تحریریه کودک سالم
از بدو تولد تا سه ماهگی
مادری که دوقلوهای هفت هفتهای دارد، میگوید یک روز آنها در خیابان یکدفعه شروع به گریه کردند و من واقعاً کلافه شده بودم. خیلی تعجب کردم که دو قلوها دقیقاً از حالت صورت من متوجه شدند که من عصبانی هستم. کودکان در این سن میتوانند حالت شادی یا ناراحتی را تشخیص دهند.
اما اگر همیشه سرشار از شادی نیستند، نگران نباشید. یک درگیری معمولی یا مشکل ناراحتکننده و گریه آور در حضور کودکتان دقیقاً به او میآموزد که عصبانیت، احساس پوچی و ناراحتی طبیعی است. آنچه اهمیت دارد، این است که به او کمک کنید تا احساسات خود را تنظیم کند (زمانی که گریه میکند او را آرام کنید). همانطور که میدانید، کودکان حالات و احساس را تقلید میکنند؛ بنابراین اگر شما زیاد لبخند بزنید، کودکتان هم ممکن است زیاد لبخند بزند و این حس شادی را به وجود میآورد.
از سه تا هشت ماهگی
شما و کودکتان پس از سپری کردن ماههای اولیه که کودک فقط در خواب بسر میبرد، واقعاً با هم صمیمی شدهاید. او حالا آگاهتر شده و توانایی نشان دادن احساسات بیشتری را پیدا کرده است. وقتی صدای موسیقی بسیار بلند است، میترسد و وقتی شما حباب کف صابون درست میکنید، لذت میبرد! او حتی میتواند چیزی شبیه به یک مکالمه را با خودش زمزمه کند. این یک نوع گشایش در کار است.
فراموش نکنید که کودک شما با یک روش به شما پاسخ و واکنش نشان میدهد و به همسرتان با روشی کاملاً متفاوت. مثلا ممکن است زمانی به سمت مادرش برود که ناراحت یا خسته است و زمانی که میخواهد بازی کند، به سمت پدر. کودکان از همان سنین پایین میفهمند که پدران بیشتر با آنها بازیهای فیزیکی انجام میدهند و از روی روش احساسی هر کدام از والدین، انتظارات خود را شکل میدهند.
هشت تا دوازده ماهگی
یک مرتبه کودک شما پر جنب و جوش میشود. او ارتباط جدیدی را میان خودش و اشیا میبیند. زمانی که کوچکتر بود، از نگاه کردن به چیزی شادمان میشد؛ اما اکنون میخواهد آن چیز را کشف کند و قبل از انجام این کار احتمالاً به شما نگاه میکند تا کار او را تایید کنید. کودکان شروع به درک حالات اطرافیان خود میکنند تا بیاموزند چگونه واکنش نشان دهند. اگر چیزی را ببینند که برایشان ناآشناست (مثل یک روبات اسباببازی یا یک فرد جدید) معمولاً ابتدا به مادرشان نگاه میکنند.
اگر مادر شادمان به نظر برسد، به آن چیز ناآشنا نزدیک میشوند، اما اگر نگران باشد، به آن نزدیک نخواهند شد. یکی دیگر از راههای شناسایی این حالات، تدبیر است؛ مثلاً اینکه چه چیز باعث شده مادر فقط کمی لبخند بزند و یا چرا وقتی میخواهد یک قاشق لوبیا سبز را در دهان او بگذارد، معدهاش را ماساژ میدهد؟ یا زمانی که او میخزد و به اجاق نزدیک میشود، چرا به او اخم میکند؟ کودکان یاد میگیرند تا در مورد برخی رفتارهای والدین چه احساسی داشته باشند.
دوازده تا هجده ماهگی
در این مرحله کودکان معنای ارتباط با اطرافیان را میفهمند و هر چه بیشتر میفهمند که افراد مهم در زندگی آنان چه کسانی هستند، کمتر دوست دارند که آنها ترکشان کنند. کودک شما نیز در نهایت به همین مرحله خواهد رسید. کلید موفقیت این است که سعی کنید نگرانی او را برطرف کنید. زمانی که در حال ترک منزل و خداحافظی با کودک هستید، او را ببوسید و با او خداحافظی کنید. اما آیا این کار فقط برای خداحافظی است؟ البته نقاط عاطفی کودک پیچیده نیست.
حس همدردی نیز در این سن شروع میشود. مادری میگوید، دخترش از زمانی که تقریباً یکساله بوده، سعی در آرام کردن او داشته است! او میگوید «فرزندم زمانی که من ناراحت بودم، مرا میبوسید. او این کار را در مورد کودکان دیگر نیز انجام میداد». کارشناسان مطمئن نیستند که آیا کودک در این سن رفتار والدینش را تقلید میکند یا اینکه میداند رفتارش میتواند به دیگران کمک کند.
حس همدردی علامتی است که نشان میدهد میزان رابطه آگاهانه کودک نوپا با شما در حال گسترش است. کودک میفهمد که شما ممکن است احساس خاصی داشته باشید، اما لازم نیست که خود او هم همان احساس را داشته باشد. همه این حالات اولیه پایههای احساسات کودک شما را تشکیل میدهند.کمکم متوجه میشوید که برای نشان دادن حس عصبانیت، اشتیاق، لذت یا احساس ناراحتی و بیهودگی (که ممکن است شما را به دنبال یافتن راه حل بفرستد) از خود صداهای خاصی در میآورد.