سرویس سیاست مشرق – سعید حجاریان، فعال سیاسی و از تئوریسینهای جریان سیاسی خاص است که طی 7 سال گذشته دائماً تأکیدات و اشاراتی مثل حضور مردم در خیابانها، تأثیرگذاری شدید تحریمها، «عامالبلوی» بودن شرایط کشور، جاری شدن سیلگونه مردم در خیابانها (در اشاره به وقوع سیلاب در چند استان کشور) و رویارویی مردم و نیروهای نظامی را مطرح کرده است .[1]
در پیامد اشارات او نیز کسان دیگری از چهرههای تئوریک اصلاحات مثل محمدرضا تاجیک، حمیدرضا جلاییپور، مرتضی مبلغ، بهزاد نبوی، علی ربیعی و… نیز به صحنه آمدند و صحبتهایی را با این مضامین مطرح کردند که ایران «کشتی تایتانیک» است، دیگر دلیلی برای صبر مردم وجود ندارد، احتمال عبور مردم از همه وجود دارد، مشکلات حل ناشدنی است، سال 98 سال بیثباتی است و ناراحتیهای مردم وارد فضای فیزیکی میشود ![2][3][4][5]
در این تراکم اطلاعات و دیتاهای مختلف که البته مرتبط بودن آنها و تأکیدشان بر دادن گِرای خیابان به مردم ایران آشکار است؛ اما حجاریان به تازگی صحبتهای جالبی را مطرح کرد که نشان میدهد تئوریسینهای موصوف دیگر قصد تکرار اشتباه بزرگ سال 88 و حضور دستهجمعی در دادگاه را ندارند!
او که طی سالهای گذشته صراحتاً بر حضور خیابانی مردم و عامالبلوی بودن شرایط جامعه تأکید داشته، در یادداشتی که سایت جماران آنرا بازنشر داد، در این رابطه نوشته است: در سال جاری، ایران از چند مؤلفه تأثیر میپذیرد؛ دونالد ترامپ و سیاستهای وی اولین آنهاست. پروژه رئیسجمهور امریکا دگرگونی بزرگ است و ابتناء آن بر بسیج نیروست. راهبرد قحطی فراگیر و انباشت مطالبات معیشتی اعم از خوراک و دارو –که در پوشش «تحریم هوشمند» دنبال میشود- از منظر ترامپ، سنگ بنای بسیج نیروست تا ذیل آن نخست مشروعیت جمهوری اسلامی از میان برود و سپس، مردم گرسنه علیه حکومت قیام کنند اما، بهنظر این پروژه ره به جایی نمیبرد. زیرا اولاً میدانیم افراد گرسنه حتی از خانه خود خارج نمیشوند. ثانیاً، اعتراضات بر پایه مطالبات اقتصادی شامل دستمزد، بدهی معوق و حتی اختلاس و ارتشاء به دلیل نبود انسجام گفتمانی و رهبری مشخص، به منزل مقصود نخواهد رسید!
حجاریان در ادامه و در اشاره تلویحی به همین بند، در قالب ارائه پیشنهاداتی به اصلاحطلبان برای سال 98 تصریح میکند:
«اصلاحطلبی بهلحاظ تئوریک جریانی پیشتاز محسوب میشود و همواره باید بهعنوان پیشقراول در صحنه سیاست و جامعه حضور داشته باشد و دنبالهروی، از هر جریان کوتاهمدتی، پاشنه آشیل این جریان است. دنبالهروی به تعلیق وجه تئوریک اصلاحطلبی و غلبه افقهای یکروزه منجر میشود. از این گذشته، ب هلحاظ منطقی و با توجه به پیشینه تاریخی، چنانچه اصلاحطلبان [دارای پروژه سیاسی مشخص] و معترضان به وضع معیشت یکصدا شوند نخستین گزینه برخورد قهری، اصلاحطلبان خواهند بود نه توده مردم حاضر در خیابان. از این رو اصلاحطلبان ضمن تمرکز بر عدالت بهمعنیالاعم، بهتعبیری باید سر خود را پایین نگه دارند تا از این طوفان به سلامت گذر کنند.این مدل درباره انتخابات نیز کاراست. اصلاحطلبی باید موضع خود در برابر انتخابات را بهصراحت و با جزئیات کامل اعلام کند…در کوتاهمدت، شاید عقلانیترین راهبرد را بتوان در «مشارکت مشروط» جست؛ از فرصت انتخابات استفاده کرد ولی چنانچه شروط مطرح شده برآورده نشد، عطای انتخابات را به لقایش بخشید .»[6]
*بازی «کی بود کی بود من نبودم» بانیان اغتشاش / اینبار نمیشود در دستشویی هواپیما پنهان شد!
حجاریان در واقع مشغول ارائه این دستور به ستاد اصلاحات است که در صورت بروز «فتنه اقتصادی» سران این جریان سر خود را پایین بگیرند و به نوعی با به راه انداختن بازی «کی بود کی بود من نبودم»! بر عدالت خواهی تأکید کنند تا طوفان تمام شود.
دقت شود که در بالا، کدهای تأکید حجاریان و دوستانش مبنی بر دادن گِرای خیابان به مردم ارائه شد و همین چهرهها بودهاند که طی هفتههای اخیر با آهنگی تندتر اصرار دارند که صبر مردم تمام شده، مردم مثل سیل در خیابانها به راه میافتند و مشکلات کشور منفجر شده است!
