شبکه نمایش خانگی، باآنکه پدیدهای نسبتاً نوظهور است، اما خیلی سریع در حال تکامل است. این روزها شاهد مجموعههایی با ژانرهای مختلفی هستیم که هرکدام هم مخاطبان خود رادارند و حقیقت این است که در این میان جای خالی مجموعههای کمدی بهشدت محسوس است. اگر نگاهی به شروع فعالیت سینماگران و اهالی تلویزیون در این شبکه داشته باشیم، باید اذعان کنیم، آنچه رسماً شبکه نمایش خانگی را بهعنوان یک پلت فرم جدید به مخاطبان معرفی کرد، مجموعههای طنزی بود که در آنتن رسانه ملی، به دلایل گوناگون، جایی پیدا نکردند و آغازگر این حرکت هم کسی نبود جز مهران مدیری.
همچنین بخوانید:
مهران مدیری: مردی برای تمام فصول
مدیری زمانی که «قهوه تلخ» را ساخت با مدیران سیما به توافق نرسید و این مجموعه از شبکه نمایش خانگی پخش شد. حرکتی جدید که برخلاف پیشبینیها با استقبال خوب مخاطبان روبرو شد، اما هیچگاه به سرانجام نرسید. بههرحال مدیری در سالهای دوریاش از تلویزیون در رسانه خانگی مشغول بود و با «ویلای من»، «عطسه»، «شوخی کردم» و «گنج مظفر»، چراغ شبکه نمایش خانگی را در روزهایی که این جریان آنقدرها هم محبوب نبود، روشن نگه داشت.بعد از ساخت یک فیلم سینمایی و بازگشت به تلویزیون با «در حاشیه»، ادامه آن و مهمتر از همه «دورهمی»، مهران مدیری هم قصد دارد با سریالی جدید به شبکه نمایش خانگی بازگردد و این به معنای بازگشت کمدیهای نابی است که فقط از مهران مدیری برمیآید. «هیولا»، مجموعهای است که گفته میشود در 15 قسمت ساختهشده و در ابتدا قرار بود برای سال جدید توزیع و پخش شود، اما اکنون به نظر میرسد، اواسط اردیبهشتماه باید منتظر آخرین کار مدیری باشیم.
باوجوداینکه مدیری آگاهانه سعی کرده همه جوانب اثرش را پنهان نگه دارد تا مخاطب را شگفتزده کند، در این یادداشت سعی کردیم پنج دلیل اصلی که باعث میشود «هیولا» تا این حد برایمان هیجانانگیز است و باعث میشود اینچنین بیصبرانه منتظر پخش آن باشیم را مرور کنیم، درواقع، میخواهیم بدانیم، چرا «هیولا» در شبکه نمایش خانگی اثری مهم محسوب میشود و از دیگر آثار جاری در این شبکه متمایز است، پس با ما همراه باشید:
1- واقعاً به کمدی نیاز داریمنیاز نیست که یک مخاطب حرفهای سینمای ایران باشید تا بدانید که این روزها سینمای ایران تا چه حد در دام ابتذال کمدیهای سخیف افتاده است. اما این اصل قضیه نیست؛ اصل قضیه این است که مخاطب ایرانی اکنون در میان خیلی از اخبار ناخوشایند به سر میبرد، سیل، زلزله، بیثباتی اقتصادی، مشکلات معیشتی و اجتماعی، همه باعث شدهاند که مخاطب ایرانی بیش از هرزمانی ناامید باشد. در چنین شرایطی، طبیعی است که مخاطب عام که سینما برایش در درجه اول تفریح است، به دنبال ساعاتی خوش در سینما باشد و از فیلمهای اجتماعی و نمایش بدبختیهایی که هرروز از نزدیک لمسشان میکند اشباعشده باشد. اما واکنش سینما به این نیاز، رندانه بوده است. سینمای ایران، این روزها در محاصره فیلمهایی قرارگرفته که فقط لفظ کمدی را یدک میکشند، اما یکی از یکی بیمزهتر، سخیفتر و مبتذلتر هستند. لوده بازی، مسخرگی و خلاصه سوار بودن بر موج نیاز مخاطب، نتیجهای نداشته جز اینکه در طی چند سال گذشته که بهشدت به احیای ژانر کمدی نیاز داشتهایم، این ژانر هرروز بیشتر تحلیل برود و بیشتر از اصل خود که برقراری ارتباط سالم با مخاطب و مهمتر از همه خنداندن اوست دور شود. شبکه نمایش خانگی هم باوجوداینکه با استفاده از ظرفیتهای خود، مخاطب را سرگرم میکند، اما او را نمیخنداند و در میان همه آثار رنگارنگ این شبکه، جای یک اثر کمدی خوب احساس میشود. «هیولا»، قبل از هر چیز، وعده یک سریال کمدی را داده است، که میتواند هم موازنهای منطقی در شبکه نمایش خانگی برقرار کند، هم مخاطب را راضی کند و هم با تعریف یک استاندارد قابلقبول، راه را برای ورود آثار مشابه، نهتنها به این شبکه که به سینما هم باز کند.
