به گزارش ایسنا، احسان محمدی در عصر ایران نوشت: در یک برنامه تلویزیونی وینفرد شفر به عنوان مهمان دعوت شدهبود. همراه مترجمش چای میخورد و آرام به آلمانی حرف میزد. چند جملهای در مورد ایران حرف زدیم. گفت شما شگفتانگیز هستید، هنگام رانندگی کردن آدم را میترسانید، اما وقتی از ماشین پیاده میشوید مثل داستانهای افسانهای مهربان میشوید.
وقتی قرار شد برود داخل استودیو، از لابلای عوامل پشتصحنه که میخواستند با او عکس یادگاری بگیرند، پرسان پرسان سراغ آبدارچی را گرفت، راهنماییاش کردیم، رفت سراغ پیرمرد آرام شبکه و توی آبدارخانه کوچکش بابت چای و شیرینی از او تشکر کرد. بعد وارد استودیو شد. رفتاری فروتنانه از یک آلمانی که میگویند بیش از فروتنی، غرور در رگهایشان جاری است.
استقلال در لیگ تنها 10 گل دریافت کرده است، بهترین خط دفاع لیگ. اما در کارنامهاش پنج شکست دارد؛ شکستهای کلیدی که امتیازهای طلایی را بر باد داد. آنها مقابل پارسجم، سپاهان، تراکتورسازی، پرسپولیس و پدیده پنج با تک گل شکست خوردند. شکست شب گذشته و اشکهای مهدی رحمتی و محمد دانشگر نشان میداد، امیدشان برای فتح لیگ به فصل دیگری منتقل شد. شاید وقتی دیگر!
آنها در این فصل شروع ناامیدکنندهای داشتند اما با تزریق چند بازیکن از جمله آیاندا پاتوسی مثل کوسههایی که بوی خون را حس کرده باشند به طرف جام یورش بردند، به خاطر فوتبال هجومی و بازی زیبا مورد تحسین قرار گرفتند و در نوروز که بسیاری از ایرانیان سرگرم سفر و پیگیری اخبار تلخ سیل بودند، این بخت را داشتند تا با شکست پرسپولیس به صدر برسند اما با پنالتی نمایشی فرشید اسماعیلی بدون امتیاز ماندند ولی پیروزی در اصفهان مقابل امیر قلعهنویی دوباره همه هواداران را امیدوار کرد.
منتظر لغزش پرسپولیس بودند، قرمزها مقابل ذوبآهن و سپاهان چهار امتیاز از دست دادند ولی آنها هم مقابل سایپا مساوی کردند و در مشهد مغلوب پدیده و شاگردان سختکوش یحیی گلمحمدی شدند تا حملهها به شفر و سبک مهرهچینیاش شدیدتر شود.
در یکی از زیباترین بازیهای فصل، استقلال مقابل پدیدهای که چشمنواز بازی میکرد در گلزنی ناکام ماند. آنها این فصل خریدهای خوبی داشتند، قرعهشان هم مناسب بود ولی به خودشان باختند. جامحذفی را به آسانی از دست دادند و حالا با شکست مقابل پدیده یکی از تلخترین یکشنبهها را برای هواداران رقم زدند، حتی سهمیه سال بعد آسیا هم به مخاطره افتاد. در چنین شرایطی شفر به عنوان مسئول این شکستها معرفی شد و حتی یک سایت فوتبالی از احتمال حضور روبرتو مانچینی یا زوران مامیچ سرمربی سابق الهلال به عنوان جایگزینهای او نام برد.
منتقدان شفر میگویند او هیچوقت رابطه خوبی با تیم نداشت، چند مورد از درگیریهایش با سرپرست تیم رسانهای شد، بعد از شکست مقابل پرسپولیس، مهدی رحمتی را مقصر اعلام کرد، در مهرهچینی تا آخرین بازی نتوانست ترکیب اصلی را پیدا کند و اگر این بازیکنان و هاله حمایتی که پیرامونش شکل گرفت، نصیب یک مربی ایرانی هم شده بود استقلال قهرمان میشد.
تیمها وقتی شکست میخورند، منتقدها از غارها بیرون میآیند، بنز آلمانی هم در برخورد با پدیده شهر «خودرو» چپ میکند، شفر یک مربی معمولی اما گرانقیمت معرفی میشود و رقیبان کُری میخوانند که سالهاست صدر را ندیدهاید و نمیدانید آن بالا هوا چطور است!...
شکست تلخ است، بیرحم و هیولاوار حتی شفر را با آن موهای پرپشت یک دست سفید، سوتهای دو دستی و تشکر کردن از آبدارچی پیر در خودش میبلعد!