شناسه : ۱۵۶۳۸۰۷ - پنجشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۲۸
بررسی سریال رقص روی شیشه؛ قسمت ششم
بعدازآنکه قسمت پنجم مجموعه نمایش خانگی «رقص روی شیشه»، با ادای دینی به سعید کنگرانی به این هنرمند فقید تقدیم شد، (قاب عکس همسر سیمین و پدر رعنا که به دیوار آویخته شده، عکسی از مرحوم سعید کنگرانی است) شاید خیلیها امیدوار بودند که در قسمت ششم، به گذشته سیمین و عشق تازه از راه رسیده او یعنی رضا، بیشتر پرداخته شود، اما برخلاف قسمت قبلی، قسمت ششم، کاملاً روی رعنا و یغما و مشکلات زندگیشان تمرکز میکند و بقیه ماجراها در حاشیه قرار میگیرد.
در این قسمت، رعنا همچنان در تلاش است تا بتواند بدهی هنگفت یغما را تسویه کند، غافل از اینکه بهجز طلبکارانی که به دنبالش هستند، نقشه دیگری نیز پشت پرده در جریان است. نقشهای که قرار است بیشازپیش میان یغما و رعنا جدایی بیندازد و بیننده را هم باوجود نشانههای کوچکی که در همین قسمت به او داده میشود، بهاندازه کاراکترها شوکه خواهد کرد و مسیر پیچیدهتری در مقابل رعنا و یغما قرار خواهد داد.از سوی دیگر، «رقص روی شیشه»، آهستهآهسته، بیشتر وارد زندگی یغما میشود و تصویر واضحتری از شخصیت او برابر بیننده قرار میدهد؛ درواقع با ورود پدر یغما به قصه و طی گفتگو و بحثی که با رعنا دارد، بیننده با شمایل کاراکتر یغما آشنا میشود و فیلمساز با زیرکی هرچهتمامتر، یغما و کاراکترش را در پستو پنهان کرده تا بیننده در زمان مناسب با برداشت خودش از این کاراکتر، با او روبرو شود و از این طریق هم هوش مخاطب را محک میزند و هم کاراکتر یغما را مانند یک برگ برنده، حفظ میکند تا بهموقع از آن پردهبرداری کند. مسلماً کاراکتر یغما میتواند در قصه کنشهای زیادی را به وجود آورد و رویارویی او و ادریس قطعاً یکی از نقاط اوج «رقص روی شیشه» خواهد بود که شاید به این زودیها در مسیر قصه محقق نشود، اما زمانی که این دو روبروی هم قرار بگیرند، نهتنها، تقابل دو دشمن را شاهد خواهیم بود، بلکه میتوانیم قضاوت کنیم، یغما و ادریس چقدر باهم فرق دارند و اساساً تقابلشان به تضادهایشان برمیگردد یا شباهتهای جبری و ناخواستهای که توان قبول کردنش را ندارند.با همه اینها، در قسمت شش، شاهد یک تقابل جالب هستیم، روبرو شدن رویا اکلیلی (سحر قریشی)، وکیل درستکار و امانتدار یغما با ادریس. ملاقاتی که در ابتدا، رویا برنده آن است و اوست که از موضع قدرت، با ادریس صحبت میکند و دستش را رو میکند، اما ظاهر آرام و خونسرد ادریس، نشان میدهد که مسیر این گفتوگو بهزودی تغییر خواهد کرد و ادریس درنهایت با چند جمله، وزنه قدرت را جابهجا میکند و رویا را در موقعیت بغرنجی قرار میدهد.
اما اعتمادبهنفس ادریس و قدرتی که در مقابل دیگران، حتی لیلی دارد، معلوم نیست تا کی پابرجا بماند. قدرت و ثروت ادریس مستقیماً از میرخان (اکبر زنجانپور) میآید و حالا جنگی سرد و بیصدا میان این دو کاراکتر شروعشده است. اگر ادریس نتواند پیروز جنگ با میرخان باشد، نهتنها قدرتش که خیلی از نقشههایی که در دست دارد را نیز میبازد، اما اگر همانقدر که آرام و با اعتماد به خود جلوی رویا ظاهر شد، بتواند در مقابل میرخان قرار بگیرد، شاید دیگر هیچ قدرتی جلودارش نباشد و مثل یک سیل ویرانگر همهچیز و همهکس را از سر راه بردارد. عنصر دیگری که میتواند در جنگ با میرخان برای ادریس مهم و حیاتی باشد، محدثه، همسر او و دختر میرخان است. محدثه، که از قسمتی از رازهای ادریس خبر دارد، تصمیم میگیرد تا در مقابل پدر و شک او سکوت کند، اما لزوماً این سکوت به نفع ادریس تمام نخواهد شد. از نقش محدثه صحبت کردیم، لازم است به بازی خوب ستاره اسکندری هم اشارهکنیم که باوجودآنکه یکی از نقشهای فرعی را بر عهده دارد و تاکنون نقشی کلیدی در روایت نداشته، اما در همین حضور کوتاه، بازی بسیار خوب و قابل قبولی از خود ارائه داده است.
درنهایت باید گفت، قسمت ششم، بعد از یک قسمت نسبتاً آرام، ریتم تندتری دارد و بیننده را برای رویارویی با حوادث بیشتر و هیجانانگیزتری آماده میکند که پایانبندی این قسمت اثبات این مدعاست.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
1