با اینکه دنیای سینمایی دیسی DC Extended Universe در سال 2013 به طور رسمی کارش را با «مرد پولادین» Man of Steel شروع کرد، اما اگر بخواهیم فیلمهای ساخته شده توسط دیسی کمیکز DC Comics را فقط به فیلمهایی از آن زمان به بعد محدود کنیم، باید از دههها تاریخ سینما چشمپوشی کنیم. فیلمهای دیسی از نظر کیفیت بسیار دراماتیک هستند: فیلمهای بد حقیقتا ضعیف بوده و از آن طرف حدی برای خوب بودن کارهای قوی آن نیز وجود ندارد. به همین دلیل سعی کردیم 31 فیلم دیسی (به جز فیلمهایی که بعدا دیسی کمیکز آنها را خریداری کرده است) را رتبهبندی کنیم.
فیلمهای دنیای سینمایی DC از بدترین تا بهترین ـ قسمت دوم
10- Watchmen 2009
اصرار زک اسنایدر Zack Snyder برای اینکه «نگهبانان» اش به کتاب اصلی تا این حد وفادار باشد کاملا عجیب بود. البته با در نظر گرفتن اینکه اسنایدر بعد از فاصله گرفتن از کتابهای اصلی چه افتضاحی به بار آورد، شاید وفادار ماندن به کتاب تصمیم بهتری بوده است. فیلم با اینکه حال و هوای آخرالزمانی کتاب گرافیکی را ندارد، اما باز هم کاملا سرگرمکننده است. «نگهبانان» با اینکه کاملا موفق از آب درنیامده است، اما یکی از بهترین کارهای اسنایدر به حساب میآید.
9- Batman: Mask of the Phantasm 1993
همهی کسانی که در مورد این فیلم صحبت میکنند تصور میکنند اولین کسی هستند که عقیده دارند مارک همیل Mark Hamill بهترین جوکر است. با این که ما تا این حد به این عبارت اعتقاد نداریم، اما قبول داریم که همیل در «نقاب شبح» بینظیر ظاهر شده است. این فیلم نسخهی سینمایی مجموعهی انیمشنی محبوبی است که در اوایل دههی 90 پخش میشد. «نقاب شبح» درست به اندازهی مجموعهی تلویزیونی هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذابیت دارد. این فیلم کاملا هوشمندانه نوشته شده و نسبت به چیزهایی که شوالیهی تاریکی را به شخصیتی ماندگار تبدیل کرده است وفادار مانده است.
8- The Dark Knight Rises 2012
دو فیلم بتمن اول کریستوفر نولان آنچنان بینظیر بودند، که اینکه فیلم سوم هم به خوبی آنها از آب درآید محال بوده است. داستان فیلم کمی معمولی است، با این حال باز هم یکی از بهترینهای فیلمسازی به شمار میرود: صحنهای که بمبها در شهر گاتم Gotham منفجر میشوند، بهیادماندنیتر و ترسناکتر از هر چیزی در این مجموعه به شمار میروند. با این که نولان این سهگانه را بدون نقص به پایان نرسانده است، اما این به این معنا نیست که «شوالیهی تاریکی برمیخیزد» فیلم موفقی نباشد.
7- Batman1989
تیم برتون در توصیف شخصیتهای شاهکار سینماییاش که خواستگاه فیلمهای ابرقهرمانی مدرن شد، گفته است: “این جوکر است که تمام توجهها را معطوف خود میکند. بتمن دوست دارد در سایه باقی بماند.” این فیلم پر از تاریکی، طراحی تولید واضح و شخصیتهای مودی است. با این حال دیدگاه برتون در مورد آوردن یک کتاب کمیک بر روی پرده، هنوز هم تماشایی است. فیلمهای دیسی که بالاتر از این فیلم قرار دارند، خود را مدیون «بتمن» هستند که جرئت رویا کردن را به خود داد.
6- Batman Returns 1992
این فیلم آخرین فیلم بتمن به کارگردانی تیمبرتون است. فیلم بینهایت عجیب بوده و حتی گاهی اصلا تماشایی نیست، و این درست مخالف چیزی است که برادران وارنر از دنبالهی یکی از بزرگترین فیلمها آن زمان انتظار داشتند. با این حال در سرتاسر فیلم میتوان جادوی آثار برتون را به چشم دید. با اینکه به «بتمن» بیشتر توجه شده است، اما «بتمن برمیگردد» بیشتر در یادها مانده است.
5- Wonder Woman 2017
مارول در خیلی از زمینههای از دیسی پیشی گرفته است، اما برادران وارنر همیشه میتوانند این عنوان را برای خود نگه دارد:” این کمپانی اولین فیلم این دورهی ابرقهرمانی مدرن با یک قهرمان زن و به کارگردانی یک زن را بر روی پرده برده است. با این حال این توصیفات برای فیلمی که گل گدوت را تبدیل به یک سوپراستار کرد،کم است. گدوت علاوه بر بازی بینظیر، به طرز زیبایی طنز را نیز وارد این شخصیت کرد.
4- Superman 1978
بعدها کریستوفر ریو در توصیف چگونگی بازی این نقش گفت:” سوپرمن ماهی بزرگی در یک دریاچهی کوچک است. او فقط به این دلیل بر روی زمین سوپرمن است که در منظومهی اشتباهی قرار گرفته است. اگر در کریپتون Krypton زندگی میکرد، ممکن بود یک آدم معمولی باشد- چیز خاصی در مورد او وجود ندارد. این به من اجازه داد این شخصیت را به راحتی جلوی دوربین ببرم.”«سوپرمن» با فروتنی خاصی فیلمبرداری شده است و برداشتی که ریو از سوپرمن داشته است کمک زیادی به موفقیت این فیلم کرده است.
3- Batman Begins 2005
این فیلم همان جایی بود که نولان همه را متوجه تفاوت خودش کرد. «بتمن آغاز میکند» شوالیهی تاریکی را از سطل زبالهی تاریخ سینما بیرون کشید، حافظهی مردم را از کارهای جوئل شوماخر Joel Schumacher پاک کرد و بر روی دیدگاه تاریکی که فیلمهای تیم برتون پیش از این به آن اشاره کرده بودند، بیشتر تمرکز کرد. البته این فقط شروع کار نولان بود.
2- Superman II 1980
این فیلم که در ابتدا قرار بود همزمان با قسمت اول آن فیلمبرداری شود، مشکلات داخلی زیادی داشت. این مشکلات منجر به برکناری ریچارد دانر Richard Donner از این پروژه شدند. بعد از او ریچارد لستر Richard Lester پروژه را در دست گرفت، او همچنین مجبور شد همه چیز را دوباره از اول فیلمبرداری کند. به طرز عجیبی در «سوپرمن2» اثری از این مشکلات به چشم نمیخورد. «سوپرمن2» از قسمت قبلیاش هیجانانگیزتر و در عینحال تاثیرگذارتر و عاشقانهتر است.
1- The Dark Knight 2008
کریستوفر نولان که با «بتمن آغاز میکند» انتظارها را بالا برده بود، با این فیلم کار را تمام کرد. هیث لجر Heath Ledger در این فیلم بهترین جوکر تاریخ سینما را به تصویر کشید، جوکری پیچیده و در نتیجه کاملا ترسناک. «شوالیهی تاریکی» به فیلمهای کمیک معنای تازهای بخشید، به طوری که که آنها را از سرگرمیهایی یکبارمصرف فراتر برد.
دیسی نتوانست به راحتی از زیر سایهی موفقیت «شوالیهی تاریکی» بیرون آید. با این حال هیچوقت هیچ فیلم ابرقهرمانی دیگری نتوانست به پای این فیلم برسد.
این مطلب برگرفته از نوشتهی تیم گیرسون Tim Grierson و ویل لیتچWill Leitch در سایت www.vulture.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
50