هفتسین عید98 با یک « سین» اجباری همراه بود، سیلی که زندگی خیلیها را خراب کرد و سبب شد که در این روزهای اول سال، سقف روی سر خیلی از مردم کشورمان آسمان باشد! در این بین خیلی از مردم استانهای گلستان، شیراز، لرستان و خوزستان، همه زندگیشان را از دست دادند.
به گزارش به نقل از روزنامه آفتاب یزد ،حالا تنها خودشان هستند و لباسهایشان؛ ارگانها و سازمانهای زیادی برای کمک به سیل زدگان اقدام کردند و در این بین جدا از مدیریت بحرانی که کمتر حاصل شد، برخی از مسئولین با حضور در مناطق سیل زده و از راه دور و نزدیک وعدههایی به سیل زدگان دادهاند که با توصیفهای پیشینی که درباره خزانه دولت میشد و اقتصادکنونی کشور تناقض آشکار دارد! به همین دلیل هم خیلی از کارشناسان تا کنون بارها تاکید کردهاند که مسئولین به وعدههایی که میدهند فکر کنند! چرا که حالا با گذشت نزدیک به 2 سال از زلزله سرپل ذهاب هنوز هم شاهدیم که خیلی از وعدههای مسئولان جامه عمل نپوشیده و همچنان خیلی از زلزلهزدگان در کانکس زندگی میکنند!
وضعیت کنونی اقتصاد
اواخر سال 97 بود که شرایط اقتصادی بیش از پیش سخت شد و سفرههای مردم روز به روز کوچکتر شد تا جایی که کم کم گوشت از سفرههای بسیاری از مردم حذف شد و از کوپن به عنوان برگ برنده دولت برای خرید اقلام ضروری در سال 98 رونمایی شد! دولت معتقد بود که خزانه کم پول است،
مشکلاتی به وجود آمده است تا ارزآوری به کشور کاهش یابد و خزانه دولت بیش از پیش خالی شود.
از طرف دیگر بودجهای که دولت برای سال98 درنظر گرفته بود با بحران سیل عملا ناکار آمد به نظر میرسد و از آن جایی که براساس اظهارات برخی مسئولان رسمی، سیل در حوزه زیرساختهای جادهای 1600 میلیارد تومان، محصولات کشاورزی 4,800 میلیارد تومان (تنها در دو استان گلستان و مازندران) و زیرساختهای ارتباطاتی و اطلاعاتی 1,500 میلیارد تومان خسارت به بار آورده است. بهنظر میرسد مجموع این اتفاقات در کنار بیخانمان شدن تعدادی از شهروندان بر اثر تخریب منازلشان باعث میشود بار مالی زیادی به دولت تحمیل شود؛
مسئله اصلی این است که دولت امسال یکی از سختترین سالهای اقتصاد خود را در پیش دارد و بسیاری از کارشناسان حتی پیش از این حوادث هم احتمال بروز کسری را در بودجه سال 98 مطرح کرده بودند؛ با این حال باز هم دیده میشود که برخی مسئولان وعده و وعیدهایی به سیلزدگان میدهند که با یک «دو دوتا چهار تای» ساده نیز میتوان به این موضوع پی برد که احتمالا دولت از پس پرداخت آن بر نخواهد آمد! حال اینکه چرا این وعدههای هیجانی در چنین زمانهای بحرانی که مردم زیر بار فشار روانی قرار دارند به آنها داده میشود موضوعی است که باید درباره آن دقت بیشتری به کار برده شود!
وعدههای هیجانی مسئولین
با شروع سیل در استانها، برخی مسئولین راه را برای خودنمایی هموار دیدند تا با حضورشان در این مناطق همه اتهاماتی که در زلزله غرب کشور بر آنها وارد بود را پوشش دهند! در این بین وعده و وعیدهای مختلفی نیز از سوی مسئولین داده میشد که با بودجه دولت تناقض شدیدی داشت، هر چند نوع بیان این وعدهها نیز باید مورد ارزیابی قرار بگیرد چرا که بهتر بود به جای اینکه هر مسئولی یک وعده بدهد و بعد هم با چهار تا عکس یادگاری راهی پایتخت شود، ستادی برای بررسی خسارات تشکیل میشد که با ارزیابی توان و بودجه دولت به مردم وعدههایی دهد که بتوان از میسر بودن آن مطمئن بود؛
با این حال از جمله وعدههای دولت میتوان به 15500 فقره تسهیلات تعمیر مسکن و 12500 وام قرض الحسنه از سوی بانک ... و بانک توسعه به سیل زدگان، تسهیلات بلاعوض 10 تا 12 میلیون تومان به سیلزدگان، برای هر واحد مسکونی تعمیراتی نیز تا سقف 5 میلیون تومان کمک بلاعوض و 15 میلیون تومان تسهیلات ارزان قیمت، 2 میلیون تومان کمک بلاعوض برای کمک به کشاورزانی که مزارعشان دچار خسارت شد برای هر هکتار ، پرداخت 28 هزار فقره تسهیلات وام به سیلزدگان، پرداخت تسهیلات 80 میلیون تومانی به سیل زدگان و تخصیص 15500 وام تعمیر مسکن اشاره کرد! با یک جمع بندی ساده میتوان دریافت که مجموع همه این وامها و تسهیلات دولت را از نظر مالی در تنگنا قرار خواهد داد! این درحالی است که نهادهای غیر دولتی که بودجه خود را از دولت دریافت میکنند نیز قولها و وعدههای زیادی به سیل زدگان دادهاند!
