ماهان شبکه ایرانیان

تنهایی یک دونده سینما/ آیا کمیک‌استریپ‌های سینمایی به ما می‌گویند در آستانه جنگ سوم جهانی هستیم؟

کمیک‌استریپ‌ها گرچه ریشه در متون مصر باستان داشتند و بعدها هم در قرون پیش از قرن بیستم، به شکل کاریکاتورهای دنباله‌دار منتشر می‌شدند اما از دهه دوم قرن بیستم بود که توانایی «خلق فرهنگ» را یافتند و در جنگ نخست جهانی، به آثاری بدل شدند که در جبهه‌های جنگ خوانده می‌شدند اما آنچه که توانست بعدها در اواخر چهارمین دهه قرن بیستم، به «فرمان‌برداری فرهنگی ...

تنهایی یک دونده سینما/ آیا کمیک‌استریپ‌های سینمایی به ما می‌گویند در آستانه جنگ سوم جهانی هستیم؟

سینماسینما، یزدان سلحشور

کمیک‌استریپ‌ها گرچه ریشه در متون مصر باستان داشتند و بعدها هم در قرون پیش از قرن بیستم، به شکل کاریکاتورهای دنباله‌دار منتشر می‌شدند اما از دهه دوم قرن بیستم بود که توانایی «خلق فرهنگ» را یافتند و در جنگ نخست جهانی، به آثاری بدل شدند که در جبهه‌های جنگ خوانده می‌شدند اما آنچه که توانست بعدها در اواخر چهارمین دهه قرن بیستم، به «فرمان‌برداری فرهنگی چند نسل» از این آثار بینجامد، ظهور کمیک‌استریپ‌های اَبَرقهرمانی بود که مشهورترین شخصیت‌شان سوپرمن بود که متعلق به «دی‌سی» بود.

سوپرمن و بتمن «دی‌سی» در خلق و استمرار «فرهنگی نو» که بعدها، سهل‌انگارانه «فرهنگ قرن بیستم» نامیده شد، نقش اصلی را داشتند و در جبهه‌های جنگ دوم جهانی، خوانندگان بسیار؛ البته اَبَرقهرمانان مارول هم اندکی بعد از راه رسیدند و تأثیرگذار شدند اما هیچ‌یک قدرت هم‌آوردی و «نفوذ فرهنگی» سوپرمن و بتمن را نداشتند با این همه، با حضور بیشتر این قهرمانان مارول در جبهه‌های جنگ علیه نازی‌ها [و سفارش گرفتن خالقان آنان از ستاد جنگ روانی متفقین] بیشتر تبلیغ می‌شدند.

کمیک‌استریپ‌ها، چه در دوره نخست ظهور خود[تا 1950] و چه در دوره دوم نفوذ سینمایی و تلویزیونی خود [تا پایان قرن بیستم] نه توسط منتقدان ادبی جدی گرفته شدند نه منتقدان سینمایی. حتی در دهه 1960 و 1970 که اندی وارهول با رویکرد «هنر عامه» باید توجه خاصی به این پدیده می‌کرد، «هنرعامه‌اش» زیادی خاص و نخبه‌گرا و آوانگارد بود. موفقیت جنگ ستارگان لوکاس و ظهور آثار اسپیلبرگ [که بنیان‌شان در کمیک‌استریپ‌های اَبَرقهرمانی بود] منتقدان سینمایی را به خود نیاورد تا این پدیده را جدی بگیرند، گرچه جامعه‌شناسان و فیلسوفان را تا حدی به اندیشه فرو برد.

بعد سوپرمن‌ها و بتمن‌های سینمایی، با تأثیر زیاد فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی از راه رسیدند اما منتقدان سینمایی همچنان، این آثار را آثار غیرِ جدی سینمایی و تلویزیونی می‌انگاشتند. گرچه «ماتریکس» در اواخر قرن بیستم جدی گرفته شد اما منتقدان، آن را نه همانند «یک کمیک‌استریپ متحرک»، که به عنوان «سینمای واقعی» ستودند در حالی که دنباله‌هایش نشان داد که گزاره اولی درست‌تر بود!

حالا، قرن بیست و یکم، قرن پیروزی مارول بر دی‌سی بوده تا اکنون. [موفقیت آکوامن شاید نشانه‌ی بازگشت دی‌سی باشد اما باید دید] سایه‌ی جنگ‌های منطقه‌ای، جهانی و کهکشانی بر سر این آثار گسترده است و تأثیری فراتر از کمیک‌استریپ‌های کاغذی دهه‌های 1910 و 1930 و 1940 بر مردم و فرهنگ زمانه می‌گذارند و با قدرت هرچه تمام‌تر، در حال فتح آخرین سنگرهای ادبیات و سینما هستند [گرچه بعید می‌دانم که این فتح، کامل شود چنانکه در قرن بیستم کامل نشد] اما یادمان باشد که این ظهور دوباره در سینما و تلویزیون، تکرار تاریخ قرن بیستم است تاریخی که با جنگ‌های منطقه‌ای آغاز و به جنگ‌های جهانی انجامید. کمیک‌استریپ‌ها بانی آن جنگ‌ها نبودند، پیام‌آوران آن بودند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان