مشرق: سفر حسن روحانی به عراق در اسفندماه سال گذشته، واجد دستاوردهای چشمگیری بود که البته مقدمات و بسترهای آن به واسطه سالها حضور و همراهی نیروهای نظامی و غیرنظامی ایران در کنار ملت عراق، در اوج فتنههای بزرگی، چون غائله داعش مهیّا شد.
امضای 5 توافقنامه تجاری و اقتصادی مهم با عراق در شرایط اعمال جنگ اقتصادی علیه کشور، رایگان شدن روادید میان دو کشور، طرح بسیار مهم لایروبی مشترک اروندرود، توافق بر سر اجرای توافق الجزایر، بخشی از دستاوردهای این سفر بود.
اما مهمترین دستاورد اقتصادی این سفر، رساندن مبادلات تجاری به 20 میلیارد دلار و موافقتنامه تعرفه ترجیحی بود که میتواند امتیاز ویژهای برای کالاهای ایرانی در بازار متنوع و رقابتی عراق محسوب شود.
به علاوه، در روز دوم سفر روحانی به عراق عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی ایران، در مقر بانک مرکزی عراق حاضر شد و بخشی از طلب ایران بابت صادرات برق به عراق را دریافت کرد که به حساب خزانه داری کشور واریز شد. گفته میشود طرف ایرانی 200 میلیون دلار که بخشی از بدهیهایش محسوب میشود را از طرف عراقی دریافت کرده است. همچنین امضای توافقنامهای میان دو طرف برای افتتاح حساب برای تجار با پول ملی کشورها از دیگر توافقات دوجانبه دو کشور بود.
اهل فن و کارشناسان اقتصادی به خوبی میدانند که در شرایطی که آمریکا و متحدانش و به طور خاص اروپای خیانتکار در حال تحمیل سنگینترین رژیم تحریمی تاریخ بر کشور هستند، باز شدن باب مبادلات مالی با کشور دوست و برادر عراق، با پیوندها و علقههای تاریخی دو ملت، چه آثار و نتایج بزرگی برای ایران در پی خواهد داشت.
در چنین شرایطی، به ناگهان بر سر یک رویداد کاملاً تحسینبرانگیز و شایسته، یعنی ورود گروههایی از «بسیج مردمی عراق» (حشد الشعبی) با امکانات و تجهیزات و اقلام مورد نیاز، برای امدادرسانی به مردم سیلزدهی ایرانی، هجمه سنگین تخریب و جنگ روانی (در یک هماهنگی عجیب و مشکوک بین رسانههای ضدانقلاب خارج از کشور) و هستههای پیوستهی آنها در جریانها و رسانههای داخلی و به خصوص شبکههای اجتماعی به راه افتاد.
سیل اخبار دروغ درباره انگیزههای حضور حشد الشعبی، تهمتهای ناجوانمردانه به نهادهای انقلابی کشور و برادران عراقی در حشد (که با همه داشتههایشان و مخلصانه برای امداد پا به میدان گذاشتهاند) در کنار سیل و سیلاب طبیعی جاری شد تا همدلی شکلگرفته میان دو ملت بر سر مقابله با سیل را تخریب و تباه کنند. یک روز یکی از اهتزار پرچم عراق در میدان آزادی میگوید (که مربوط به مراسم استقبال از سفر تاریخی نخست وزیر عراق در سال گذشته بود)، یکی از همکاری نیروهای حشد الشعبی و جنبش نجباء با سپاه برای «سرکوب»! سیل زدگان، دیگری از ورود عراقیها برای جلوگیری از سرازیر شدن سیل به عراق، دیگری از اشغال نظامی! ایران توسط عراق و.
در این میان، در کمال تأسف، خبرگزاریهای دولتی ایرنا و ایسنا با انتخاب تیترهای مغرضانه و شیطنتبار و پرسیدن سوالات جهتدار از برخی مسؤولان، خود بازیگر این هجمه تبلیغی مسموم و خطرناک میشوند. اگر خبرگزاری ایسنا با انتخاب تیتر «ورود یکان مهندسی حشد شعبی به ایران برای مقابله با جاری شدن سیل به سمت عراق»، از آغازکنندگان این هجوم تبلیغاتی بود، خبرگزاری ایرنا با انتشار مصاحبهای کاملاً جهتدار و تنظیم مغرضانه گفتگو با علی ساری، نماینده اهواز در مجلس، همین خط را پی گرفت. به این بخش از مصاحبه ایرنا با علی ساری دقت کنید:
نماینده اهواز در پاسخ به این سوال که آیا این نیروها، ادوات جنگی و نظامی هم همراه خود دارند یا خیر میافزاید: من در این زمینه نمیتوانم اظهارنظر کنم، چون اطلاعاتی ندارم.
ساری درباره نهاد هماهنگکننده نیروهای حشدالشعبی توضیح میدهد: معمولاً هماهنگی در این سطح باید از طریق حوزه خارج از کشور یعنی سپاه قدس باشد، اما اینکه از کدام مسیر هماهنگی حضور آنها انجام شده، من درباره آن اطلاعاتی ندارم.