و حال سلسلهجنبان همین افراد برای جلوگیری از عدم تکرار حضور دستهجمعی چپها در دادگاههای فتنه 88؛ از این میگوید که اگر طوفان رخ داد، سرتان را پایین بگیرید و بگذارید آبها از آسیاب بیافتد.
کدامین طوفان؟! همان طوفانی که زمینه آن علناً بوسیله اصلاحطلبان فراهم شد و همین افراد بودهاند که با بسترگستری برای بروز مشکلات اقتصادی، پیوند زدن اقتصاد کشور به توافقات خارجی در ذهن عامّه، مشکل جلوه دادن سپاه پاسداران، تأکید بر خرد کننده بودن تحریمها، بحراننمایی از مشکلات عادی کشور، اصرار بر اینکه نظام به آخر خط رسیده است و فیالنهایه دادن گِرای خیابان به مردم؛ باد کاشتهاند اکنون منتظر دروی طوفان هستند.
به سخن دیگر اینکه آقای حجاریان با به راه انداختن یک بازی اطلاعاتی، تلاش کرده است تا به زعم خود از کمند برخوردهای امنیتی در صورت وقوع «فتنه اقتصادی» بگریزد و خیلی ساده اینطور وانمود کند که اگر نظام مشکل اقتصادی نداشت؛ مردم هم به خیابانها نمیریختند!
این در حالی است که همین آقایان بودهاند که تأکید بر تأثیرگذاری کمتر از 30 درصد تحریمها را به سخره گرفتند، از شرایط حادّ اقتصادی سخن گفتند و نگفتند که شرایط حادّ اقتصادی یعنی «سودان»! و با اصرار بر مفسدنمایی از نظام؛ خود را در قبال این حقیقت که فساد به لحاظ فلسفی حتی در حکومت امام معصوم نیز رخ میدهد به تجاهل زدند.
جالب آنکه اصلاحطلبان ستادی و رسانههایشان در این مدت، به هر دهان و قلمی که از پیشرفتهای اقتصادی کشور میگفت نیز خاک پاشیدند و بسترسازی فضایی شدهاند که آقای حجاریان با تبختر از عامالبوی بودن آن میگوید و اکنون نیز مدعی است که باید سرمان را پایین بگیریم...
قضیه وقتی جالبتر میشود که مردم و مخاطبان بدانند سعید حجاریان غیر از ایجاد حصار امنیتی برای دوستانش که هریک فرمانده یکی از جناحین فتنه اقتصادی هستند؛ برای این طوفان خودساخته قایق نجات هم ساخته است. چه اینکه او طی سال 97، دو مرتبه بر این جمله تأکید کرد که اصلاحطلبان حتی در یک حکومت جدید هم زنده میمانند!
*بانیان اغتشاش در فکر کنترل مردم از راه دور! / ضرورت مخیّر سازی بانیان اغتشاش در دو راهی «توبه رسمی یا برخورد قضایی»
اطلاعات پیشگفته به روشنی هرچه تمامتر، طرح جریان سیاسی خاص برای کنترل از راه دور فتنه اقتصادی و بسترسازی برای آن را نشان میدهد.
اما این تمام ماجرا نیست و آقای حجاریان و سایر دوستان ایشان که در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری دولت حسن روحانی پیرامون حضور میلیونی مردم نیز تئوریپردازی کردهاند؛ احتمالاً برنده این بازی نیستند...
خاصّه اینکه اول ارکانی از نظام مدتیست بر پرونده سیاهنمایی از اوضاع کشور متمرکز شده و فرایندهایی قضایی و امنیتی نیز برای برخورد با این سیاهنماییها تعریف شده است .[7]
از طرفی مثبتات اقتصادی کشور نیز با شکمهای بزرگ قابل پوشاندن نیست و هرچند جریان سیاسی خاص در پرتو برخی اشتباهات خواص توانسته است برخی سایههای تاریک را درباره واقعیتهای اقتصادی ایران اسلامی ایجاد کند اما نور از زوایای جدیدتری هم تابیدن خواهد گرفت.
به سخن دیگر اینکه همانطور که مشخص است، «فتنه اقتصادی» طراحی شده از سوی اصلاحطلبان بر دروغهای بزرگی درباره اقتصاد ایران ابتنا یافته است که البته این بنای ظالمانه پایدار نخواهد بود.
معالوصف اما بعید به نظر میرسد این حرکات ستاد جریان سیاسی خاص از چشم نهادهای ناظر نظام مصون مانده باشد.
به دیگر سخن اینکه بعید است در 40 سالگی عمر بابرکت نظام اسلامی؛ فاکتورهای امنیتی، قضایی، پژوهشی و اطلاعاتی کشور در حدی باشد که باز هم بانیان اغتشاش و سقوط بتوانند در دستشویی هواپیما پنهان شوند و با ظاهر زنانه از کشور بگریزند و یا اینکه پس از طراحی چندین فتنه بزرگ؛ باز هم به حیات سیاسی خود ادامه بدهند.
برخی معتقدند در صورت بروز فتنه اقتصادی در کشور که بستر سازی آن از سوی ستاد اصلاحات یک حقیقت غیر قابل خدشه و محکم است؛ مخیّر سازی بانیان اغتشاشهای 78، 88 و منصه احتمالی سوم! در دو راهی «توبه رسمی یا برخورد قضایی» یک ضرورت است.
***
1_ mshrgh.ir/916503
2_ mshrgh.ir/950285
3_ mshrgh.ir/948908
4_ mshrgh.ir/948569
5_ mshrgh.ir/947227
6_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1162898
7_ mshrgh.ir/930784