امروز روز جهانی مامایی است؛ روزی که همه ما تولدمان را به آن مدیونیم. ماماها نخستین کسانی هستند که ما را در آغوش گرفتهاند و خبر خوش تولدمان را به پدرانمان دادهاند.
به گزارش به نقل از روزنامه شهروند ،کسانی که هیچوقت آنها را به یاد نداریم و اصلا نمیشناسیمشان، اما همه ما برای چند لحظه هم که شده در آغوششان گریه کردهایم! با اینحال، مامایی، شغل یا رشته تحصیلی که امروزه در جهان بیشتر از گذشته مورد توجه قرار دارد در ایران چندان وضع خوبی ندارد. مشکلات عمدهای که در این حرفه وجود دارد، باعث شده تا نقش مامایی هم دچار حواشی شود.
عزت شیران، کارشناس مامایی از CMB انگلستان که نزدیک به نیمقرن تجربه مامایی دارد، میگوید: «چندینسال است که در پانزدهم اردیبهشت بهمناسبت روز جهانی ماما، جامعه ماماها مشکلاتشان را فریاد میزنند و فریادرس میخواهند.» او امیدوار است وضع حرفهای که در گذشتههای نهچندان دور داشتهاند، دوباره به دست بیاورند.
او که خودش ٦٨سال پیش در خانه پدریاش و در فرآیند یک زایمان طولانی و سخت به دنیا آمده، از کودکی به مامایی علاقهمند میشود و حالا سالهاست که خودش شاهد تولد هزاران نوزاد است. در این گفتوگو حرفهای تازهای از زندگی حرفهای یک ماما گفته شده، از خبرهای تلخ و شیرین تولد نوزادان تا مشکلاتی که ماماها داشتهاند و باعث شده تا نقش آنها در نظام سلامت کمرنگتر از گذشته باشد.
متولد چه سالی هستید و کجا؟
متولد سال١٣٣٠ هستم و در اصفهان به دنیا آمدم.
چندسال است ماما هستید؟
از شروع تحصیلات آکادمیکم تا الان ٤٨سال میشود، یعنی نزدیک به نیمقرن.
شما ماما هستید و طبیعتا نوزادان زیادی با دستان شما به دنیا آمدهاند. خودتان چند فرزند دارید؟
سهتا بچه دارم و همه آنها را هم با روش زایمان طبیعی به دنیا آوردهام.
چند سالی است که زایمان به روش سزارین خیلی زیاد شده است. زمانی که شما هم باردار شدید، این نوع زایمان متداول بود؟
اصلا آن موقع زایمان به روش سزارین متداول نبود. کلا پزشکان معتبر و نامی آن زمان هیچکدامشان به زایمان بیمورد دست نمیزدند.
علتش چه بود؟
شاید علتش این بود که آن موقعها اعتقاد زیادی به زایمان فیزیولوژیک و بدون مداخله داشتند. البته الان هم چند سالی است که پزشکان و ماماها تلاش میکنند دوباره زایمان طبیعی را جا بیندازند.
خانم شیران! شما در دهه ٣٠ متولد شدید. میدانید که مادرتان شما را چطور به دنیا آورد؟
بله، من در خانه خودمان به دنیا آمدم. مادرم همیشه از خاطرات زایمان طولانیاش در خانه برایم صحبت میکرد. ابتدا قرار بود با یک مامای تجربی متولد شوم و یک مامایی به نام محبوبه امیر شقاقی که از فارغالتحصیلان دانشگاه تهران بود من را متبحرانه به دنیا آورد برای همین هم تا مدتها اسم محبوبه را برایم انتخاب کرده بودند. اصلا یکی از دلایلی که به مامایی علاقهمند شدم، شنیدن خاطرات مادرم از نحوه تولد خودم بود.
خودتان چطور؟ در این سالها که مامایی میکنید، نوزادی را در خانه به دنیا آوردهاید؟
من چندینسال بهعنوان مربی دانشجویان مامایی مسئول واحد عملی زایمان در منزل بودم. آمبولانس مخصوصی به نام کیلینوموبیل داشتیم. یک کلینیک مجهز داشت که شامل بانک خون، دستگاه رادیولوژی و وسایل احیا میشد. در درمانگاههای آموزشی مادران مناسب را برای زایمان در منزل انتخاب میکردیم و کلیه مراقبتها قبل و بعد از زایمان را در خانه انجام میدادیم.
وقتی نوزادی متولد میشود، ماما چه حسی دارد. البته شاید بعد از نیمقرن مامایی، حالا دیگر تولد نوزاد برایتان عادی شده باشد. نه؟
شاید فکر کنید وقتی یک نفر نیمقرن به کاری مشغول است، بعد از مدتی همه چیز برایش عادی میشود، اما در مامایی اینطور نیست، چون هر زایمان و هر تولد برای خودش یک تازگی دارد. وقتی اولین گریه نوزاد را میشنوم و وقتی با اشتیاق به همراهان نوزاد خبر تولد را میدهم هنوز هم برایم تازگی دارد.
شما جزو نخستین کسانی هستید که نوزاد را از نخستین لحظه پاگذاشتنش به دنیا میبینید. جملهای یا دعایی دارید که وقتی نوزادی به دنیا میآید، بخوانید؟
همیشه این جملات را میگویم: «خب خدا را شکر یک بچه سالم و زیبا. انشاءالله خوشقدم باشد. ببین تو الان از همه گناهان پاک و مبرا شدی، حالا هر دعایی بکنی برآورده میشود.» اینها جملات همیشگی من است موقع تولد نوزاد.
معمولا ماماها اولین کسانی هستند که خبر تولد نوزاد را به خانوادهها میدهند. در این سالها پیش آمده که در زایمان اتفاق بدی بیفتد؛ مثلا یک کودکی ناقص به دنیا بیاید یا مادر فوت کند و شما مجبور باشید این خبر را به همراهان بدهید؟
راستش اکثر خاطرات من شیرین است اما خاطرات تلخ هم نسبتا زیاد بود. الان غربالگریها خیلی از مشکلات را کم کرده است.
من در خانه خودمان به دنیا آمدم. مادرم همیشه از خاطرات زایمان طولانیاش در خانه برایم صحبت میکرد. ابتدا قرار بود با یک مامای تجربی متولد شوم و یک مامایی به نام محبوبه امیر شقاقی که از فارغالتحصیلان دانشگاه تهران بود من را متبحرانه به دنیا آورد برای همین هم تا مدتها اسم محبوبه را برایم انتخاب کرده بودند
نقش مامایی و پزشک زنان هر دو غیر قابل انکار است خانم شیران یکی از مشکلاتی که در صنف شما به چشم میآید، احاطه این حرفه به خاطر سیطره پزشکی و پرستاری بر مامایی است.
منظورم این است که در چند سال اخیر معمولا کارهایی شبیه به ماماها مثل مراقبت قبل و بعد از زایمان را هم پزشک متخصص زنان به عهده میگیرد و برای همین مردم هم کمتر به ماماها مراجعه میکنند. درست است؟
بله، درست است، یکی از مشکلاتی که چند سالی است دست و پای ما را بسته همین مسأله است. من چند وقت پیش در یکی از جلسات راجع به این موضوع سخنرانی کردم و به نظرم بهتر است الان هم در جواب سوال شما این متن را بخوانم: محبت تنها کالایی است که هیچکسی از دادوستد آن بینیاز نیست، کالایی که جایگزین دیگری که کارکرد آن را داشته باشد، ندارد. آسمانها و زمین با محبت و کشش و جاذبه استوار هستند و همچنین روح و قلب انسان به دوستداشتنها استوار است.
اساس نهاد خانواده و بزرگتر از آن اجتماع انسانی بر پایه احترام متقابل و دوستیهای پایدار مستحکم شده و با تکیه به این سرمایه انسانی مابقی خلقیات و صفات نیک را در درون رشد و پرورش میدهد.
اما متاسفانه اخیرا مسائل غیرمنصفانهای متاثر از استفادههای ناصحیح از فضای مجازی بین جامعه مامایی و برخی از پزشکان محترم زنان پیش آمده و ذهنیتی ناصواب را به وجود آورده است که این ذهنیت باعث برخی بیمهریها و خدشهدار شدن کرامت انسانی و روابط سالم و صمیمی این دو گروه یعنی پزشکان و ماماها شده است.
قطعا حرفه مامایی زاده تفکرات و تصمیمات چندین و چندسال پیش نبوده، بلکه قدمتی به بلندای بیش از یک قرن دارد و در طول زمان مسئولیتها و روشهای آن تغییر پیدا کرده، نه ماهیت آن. از این رهگذر امکان حذف یا نادیده گرفتن مامایی در راستای اهداف الهی و کلا تولد غیرمتصور است.
همانگونه که نقش پزشک زنان در بهبود شرایط کار و در مقاطعی کمک به فرآیند الهی تولد و حمایت از مادران باردار بر کسی پوشیده نیست، اذعان جایگاه و مسئولیتهای هر کدام از این گروهها در چارچوب دستورالعملها و قوانین جاری و مصوب قطعا باعث تفاهم این دو گروه میشود.
ضمن اینکه پذیرش این واقعیت الزامی است که در مقاطعی از انجام وظایف مامایی نیاز به حمایت و دخالت پزشک غیرقابل انکار است، باید پذیرفت که میبایست جایگاه ماما نیز حفظ شود. در هر حال به حرمت دو گروه تحصیلکرده و همحرفه جا دارد از همه اتهامات و رقابتهای غیرمنصفانه که حاصلی جز بیمهری، کینه و نفرت ندارد، دوری کنیم. بدانیم که زندگی صفحه یکتای هنرمندی ما است، هرکسی نغمه خود خواند از صحنه رود، صحنه پیوسته به جاست، خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.یک اتفاق ناخوشایند برای جامعه مامایی!
به عقبتر برگردیم؛ به اینکه اصلا چه شد مامایی را انتخاب کردید؟
وقتی بچه بودم، نزدیکی خانهمان یک ماما با تحصیلات آکادمیک یک دفتر کار داشت. هر روز که از جلوی دفترش رد میشدم، میدیدم مراجعهکنندههای زیادی دارد و میشنیدم که در بهترین بیمارستانها، زایمان همه مادران را انجام میدهد. این اولین جرقهای بود که باعث شد از کودکی به مامایی علاقهمند شوم و برایم یک هدف شد.
این مامایی که میگویید در کودکی کارش را دنبال میکردید و باعث شد روی آینده شما تأثیر بگذارد، هنوز هم در قید حیات هستند؟
بله، خوشبختانه هنوز هم در قید حیات هستند.
به خودشان گفتهاید که از کودکی کارشان را دنبال میکردید؟ تا جایی که الان همان کودک، خودش نیمقرن است که مامایی میکند.
بله، بعدها با ایشان بیشتر آشنا شدم و همیشه به او میگویم که برایم الگو بود و باعث شد در رشته مامایی تحصیل کنم.
خانم شیران ٥٠، ٤٠سال پیش که هنوز اینقدر بیمارستانهای تخصصی برای زایمان وجود نداشت، عدهای هم با قابله فرزندانشان را به دنیا میآوردند بهخصوص در شهرستانهای کوچک و روستاها. به هرحال قابله به زنی میگویند که به صورت تجربی در کار زایمان زنان استاد بوده و ماما یعنی زنی که تحصیلات آکادمیک دارد. آن زمان که شما ماما شدید، مامایی سنتی یا همان قابلگی به مامایی نوین تبدیل شده بود؟
در آن زمانها و شاید یکی دو دهه قبل انجام زایمان توسط ماما کاملا پذیرفته شده بود و مردم او را تنها شخص مورد اعتماد در زایمان میدانستند و کمکم به دنبال ماماهای مدرکدار و تحصیلکرده میگشتند.
مراکز مامایی با افراد تحصیلکرده پر شده بود و در کنار پزشکان کار میکردند. پزشکان، مادران را در مواقع غیرطبیعی کنترل میکردند و ما ماماها هم کارمان انجام زایمان طبیعی و مراقبتهای بعد از زایمان از مادر و نوزاد بود، و فقط در موارد غیرطبیعی پزشک زنان برای مراقبت از یک زن حامله به بحث مراقبت ورود میکرد. آنموقعها همه چیز به صورت عالی پیش میرفت و ماماها در کنار پزشک جایگاه ویژه خودشان را داشتند.
چرا از فعل ماضی درباره مامایی استفاده میکنید؟ الان جایگاه مامایی خوب نیست؟
متاسفانه چندسالی است که توجه به این رشته حیاتی که در همه جای دنیا روز به روز موقعیتش رو به ترقی است، در ایران یک نوع پسرفت حرفهای را داشته.
چرا؟ مشکلاتتان چیست؟
مشکلات حرفهای متعددی همه ما را گرفتار کرده است. هم مادرانی که بایستی به نحو احسن از خدماتمان بهرهمند شوند و هم ماماها درگیر حواشی شدهاند و درنهایت زنان از آن زیان میبینند. عمدهترین مشکلات ماماها که بارها در جلسات مختلف مطرح کردیم، این است که ما امروز در مراکز بهداشتی و درمانی خدمات را به صورت ادغامیافته با خدمات سلامت عمومی ارایه میدهیم. این اتفاق بسیار بدی است.
بیشتر توضیح بدهید. دقیقا چه اتفاقی میافتد؟
ببینید! مثلا در بعضی از مراکز درمانی، ماما غربالگری بیمارهایی که به بیماری واگیردار مبتلا هستند را انجام میدهد و از یک طرف از مادر باردار مراقبت میکند. این اتفاق باعث کاهش اعتماد عمومی مردم میشود. در این مراکز اتاقی اختصاصی برای خدماتدادن به مادران وجود ندارد و حریم خصوصیشان خدشهدار میشود و این درحالی است که اگر ما مراقبتهای قبل از زایمان را نتوانیم به خوبی انجام دهیم، طبیعتا زایمان خوبی هم نخواهیم داشت.
طبیعتا این مشکل در مراکز عمومی وجود دارد، در بخش خصوصی وضع چطور است؟
در بخش خصوصی هم مشکلات زیاد است اما بیشترین یا شاید بگویم بدترین مشکل همکاری نکردن سازمانهای بیمهگر است. اینجا هم متضرر اصلی مادران باردار هستند و باعث میشود که دچار سردرگمی و محرومشدن از خدمات مامایی شوند.
جامعه مامایی ایران جامعه بزرگی است، به این مشکلات رسیدگی نمیشود؟
چندینسال است که در پانزدهم اردیبهشت به مناسبت روزجهانی مامایی، جامعه ماماها مشکلاتشان را فریاد میزنند و فریادرس خواستهایم. امیدوارم وضع حرفهای که در گذشتههای نهچندان دور به آن خوبی داشتیم را مجددا به دست بیاوریم.