بستان را یک کشاورز به ما نشان داد. روی آب هر لحظه به سمتی اشاره میکرد و اسمی میبرد. ناراحت بود اما شمرده حرف میزد. به سیاق جنوبیها سفت و محکم بود، اما خب به شیوه بیشتر پدرها تلاش میکرد هر کاری میتواند برای بچههایش بکند.
به گزارش به نقل از روزنامه صبح نو ،چندباری یادشان کرد. انگار این حرفهایی که برای ما میزد آخرین تیر ترکشش بود. در لحن خود ردی از التماس نبود. فقط داشت خبر میداد. تنها یک بار خواهش کرد. وقتی از قایق پیاده شدیم نمیدانم چرا از بین همه بچهها من را کنار کشید. آهسته روی شانهام زد و گفت: «صدای ما را برسان.» امروز در دیدار استاندار فکرش یک لحظه هم رهایم نکرد. فقط یک سؤال سهم من بود. از بین همه سؤالها و شکایتهایی که داشتم سؤال او را پرسیدم. اگر این چند خط را خواندی بدان برادر؛ «صدایت را رساندم.»
صبح اول وقت میرسیم اتاق مانیتورینگ سازمان آبوبرق خوزستان. همین اول کار باید توضیح دهم که این سازمان یک سازمان یگانه در ایران است. پیش از این که وزارت نیرو در ایران تشکیل شود این سازمان در خوزستان راهاندازی شده است. تجمع سدهای متعدد و رودهای پرتعداد و نیروگاههای برق در خوزستان باعث پدیدآمدن چنین سازمانی شده است.
مسوولیت آنها مدیریت آب سدها و رودخانهها در استان است. 11سد در خوزستان وجود دارد. نقشه آنلاین ورودی و خروجی آب سدها روی نمایشگر بزرگی در انتهای اتاق از وضعیت باثبات سدها خبر میدهد. هر 11سد خوزستان در شرایط طبیعی هستند.
آنچیزی که طبیعی نیست اعداد و ارقام سیل خوزستان است. حجم حیرتانگیزی از آب طی چند روز در رودها جاری شده و پشت سدها انباشت شده است. در سیلابهای معمول خوزستان هر بار یکی از رودخانهها سیلابی میشده، اما در سیل اخیر تمامی رودخانههای استان سیلابی شدند. رودخانههای کرخه، دز، کارون، مارون، زهره و جره همگی به یکباره طغیان کردند.
در سیلابهای اخیر خوزستان طی 15روز 11میلیارد مترمکعب آب وارد استان خوزستان شده است. حجمی که تمامی سدهای استان میتوانند طی مدت یک سال آبی؛ از مهر تا شهریور بعدی پوشش دهند، 13میلیارد مترمکعب است. این علت اصلی وقوع سیل در خوزستان است. 10استان اول بارش در سال جاری همگی استانهایی هستند که حوزه آبریزشان استان خوزستان است.
بگذارید برای درک بهتر حجم سیلاب یک مثال بزنم. کل حجم آبی که در استان گلستان موجب بروز سیل در آققلا و گمیشان شد، 350 تا 450مترمکعب بود. این مقدار در خوزستان 22هزار مترمکعب است. اینها اطلاعاتی است که دکتر بهارلو، مدیر اجرایی سازمان در اختیار ما قرار داد.
او با حوصله و آرامش توضیح میداد تا ما وسعت و شدت اتفاق را بهتر درک کنیم و من هر لحظه بهتزدهتر میشدم. باید شهادت داد با توجه به حجم آبی که وارد استان شده است، خسارتهای واردشده پذیرفتنی است. اما ما مشغول صحبت کردن از جانها و زندگیها هستیم. خسارت به یک نفر هم خسارت بزرگی است، چه رسد به حالا که بیش از 10درصد زمینهای کشاورزی استان از دست رفته و بسیاری آواره شدهاند. اینجور وقتها هیچ چیز پذیرفتنی نیست، حتی اگر چارهای از آن نباشد.
به وقت ادای امانت، جلسه با استاندار
ما در مرکز مدیریت و کنترل حوادث استان خوزستان در اداره کل مدیریت بحران خوزستان هستیم. استاندار خوزستان، رییس منطقه آزاد اروند و چند مسوول دیگر نشستهاند تا شرایط سیل در استان را برای جمع ما تشریح کنند. روی دیوار انتهای سالن ویدئووال بسیار بزرگی مشغول پخش زنده راههای استان، پخش زنده تصاویری پهبادی از نقاط سیلزده و پخش آخرین عکسها، نقشههای هوایی و اخبار سیل در استان است. سالن آنقدر مجهز است که تصاویر فیلمهای هالیوودی از اتاقهای مدیریت بحران آمریکایی را تداعی میکند.
قبل از شروع صحبت تنها تصویری که از استاندار دارم همان کلیپ معروف است. از قضا وقتی وارد اتاق جلسه میشویم مشغول توضیح دادن ماجرای کلیپ به یکی از حضار است. استاندار میگوید آن مرد درون کلیپ به او گفته شما فارسها برنامهتان این است که ما را از این جا بیرون کنید، من هم به او گفتم ضد انقلاب. میگوید حرفهای من را تقطیع کردند. امان از دست این تقطیع، چه فتنههایی که در آستینش پنهان نکرده. فقط آقای استاندار معذرتخواهی اینقدر هم سخت نیست. دوکلمه است. عوضش آدم یک عمر راحت میشود.
همه که روی صندلیها مستقر شدند، جلسه شروع میشود. بعد از صحبتهای مقدماتی بعضی مسوولان حاضر در جلسه، استاندار شروع میکند. توضیحاتی از شرایط سیل و آمار و ارقام حادثه میدهد. عمدتاً همان حرفهای قبلی است که در سازمان آب و برق شنیدیم و برایتان نوشتم. از آمار که عبور میکند کمی درباره تجهیزاتشان توضیح میدهد. میگوید ما تمام راههای استان را میبینیم.
تیم پهپادی آنلاین داریم. هر روز جلسه داریم و... میگوید سعی کردیم با برنامهریزی علمی و دقیق همه چیز را پیش ببریم. تأکید میکند که غافلگیر نشدیم. توانستیم خروجی سدها و مسیر سیلاب را مدیریت کنیم تا هیچ شهری زیر آب نرود. اینها را راست میگفت. هیچ شهری زیر آب نرفته. جان هیچ کس از دست نرفته و این هر دو مایه خوشحالی و افتخار است، اما چیزهایی در میان است. چیزهایی که به اهمیت جان مردم نیست، اما زندگیشان را زیر و زبر کرده است.
یکی از مشکلات بزرگ ناهماهنگی بین دستگاههای امدادرسان است. این ناهماهنگی گاهی تبعات خندهدار و دردآوری داشته است. مثل ماجرای یکی از روستاهایی که تخلیه شد، مردمش به نقطهای امن منتقل شدند و آن نقطه امن رفت زیر آب. استاندار در پاسخ به این ماجرا سربسته کنایه زد که اگر فلاندستگاه بدون هماهنگی ما مسیر سیل را عوض نمیکرد آن کمپ زیرآب نمیرفت. شاید حق با استاندار باشد، اما سؤال اینجاست چه چیزی باعث بعضی بیاعتمادیها شده است؟ نمیشود انتظار داشت که سالها بر طبل اختلاف بکوبیم و در لحظه بحران بخواهیم که همه گوش به فرمان باشند. اعتماد ذرهذره جمع میشود.
نوبت به من رسید تا سؤال بپرسم. پرسیدم: «بزرگترین آسیب این سیل از دست رفتن محصولات و زمینهای کشاورزی مردم است. از دست رفتن معیشت آنهاست. دولت تعهد به جبران خسارت مردم دارد؟ هنوز خسارتهای سیل95 پرداخت نشده است. مردم باید چه کار کنند؟ آیا امیدی هست؟» جوابش واقعاً امیدبخش بود. بیمعطلی گفت به دستور مقام معظم رهبری و تأکید ریاستجمهوری، دولت متعهد به پرداخت همه خسارتهای وارده به مردم است. توضیح داد برای ایجاد اعتماد خسارتهای معوق سیل بهمن گذشته را پرداخت کردیم.
دکتر شریعتی، استاندار خوزستان گفت: «در سفری که رییسجمهوری به اهواز داشت از ایشان خواستم با پرداخت خسارتهای سیل95 موافقت کنند. خواستم حتی اگر بودجه ندارند از اعتبارات سال استانداری خسارت مردم را پرداخت کنم.» رییسجمهوری برای دکتر نوبخت؛ رییس سازمان مدیریتوبرنامهریزی کشور نامه مینویسد و دستور پرداخت میدهد. استاندار به محض صدور نامه از منابع استانداری مبلغ مورد نظر را در اختیار سازمان جهاد کشاورزی استان قرار میدهد تا خسارتهای مردم جبران شود.
کسانی که با سازوکار سازمان مدیریتوبرنامهریزی و روند پرداختهایش آشنا هستند میدانند که تصمیمی که استاندار گرفته تصمیمی شجاعانه است، تصمیمی است که برای مردم گرفته شده است. القصه ماجرای سیل در استان خوزستان هنوز ادامه دارد. ضعفها، ترسها و ناهماهنگیهایی هم هست، اما تلاش گستردهای برای مهار خسارتها شده و تا حد زیادی هم جواب داده است.