سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
لاریجانی در اشاره به فتنهگر نامیدن خاتمی: این تخریبها باعث انزوا نمیشود!
دکتر «علی لاریجانی»، رئیس مجلس شورای اسلامی، در مصاحبه با شماره چهارشنبه گذشته روزنامه همشهری اظهارات عجیبی را درباره انزوای رئیس دولت اصلاحات مطرح کرد.
لاریجانی در این مصاحبه و در ادامهی سؤالات بیانیهمانند خبرنگار همشهری مبنی بر اینکه «در کشور با جریانی روبهرو هستیم که بدون داشتن حد و مرزی مشخص از تریبونهای پر سر و صدایی که در اختیار دارند به شخصیتهای تأثیرگذار نظام بیمحابا میتازند و درصدد حذف آنها از عرصه سیاسی کشور هستند، این طیف با اصطلاحاتی مثل انقلابی و غیرانقلابی یا فتنهگر و حامی فتنه و تعابیری از این دست برخی را حذف و برخی دیگر از چهرهها مثل رئیس دولت اصلاحات یا علیاکبر ناطقنوری را منزوی کردهاند…» میگوید:
«من آنقدری که شما ابراز نگرانی کردید، نگرانی ندارم، این دست اتفاقات و رویدادها از اول انقلاب بود. اوایل پیروزی انقلاب مارکسیستهایی که در نحلههای مختلف فکری بودند به همراه منافقین این روند را راه انداختند. آنها جریانهایی را ایجاد کرده بودند که علیه مرحوم آیتالله بهشتی، علیه آقا- مقام معظم رهبری- و علیه آیتالله هاشمی حرفهای تند و تیزی میزدند.»
او سپس در پاسخ به بخش دیگری از صحبتهای خبرنگار همشهری مبنی بر اینکه «شاید بتوان گفت که جریان تخریبی بهظاهر و در مسیر کلان انقلاب مشکلی را ایجاد نکرده باشد اما قطعاً سبب منزوی شدن برخی چهرههای نظام شده است، مثلاً رئیس دولت اصلاحات یا آقای ناطقنوری نسبت به یک دهه قبل کاملاً از نقشآفرینی در عرصه سیاست منزوی شدهاند، این درحالی است که نظام میتوانست از حضور و ایفای نقش آنها بهره بیشتری ببرد» تصریح میکند:
«من خیلی باور ندارم این دست تخریبها باعث انزوا میشود، چون گاهی این روند بیشتر برای افراد توجه ایجاد میکند .»[1]
*آقای لاریجانی بهتر از هرکسی میداند که اعتراضها به رئیس دولت اصلاحات، یادآوری نقش محرز او در فتنه سال 88 و خواستن تعیین تکلیف و تعیین موضع از جانب وی؛ تخریب نیست بلکه یک مطالبه عمومیِ عاقلانه و منطقی است که مادام که پاسخ درخوری نیابد ادامه خواهد داشت و مدیریت کلان نظام اسلامی نیز از این فرایند حمایت دارد.
انزوای رئیس دولت اصلاحات در پیامد استنکاف از تعیین موضع هم چیزی نیست که با مصاحبه و یا عکس یادگاری گرفتن! مرتفع بشود.
بلکه این انزوا و نبودن او در سپهر سیاست کشور، خواسته کلان نظام اسلامی است برای احقاق حقوق عامه و اعاده آبروی نظام اسلامی که در سال 88 و به دلیل عملگری سوء کسانی مثل همین فرد، دچار میزانی از خدشه شد.
فلذا مادام که خاتمی «توبه رسمی» نداشته باشد؛ این انزوا ادامه خواهد داشت. کما اینکه درباره مرحومان شریعتمداری و منتظری نیز تا آخر ادامه داشت.
ماجرای مقایسه خاتمی با بزرگان انقلاب نیز الحق و الانصاف از جانب دکتر لاریجانی بعید بود...
خاصّه اینکه هیچکدام از بزرگان انقلاب هرگز تیشه به دست نگرفتند و به ریشه انقلاب نزدند و ایضاً در مقابل ولایت مطلقه فقیه نیز خیزش نداشتند و آنرا استبداد و یا «دیکتاتوری مؤمنین» خطاب نمیکردند!
فلذا از بابت تذکر مشفقانه بایستی به دکتر لاریجانی عرض کرد که بد نیست صحبتهای اخوان دیگر لاریجانی همچون آیتالله آملی لاریجانی و دکتر محمدجواد را پیرامون حاقّ فتنه و نقش جریان سیاسی خاص در این بیماری خطرناک مطالعه کنند و دریافتی موسّعتر و صحیح را از یک مفهوم مهم، به رؤیت افکار عمومی بگذارند.
گفتنیست، پیش از این، نشستن دکتر لاریجانی در کنار لیدر اصلاحطلبان در حاشیه یک مراسم و انتشار یک عکس از این همنشینی نیز موجی از انتقادات را درباره رئیس مجلس برانگیخته بود.
***
ما از سپاه حمایت کردیم، قوه قضائیه هم رفع «حصر» کند!
«الیاس حضرتی»، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس دهم، در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با اشاره به تروریست نامیده شدن سازمان سپاه پاسداران از سوی آمریکا و موج حمایت مردم از این نهاد انقلابی گفته است:
«در شرایطی قرار داریم که آحاد ملت باید همدل و یک زبان در مقابل دشمنان ایستادگی کنند و همانطور که مشاهده کردید در مجلس شورای اسلامی هم همه نمایندگان فارغ از سلیقهها با لباس سبز سپاه حاضر شدند و اعلام کردند که پاسدار هستیم.»
او اما در ادامه میافزاید:
«امیدوارم این نوع نگاه به تمامی بخشها مانند قوه قضائیه تسری پیدا کند و موضوعاتی همچون حصر، زندانیان سیاسی و ایرانیان خارج از کشور را حل و فصل کنند.»[2]
*باید دانست که حمایت این روزهای اصلاحطلبان و رجال آنها از سپاه پاسداران، یک "حمایت ناپایدار و بشرطها و شروطها" بوده است! و این مقولات نیز توسط همین افراد اعلام شدهاند.
این، شخص آقای حضرتی بود که در روزهای معرفی سرلشکر سلامیبهعنوان فرمانده جدید سپاه، در یک پیام نوشت: «همینجا فرصت را مغتنم میشمارم و دوستانه و برادرانه به برادران سپاهیام انتقاد میکنم که گاهی خود را بیآنکه ضرورتی باشد در مظان اتهام قرار دادند. بهخصوص با ورود در عرصههای اقتصادی یا دخالت در امور سیاسی بهانههایی به دست طعنهزنندگان دادند تا سپاه را از چشم مردم بیندازند .»[3]
و قبل از تبریک پر کنایه حضرتی، عباس عبدی، دیگر فعال اصلاحطلب نیز در اظهاراتی با اشاره به حمایتهای شکل گرفته از سپاه پاسداران -پس از تروریست نامیده شدن این نیروی مردم و انقلابی توسط آمریکا- تأکید کرد کهاین حمایتها همیشگی نخواهد بود و ادامه آنها منوط به تغییر رفتار سپاه است .[4]
از این ابنالوقتیها که بگذریم بیان این نکته واضح هم ضروریست که عامل رفع حصر، در گام اول «توبه رسمی» فتنهگران محصور و منزوی است نه در فشار قرار گرفتن اسمی سپاه و یا مقولات دیگر! ضمن اینکه بحث حصر نیز بحثی فراقوهای است.
***
محقق نشدن وعدههای شورای شهر تقصیر «قالیباف» است
«محمود میرلوحی»، از اصلاحطلبان شورای شهر تهران، طی اظهاراتی در مصاحبه با شماره پنجشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز با بیان اینکه قبول داریم وعده حضور جوانان در مناصب شهرداری به طور کامل محقق نشده و جوانان گلهمند هستند، گفته است: دلیل محقق نشدن بهکارگیری جوانان این بود که متاسفانه در تهران با انباشتگی نیروی مازاد روبهرو بوده و هستیم. با وجود 8 هزار نیروی کار نتوانستیم از ظرفیت جوانان تحصیلکرده و دانشگاهی استفاده کنیم.
او میافزاید:
گلهمندیهای جوانان بجا و درست است. آنها معترض هستند که اگر مسئولان دورههای گذشته 6 هزار نیروی دیپلم و زیر دیپلم در سال 95 و 96 در شهرداری مشغول کردند، چرا شورای شهر و شهرداری فعلی موفق نشدند تعدادی از نیروهای دانشگاه شریف و پلیتکنیک، دانشگاه تهران و غیره را به کار گیرند. البته در این زمینه کارهایی صورت گرفته مانند اینکه شورای شهر و شهرداری سعی دارد که نیروهای شایسته و جوان را جایگزین بازنشستگان کند. [5]
* «تحمیق مخاطب» گزارهای است که در اظهارات میرلوحی به نحو آشکاری به چشم میخورد.
صحبت و اعتراض جوانان اصلاحطلب خطاب به معمّرین شورای شهر، حضور در مناصب خدماتی و یا اشتغالات همیشگی در شهرداری شهر تهران نیست بلکه بحث بر سر این است که چرا این جوانان جای چندانی در مناصب کلیدی و مدیریتی شهرداری ندارند و جالبتر آنکه مناصب شهرداری کنونی، جای مدیران کارآمد منصوب شده از سوی قالیباف و ایضاً جای پیرمردهای چپی مثل «مرتضی حاجی» هست اما جای این جوانان اصلاحطلب نیست.
فیالواقع بهتر بود محمود میرلوحی به جای اینهمه حاشیه رفتن و انداختن تقصیر عدم تحقق وعدههای اصلاحطلبان به دلیل تمایلات طیفی بر گردن قالیباف! واقعیت را به جوانان اصلاحطلب میگفت و تأکید میکرد که ما اولاً مجبور به استفاده از برخی مدیران کارآمد اصولگرا و یا منتصب به قالیباف هستیم و ثانیاً تا ما جان در بدن داریم، جایی برای شمایان نیست.
این رخدادها در حالی است که سابقه برخورد یاسایی ستاد اصلاحات با حزب جوانگرای ندای ایرانیان با محوریت صادق خرازی نیز هنوز در ذهن همگان هست و افکار عمومی به رأیالعین دیدند که سران و اعضای این حزب جوانگرا چگونه در آماج حملات معمّرین جریان چپ قرار گرفتند و البته هیچ بخشی از این مجرا هم به محمدباقر قالیباف ربطی نداشت!
میرلوحی 63 ساله، همان کسی است که چندی قبل زمزمههای پر اصراری را مبنی بر گران کردن قیمت بلیط مترو مطرح کرده بود!
***
1_ www.hamshahrionline.ir/news/438321/
2_https://khabarfarsi.com/u/69218032
3_ mshrgh.ir/952792
4_ mshrgh.ir/950915
5_http://www.armandaily.ir/fa/print/main/254722