2- همکاری مشترک مهران مدیری و پیمان قاسمخانی را دوست داریمبهترین آثار طنز و کمدی تلویزیون را بیشک، مهران مدیری و پیمان قاسمخانی رقمزدهاند. همکاری مشترکی که در «پاورچین» به ثمر نشست و در «شبهای برره»، به اوج رسید، بعد از «در حاشیه»، ادامه نیافت و قاسمخانی و مدیری راهشان را از هم جدا کردند. قاسمخانی در پاسخ به سوالاتی که پیرامون این جدایی حرفهای پیشآمده بود، گفت که میخواهد بیشتر در سینما فعالیت کند. حالا یک شبکه نمایش خانگی که مخاطبان زیادی دارد و قیدوبندهای تلویزیون را هم ندارد، بهترین فرصت است که این همکاری مجدد شکل بگیرد.
مدیری بارها اعلام کرده که دوست دارد کار طنزی بسازد که علاوه بر خنداندن مخاطب، حرفهای جدی هم داشته باشد و به انتقادات اجتماعی بپردازد، کاری که خودش در «دورهمی» سعی داشت انجام دهد اما سیاستهای تلویزیون تا حد زیادی دستوپایش را بسته بود. قاسمخانی که هم قبلاً با آثاری چون «مارمولک» نشان داده، بیش از یک کمدی سطحی،به یک طنز تندوتیز سیاسی و اجتماعی علاقهمنداست. پس با همه اینها میتوان امیدوار بود که «هیولا»، یک کمدی شاخص، باشد که هم میتواند بینندهاش را بخنداند و همبار معنایی خودش را یدک بکشد.
3- یک داستان زناشویی در بطن جامعهگفته میشود که «هیولا» روایت قصه یک زوج است که با ورود یک آدم جدید زندگیشان دستخوش تغییر میشود. مهران مدیری تقریباً همیشه، طنزش را به میان یک خانواده خیالی میبرد و روزمرگیهای ساده اما اجتماعی را در زندگیشان بازتاب میدهد. از «پلاک 14» که قصههای دو برادر بود تا «پاورچین» که محوریت آن را قصههای دو زوج تشکیل میداد، انگار مدیری همیشه در میان خانواده راحتتر میتواند حرفهایش را بزند. خانوادهای که مدیری انتخاب میکند، یک خانواده معمولی با همه دغدغههای معمولی یک خانواده است و مدیری از روابط آدمها در خانواده تا درگیریهای اجتماعی اعضای این خانواده سخن میگوید. حتی در «شبهای برره»، هم این خانوادهها بودند که مرکز قصههای عجیبوغریب شهر را تشکیل میدادند و علاوه بر تقابلهای اجتماعیشان، روابطشان با یکدیگر نیز محل وقوع کمدیهای جالبی بود.
در «هیولا»، با یک زوج امروزی در جامعه خودمان سروکار داریم، روابط زناشویی، علاوه بر روابط اجتماعی حاکم بر زندگی کاراکترهای اصلی، جولانگاه مدیری است تا طنز همیشگی دوستداشتنیاش را به بار بنشاند.
4- ترکیب متفاوت بازیگرانتا نام مهران مدیری را میشنویم، یاد سیامک انصاری میافتیم. اساساً مهران مدیری در طی سالها با بازیگران ثابتی همکاری داشته است و همین ثبات، به یکنواختی آثارش دامن زده است. اما در «هیولا» با بازیگرانی روبرو هستیم که نهتنها تاکنون در کارهای مدیری ندیدهایم که شاید بعیدترین گزینهها برای حضور در اثر او به نظر بیایند. شبنم مقدمی و فرهاد اصلانی که تاکنون چندین بار مقابل هم قرارگرفتهاند زوج اصلی «هیولا» هستند.
مقدمی تاکنون دو بار سیمرغ بلورین دریافت کرده است. یکبار برای فیلم «امروز» و بار دوم برای فیلمهای «زاپاس» و «نفس». درخشش مقدمی در آثاری چون «زاپاس» و «خجالت نکش»که برای این دومی نامزد دریافت سیمرغ بلورین هم شده است، نشان میدهد که او بهموقع میتواند تمامقد یک بازیگر طنز هم باشد.فرهاد اصلانی، برای «خرس» و «زندگی خصوصی» سیمرغ بلورین دریافت کرده است که البته فقط قسمتی از افتخارات بازیگری او محسوب میشود. اصلانی قبلاً در «شاهگوش»، در حال و هوایی مشابه «هیولا» حضور داشت و ثابت کرده که از عهده یک نقش کمدی هم بهخوبی برمیآید. از طرف دیگر،مقدمی و اصلانی هم بازیگران سختگیر و گزیده کاری هستند که باید به انتخابشان اعتماد کرد.
گوهر خیراندیش، شیلا خداداد و محمد بحرانی هم دیگر بازیگران «هیولا» هستند که گرچه زیاد به دیدنشان در اثری از مهران مدیری عادت نداریم، اما میتوانند در «هیولا» یک همکاری درخشان را شکل دهند.
5- شخص شخیص مهران مدیریاصلاً و اساساً، مهران مدیری، چهرهای است که باید روی هوش و ذکاوتش حساب باز کرد. مدیری در هر وادی که وارد میشود، موفق است و چندان از شکست خوشش نمیآید. مدیری در طی سالهای طولانی فعالیتش، چه با برنامههای طنزش، چه با نقشهایی که در سینما داشته و چه در «دورهمی»، که مستقیماً جلوی بیننده میایستد و به سبک استندآپ کمدی، انتقادهایش را مطرح میکند، همیشه چهرهای محبوب بوده و که فقط نامش برای جذب مخاطب کافی است. چه خوشمان بیاید، چه نه، نام مهران مدیری که میآید میتوانیم مطمئن باشیم راضی خواهیم شد.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
18