وعدههای بر زمین مانده در غرب
بعد از زلزله سر پل ذهاب شاهد بودیم که مردم زلزلهزده سرپل ذهاب و قصر شیرین با زندگی در چادرها و کانکسها، سختیهای گرمای سخت تابستان و سرمای سوزناک زمستان را تحمل کردند و حالا بهنظر میرسد باید مشکلات سیل زدگی را نیز متحمل شوند! چرا که تمامی قراین و شواهد نشان میدهد روند اجرای طرح اسکان دائم آسیب دیدگان زلزله علی رغم همه وعدههایی که مسئولان داده بودند، آن گونه که باید و شاید پیش نرفت؛ طبق برنامهای که در نخستین روزهای وقوع حادثه از سوی دولت و بنیاد مسکن اعلام شد، قرار بود کار اسکان دائم آسیب دیدگان زلزله یکساله یعنی تا پایان آبان ماه سال 97 انجام شود، اما حالا با گذشت بیش از 5 ماه از آن تاریخ هنوز هم خیلی از ساکنان سرپل ذهاب و قصر شیرین در کانکس زندگی میکنند و سیل اخیر صدماتی نیز به محل اسکان آنها وارد کرده است؛
به گفته نمایندگان مجلس آخرین گزارشهای بنیاد مسکن به کمیسیون عمران نشان میدهد که کار ساخت و سازها و اسکان دائم زلزله زدگان در روستاها تا 80 درصد انجام شده، یعنی کار در روستاها در حال اتمام است اما در شهرها وضعیت این گونه نیست و تا رسیدن به شرایط مناسب فاصله زیادی وجود دارد؛
هرچند که خیلی از ساخت و سازها در روستاها نیز به همت سلبریتیهایی مثل علی دایی و نرگس کلباسی صورت گرفت! این در حالی است که چندی پیش سید قاسم جاسمی نماینده مردم کرمانشاه مدعی شده بود که دولت با دادن وعدههای رنگین به زلزله زدگان دست آنها را در پوست گردو گذاشته است، به طوریکه 90درصد ساخت و سازها و اسکان دائم مردم انجام نشده و مردم همچنان در کانکس و چادر به سر میبرند. او گفته بود: دولت به بسیاری از تعهدات خود در قبال زلزلهزدگان عمل نکرده، مقرر شده بود به روستاها 35 میلیون و شهرها 40 میلیون تومان وام داده شود اما متاسفانه این موضوع تحقق نیافت.اگر وامها به موقع به مردم پرداخت میشد آنان میتوانستند همان ایام مصالح مورد نیاز تعمیر منازل خود را فراهم کنند اما متاسفانه با تعلل دولت در پرداخت در حال حاضر قیمت میلگرد، پروفیل، آهن، آجر و سیمان نسبت به سال گذشته به 3 تا 4 برابر افزایش یافته است.
چگونه تامین خواهد شد؟
بیمه، مخصوصا بیمه منازل از جمله مواردی است که در کشور ما به طور کلی مورد اقبال عمومی قرار نگرفته در حالی که اگر این اتفاق افتاده بود و منازل دارای بیمه بودند در چنین زمانهایی دولت به راحتی میتوانست به اتکا به بیمه منازل بار سنگین باز سازی را از روی دوش خود بردارد، از طرف دیگر گفته میشود که تنها 15 درصد خودروهایی که در سیل آسیب دیدهاند دارای بیمه بدنه بودهاند، حالا گفته میشود که همه خودروها مورد تعمیر قرار میگیرند.
ولی گفته نشده که اعتبار برای تعمیر و بازسازیها قرار است از کجا تامین شود! برخی کارشناسان بر این باورند که چون خسارت وارد شده در حدود 10 تا 20 هزار میلیارد تومان در حوزه محصولات کشاورزی و زیرساختهای ارتباطی و مسکونی تعیین شده، بنابر این غیر از کانال بودجه، دولت میتواند از طریق راههای دیگری نسبت با تامین مالی خسارات اقدام کند که چاپ پول یکی از این گزینهها است؛ با این حال در چاپ پول دولت باید تبعات تورمی تصمیم خود را هم بپذیرد که به نظر میرسد در حال حاضر جامعه توانایی تحمل تورمی دیگر را نداشته باشد! با این وجود موضوعی که در این بین مطرح میشود این است که دولت از چه راهی میخواهد بودجه لازم برای تحقق وعدههایش را تامین کند؟