درآمدی بر آسیب شناسی فرهنگ انتظار

همیشه یکی از مزاحمت های دینی در طول تاریخ خرافه و خرافه سازان بوده است که چهره دین را در نظر افراد عاقل دگرگون می کند، یعنی به همان اندازه که دشمنان قسم خورده دین به ضرر دین کار می کنند خرافه سازان و خرافه پرستان هم به همان اندازه لطمه وارد می کنند

درآمدی بر آسیب شناسی فرهنگ انتظار

همیشه یکی از مزاحمت های دینی در طول تاریخ خرافه و خرافه سازان بوده است که چهره دین را در نظر افراد عاقل دگرگون می کند، یعنی به همان اندازه که دشمنان قسم خورده دین به ضرر دین کار می کنند خرافه سازان و خرافه پرستان هم به همان اندازه لطمه وارد می کنند. که سرچشمه خرافات هم گاهى جهل است. یعنى نمى دانیم که اسلام چه گفته است و گاهى یک مشت اوهام و تبلیغات سوء است که بعضى ها عمداً و از روى غرض به آن دامن مى زنند، براى این که چهره دین را بد کنند. لذا ما باید دین اصیل اسلام را از قرآن و سنت ثابت شده و کلمات معصومین(علیهم السلام) براى مردم معرفى کنیم و از هرکارى که بر ضد آنها است، جلوگیرى کنیم.

گفتنی است پس از انقلاب اسلامی توجه مردم به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مسئله مهدویت بیشتر شده و ترفندهای دشمنان برای دور نگه داشتن مسلمانان از این جریان نیز روز به روز بیشتر می شود لیکن متأسفانه یک سلسله خرافه‏ در مسائل مذهبى به وجود آمده است. که  ما نباید اجازه دهیم مسائل اسلامى با خرافه‏ آمیخته گردد، زیرا این کار اساس دین و مذهب را زیر سؤال مى‏برد. از جمله این خرافه‏، در مسائل مربوط به حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که بعضی ها دارند سوء استفاده و ادعاهایی می کنند.

در ادامه و در تبیین چیستی خرافه باید گفت به هر کار غیر عقلایى و غیر منطقى که نه پشتوانه وحى آسمانى داشته باشد، و نه عقل سالم آن را اجازه دهد خرافه گفته مى ‏شود. با این معیار مى‏ توان حقیقت را از خرافه جدا کرد، و گرفتار خرافه نشد. لذا با این اوصاف باید گفت  گسترش خرافات در خصوص مهدویت بسیار خطرناک است. که در ادامه اهم آن آسیب ها به مخاطبان ارائه می گردد.

خرافه گرایی راهبرد دشمنان برای تضعیف مهدویت

بدیهی است خرافات‏ بزرگترین دستاویز دشمن‏ و مهمترین رویکرد دشمنان برای سست کردن عقاید مهدوی است که دست به خرافه گرایی در سطح گسترده زده اند حال آنکه هنگامی که بخشی از مذهب با خرافات آمیخته شود٬ ارزش خود را از دست می دهد.

متأسفانه از سوی دیگر افراد ضعیف و ناتوان و مغلوب و شکست خورده، دائما، گرفتار توهم ‏اند و ارزیابى واقعیات، آن چنان که هست براى آنها مشکل است. وحشت از دشمن‏، سبب مى‏ شود که گرفتار کابوسى از تخیلات هولناک گردند، یا این که براى پیروزى، دست به دامن خرافات‏ بزنند و به جاى جست و جوى پیروزى در سایه شمشیرها در میدان نبرد،به امور خرافى پناه مى‏برند، ولى مجاهدان شجاع، از این موهومات، بیگانه ‏اند.

لذا نباید فراموش نمود خرافات بلای بزرگی است و دشمنان می خواهند وجود مبارک امام زمان را با خرافات آلوده کنند. از این رو دشمن، در پی تبدیل مهدویت به خرافه است. بنابراین تضعیف آموزه مهم مهدویّت و انتظار و کمرنگ و بی اهمیت و خرافی جلوه دادن مسألۀ انتظار و ظهور از جمله مهمترین راهبردهای دشمنان اسلام در تداوم خرافه گرایی در جوامع اسلامی است. بدیهی است مراجع و علما نسبت به جلوگیری از ترویج خرافات هوشیار هستند، لیکن همه مردم نیز باید نسبت به این مسئله هوشیاری لازم را داشته باشند.

مدعیان دروغین؛ آلت دست قدرت های استکباری

گفتنی است گروهی آگاهانه با حضرت در حال دشمنی هستند که مدعیان دروغین و فرق ضاله هستند که از مردم برای منافع مادی یا سیاسی خود سوء استفاده می کنند؛ اینها قطعا با دست انگلستان و آمریکا بوجود آمده که از اعتقادات مردم به حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سوء استفاده کنند. لذا مدعیان دروغین مهدویت و کسانی که ادعای رؤیت می کنند از جمله گروه هایی هستند که از مهدویت به نفع منافع نامشروع شخصی خود بهره می گیرند که باید مانع گسترش و فعالیت های آن ها شد.

در تبیین سبقۀ تاریخی مدعیان دروغین مهدویت باید گفت در طول تاریخ اسلام، تقریبا از همان قرن نخست، به نام کسانى برخورد مى‏کنیم که با گذاردن نام «مهدى موعود» بر خود، و یا چسباندن این عنوان از سوى دیگران به آنها، داعیه‏هاى بزرگى داشتند، ولى گذشت زمان نشان داد که نه تنها مهدى نبودند، بلکه از ستمکارانى بودند که باید به دست مهدى و با شمشیر او نابود شوند!

این امر همچنان ادامه یافت و هر از چندى، کسى مدعى مهدویت می­ شد و گروهى را گرد خود جمع می­ کرد و به گمراه ساختن آنها می­ پرداخت؛ اما این مهدى‏ هاى موسمى و فصلى، هیچ‏کدام دیرى نپاییدند که نقشه ‏هایشان نقش بر آب شد!، زیرا دعوى مهدویت به همان اندازه که براى جلب موقت گروهى از عوام دل‏ انگیز و رؤیایى است، خطرناک و دور از مصلحت سودجویان است، چون مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)‏ باید جهان را پر از عدالت کند، و این چیزى است که زود مدعیان دروغین‏ را رسوا مى ‏کند.

در میان این مدعیان دروغین در بعضى نشانه ‏هاى بیمارى روانى و سبک مغزی  و در  بعضى جاه طلبی و دنیاپرستی موج می زد، لیکن بعضى دیگر، آلت دست دشمنان شناخته‏ شده اسلام بودند که از وجودشان براى انحراف فکر مسلمانان از مسائل حیاتى که با آن روبه ‏رو بودند؛ و یا براى ایجاد تفرقه و نفاق و تضعیف قدرت مذهبى مخصوصاً قدرت روحانیون که همواره مزاحم سرسخت آنها بودند، استفاده مى ‏شد.

هدف راقم این سطور از مبحث مطروحه تنها بیان دو موضوع است:1. بعضى مى ‏گویند: مى‏ دانیم از اعتقاد به ظهور مهدى سوء استفاده فراوانى شده و مى‏ شود آیا بهتر نیست اصل این موضوع را مسکوت بگذاریم تا این همه سوء استفاده چى‏ ها آن را دستاویز خود نسازند؛ اصولا چرا ما چیزى را بپذیریم که این اندازه ممکن است از آن تعبیر نامطلوب شود؟

2- به راستى آیا مى‏توان باور کرد که تمام مدعیان مهدویت، دروغین بودند؛ هیچ احتمال نمى‏ دهید که در میان این مدعیان واقعیتى وجود داشته است و همه فرصت طلب و سوء استفاده‏ چى و یا تحریک ‏شده استعمار نبوده ‏اند؟

در مورد سؤال نخست، باید گفت در زندگى روزمره تا کنون چقدر افراد را شنیده ایم که از عنوان پزشک و مهندس و دکتر، یا عناوین دیگر قلابى، براى پر کردن جیب خود، یا اغراض دیگر، سوء استفاده کرده ‏اند، حال آیا مى توان گفت حالا که عنوان «طبیب» مورد بهره‏ بردارى نامشروع گروهى قرار گرفته باید بکلى منکر وجود طبیب و دکتر شویم!

به هر حال، طرز بهره ‏گیرى درست یا نادرست از یک موضوع نمى ‏تواند وسیله قضاوت درباره آن موضوع باشد. به راستی اگر  اگر روزى «انرژى اتمى» وسیله جنگ افروزان سنگدل دنیا مورد سوء استفاده قرار گیرد و در یک حمله اتمى به شهر «هیروشیما» 300 هزار نفر کشته ، به جاى بماند، دلیل این مى‏ شود که بکلى از این انرژى عظیم چشم بپوشیم یا اصلا وجود آن را انکار کنیم؟ و در مسیر صحیح و به نفع جامعه انسانى مورد بهره ‏بردارى قرار نگیرد؟

درپاسخ به پرسش دوم باید گفت «مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)» یک رسالت جهانى دارد، و براى تحقق بخشیدن به این رسالت از تمام امکانات خدادادی و وسایل موجود یا وسایلى که خود به وجود مى‏ آورد استفاده مى‏ کند. لذا رسالت اصلى او بر چیدن هرگونه ظلم و ستم از محیط زندگى انسان ­ها، و ریختن طرح نوینى براى یک حکومت جهانى بر اساس عدل و داد و مبارزه با انواع تبعیض ­ها و استعمار و استثمار و زورگویى گردن ­کشان است.

حال آیا هیچ‏یک از این مدعیان دروغین  یک‏ هزارم این رسالت ها را عملى کرده اند؟ ما مى‏ بینیم هنوز مظالم و ستم­ ها، تجاوزها و تعدی­ ها، در حال گسترش است؛ یعنى، جهان هنوز رو به تراکم ظلم و ستم مى ‏رود، کى و کجا از عدل و داد پر شده است؟و همین دلیل قوی­ترین و مؤثرترین پاسخ به تمام مدعیان طول تاریخ است و سند زنده ‏اى است بر دروغ آنان، دلیلى کوتاه و فشرده اما برنده و قاطع!.

لزوم مقابله با شبکۀ وکلای دروغین

جای بسی تأسف است که از مساله مهدویت سوء استفاده های گسترده ای می شود و باید مراقب بود، زیرا هر روز امام زمان و نایب امام زمان تازه ای مطرح می کنند و باید جلوی این سو ء استفاده ها را گرفت و مردم را هوشیار کرد. گاهی اوقات ما را در نامه ها تهدید هم می کنند که ما نایب امام زمان هستیم و اگر چنین و چنان نکنید چه می شود! و امثال این سخنان بی اساس. لذا باید مراقب بود برخی  افراد فرصت طلبی هستند که عنوان می‌کنند از طرف امام زمان مامور هستند، یا نایب خاص امام زمان هستند، برخی نیز بشارت ظهور می دهند که باید نیروهای اطلاعاتی و امنیتی مراقبت بیشتری در این زمینه داشته باشند، و بلکه باید با مدعیان و وکلای دروغین امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شدت برخورد شود.

خرافه گرایی با ابزار مهدی هراسی

نباید فراموش نمود مهدویت در طول تاریخ از  اهمیت فراوانی برخوردار بوده است به همین دلیل دشمنان زیادی هم پیدا کرده است که وهابیان و فرقه ضاله دشمنان اصلی آن به شمار می آیند و به مخالفت جدی آن می پردازند و از آثار مثبت آن در جهان تشیع وحشت دارند.

لذا بیگانگان و دشمنان که از جمله عوامل ترویج خرافه هستند، دین را با خرافات آمیخته می کنند تا مردم دین را کنار بگذارند، بدین نحو که می‌گویند امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظاهر می شود و آنقدر خون می رزید تا خون به رکابش می رسد و با این وسیله می خواهند مردم را به امام زمان بدبین کنند، برخی ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به گونه‌ای مطرح می کنند که همه از قیام آن می ترسند در حقیقت این افراد به جای زمینه سازی برای ظهور، مهدی هراسی را ترویج می کنند. حال آنکه ترویج مهدی هراسی در جامعه بسیار خطرناک است  لذا برخی می‌گویند اگر حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند گردن ما را خواهد زد به همین دلیل ما برای ظهورش دعا نمی کنیم؛ در حالی که این نوع تبلیغات بسیار نادرست و غیرعقلانی است. حال آنکه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عامل مهربانی است وبا فرهنگ و علم مردم را هدایت خواهد کرد. حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرزند رسول و رحمت العالمین است و هرگز با قیامشان به دنبال ریختن خون مردم بی گناه نیست بلکه آن حضرت به دنبال مسائل فرهنگی و ارشاد تبلیغ مردم است و دست بردن به شمشیر حضرت تنها در برابر معاندان اصلاح ناپذیر خواهد بود بدین ترتیب شایسته است کاری کنیم مردم عاشق ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شوند نه این که مردم از ظهور حضرت بترسند.

تعیین وقت ظهور، مولّفه ای خرافی و جعلی

گروه دیگری که هدف دشمن از اقدامات آن‌ها چون تعیین تاریخ ظهور یا فرمانده لشکر حضرت است، چیزی جز تبدیل مهدویت به خرافه نبوده است، زیرا براساس روایات تعیین وقت برای ظهور کذب و تعیین کنندگان کاذب هستند لذا  این کارها باعث می شود تا مردم امام زمان و ظهور را موهوم تصور کنند از این رو وقتی شما تطبیق انجام دهید اگر این تطبیق درست نباشد به اعتقادات مردم آسیب خواهد زد. بی تردید دست خارجی در این مسئله قابل مشاهده است اگرچه ممکن است برخی از جوان ها به عشق امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) این کار را انجام دهند و خودشان هم متوجه دست های پشت پرده نباشند.

اگر چه  باید مراقب این توطئه ها یعنی تعیین وقت بود زیرا این گونه مطالب بی پایه و اساس است. بنابراین ما وقت را تعیین نمی کنیم ولی امید زیادی داریم که ظهور نزدیک باشد و ما امیدواریم در آستانه ظهور باشیم، در عمل نیز وظیفه ما در مقابل آنان اتکا به سنت پیامبر عظیم‌الشان اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) برای حفظ این ارزش ها از دستبرد دشمن است.

گسترش فساد؛ نفی جهاد؛ نفی استکبار ستیزی

برای بسیاری اشتباه بزرگی حاصل شده است که می گویند هرگاه شرط ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گسترش‏ فساد در روى زمین است، چرا با فساد مبارزه کنیم؟ لذاباید  فساد فرا گیر شود  تا حضرت صاحب الامر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کنند؛ در حالی که قرآن خلاف این مسأله را تصریح می کند؛ و می گوید باید بندگان صالح زمام امر را در ظهور آن حضرت به دست گیرند، از این رو باید مردم را از این اشتباه خارج کرد و عباد صالحین تربیت کرد، البته گاهی اوقات خواصی هستند که در این مسأله نیز ساده فکر می کنند.

لذا شرط ظهور امام علیه السلام، هرگز منحصر به گسترش فساد در اجتماع انسانى نیست؛ بلکه مردم جهان باید از نظر رشد فکرى و کمالات روحى به حدى برسند که بتوانند ارزش وجود امام علیه السلام را درک نمایند و شایسته رهبرى او گردند.

بدین ترتیب گسترش فساد و آلودگى جامعه بشرى هدف اصلى نیست، بلکه زمینه را براى ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و اصلاح جامعه انسانى فراهم مى‏ سازد؛ زیرا هنگامى که ظلم و جور زمین را فرا گرفت و بشریت گرفتار تبعیضات ناروا و مفاسد گوناگون گردید دیگر انسان تنها به اتکاى نیروى خود و قوانینى که وضع کرده نمى‏تواند مشکلات را ریشه کن سازد و عدالت اجتماعى را در سراسر کره زمین مستقر نماید؛ بلکه در این هنگام، آمادگى فکرى کامل براى پذیرش برنامه یک رهبر الهى پیدا مى‏ کند.

از همه اینها گذشته، ما باید موقعیت خود را در زمینه انقلاب «حضرت مهدى» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشخص کنیم؛ بدیهى است اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانى خواهیم بود که انقلاب حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) براى درهم کوبیدن آنها صورت مى‏ گیرد و اگر درصدد اصلاح جامعه باشیم، از کسانى خواهیم بود که در ارتش انقلابى حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همکارى مى‏ کنند.

بنابر این، سکوت در برابر فساد و یا کمک به توسعه فساد چه از لحاظ کلى و چه از نظر شخصى براى ظهور حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صحیح نیست. بیشتر به نظر مى‏ رسد که این اشکال و مغلطه کارى را کسانى درست کرده‏ اند که مى‏ خواهند از زیر بار مسؤولیت‏ ها فرار کنند و یا آلوده به هر فسادى شوند.

ارتقای براهین عقلی مهدویت در کنار دلایل نقلی

باید اذعان داشت برخی افراد به دلیل ناآشنا بودن به مسائل علمی بدون مدرک و استناد قوی علمی در خصوص حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) راه نادرست می پویند و این گونه برخوردها متناسب با سیره اهل بیت(علیهم السلام) نیست.

بلکه باید به سراغ دلایل قوی از کتاب و سنت برای اثبات وجود آن حضرت برویم زیرا اگر یک دلیل آسیب پذیر باشد دیگر دلایل هم زیر سئوال می‌رود و ما نباید به برخی افراد اجازه بدهیم تا این گونه با مسأله مهدویت برخورد کنند.حال آنکه کتاب های فراوانی در خصوص حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشته شده است که غالباً به صورت نقلی است؛ در حالی که استدلال های عقلی بسیار قوی نیز وجود دارد و می توان از مبانی عقلی به استنباط مهدویت پرداخت و به وسیله همین استدلال های عقلی قوی به نتیجه مطلوبی دست یافت.

سخن آخر

در خاتمه باید برخی از شیفتگان و علاقمندان به آن حضرت را  از برخی اشتباهات در آورد٬ چرا که برخی افراد فکر می کنند صرفاً با قرائت دعای ندبه و دعای توسل و نماز مسجد جمکران مشکلاتشان حل می شود٬ حال آنکه این توسلات خوب است اما ماورای این ها این است که تلاش کنند امام زمانی شوند.

در تشریح این مسأله باید گفت در خصوص مسئله مهدویت در گذشته کار ریشه‌ای و دقیقی صورت نگرفته بود خوشبختانه هم اینک فعالیت های مفید و قابل توجهی صورت می گیرد.

از سوی دیگر مسئله مهدویت سه مرحله دارد؛ ما قبل ظهور٬ هنگام ظهور و بعد از ظهور ٬ اما تاکنون بیشترین فعالیت ها بر روی مرحله قبل از ظهور انجام شده و کتاب‌هایی که هنگام و پس از ظهور تالیف شده، بسیار اندک است که باید در این زمینه نیز با همت بیشتری وارد شد و توجه بیشتری در این زمینه صورت گیرد،که جا دارد در این عرصه نیز کارهای علمی و پژوهشی گسترده ای انجام شود. هم چنین باید در زمینۀ گسترش خرافات خصوص مهدویت چاره‌اساسی اندیشید، تا در آینده شاهد زیر سئوال رفتن اصل مسأله نباشیم.

ما باید همیشه سر سفره امام عصر باشیم ؛ هر کس تا اندازه‌ای که در توان و ظرفیت او است باید در راه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای خوشنودی ایشان گام بردارد. هم چنین  باید سطح فرهنگ سازی در موضوع مهدویت و فرهنگ انتظار را در میان مردم افزایش داد که اگر توده های مردم  واقعا آماده ظهور شوند، حضرت نیز ظهور خواهد کرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر