خبرگزاری تسنیم: محمدرضا سبزعلیپور رئیس مرکز تجارت جهانی ایران نسبت به اقدام دولت ترامپ در قرار دادن نام "سپاه پاسداران" در لیست سازمانهای تروریستی جهان واکنش نشان داد و درخصوص عواقب این حرکت خام ترامپ هشدار داد و گفت: تحریم و هدف قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران مسبوق به سابقه بوده و طی سالهای گذشته توسط رؤسای جمهور آمریکا و مقامات آن کشور به اشکال مختلف انجام شده است؟! با این وجود روز گذشته مجدداً شاهد بودیم که "دونالد ترامپ" طی بیانیهای مبهم و سؤال برانگیز آنهم در آستانه روز پاسدار، نام "سپاه پاسداران ایران" را در فهرست گروههای تروریستی خارجی قرار داد و با این عمل جدید خود، غالب کشورها و صاحب نظران برجسته داخلی و خارجی را متعجب نمود.
وی افزود: بحث اصلی اینجاست که نیروهای نظامی رسمی یک کشور را تحریم نمودن و یا تروریست خواندن، بی سابقه و تاکنون در جهان مشاهده نشده است، اما روز گذشته دولت آمریکا "نیم تنه" از نیروهای نظامی رسمی ایران را تروریست اعلام کرد؟! این در حالیست که "ارتش جمهوری اسلامی ایران" و "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی"، پیکرِ واحد و تنومند نیروی نظامی رسمی ایران میباشند از همین رو دو شقه کردن این "پیکرۀ قدرتمند" آنهم با هدف ایجاد تفرقه بین آن و تروریست خواندن نیمی از "نیروهای نظامی ایران" حاکی از خامی و کوته فکری ترامپ و دستیارانش میباشد که خواسته یا ناخواسته در حال ایجاد تنش در سراسر دنیا و برهم زدن نظم جهانی هستند.
تحریم و تروریست خواندن سپاه پاسداران از سوی دولت آمریکا نمایشی است ظاهری تا افکار جهانیان را مشغول نماید ولیکن تحریم سپاه در اصل بهانه ایست برای تشدید فشارها بر مردم ایران تا شاید بواسطه همین فشارهای سیاسی و اقتصادی، نهایتاً ملت ایران تسلیم خواستهها و نقشههای آمریکائیان شوند و نظام را سرنگون کنند؟! اما غافل از اینکه بیش از چهل سال است طراحان سیاست خارجی آمریکا در این مسیر به درِ بسته خورده اند.
علیپور در ادامه تشریح کرد: تحریم و تروریست خواندن سپاه پاسداران از سوی ترامپ علی الظاهر تصمیم و حرکت جدیدی از جانب دولت آمریکا میباشد، اما در اصل بیانیۀ روز گذشته "دونالد ترامپ" مکملِ تحریمهای پیشین آمریکا موسوم به S722 میباشد که در تیرماه 1396 آنهم زمانیکه دولت دوازدهم سرگرم "برجام" بود با رأی بالایی در گنگره و سنای آن کشور به تصویب رسید و به "مادر تحریمها" و یا "سیاه چالۀ تحریمها" معروف شد؟! یکسال و نیم پیش این تحریم با تمرکز بر روی سپاه پاسداران، برنامه موشکی و حقوق بشر ایران به رشتۀ تحریر درآمد، اما در واقع برنامههای اقتصادی ایران را هدف گرفته و در خصوص انتقال سرمایه و سرمایه گذاریهای خارجی محدودیتهایی را برای کشورمان ایجاد میکرد که دقیقاً مانع بزرگی در برابر تحقق برجام هم بود و از همه مهمتر اینکه اصلاً پیام خوبی برای اقتصاد ایران و همچنین بازار ارز در پی نداشت.
وی توضیح داد که "مادر تحریمها" و یا "سیاه چالۀ تحریمها" به اولین هدف خود که نابودی برجام بود دست یافت، سپس بازار ارز و سکه را بهم ریخت که در این خصوص باید تأکید کنم که اینجانب در سال 96 بطور دقیق و شفاف به این موضوع پرداختم و این تحریمها را واکاوی نموده و اهداف و عواقب آنرا را شفاف و روشن بیان و به دولت محترم گوشزد نمودم که متأسفانه از طرف دولت توجهی به عرائضم نشد ولیکن امروز صراحتاً عرض میکنم که بخشی از اهداف اقتصادی "مادر تحریمها" و یا همان "سیاه چالۀ تحریمها" محقق شد و آن گرانی ارز و سکه، افزایش تورم و گرانی لحظه به لحظه کالا و خدمات بود که فشار سنگینی را بر مردم وارد کرد؟!
سبزعلیپور اظهار داشت: مرحله سوم "مادر تحریمها" با بیانیه دیروز ترامپ برعلیه سپاه آغاز شد و قرار بر این است تا با این دستور، تحریمهای مصوب سال 96 بطور کامل اجرا شوند. احتمالاً بعد از گذشت حدود دو سال، غالب مردم عزیز و کارشناسان محترم اطلاعات دقیقی از تحریمهای پیشین آمریکا موسوم به S722 ندارند، به همین خاطر مجبورم تا به اختصار اطلاعات دقیقی از آن تحریمها یعنی"مادر تحریمها" و یا "سیاه چالۀ تحریمها" را جهت شفاف سازی و تنویر عموم، خدمتتان ارائه نمایم.
وی افزود: طرحی که در سال 96 به تصویب کنگره و سنا رسید «قانون مقابله با فعالیتهای بی ثبات ساز ایران 2017» نامگذاری و با کد S722 فعلاً کد گذاری شد که انواع متعددی از تحریمها را برعلیه کشورمان وضع میکرد که میتوان از آن به «سیاه چاله تحریمها» یاد کرد. یعنی مانند سیاه چالهای که همه چیز را با خود به درون میکشد، طرح مصوب آنزمان نیز در صورت امضاء ترامپ، این توانایی را داشت که همه چیز را با خود به سیاه چالۀ تحریم بکشاند. اما خاصیت سیاه چالگی این قانون به کدام بخش برمیگردد؟
طبق پیشنویس طرح که همان سال در سایت کنگره آمریکا قرار داده شده بود، بخش 5 این قانون به وضع تحریمهای جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مربوط بود. در این بخش نمایندگان کنگره از دولت خود خواسته بودند تا 90 روز پس از تصویب قانون فوق، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را مشمول دستور اجرایی 13224 نماید.
دستور اجرایی 13244 نیز در سال 2001 توسط جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا صادر شده بود. در این دستور تحریمهای مهمی علیه سازمانهایی که از نظر آمریکا تروریستی محسوب میشوند، وضع میشد. فلذا طبق این دستور اجرایی اگر یک نهاد یا سازمان یا فردی بعنوان تروریست و یا حامی تروریستها شناسایی شود، مشمول تحریمهای ثانویه بانکی و غیر بانکی آمریکا میشود. این مرحله از تحریمها برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران چیز جدیدی نبود. چرا که در همان زمان و حتی بعد از اجرایی شدن "برجام" که ادعا میشد تحریمها برداشته شده است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تحریمهای ثانویه بانکی و غیربانکی آمریکا قرار دشت. یعنی هم سال 96 و هم در حال حاضر نیز سپاه در لیست SDN آمریکا میباشد. طبق همان قوانین چنانچه کسی با سپاه پاسداران همکاری میکرد مشمول برخی تنبیهات از سوی آمریکا میگردید که موقتی بودند و هر لحظه میتوانستند رفع شوند.
علیپور گفت: آنچه که وضعیت را بسیار متفاوت میکرد و سبب میشد به این قانون لقب «سیاه چاله تحریمها» را بدهیم، این بود که طبق دستور اجرایی 13224 هر آنکس به یک سازمانی که در این دستور اجرایی بعنوان حامی تروریسم شناسایی و اعلام شده، خدماتی ارائه دهد (هر نوع خدماتی اعم از خدمات بانکی یا غیر بانکی) مشمول تحریمهای ثانویه بانکی آمریکا میشود. به اینصورت که آن فرد یا نهاد ارائه دهندۀ خدمت، خودش نیز در لیست تحریمی آمریکا یا همان SDN قرار میگیرد. یعنی دیگر خبری از یک تنبیه موقتی نیست، بلکه آن شخص یا نهاد بطور کامل در لیست تحریمی قرار میگیرد.
شفاف و بی پرده این است که قانون S722 صراحتاً این را میگفت که هر شخص و یا شرکت و سازمان داخلی و خارجی که با سپاه پاسداران همکاری کرده و خدماتی را به آن نهاد نظامی بدهد، مشمول تحریمهای سختی خواهد شد که در حال حاضر تعداد اشخاص، شرکتها و سازمانهای داخلی و خارجی که با سپاه به انحاء مختلف و در زمینههای گوناگون همکاری و مبادلات مالی و اقتصادی و... دارند کم نیستند. پس با اجرای فاز سوم «سیاه چاله تحریمها» باید منتظر تحریم هزاران هزار نفر در داخل و خارج باشیم.
سبزعلیپور افزود: این قانون وقتیکه در کنار قانون IFCA-2013 قرار بگیرد شرایط را بسیار سختتر میکند. چرا که در قانون IFCA-2013 هر فرد یا نهاد ایرانی یا فرد یا نهادی که بواسطه ایران در لیست تحریمی SDN آمریکا قرار بگیرد، مشمول تحریمهای ثانویه بانکی نیز میشود. یعنی در نتیجه آن، هیچکسی در دنیا نباید چه مستقیم و چه غیرمستقیم با این فرد و نهاد همکاری کند، که در غیر اینصورت با فشارها و تنبیهات جدّی ایالات متحدۀ آمریکا و همپیمانانش روبهرو میگردد.
بعبارت ساده تر، این قانون دایره لیست تحریمی SDN آمریکا را بسیار بسیار گستردهتر از سابق میکند. ضمناً تعداد دقیق اشخاص، شرکتها و سازمانهای مشمول تحریمهای این قانون قابل محاسبه نیست. چرا که تمام بخشهای سپاه پاسداران باضافه تمامی نهادهای مرتبط با آن در لیست سازمانهای تروریستی قرار گرفته و قطعاً مشمول دستور اجرایی 13224 خواهند شد. حال هر فرد یا نهادی که با این نهادها همکاری داشته باشد، در صورت شناسایی توسط وزارت امور خارجه آمریکا در لیست تحریمی SDN قرار میگیرد. در اصل تمام بخشهای دولتی و غیردولتی که با سپاه پاسداران همکاری و مبادلات دارند پتانسیل لازم برای قرار گرفتن در لیست تحریمی آمریکا را خواهند داشت. درکل این اتفاق بسیار مهمی است. زیرا تا بحال نهاد رسمی نظامی هیچیک از کشورهای جهان از طرف آمریکا در لیست سازمانهای تروریستی و یا حامیان تروریسم قرار نگرفته است و تحریم سپاه پاسداران، اولین مورد در جهان میباشد؟!
این صاحب نظر اقتصادی تصریح نمود: قانون S722 تعاملات ریالی را هم هدف گرفته و تأثیرات بدی را بر این بخش از مبادلات مالی ایران میگذارد. فلذا اتفاق تازۀ دیگری که با اجرایی شدن این قانون رخ میدهد، تعمیق شکاف ایجاد شده میان نهادهای ایرانی است که حتی پس از برجام بوجود آمده بود. برجام با تقسیم نهادهای ایرانی به تحریمی و خارج شده از تحریم، شکافی را ایجاد کرده بود که در نتیجه آن شکاف، رفتارهای «خود تحریمی» زیادی نیز در اقتصاد کشور مشاهده گردید. مانند خدمات ندادن برخی از بانکهای داخلی به تعدادی از نهادهای تحریم شده که سر و صدای بسیاری را در آن زمان برپا کرد. بطور مشخص همکاریهایی که لازمهاش برقراری روابط بانکی خارجی بود، با محدودیتهای فراوان مواجه است، اما این شکافِ خطرناک با این قانون شدیدتر میشود.
چرا که در برجام و در پی نوشت شماره 16 ضمیمه دوم آن، بوضوح قید شده بود که روابط داخلی نهادهای ایرانی تحت تاثیر تحریمهای ثانویه بانکی آمریکا قرار ندارد. بعبارت دیگر روابط ریالی از خطر تحریمها مصون سازی شده بود. هرچند در عمل بدلیل پیچیدگی روابط بانکی، این بند خیلی راه گشا نبود، اما سبب شده بود که همکاریهای داخلی میان نهادهای تحریمی و غیرتحریمی تا حدودی ترمیم و از خطرها مصون بماند و یک آرامش روانی برای همکاری داخلی نهادهای تحریمی و غیرتحریمی ایجاد کرده بود، اما الان دیگر برجامی وجود ندارد ولیکن برعکس "سیاه چالۀ تحریمها" وجود دارد؟!
وی در ادامه گفت: با تشریح قانون S722 ملاحظه میفرمائید که درگیر چه جنگ پیچیدۀ اقتصادی هستیم، با آغاز فاز سوم این قانون که از دیروز با تروریستی خواندن "سپاه پاسداران" کلید خورد تنشها و اتفاقات جدیدی در داخل و خارج رخ خواهد داد، لکن در این ارتباط باید صریح و شفاف عرض کنم که هدف آمریکا فشار بر مردم میباشد، اما چون موفق نخواهد شد پس با نیروهای نظامی و سپاه سرشاخ خواهد شد، از طرفی دیگر نظرباینکه شورای عالی امنیت ملی کشورمان متقابلاً طی بیانیهای "سنتکام" و نیروهای وابسته به آن را «تروریست» اعلام کرد، از همین رو سطح تنش در منطقۀ خاورمیانه بالا خواهد رفت؟! کبریتی که ترامپ روشن کرده تا با آن هیزمی را برای سوزاندن ما مشتعل کند قطعاً خودش را هم خواهد سوزاند و این بدان معناست که افزایش تنشها در منطقه موجب خواهد شد تا نه تنها سرمایه گذاران و سرمایههای خارجی از منطقه خارج و به جای اَمن دیگری در دنیا بروند بلکه کمتر سرمایه گذار خارجی رغبت و یا بهتر بگویم ریسک خواهد کرد تا در منطقۀ ملتهب و پرتنشی همچون خاورمیانه که از آن بوی کشمکش میآید پا گذارده و سرمایه گذاری کند پس همه این عوامل دست به دست هم خواهند داد و اقتصاد کشورهای منطقه علی الخصوص کشورهای عربی را بحران زده و درگیر مشکلات عدیده خواهد کرد؟! درکل اقدام خصمانه آمریکا برعلیه سپاه پاسداران بطور قطع منطقه را بی ثبات و اقتصاد غالب کشورهای خاورمیانه را دچار بحران و سردرگمی خواهد کرد.
وی تأکید کرد: حجم توریست از سراسر جهان به منطقه کاهش خواهد یافت و این به معنای کمبود منابع ارزی کشورهای منطقه خواهد بود. در این راستا تنش نظامی ایران و آمریکا قطعاً بر صادرات نفت منطقه تأثیر خواهد گذاشت و پیامد اولیه آن، افزایش قیمت نفت خواهد بود. گران شدن قیمت نفت، اقتصادِ کشورهای صنعتی جهان از جمله خود آمریکا را هم بحرانی خواهد کرد؟! به جرأت میتوانم بگویم که عواقب این داستان برای غالب کشورها بسیار زیاد خواهد بود و باز هم تأکید میکنم که شاید شروع این داستان به دست "دونالد ترامپ" باشد، اما قطعاً پایان آن از اختیار ترامپ خارج خواهد شد.
رئیس مرکز تجارت جهانی ایران در پایان اظهار داشت: همچنانکه پیشتر و به کرات تأکید نموده ام، مجدداً عرض میکنم که عملکرد خصمانه مقامات هر دو حزب سرشناس آمریکایی با جمهوری اسلامی ایران طی سالهای پس از پیروزی انقلاب تا به امروز به اثبات رسیده است، ضمناً تاریخ این واقعیت را نیز ثابت کرده است که رفتار و عملکرد جمهوری خواهان نسبت به دموکراتها علیه ایران تندتر و خصمانهتر بوده است. فلذا از این تاریخ به بعد نیز فشارهای کلی آمریکا علیه ما همانند سالهای گذشته برقرار خواهد بود، اما بدلیل حکمرانی جمهوری خواهان علی الخصوص حضور شخص ترامپ در رأس قوۀ مجریۀ آمریکا، برخی از فشارهای سلیقهای علیه ایران نسبت به سالهای قبل بیشتر و پر رنگتر خواهد شد. ضمناً اجرای فاز سوم قانون S722 بازارهای ایران از جمله بازار ارز را نیز هدف قرار داده است که دولت باید اقدامات اساسی و خنثی کنندهای در این خصوص اعمال نماید.