به گزارش اقتصادآنلاین، سیدمحمدصادق الحسینی کارشناس اقتصادی در رشته توییتی نوشت: مصرف بالای انرژی در حال از بین بردن بیش از 900 هزار میلیارد تومان از منابع کشور انرژی کشور است. در شرایط تحریم بهترین راه حل اصلاح یارانه های انرژی و توزیع روشمند آن میان مردم است. همه دهکهای درآمدی بجز بخشی از دهک دهم از اصلاح و بازتوزیع یارانههای انرژی منتفع می شوند. فرصت صادرات انرژی (چه بصورت فیزیکی به منطقه و چه بصورت تبدیل برق به ارزهای دیجیتال) فرصتی بینظیر برای بی اثر کردن تحریم هاست
مصرف کل انرژی هر ایرانی بیش از سه برابر متوسط جهانی است. چرا؟ چون عملا قیمت انرژی در ایران نزدیک به صفر است. دهک دهم (ثروتمندترینها) 27٪ یارانه پنهان انرژی و دهک یک (فقیرترینها) 4٪ یارانه پنهان انرژی (بنزین، گازوئیل، گاز و ...) را میگیرند! این در حالیست که این 27٪ سهم ثروتمندترین دهک از کل یارانه انرژی تنها 3٪ از کل هزینههای این دهک ثروتمند است!
*چه باید کرد؟
راه بهینه افزایش قیمتها به متوسط جهانی است که 62 تا 82 میلیارد دلار در سال درآمد ایجاد میکند. اما مردم این راهکار را قبول ندارند. به عبارت دیگر به لحاظ اقتصاد سیاسی مردم و دولت هیچگاه بر سر اجرای این راهکار بهینه به اجماع نخواهند رسید. همانطور که در 50 سال گذشته نرسیده اند. پس دوباره می پرسیم که چه کنیم؟ چند دهه انرژی ارزان باعث ایجاد حق شده پس باید مردم را در درآمدهای ناشی از این طرح شریک کرد.
*دو راه بیشتر برای تسهیم درآمدهای ناشی از افزایش قیمت انرژی با مردم نداریم:
1- پرداخت به هر ایرانی
2- پرداخت به برخی ایرانیها (مثل کارت سوخت که فقط به ماشیندارها که اتفاقا ثروتمندتر از بیماشینها هستند داده شد و نه همه مردم) طبیعی است که راهکار اول عادلانهتر و بهینهتر است
روش پرداخت به هر ایرانی باید چه باشد؟
بهترین روش، روشی است که اولا مردم را مالک انرژی کند و خودشان راجع به مصرف بیشتر و کمتر تصمیم بگیرند، ثانیا یکبار برای همیشه مکانیزم قیمتی در بازار آزاد را مشخص کند، ثالثا با تغییر دولتها غیرقابل برگشت باشد. در توئیت بعدی روش بهینه را میگویم
روش پرداخت بهینه اعطای سبد مشخصی از انرژی (بنزین، گازوئیل، برق، گاز، آب) به هر کدملی است با شرایط زیر:
1- کل انرژی تسهیمی در هر حامل باید برابر یک سوم مصرف فعلی باشد(مصرف کل انرژی ما بیش از 3برابر متوسط جهانیه
2- بسادگی و توسط ای تی ام و سایت این میزان قابل واگذاری در بازار باشد
3-هیچکس نمیتواند سهمیه دیگری را بخرد(امتناع سفته بازی). خرید صرفا با مصرف انجام میشه مثلا فرد تا با نازل بنزین را زد در حال خرید سهمیه فرد دیگری است
4- بازاری که از واگذاری سهمیه در هر حامل و مصرف هر حامل شکل میگیرد غیرقابل مداخله توسط دولت بوده و صرفا با چند اصل ساده کار بکند
5-دولت پس از دوره ای مشخص (مثلا 6 ماه) حق هیچگونه تزریقی به هیچکدام از بازارها ندارد تا قیمت واقعی شکل بگیرد. در 6 ماه اول دولت بازارسازی خواهد کرد
7- بازارها در بورس مستقر هستند و کاملا شفافند. اینها سبب میشود بازار خوبی شکل بگیرد که مزایای بسیار بزرگی دارد که در ادامه میگویم
*مزایای این طرح چیست؟
1- حد استانداردی از زندگی برای هر ایرانی فراهم میشود (سهمیه هر حامل میتواند بصورت رایگان به هر فرد داده شود. تخمین از ارزش سبد هر فرد حدود سیصد و پنجاه تا هزار دلار در سال (بسته به میزان بازتوزیع) است
2- عملا به کمتر مصرف کردن پاداش نقدی داده میشود نه مثل الان به بیشتر مصرف کردن
3- جلوی قاچاق گرفته میشود
4- بهره وری انرژی در کشور به شدت بالا میرود (یعنی آلودگی کمتر، ترافیک کمتر و... در نهایت بهره وری کل بیشتر)
5- به صادرکننده انواع انرژی تبدیل میشویم که غیرقابل تحریمند (از بنزین و گازوئیل که در شرق و غرب توزیع شده تا برق که قابل تبدیل به ارز دیجیتال است)
6- مردم مالک سبد مشخصی از انرژی کشور میشوند، بنابراین برعکس الان انگیزهای برای حمایت از واقعی شدن قیمتهای انرژی و نرخهای کلیدی مثل ارز در مردم شکل میگیرد
7- توزیع یارانه بی حساب فعلی عادلانهتر می شود (الان در کلیه حاملهای انرژی دهک دهم (ثروتمندترینها) حدود 22 برابر دهک آخر یارانه پنهان میگیرند.) مثلا فقط در مورد بنزین ذکر این نکته که 60 درصد خانوارهای ایرانی کلا هیچگاه اتومبیل شخصی نداشته و 45 درصد هیچ گاه انواع وسایل موتوری (ماشین و موتور) نداشته اند شهود خوبی برای همه مردم از اعطای بسیار غیربرابر یارانه بنزین در شرایط فعلی است.