به گزارش فردا حتماً میدانید که بهروز افخمی، مخالف سرسخت در پر و پاقرص فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است و مکانش را پیدا می کند به این فضاها می تازد و سطح سواد کاربرانش را زیر سوال میبرد. بارها گفته است که مطالب منتشر شده در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، عمدتاً دروغ است مگر آنکه خلافش ثابت شود. بارها درباره اعتبار قلابی موج های مجازی صحبت به میان آورده و این شبکه ها را اساسا ترویج دهنده ابتزال معرفی کرده است. برای من جالب بود بدانم فردی که به عنوان چهره اثرگذار سینما و تلویزیون شناخته می شود با وجود این افکار بدبینانه درباره فضای مجازی، چطور میتواند در دنیای امروز بدون حضور در شبکه های اجتماعی زندگی بگذراند و احساس کمبود نکند. افخمی تا پایان مصاحبه، سرسختانه روی موضوع مخالفتش با فضای مجازی ایستاد و با انواع و اقسام سند و مدرک، از دیدگاه دفاع کرد با این حال زمانی که درباره نسل جوان و موقعیتهایی که شبکه های اجتماعی پیش رویشان گذاشته است صحبت به میان آمد، پذیرفت که با وجود تمام و مخالفت هایش با این شبکه ها، در برخی موارد توانستند به جوانان کمک کنند تا استعداد ایشان را به نمایش بگذارد و افکارشان را مطرح کنند. مشروح گفتگو با بهروز افخمی را درباره فضای مجازی بخوانید
- شما جزو معدود چهره های مشهور هستید که سر و کاری با فضای مجازی ندارید معمولا جزو منتقدان پرواز شبکه های اجتماعی به حساب میآیید. علت دوریتان از این فضا چیست؟
زمانی که به دبستان می رفتم، خیلی اهل مطالعه مجله بودم. آن موقع ها ه های مانند اطلاعات کودکان را می خواندم، بعد هم که بزرگ تر شدم، مجله های دیگری مانند اطلاعات هفتگی را دنبال میکردم اما از همان موقع یعنی در دوران کودکی یاد گرفتم که خیلی از مجله ها به اصطلاح سبک هستند نشان باعث سرشکستگی آدم است. در آن زمان خیلی از مجلات هفتگی را حتی ورق نمی زدم و پولی هم بابت خریدشان نمیدادم. با این که این موضوع دوران پیش از انقلاب بر میگردد اما بهتر است که اسمی از آن مجلات به میان نیاورم، فقط بگویم که حدود 90 درصد مجلههای هفتگی آن دوره سبک و غیرقابل خواندن بودند. این مساله را از این بابت آوردم که بگویم حالا فضای مجازی هم به نظر من در حد مجله های سبک همان دوران است. همان مجله هایی که حتی از ورق زدنشان خجالت میکشیدیم و اگر کسی یکی از آنها را در دستمان حس می کردیم آبرویمان جلو رفته است. حتی باید بگویم که به نظرم فضای مجازی فعلی از سبک ترین مجلات قبل از انقلاب هم سبک تر است.
- آن مجلات زردی را که نام بردید فقط بخشی از مردم جامعه می خواند اما در حال حاضر تقریبا زندگی اکثر مردم دنیا با این فضای مجازی گره خورده است و در طول روز، بیشتر اخبار و اطلاعات را از آن می گیرند.
در آن دوره هم آن مجلات زرد تیراژ بالای 100 هزار نسخه داشت. حالا هم چیزی در حدود 2 میلیون از جمعیت ایران هستند که وقت اضافه دارند و آدم های بی حوصله ای هستند که میخواهند مطالب سرگرم کننده بخوانند و برای همین هم در فضاهای مجازی پرسه میزنند. در نهایت به نظر دور بودن از این فضاها به حفظ حیثیت نزدیک تر است.
- آیا تا به حال حضور در فضای مجازی را تجربه کرده اید؟
نه هیچ وقت
- کتاب برای کنجکاوی همه شبکههای اجتماعی سال 91 تا برخی صفحات را ببینید که یک سری از مطالب را بخوانید؟
نه اصلا. حتی تا به حال یک کامنت کوتاه هم ننوشته ام. از صفحه های دیگران هم خبر ندارم و اصلا نمیدانم در این فضاها چه می گذرد. درباره مطالبی هم که خودم میگویم و در این فضاها راجع به آنها حرفی زده میشود هم خبر ندارم. بعضی وقت ها دیگران این واکنشها را به من نشان می دهند. از همان مطالبی که از دست دیگران مشاهده می کنم می فهمم که چقدر اوضاع در این فضاها خراب و غیر قابل اعتنا است.
- حتما در جریان هستید که بخش های مهم صحبتها و نقدهای شما در برنامههای «هفت»، «نقد سینما» یا «رادیکال 3» در شبکههای اجتماعی دست به دست می چرخید و خیلیها نسبت به آن ها واکنش نشان میدادند. دلت نمیخواست نقدها و واکنشهای مخاطبان در شبکه های اجتماعی را بخوانید هیچ وقت وسواس نشده که خودتان جواب آدم ها را بدهید؟
به هیچ وجه. حتی وقتی تهیه کننده ها و عوامل برنامه ها بعضی از مطالب را که برایشان جالب بود به من منتقل میکردند، هم فقط گوش می دادم و می خندیدم. هیچ وقت به نظر میآمد که در مقابل کارهای من در فضای مجازی اتفاقی افتاده که باید حتما به آن واکنش نشان دهم یا جوابی به افرادی که آن ها را نوشته اند بدهم.
- پس به طور کلی معتقدید هرگونه فعالیت در فضای مجازی سطحی و غیر قابل اطمینان است و نباید سایتها و شبکههای اجتماعی از جمله کانال ها و سبک های اینستاگرامی و توییتری را به عنوان یک رسانه جدی گرفت؟
نه اصلاً نباید جدیشان گرفت. چون فضاهای مجازی با چیزی حدود 5 درصد از مردم ارتباط دارند. یعنی کسانی که کامنت میگذارند درباره موضوعات فضاسازی میکند و مدام نظر میدهند چیزی بیشتر از همه 5 درصد نیستند این درصد ناچیز از مردم هم در حوادث سیاسی و اجتماعی تاثیری ندارند همه این ها سعی می کنند با حضور در این فضاها خود را بزرگ تر از چیزی که از تو نشان دهند. حتی چندین صفحه قلابی برای خود و طرفدارانشان می سازند تا هرطور شده خود را به جمعیت بیشماری نشان دهند میتوانند قاطعانه بگوییم که عموماً کسانی که در این فضاها ظهور پیدا میکنند مطلب می نویسند یا جذب کامنت گذاران به حساب میآیند 5 درصد از جمعیت رای دهندگان انتخابات ریاست جمهوری دوره آینده هم نیستند.
- این پنج درصد را بر چه اساسی محاسبه کرده اید؟ آیا یک درصد تخمینی است که بر اساس مشاهدات خودتان به دست آورده اید یا معیار علمی و اصولی دارد؟
وقتی درباره سینمای ایران صحبت میکنیم تا چند سال پیش آمار دقیق وجود داشت که 95 درصد مردم ایران به سینما نمی رفتند در چند سال اخیر که همه درباره استقبال بی نظیر مردم از سینماها صحبت می کنند باز هم فقط 5 درصد به سینما روندگان اضافه شده و هنوز هم 90 درصد مردم ایران به سینما نمیروند.
از این 10 درصدی هم که در حال حاضر بلیط میخرند به سینما میروند چیزی بیشتر از نصف جهان فقط فیلم کمدی میبینند تقریبا همین نسبت در فضای مجازی هم برقرار است یعنی کسانی که وقت اضافه دارد و برای حضور در این فضاها وقت میگذارند بیشتر از قشر ثروتمند بیکار و بی مسلک جامعه هستند. در کنار آن ها گروهی از افراد هم هستند تا آرزوی و ثروتمند شدن را دارند و در این فضاها حضور پیدا میکنند تا اعضای گروه اول را در بیاورند به نظر من مهمترین عامل برای فعال بودن در فضای مجازی پولداری و بی عار بودن است.
