
هستند، تصریح کرد: فیلم یتیم خانه ایران به عنوان اولین گامها برای شناخت،
فیلم خوبی بود، پیشنهاد من به آقای طالبی این است که فیلم بعدی خود را
«قحطی جنگ جهانی دوم» و فیلم سوم مسئله اصفهان در سال 1135 شمسی باشد. من
این فیلم را با فیلم «لورنس» عربستان مقایسه کردم، صحنه های باشکوهی دارم
که هیچگاه در ایران ندیدیم.
پیروز: جای فیلمهایی مانند «یتیمخانه» در تاریخ ایران خالی است
بیژن پیروز استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران پس از اکران خصوصی فیلم «یتیمخانه ایران» که
اظهار داشت: فیلم «یتیمخانه ایران» به دورهای از رشد جمعیت ایران
پرداخته است که متاسفانه به دلیل گوناگون رشد جمعیت در ایران از 25 درصد به
7 درصد رسیده است. روش تعیین رشد جمعیت در آن سالها، روش برآورد بوده است
البته عواملی مانند زاد و لد، مرگ و میر و مهاجرتهایی که داشتهایم در
میزان جمعیت اثرگذار هستند.
وی گفت: در فیلم «یتیمخانه ایران» جمعیت تهران
ابتدا 500 هزار نفر ا علام شد که در نهایت به 200 هزار نفر رسید. بیشتر
نکات فیلم «یتیمخانه ایران» را که میبینم استنادش به یکی از کتابهایی
است که درباره منابع آمریکایی کار کرده است، کتاب آقای مجد نیز با نام
«بحران بزرگ» در آمریکا چاپ شده و بیشترین آماری که در فیلم «یتیمخانه
ایران» ارائه میشود بر اساس کتابی است که مبنای آمریکایی دارد در حالی که
در آن زمان آمریکاییها تا حدی قدرت داشتند که حتی جای پا هم در ایران
نداشتند!
استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران عنوان کرد:
این فیلم به لحاظ دیالوگ بسیار سعی کرده مستند باشد، از جمله اینکه میگوید
«خوراک قحطیزدهها میشوی» در دیالوگ وجود دارد اما در فیلم نیست و به
روایت آقای مجد بیشتر قسمتهای فیلم سعی کرده تاریخ را بازسازی کند.
ماشینها خوب کار شدند اما تعدادشان کم است.
وی ادامه داد: اگر کشتههای ایران را با توجه به
گفتههای این فیلم 9 میلیون بگیریم کشتههای ایران در جنگ جهانی اول بیشتر
از کشتههای سایر نقاط جهان میشود. شروع فیلم شبیه تایتانیک شده است که
پیرزن 104 ساله آن را تعریف میکند؛ خیلی از جاها این پیرزن حضور نداشته که
آن را روایت میکند.
پیروز، نصریح کرد: جای اینگونه فیلمها
در تاریخ ایران خیلی خالی است و روی هم رفته شبیه این فیلم را نداریم و
واقعاً تا کنون فیلم مشابهی در این زمینه نداشتهایم؛ سریال دلیران تنگستان
و میرزا کوچکخان سریال بودند و در زمانی نسبتا طولانی حرفها را مطرح
میکردند اما اینکه در یک فیلم 100 دقیقه ای بخواهیم این همه حرف را بزنیم
کار سادهای نیست. به خاطر همین پشت هر دیالوگ فیلم، یک کتاب حرف نهفته
است.