برترین ها - سهیل بالینی: دنیای ما پر است از حوادث و اتفاقاتی که ذهن و دانش انسان هنوز نتوانسته دلیلی قانعکننده برای آنها کشف کند. حوادثی که آنقدر عجیب و باورنکردنی هستند که گاهی بیشتر به یک معجزه شباهت دارند.
در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به 10 حادثه تاریخی و مشهور که هیچ دلیل علمی و قانعکنندهای برای آنها کشف نشده است. حوادثی که ممکن نیست نمونهای مشابه از آن را در زندگی خود تجربه کرده باشید.
اعجوبه موسیقی
تصور کنید که یک روز بدون اینکه هیچ آموزش و تمرین خاصی را انجام داده باشید، به یک هنرمند موسیقیدان تبدیل شوید. این درست همان اتفاقی است که برای شخصی به نام Derek Amato رخ داده است. در سال 2006 درک در یک استخر در حال شنا کردن بود که اتفاقی ناگوار برای او رخ داد. پس از شیرجه زدن، سر درک به کف استخر برخورد کرد و او دچار ضربه مغزی شد.
پس از این اتفاق، درک بیش از 35 درصد از موهای خود را از دست داد، بخشی از حافظه او دچار مشکل شد و مهمتر از همه، به یک آهنگساز نابغه تبدیل شد. با این مصدومیت درک آماتو که هیچ آموزش حرفهای موسیقی را در زندگی تجربه نکرده بود، میتوانست حرکت نتها را در ذهن خود تصور کند.
هرچند اتفاقاتی مشابه در تاریخ پزشکی وجود دارد، اما هیچ فرد دیگری در جهان تا این حد تحت تأثیر ضربهمغزی قرار نگرفته است. زندگی درک آماتو بعد از این اتفاق بهظاهر ناگوار، زیر و رو شد و او اینروزها بهعنوان یک موسیقیدان مشهور و موفق به زندگی ادامه میدهد.
ابر طوفانزا در شهر تیوی
جزیره تیوی یک جزیره کوچک در استرالیا است که به خاطر یک ابر طوفانزا به شهرت جهانی رسیده است. این ابر که هکتور نامگذاری شده، هرساله از ماه شهریور تا اسفند در آسمان این جزیره نمایان میشود و تقریباً هر روز، علائمی از طوفان را نشان میدهد.
نامگذاری هکتور در زمان جنگ جهانی دوم رخداده و همین موضوع ثابت میکند که زمان زیادی از به وجود آمدن پدیده هکتور گذشته است. دانشمندان زیادی سعی به بررسی و کشف راز این پدیده آسمانی کردهاند، اما هنوز دلیلی قانعکننده برای تکرار حضور این ابر در آسمان تیوی وجود ندارد.
دستخط ناشناخته
حدود 500 سال پیش این دستخط به زبانی ناشناخته نوشته شده است. در سال 1912، ویلفرد ووینیچ، این دستنوشته رمزآلود را برای بررسی بیشتر به ایتالیا آورده است. از این رو دستخط ناشناخته با نام کاغذ ووینیچ شناخته میشود.
با توجه به جنس کاغذ بهکاربرده شده در این نوشته، دانشمندان باور دارند که ممکن است این دستخط در جنوب ایتالیا یا جزیره مالت نوشته شده باشد. دانشمندان زیادی از زمان جنگ جهانی اول تاکنون سعی کردهاند تا راز این دستنوشته را فاش کنند، اما هنوز هیچ خطشناسی نتوانسته معنی این کلمات را کشف کند.
شاید با خودتان فکر کنید که این دستنوشته یک شوخی ساده است، اما باید به این موضوع اشاره کنیم که کاغذ ووینیچ 272 صفحه دارد و بدون شک هیچکس چنین زمانی را صرف نوشتن یک شوخی نمیکند.
رقص مرگ
در سال 1518 یک بیماری بسیار عجیب در شهر استراسبورگ نمایان و به یک همهگیر تبدیل شد. این بیماری که بیش از 400 نفر را گرفتار کرد با نام بیماری رقص شناخته میشود. در تابستان 1518 زنی به نام تروفیا شروع به رقصی بدون کنترل کرد و کمکم 34 نفر دیگر نیز به شرایط او دچار شدند.
در آغاز تصور عمومی این بود که یک موضوع غیرطبیعی باعث این اتفاق شده، اما پزشکان آن دوره باور داشتند که یک بیماری ویروسی، عروق این افراد را تحت تأثیر قرار داده است. روزانه بیش از 15 نفر جان خود را در اثر مشکلات ناشی از این بیماری از دست دادند.
با توجه به اشاره این اتفاق در کتب تاریخی مختلف میتوان حقیقت این بیماری را تأیید کرد، اما هنوز مشخص نیست که چه ویروس، باکتری یا قارچی توانسته چنین تأثیری را بر بیماران بگذارد.
سیگنال بیگانه
در سال 1977 یک سیگنال بسیار عجیب در تلسکوپ رادیویی دانشگاه اوهایو دریافت شد که تاکنون هیچ توضیح علمی مشخصی برای آن ارائه نشده است. این سیگنال 72 ثانیهای آنقدر واضح و متفاوت بود که کارشناس دریافتکننده آن در کنار کاغذ، واژه WOW را نوشت. اینروزها این سیگنال با نام سیگنال WOW شناخته میشود.
بسیاری از دانشمندان اعتقاد دارند که این سیگنال خاص، توسط موجوداتی فرازمینی تولید شده و تعدادی دیگر آن را حاصل عمل یک انسان میداند. بااینحال دانشمندان هنوز نتوانستهاند وسیله یا موجود تولیدکننده این سیگنال را کشف کنند.
صفحه فستوس
درست مثل نوشته ووینیچ، صفحه فستوس نیز تاکنون برای تمامی کارشناسان و تاریخشناسان، ناشناخته مانده است. این دیسک سفالی که به نظر به دوران برنزی تاریخ برمیگردد، نشانههایی بسیار عجیب دارد که با مفاهیم مختلف مذهبی در ارتباط است. بااینحال هنوز هیچ توضیح مشخصی برای این دیسک کشف نشده است.
بیشتر کارشناسان باور دارند که این صفحه برای پیشبینی آینده استفاده میشده. از سوی دیگر ممکن صفحه فستوس تنها یک نماد مذهبی عجیب و غریب باشد. این صفحه این روزها در موزهای در یونان نگهداری میشود.
روستای گمشده
در سال 1930 اهالی یک روستای کمجمعیت که در جزیرهای در کشور کانادا زندگی میکردند، در طول کمتر از یک روز ناپدید شدند. یک فروشنده پشم که یک روز قبل از ناپدید شدن این روستا، به این محل مراجعه کرده بود، با مراجعه دوباره متوجه میشود که تمامی اهالی روستا و خانههای ساختهشده در این روستا بهطورکلی ناپدید شده است.
دانشمندان کانادایی بررسیهای زیادی را در راستای کشف راز روستای گمشده انجام دادهاند، اما هنوز نتوانستهاند به توضیحی علمی و مشخص دست پیدا کنند. باور عمومی این است که روستا باید بر اثر رانش زمین نابود شده باشد، اما توضیحی مشخص برای سالم ماندن گیاهان و حیوانات وجود ندارد.
ملوانان گمشده
در سال 1955 یک قایق به نام جویتا با 25 سرنشین دچار حادثه شد. این قایق بهصورتی طراحی شده بود که در بدترین وضعیت بازهم قسمتی از آن در خارج از آب قرار میگرفت و امکان غرق شدن آن وجود نداشت. بااینحال وقتی قایق جویتا پیدا شد هیچ ملوانی بر روی آن حضور نداشت.
قایق بهطور کامل غرق نشده بود و ملوانان میتوانستند در قسمت بیرون از آب منتظر بمانند، اما اتفاقی عجیب رخ داده بود. لوازم شخصی و ارزشمند این ملوانان دزدیده نشده بود در نتیجه این اشخاص بهصورت خودخواسته قایق را ترک کرده بودند. علاوه بر این، اجساد این اشخاص هیچگاه پیدا نشد و جزایر اطراف نیز اطلاعی از ملوانان نداشتند.
گوریل پیشگو
کوکو گوریلی مشهور بود که در سال 2018 درگذشت. این گوریل که در بسیاری از کشورها از حقوق اولیه انسانی بهره میبرد، بهقدری باهوش بود که حجم بالایی از زبان اشاره را یاد گرفته بود. او میتوانست بهراحتی تمامی افکار خود را با یک کارشناس زبان اشاره به اشتراک بگذارد.
در یکی از مصاحبههای پایانی کوکو، از او در مورد مرگ پرسیده میشود. این گوریل بینظیر در پاسخ میگوید که حیوانات بعد از مرگ به محلی آرامشبخش منتقل میشوند. پاسخ عجیب کوکو به پرسشی درباره مرگ و علم این حیوان به مفهوم مرگ باعث شده تا نگاه بسیاری از کارشناسان به نحوه برخورد با حیوانات تغییر کند. آیا حیوانات مفاهیم مختلف زندگی از جمله مرگ را درک میکنند؟ شاید کوکو تنها کسی بود که میتوانست پاسخ این پرسش را بدهد.
جسد 2000 ساله
ژین ژو یک ملکه مشهور در امپراتوری چین است. جسد او نزدیک به 2000 سال بعد از مرگ وی در کنار تعداد زیادی جواهرات کشف شد. نکته عجیب، اما شرایط جسد این ملکه بود. تمامی ارگانهای حیاطی ژین ژو در طول 2000 سال سالم ماندهاند و حتی مقداری خون با گروه خونی آ در رگهای این جسد کشف شد.
مقداری هندوانه در معده ژین پیدا شده است که نشان میدهد او در فصل تابستان و تنها چند ساعت بعد از خوردن غذا درگذشته است. جسد ژین در مادهای عجیب که خصوصیاتی اسیدی دارد قرارگرفته بود و مقداری منیزیم نیز در این مایع کشف شد. تاکنون هیچ دلیل علمی برای سالم ماندن جسد، ارگانهای درونی، مو و مژههای ژین ژو کشف نشده است.