- اکثر مردم از طریق کانال های تلگرامی و اپلیکیشن های خبری به سرعت اخبار روز ایران و دنیا را دریافت میکنند و دیگر برای تماشای بخشهای خبری تلویزیون و روزنامه های روز بعد منتظر نمی مانند. شما هیچ وقت احساس نیاز نکرده اید که سریع تر در معرض اخبار قرار بگیرید؟
چرا باید سریع به اخبار دسترسی پیدا کنم؟
- خب به هر حال در جامعه ای که سرعت انتشار اخبار و اطلاعات بالا رفته آدم احساس می کند نباید از این جریان عقب بماند.
اصلا اینطور نیست. من صبح ها کمی قبل از خروج از خانه خبر و خلاصه خبر ها را از تلویزیون می بینم و از رادیو گوش میدهم. رادیو بی بی سی را هم می شنوم، اخبارش را برعکس می کنم تا واقعیت متوجه شوم. شب ها هم دوباره پیش از خواب مروری بر شبکه های خبری دارم و در جریان همه اخبار هم هستم.
- فکر نمیکنید شبکه های اجتماعی با وجود تمام نکات منفی که به آن ها اشاره کردید، یکسری نکات مثبت نداشته باشند؟ به هر حال خیلی ها در حال حاضر از این فضا برای انجام فعالیت های جدی استفاده میکنند. مثلا در شرایطی که بیکاری بیداد میکند خیلیها از این طریق کسب درآمد میکنند و زندگی خودشان و خانواده شان را می گذرانند. بعضی ها حتی استعدادهایشان را به نمایش میگذارند و از این طریق وارد حرفه ای تر می شوند. این فضا باعث میشود بعضی حرف ها و اظهارنظرها که امکان مطرح شدن در رسانههای رسمی وجود ندارد به بحث گذاشته شود و..
برای بعضی از جوانان که در اول راه هستند و میخواهند کاری را شروع کنند ممکن است حضور در این فضاها بعضی اوقات باعث تقویت اعتماد به نفس شود و به آن ها جرأت دهد که در نوشتن دارند، کتاب چاپ کنند و نوشته هایشان را در معرض دید بگذارند. یا مثلا برای کسانی که به انتشارات رسمی راه ندارند یا اجازه انتشار افکارشان در فضا های دولتی را پیدا نمی کنند، هم خوب است. اما این موضوع هم برای من که کارایی ندارد و مفید نیست. به هر حال هر کدام از این افراد در فضای مجازی شخصی فعالیت قابل اعتنایی نداشته باشند نویسنده قابلی باشند، یا حرف متفاوتی برای گفتن داشته باشد مطمئناً من هم بی خبر نمی مانم. به من هم خبر میرسد از طریق دیگران فعالیت آن ها را پیگیری میکنم.
- با توجه به موضعی که در برابر فضای مجازی دارید با این تئوری موافقید که دانش مردم به واسطه حضور مداوم در این فضاها سطحی تر شده است؟
اتفاقاً اصلا این را قبول ندارم. بلکه معتقدم افرادی که در فضای مجازی پرسه میزنند اگر حتی از این فضا هم خارج شوند باز هم تبدیل به آدم هایی کتابخوان و عمیقی نمیشوند. چون آن ها همین هستند که هستند و به قول معروف خلایق هرچه لایق. آن ها بهتر است اما فضای مجازی بزنند و وقتشان را هدر دهند و کتابخانه ها هم برای خودشان کتابهایشان را بخوانند. در واقع همان طور که گفتم این آدم ها همان دنبال کننده های مجله های زرد قبل از انقلاب هستند که الان در فضای مجازی پرسه میزنند و اتفاقا باید هم پرسه زدنشان ادامه دهند.
منبع: ویژه نامه نوروزی اعتماد