اما توضیح تکمیلی ایرنا در انتهای این مصاحبه هم بسیار قابل تأمل بود:
سازمان حشدالشعبی عراق در بیانیهای اعلام کرد که نیروی مهندسی این سازمان روز پنجشنبه گذشته برای منحرف کردن جریان سیل و حفاظت از مناطقی از عراق که احتمال آبگرفتگی در آنها میرود، وارد خاک ایران شده است. در این بیانیه آمده است: ورود نیروهای حشدالشعبی به خاک ایران بهمنظور حفاظت از مناطق عراق، بهخصوص شهر عماره، مرکز استان میسان از ورود سیل است. [1]1،
البته تفرقهافکنی و فتنه گری رسانههایی، چون بی بی سی، من و تو، صدای آمریکا، ایران اینترنشنال و. در موضوع سیل و بحرانهای طبیعی دیگر در کشورمان، به واسطه سرشت و بافت مزدوری آنها و مأموریتهای تعریف شده برای آنها، هیچگاه دور از انتظار و تعجببرانگیز نیست، چون این سازمانها در حقیقت نه «رسانه» که پیوستهای تبلیغاتی سازمانهای جاسوسی کشورهای متخاصم با جمهوری اسلامی هستند و کارویژههای تعریفشدهی آنها ایجاد گسلهای اجتماعی، تشدید تقابلهای سیاسی، فرهنگی، دینی و قومی، تخریب امنیت روانی ایرانیان، ترور رسانهای افراد و نهادهای وابسته به نظام و سیاهنمایی مفرط و بیمارگون با هدف «فروپاشی» ذهنی و روانی ملت ایران است.
اکانتهای توئیتری که از سرزمینهای اشغالی هدایت میشوند، نقش مهمی در این هجمه سنگین تبلیغاتی دارند
اما آنچه این بار به شکلی بدیع جلوهگر شد، هماهنگی و همنوایی آشکار و صریح برخی رسانهها و چهرههای وابسته به جریانات خاص سیاسی داخلی با رسانههای ضدانقلاب است.
همه این هجمهها در حالی است که دستکم خود مسؤولان دولتی به خوبی آگاه هستند که در شرایطی که ایالات متحده و شرکای آن به دنبال بستن همه روزنههای تجاری و اقتصادی به روی ایران هستند و از سوی دیگر فشارهای سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی فراوانی بر کشورهای طرف معامله ایران وارد میکنند تا مراودات قطع شود، همراهی و همکاری از سنخ همکاری بغداد با تهران، چه اندازه برای مقاومت در برابر تحریمهای ظالمانه اساسی و حیاتی است و قطعاً واشینگتن از همه کانالهای خود برای اعمال فشار بر مقامات بغداد استفاده میکند.
حتی اگر صرفاً از نظرگاه اقتصادی به ماجرا نگاه کنیم (و جهات مهمتر سیاسی و اعتقادی و نظامی را فعلاً در نظر نگیریم) با توجه به نقش عراق در نقشهی ضدتحریمی جمهوری اسلامی و تلاشهای در حال انجام از سوی مقامات بانکی و اقتصادی کشور برای انتقال هاب مبادلات ارزی ایران از دوبی به عراق (و طبعاً جایگزینی درهم با دینار عراق)، کاملاً مشخص است که کسانی که در داخل، آب در آسیاب «عراق-ستیزی» میریزند و به ناحق و با ناجوانمردی، حرکت ممدوح و تحسینبرانگیز نیروهای حشد الشعبی برای امدادرسانی به همسایگان ایرانی را دستاویز تخطئه و تخریب روابط دو ملت قرار میدهند، در خطی مشکوک در واقع «خودتحریمی» بیشتر و بسته شدن کانالهای مقابله با تحریم را در چشمانداز دارند.
اینکه به ناگهان فلان «سلبریتی» یا «فعال» سیاسی که از هیچ فرصتی برای تخطئهی ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس گذشت نمیکنند، مدعی و مبلغ «غیرت» و «تعصب» ملی و میهنی شدهاند و مستقیم و غیرمستقیم کد برخوردهای زشت و زننده با مهمانان امدادگر عراقی را میدهند و بر شکافهای اختلافات قومی و مذهبی در مناطق سیلزده مینشینند، نشان از یک سناریوی هماهنگ و خطرناک دارد، همان سناریویی که امثال ترامپ، پومپئو، بولتون و برایان هوک برای به زانو درآوردن ملت ایران، آن را پیوست تبلیغاتی تحریمهای ظالمانهی خود قرار دادهاند: ایجاد و تشدید دوقطبی و شکاف با حاکمیت در همه حوزهها و به صورت بلاوقفه.
شکی نیست که شبکه دشمن در داخل و فریبخوردگان این شبکه، امروز بیش از همیشه فعال شدهاند تا طبق برنامه ریزیهای انجام شده در اتاقهای فکر واشینگتن و لندن و تل آویو، همهی شرایط را برای اثرگذاری حداکثری تحریمهای نامشروع نظام سلطه آماده کنند. در کنار انتظار هشیاری و مراقبت کامل از دستگاههای نظارتی، از مخاطبان رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی هم انتظار میرود که با چشمان باز و آگاهی، مراقب سناریوهای جنگ روانی دشمن و عوامل خارجی و داخلی آن باشند که بیش و پیش از هر چیز، به دنبال تخریب همهی روزنههای مقاومت در برابر تحریم و تشدید حداکثری فشارها بر ملت بزرگ ایران هستند، تا خدای ناکرده خود تبدیل به پیادهنظام پروژهی «خودتحریمی» تبدیل نشوند.