گفتگو با بازیکن افسانه‌ای بسکتبال / برنامه حدادی برای سال جدید: پیش به سوی قهرمانی

ویژه نامه نوروزی همشهری جوان: انسان موجود ناشناخته ای است مخلوقی که شبیه ترین کائنات به خالق خویش است. از بین همه آفریدگار تنها ابنا بشر توانستند در نظام هستی دخل و تصرف کنند. از اختراعات و اکتشافات بی شمار گرفته تا خلق شخصیت های مجازی در ادبیات داستانی همه و همه به آدمی چهره ای خالق گونه بخشیده اما همه مصنوعات او، مقابل خلقت کردگار گویی قطره ای مقابل اقیانوس است. دادار هستی بخش گاه به برخی اقوام مواهبی اعطا می کند که مادر گیتی هرگز همسنگشان نخواهید دید.

در مدح حامد حدادی، بازیکن افسانه ای بسکتبال ایران و آسیا بسیار گفته و شنیده ایم. شاید بسیاری مردمان به این می بالند که در دوران رونالدو و مسی میزیستند ولی چه نیکبخت بودیم با که دردورانی زیستیم که ستاره بسکتبال ایران قهرمانانه با بهترین های آسیا و جهان جنگید.

روزگار اما همیشه یک شکل نیست کوکا که بر خلاف چهره و فیزیکش قلبی مهربان در سینه و روحی بزرگ در کالبدش دارد، مانند همه مردمان کره خاکی روزگار خوش و ناخوشی داشت.

سال 97 انگار آمده بود که بر زخم‌های بی‌شمار روح و روان حامد بیفزاید. او که هنوز هم یکی از برجسته‌ترین سنترهای آسیاست سال خوبی را آغاز نکرہ او سال 97 را با مصدومیت و در بیمارستان آغاز کرد. حتی شکست در فینال بازی‌های آسیایی جاکارتا هم پایان بدبیاری‌های کوکا مبود. او نتوانست به دلیل مصدومیتی که قهرمانانه در بازی‌های ملی با وجود آن بازی می‌کرد قرارداد خوبی ببندد و سرانجام از شیل جیانگ، چین جدا شد.

 اما این تمام بدبیاری‌ها حدادی نبود. همه دنیا صدای سرمربی تیم ملی را که 23 بهمن تصریح کرد «دوست داریم حامد در تیم ملی باشد.» شنیدند، کوکا وقتی نیاز تیم ملی را دید بی‌درنگ خود را به اردوی تیم ملی رساند اما کودتا علیه کوکا کلید خورده بود. سرمربی نیم ملی با بهانه (کمی دیر شده!) حامد را از تیم ملی دور کرد و هرگز به سئوالات صریح طیف منتقد پاسخ نداد و .....

جهان سوم جایی است که جامعه شناسی نخبه‌کشی بخشی از آن است. جایی که همه چی تعریف دیگری پیدا می‌کند! جایی که دیگر پهلوان زنده را هم عشق نیست. جایی که اگر آیدین بود الان همین جماعتی که دسته پیش می‌گیرند و برایش سخنرانی می‌کنند و از خوبی‌هایش می‌گویند و به او نگه بازیکن سالاری و بی نظمی و کمی دیر شده می‌زدند.... اینجا جایی است که همه چی عوض شد.... وقتی همه آسیایی‌ها میلیون‌ها دلار خرج می‌کردند تا بازیکن آمریکایی بگیرند. کوکا ما را از این حیث بی‌نصیب کرد و میلیون‌ها و میلیارها برایمان ارزش داشت. اما حالا  کاری با او کردند که تنها در کشورهای جهان سومی با قهرمانان خود می‌کنند.

کوکا اما با سکوتی معنادار نشان داد که استوره یعنی چه. درود بر شرف بازیکنی که کوهی از غم و ناجوانمردانگی را در کوله‌بارش نهاد و دیار غربت رفت آیا دم نزد تا مبادا تیم ملی دچار حاشیه شود. کوکا آرام و بی‌صدا به لبنان رفت به عروس خاورمیانه تا برگی جدید را در کتاب افتخاراتش رقم بزند. سال 97 اگرچه یکی از بدترین سال‌های زندگی بهترین بسکتبالیست ایران بود اما او امیدوار است که در سال جدید برای او اتفاق‌های خوبی رخ خواهد داد. او از  دلخوری‌ها و مشکلات، فعلاً صحبتی نمی‌کند و فقط امیدوار است در سال 98 اتفاقات جدید برای بسکتبال ایران رقم بخورد.

حامد این روزها که بالاجبار از بسکتبال دور هستی چه طور می‌گذرد؟

بالاخره هر طور شده باید بگذرانم، فعلاً تمرینان شخص‌ام را انجام می‌دهم و در باشگاه جدیدم امیدوارم موفق باشم.

سال 1397 چطور گذشت؟

‌بد نبود اما می‌توانست بهتر باشد. خیلی آسیب دیدم و بدشانسی آوردم ولی باز هم خدا را شکر می‌کنم که بدنم سالم است.

از نگاه تیم ملی تلخ بود یا شیرین؟

درباره‌ی تیم ملی صحبتی نکنم بهتر است تیم به جام‌جهانی صعود کرده و به مردم جامعه بسکتبال تبریک می‌گویم.

روز صعود در استادیوم آزادی نبودی ولی می‌دانم دلت آن‌جا بود.

بله 20 سال است که در استادیوم هستم و همیشه همراه با بچه‌ها برای سربلندی ایران جنگیدم. این‌بار هم بالاجبار نبودم اما دلم آن‌جا بود. بچه‌ها هم کارشان را خوب انجام دادند. به هر حال ما این کار را شروع کردیم اما یکی یکی یا کنار گذاشته شدیم یا خود بچه‌ها کنار رفتند. خلاصه شرایط تیم جوری بود که این اتفاق‌ها افتاد و الان مهم صعود تیم ملی است و همه از این بابت خوشحالیم و به بازیکنان خسته نباشید می‌گویم.

سال 98 را چه طور می‌بینی؟

امیدوارم سال خوبی باشد فارغ از بدشانسی‌های سال 1397. امیدوارم در لبنان سال جدید را با قهرمانی شروع کنم. بهار برایم هر سال خوش‌یمن بوده، در چین قهرمان شدم و با پتروشیمی هم قهرمان ایران و غرب آسیا شدیم.

شنیده‌ام فادی الخطیب گفته آرزویم است با حدادی در یک تیم باشم، این درست است؟

فادی به من لطف دارد. به خودم هم گفت. دو سه سال است که به من پیشنهاد می‌دهد در یک تیم بازی کنیم، سال گذشته هم پیشنهاد داد اما خواستم استراحت کنم. امسال فرصتی پیدا شد تا به لبنان بروم. فادی بازیکن بزرگی بوده و هست، منم دوست داشتم لیگ لبنان را تجربه کنم و چه تیمی بهتر از تیم ‌فادی ....

با این شرایط سال جدید لبنان هستی، عید نوروز و سفره هفت‌سین را چه کار می‌کنی؟

معمولاً سفره هفت‌سین را هرجای دنیا باشم برپا می‌کنم. امسال هم احتمالاً خانواده‌ام به لبنان می‌آیند. چند سال من در ایران بودم و اگر کنار خانواده نباشم شوکه می‌شوند برای همین امسال آن‌ها پیش من می‌آیند.

کدام سین هفت‌سین را بیشتر دوست داری؟

سکه فکر کنم بهتر باشد (می‌خندد) نه سیب را بیشتر دوست دارم.

سبد بسکتبال را در سفره هفت‌سین‌ات می‌گذاری؟

آره ما یسکتبالی‌ها سبد داریم. سه ثانیه هم داریم. فکر کنم اگر بخواهیم سفره بسکتبالی بچینیم شش تا سین داشته باشیم.

از بازیکنان کسی سین نداریم؟

چرا سجاد مشایخی را هم می‌توانیم بگذاریم داخل سفره هفت‌سین. (می‌خندد)

پلاک خانه‌ات مثل شماره پیراهنت 15 است! خانه‌ای ساخته‌ای با پلاک 15 مخصوص خودت؟

(می‌خندد) نه شانسی شده است. دیدم پلاک 15 است گفتم همین خانه را می‌خواهم.

شماره پیراهنت در لبنان چند است؟

در لبنان فادی‌الخطیب شماره 15 را به تن می‌کند برای همین من شماره 51 را انتخاب کردم. امیدوارم این شماره جدید در سال جدید برایم خوش‌یمن باشد.

حرف آخر؟

امیدوارم سال 1398 پر از برکت و شادی باشد. همه مشکلات مردم از بین برود و خوشحال باشند، امیدوارم همگی در کنارهم به موفقیت برسیم.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر