ماهان شبکه ایرانیان

گفت‌وگو با محمدجواد جزینی

راه‌ بسته فرهنگ و کتاب

محمدجواد جزینی می‌گوید: سیاست‌مداران هم قائل‌اند که بسیاری از دستاوردها و تحولات سیاسی از تحولات فرهنگی و بعضا کتاب اتفاق می‌افتد، اما این راه عملا بسته بوده و امکان گسترش آن وجود نداشته است.

راه‌ بسته فرهنگ و کتاب

این نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا، درباره توان و تاثیر ادبیات در نقد شرایط جامعه اظهار کرد: فکر می‌کنم این موضوع دو بخش دارد؛ یکی این‌که ادبیات چه کارکردی دارد و دیگر این‌که چه تاثیری می‌تواند داشته باشد. یک بحث درباره توانایی‌های ادبیات است، که ما باید نگاه بکنیم تا ببینیم ادبیات چقدر در تحولات اجتماعی و سیاسی گوشه و کنار جهان و در مناسبات اخلاقی و اجتماعی جهان تاثیر گذاشته است.

او ادامه داد: به نظر می‌رسد این‌ها نشانه‌های آشکاری دارد؛ نقش ادبیات در بسیاری از تحولات فرهنگی و هنری و همچنین نقشی که بعد از آن ادبیات در ترویج فرهنگ عمومی دارد بر همه اهالی این حوزه آشکار است؛ اما آن‌چه ادبیات می‌تواند در ایران انجام دهد که استعدادش هم وجود داشته اما حاصل نشده، حل اختلاف ماست. مثل مشکلات اجتماعی و سیاسی سال‌های اخیر و مشکلات اقتصادی که تاثیرش را بر اصل ادبیات ایران هم گذاشته است و به نظر، مشکلات بزرگی که در کشور وجود دارد، مانع از گسترش تاثیر ادبیات است.

جزینی با بیان این‌که آثار ادبی همچنان پرخواننده‌ترین کتاب‌های ایران و جهان است، گفت: می‌گویم ایران چون همچنان آمار نشان می‌دهد که پرخواننده‌ترین کتاب‌ها همین‌هاست و حساس‌ترین منطقه به لحاظ سیاسی و نوع برخورد ارشاد با مسئله، ادبیات است. به نظر می‌رسد ادبیاتی که همچنان زیر تیغ سانسور است، محل همین حساسیت است، یعنی دست‌اندرکاران سیاسی هم به این نکته اذعان دارند که ادبیات یعنی داستان، رمان و شعر تاثیرگذارتر است. اگر به کارنامه این سال‌ها هم نگاه کنید بیشترین دخالت، حساسیت و ممیزی نهادهای نظارتی بر ادبیات بوده و به نظر می‌رسد که در این حوزه حداقل به لحاظ سردمداران سیاسی کشور سوءتفاهم وجود دارد.

نویسنده «کسی برای قاطر مرده گریه نمی‌کند» با اشاره به تأثیر ادبیات در تحولات اجتماعی، بیان کرد: اگر این کارنامه را بخواهیم ببینیم باید گفت که کارنامه خوبی نداریم و بخش اعظمی از آن زیر سر غلط‌فهمی مسئولان فرهنگی کشور از مسئله ادبیات است. حساسیت‌ها و سانسور همچنان مانع از انجام یک کار بزرگ در ادبیات و فرهنگ کشور است. بسیاری از کتاب‌ها امکان نشرشان وجود ندارد و بقیه هم که منتشر می‌شوند با سلیقه‌های نامناسب و کارشناسی‌های غیراخلاقی و غیراصولی دچار تغییر می‌شوند. با این حال از این حوزه چه انتظاری برای انجام تحولات اجتماعی می‌توان داشت؟ خودشان در تمام سازه‌های اجتماعی نهادهای اجتماعی‌شان معتقدند که باید کار فرهنگی کرد اما به فرهنگ که می‌رسند از این‌که بخواهند کار فرهنگی کنند، ناتوان‌اند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان