ماهان شبکه ایرانیان

اجرای چراغ خاموش سند استعماری/

از گزارش اجرای سند ۲۰۳۰ به بیگانگان تا پاسخ دادن به حساب وزارت خارجه اسرائیل/ خط قرمز وزیر جوان برای پروپاگاندا کجاست؟ + عکس و سند

وزیر جوان و حامیان ایشان گمان می‌برند در عصر ارتباطات می‌توان با چشم‌بندی یا لشکرکشی توئیتری و مجازی، حقیقت آشکار و عیان را وارونه جلوه داد.

سرویس سیاست مشرق- محمدجواد آذری جهرمی، وزیر جوان و البته جاه‌طلب ارتباطات، که میل و اشتیاق شدید او برای دیده شدن هر چه بیشتر (احتمالاً به عنوان ویترین انرژی و پویایی در کابینه لَخت و سنگین دولت اعتدال) برای مقاصد سیاسی «آتی» دیگر امر چندان پوشیده‌ای نیست، روز 20 فروردین (9 آپریل 2019)، در اجلاس سران جامعه اطلاعاتی در ژنو موسوم به «WSIS2019» سخنرانی کرد و خود او و بازوهای رسانه‌ای وزارت ارتباطات از این سخنرانی به عنوان «دستاورد» یاد کردند.

جهت اطلاع باید تاکید شود که اصولاً سخنرانی جناب وزیر در این اجلاس ذیل عنوان « WSIS action lines and 2030 agenda» صورت گرفت. به بیان دیگر، سخنرانی وزیر ارتباطات جمهوری اسلامی ایران در این اجلاس، عیناً و صراحتاً نوعی گزارش عملکرد درباره اجرای سند 2030 در حوزه ارتباطات کشور بوده است.

گرچه عوامل رسانه‌ای جناب وزیر (که طبیعتاً در شبکه‌های اجتماعی کم‌تعداد هم نیستند) در کمال حیرت، مدعی شدند که سخنرانی وزیر هیچ ربطی به سند 2030 معروف که بارها از سوی رهبر معظم انقلاب و دیگر مسؤولان و دلسوزان کشور مورد نکوهش و انتقاد صریح قرار گرفت، نداشت و آقای وزیر درباره بند 16 و بند 17 از یک سند توسعه پایدار دیگر سخن گفتند!! در زیر یکی از کلیپ‌های تهیه شده توسط همین تیم رسانه‌ای را می‌بینید که مدعی است منتقدان وزیر، ترجمه غلط و مغرضانه از سخنان ایشان کرده‌اند و «این» سند، «آن» سند نیست!

دستور کار 2030 همان سند اهداف توسعه پایدار یا SDG است که آذری جهرمی به صراحت در سخنرانی درباره اجرای آن گزارش می‌دهد

اینکه جناب وزیر و حامیان ایشان گمان می‌برند در عصر ارتباطات می‌توان با چشم‌بندی یا لشکرکشی توئیتری و مجازی، حقیقت آشکار و عیان را وارونه جلوه داد، واقعاً مایه تأسف است. در زیر فیلم بخش مربوط در سخنرانی آذری جهرمی را ملاحظه می‌کنید که به صراحت از عملکرد خود برای دستیابی به "نهادهای کارآمد، پاسخگو و شفاف" می‌گوید. این دقیقاً ترجمه تبصره 6 از بند 16 سند «اهداف توسعه پایدار» یا همان «برنامه 2030» است که تصویر آن را، برگرفته از سایت سازمان ملل، مشاهده می‌کنید:

از همان ابتدای امر در ابتدای سال 96، که ماجرا اجرای چراغ خاموش سند 2030 توسط دولت افشاء شد، رهبر انقلاب جزو منتقدان صریح آن بودند و با نهیب ایشان، ظاهراً اجرای این سند متوقف شد، در حالی که رئیس جمهور با وجود صراحت نقد رهبر معظم انقلاب، مدعی شدند که اطلاعات نادرست درباره این سند به رهبری داده شده است! با این وجود، طبق گزارش‌ها و قرائن آشکار و پنهان متعدد، علی‌رغم نهی صریح رهبر فرزانه انقلاب و اعلام توقف اجرا، آن از سوی مقامات دولتی، با کمال تأسف گزارش‌ها و قرائن مختلف حاکی از آن است که بخش‌های مختلف این سند استعماری به صورت چراغ خاموش در دستگاه‌های مختلف دولتی در حال اجراست. اما سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جوار حرم رضوی در روز نخست سال 98، آب پاکی را روی دست مدافعان و حامیان این سند ریخت و موضع صریح و قاطع ایشان را بار دیگر مؤکد کرد. ایشان در بخشی از سخنرانی خود فرمودند:

" کسانی که افکار، سبک زندگی، روش‌های غربی و لغات غربی را به طور پیوسته در داخل تزریق و پمپاژ می‌کنند، در ادبیات و افکار و دانشگاه‌ها و مدارس ما، اینها همین تقی‌زاده‌های جدید هستند. این‌هایی که پشت سر سند 2030 می‌ایستند - سند 2030 یعنی برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی - اینها همان تقی‌زاده‌های امروز هستند. البته امروز به توفیق الهی جوان‌های مؤمن و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقی‌زاده‌ها حرف‌شان به کرسی بنشیند." [1]

حال باید از وزیر جوان و جویای نام که یک روز با شلوار جین و تی شرت، در فضایی تبلیغاتی با دختر تکواندکار دیدار می‌کند و روز دیگر، چفیه بر گردن در مسیر پیاده‌روی اربعین عکس می‌اندازد و اصطلاحاً فاز «همراه با مردم، همگام با مسؤولین» برمی دارد، پرسید که با چه مجوز و با چه توجیهی، در روز روشن، در یک جلسه برون‌مرزی، این‌چنین بر خلاف منویات ارکان عالیه نظام عمل می‌کند و مفتخرانه به بیگانگان گزارش عملکرد می‌دهد؟ آیا نباید با این وصف، به همه‌ی لجبازی‌ها و مداومت‌ها و عملکردهای چراغ خاموش آذری جهرمی (از زمینه‌سازی او برای سلطه‌ی تلگرام بر فضای مجازی کشور تا قرارهای غیرعلنی او با پاول دوروف (مدیر تلگرام) تا کم‌لطفی و کارشکنی او برای کمک به پیام رسان‌های داخلی و…) مشکوک شد؟

در تازه‌ترین دسته‌گل آقای وزیر، که ظاهراً برای دیده شدن مو به مو به توصیه‌ی تیم تبلیغاتی خود عمل می‌کند، ایشان در توئیتر، پستی را از یکی از صفحات رژیم صهیونیستی، با نام «اسرائیل به فارسی» متعلق به وزارت خارجه این رژیم (که در واقع یکی از پایگاه‌های عملیات روانی در توئیتر علیه جمهوری اسلامی است) «پاسخ» داده است تا مثلاً با ادبیاتی شاعرانه از سردار قاسم سلیمانی دفاع کند، در حالی که نفس «پاسخ» دادن به حساب وزارت خارجه اسرائیل توسط وزیر جمهوری اسلامی، یک نوع رسمیت بخشیدن به رژیم اشغالگر صهیونیستی است و ادبیات ملایم و لطیف ایشان هم چندان دفاع مقتدرانه‌ای محسوب نمی‌شود.


[1] http://dana.ir/1469905

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان