کیومرث حبیبی در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه ازهزاران سال قبل تاکنون بحثی تحت عنوان توسعه و بالندگی وجود دارد و قدمت آن به زمان ظهور انسان بازمیگردد، اظهار کرد: در مقاطع زمانی مختلف، دیدگاه و رویکرد در مورد توسعه متفاوت بوده است اما در هر همه مقاطع میتوان این دیدگاهها را به دو دسته دیدگاه عوام و دیدگاه خواص دستهبندی کرد.
وی ادامه داد: از دیدگاه عوام توسعه به معنای کاهش بیکاری در جامعه، افزایش رفاه، در اختیار داشتن مسکن و اتومبیل بهصورت فردی و یا قدرت نظامی در حاکمیت یا در خانوادههای سنتی تعداد پسر، زمینهای زیرکشت و... به معنای توسعه بوده است. بهطور خاص در صدسال اخیر توسعه چهار مرحله را طی کرده است.در دهههای 20 تا 50 توسعه به معنای رشد اقتصادی و نگاه کمیتگرا بوده است یعنی هر نوع تغییرات در نرخ رشد اقتصادی جامعه با تکیه بر تولید ناخالص ملی به عنوان متغیر اساسی در توسعه به حساب میآمد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: از دهه 1960 میلادی تا دهه 70 شاخصهای حیاتی مطرح شد. به عبارت دیگر جامعه به رشد اقتصادی رسید اما هنوز برخی افراد فاقد مسکن و شغل بودند و توزیع ثروت عادلانه صورت نگرفته بود. برای همین هرم «مازلو» به منظور دستهبندی نیازهای بشریت مطرح شد که در این هرم نیازهای اساسی انسان مانند مسکن، آب، غذا وحمل و نقل در قاعده و نیازهای اساسی در نوک هرم جای گرفت. از دهه 1970 میلادی اما رویکرد توسعه تغییر یافت و مفاهیم جدیدی مطرح شد بهطوری که این بار علاوه بر توجه به نیازهای اساسی انسان توجه به روحیات فرد، اخلاق، زیبایی، احساس تعلق و مشارکت اجتماعی و حقوق شهروندی مورد توجه قرار گرفت. این موضوع نیز مطرح شد که انسان تنها وابسته به نیازهای حیاتی نیست.
وی تصریح کرد: در دهه 1980 میلادی کارشناسان و صاحبنظران متوجه شدند که تمام پارامترهای رشد اقتصادی، شاخصهای حیاتی و معنوی تامین شده است اما موضوعی وجود دارد که در تمام انگارهها و بنیادها نظری قبلی نادیده گرفته شده و آن هم «محیط زیست» است یعنی برونداد تمام تصمیمات بشر آلودگی هوای شهرها، توسعه کلانشهرها، از بین رفتن جنگلها، از بین رفتن دریاچهها و منابع آبی، کاهش یخهای قطبی، از بین رفتن پوشش گیاهی و تنوع حیات جانوری در مقیاس گسترده بود. در حقیقت بروز چنین مشکلات محیط زیستی باعث شد که در این دهه دستورالعملی مبتنی بر توسعه پایدار در دستور کار سازمان ملل متحد قرار گیرد.
این کارشناس شهرسازی و مطالعات شهری با بیان اینکه توسعه مبتنی بر محیط زیست بیان میکند که بزرگترین دلمشغولی عصر حاضر محیط زیست است، اظهارکرد: تمام توسعههای ما بدون توجه به حساسیتهای زیست محیطی بوده است و با وجود برگزاری کنفرانسهای جهانی و قرار گرفتن توسعه پایدار در دستور کار سازمان ملل متحد و پیوستن بیش از 195 کشور دنیا به دستور کارهای توسعه پایدار همچون هبیتات 1 و 2، نشست زنان، و.... اما زیست بوم با کیفیتی را شاهد نیستیم زیرا کلمه توسعه پایدار بهدرستی تفسیر و تبیین کامل نشده است و ما امروز نیازمند توسعه پایداری هستیم که مانند سه ضلع مثلث اجتماع توانمند، اقتصاد توانمند و محیط زیست توانمند را کنار هم داشته باشد.
به گفته وی بعضاً دیده میشود که افراد خواسته یا ناخواسته دست به تخریب محیط زیست میزنند. اگرچه این اقدام ناپسند است اما به برخی از این افراد نمیتوان خرده گرفت زیرا فردی که دست به چنین اقدامی میزند، توانمند اقتصادی نیست و صرفاً میخواهد زندگی خود را از طریق قطع درختان جنگل و فروش چوب، ماهیگیری، شکار یا دیگر اقدامات تامین کند یا حتی اگر از نظر اقتصادی هم تامین باشد به دلیل اینکه سواد و بنیان علمی ندارد و یا بنیانهای نظری آن سنتی و قدیمی است، توانمند اجتماعی به معنای امروزی نیست بنابراین نیاز است به توانمندی اقتصادی و اجتماعی افراد توجه لازم شود.
حبیبی در ادامه صحبتهایش با اشاره به اینکه طی چندسال اخیر شاهد بحرانهای طبیعی مانند زلزله، سیل و …در کشور بودهایم، اظهار کرد: در تعریف سیل میتوان گفت که آب جریان یافته در مجرای اصلی اگر شدت و فشار زیادی خارج از روال عادی پیدا کند در اصطلاح میگویم سیل رخ داده است. برونداد این طغیان، زیرآب رفتن زمینهای اطراف کانال، رودخانه و اراضی مجاور است. در این حالت گفته میشود که رودخانه از حالت طبیعی و مرسوم خود خارج شده و سیلاب رخ داده و بخشی از زمینها نیز سیلابی شده است.
وی در پاسخ به این سوال که سیل چه زمانی رخ میدهد، گفت: اگر در مدت دو ساعت شدت بارش بیشتر از حدود 14 میلیمتر باشد، شانس اینکه سیل آنی رخ دهد زیاد خواهد بود. سیلی که در کشور و در مناطق شمالی و غربی رخ داد نیز به همین شکل بود یعنی در مدت کم بارشهای بسیاری اتفاق افتاد بگونهای که طی 48 ساعت معادل یک سال آبی ایران که حدود 100 میلیارد متر مکعب است، آب وارد کشور کرد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه غیر از شدت بارش وضعیت توپوگرافی زمین و فیزیوگرافی، ساخت و ساز در شیب طولی وعرضی، حوزه آبخیز آبریز منطقه و مدت زمان بارش در این موضوع سیل خیزی تاثیرگذار هستند، گفت: چنین متغیرهایی میتوانند شدت سیل یک منطقه را به صورت آنی زیاد کنند.
رسیدگی نکردن به سدها، یکی از عوامل بروز سیل
این پژوهشگر حوزه شهری در ادامه به سیل اخیر در کشور اشاره کرد و گفت: گفته می شود در دهه 1340 هجری شمسی دِبی آب خروجی از سدهای خوزستان معادل با 6500 مترمکعب بود اما آب خروجی از سدها در حادثه اخیر حتی به این مقدار هم نرسید. در اینجا باید پرسید که چرا در آن زمان سیستم توانایی پاسخگویی داشته، اما در حال حاضر و با گذشت بیش از 50 سال و تغییر و تحولات این امکان فراهم نیست؟به عبارت دیگر رسیدگی نکردن به سدها نیز میتواند یکی از عوامل بروز سیل در این مناطق و به طور کلی در کشور باشد.
وی در ادامه به عوامل دیگری که منجر به بروز سیل میشود نیز اشاره کرد و گفت: یکی از این عوامل عدم لایروبی مسیلها و رودخانهها است یعنی وقتی سیل رخ میدهد با خودش سنگ و رسوبات میآورد و در داخل مجراها قرار میدهد؛ مجراهایی که امروزه در شهرسازی تبدیل به کانال تخلیه فاضلاب و آبهای سطحی شدهاند. این رسوبات ته نشین میشوند و آن مجرا ظرفیت و کشش لازم برای انتقال جریان آب را ندارد.
عمق کم حوضچههای پشت سد، عامل سرریز شدن آب
این کارشناس شهری با اشاره به اینکه تا زمانی که اتفاقی رخ نداده سراغ لایروبی کردن مسیلها ورودخانهها نمیرویم، گفت: یکی از عوامل دیگری که منجر به بروز سیلاب میشود، لایروبی نکردن پهنههای آبی است. پشت سدها حوضچههای آبی وجود دارد که به مرور زمان املاح در داخل این حوضچهها مینشیند. این املاح و رسوبات باعث میشود عمق حوضچه کمتر و آب کمتری وارد آن شود. در نتیجه بارانهای سیل آسا میتواند منجر به سرریز شدن این حوضچهها شود.
حبیبی افزود: موضوع دیگر در بروز سیلاب دستاندازی به حریم رودخانهها و کانالهای انتقال آب است. از لحاظ قانونی وزارت نیرو متولی اصلی تعیین حریم مسیلها و رودخانههای درون شهری است. براساس آخرین حد آب در بازههای زمانی 10 سال ،50 سال و 100 سال، حدود 20 متر را به عنوان حریم رودخانه در نظر میگیرند اما در چندسال اخیر در دنیا شاهد حوادث زیادی در خصوص تغییر اقلیم بودهایم که لازم است این حریم 20 متری رعایت شود و به فضاهای باز شهر، فضای سبز و یا فضاهایی که تودهای کمتری دارند، تبدیل شود.
وی در خصوص برخی رودخانهها مانند کارون اظهارکرد: با وجود اینکه حریم رودخانه رعایت شد اما پاسخ مناسبی گرفته نشده است زیرا اشتباه محاسبات و پیشبینی ناصحیح مدیران و متولیان منجر به این شده که کانال آب در دوره برگشت 100 ساله و حریمی که برایش تعریف شده بود نتواند آب ورودی را عبور دهد. یعنی وقتی حجمی از بارشها پشت سد نگه داشته میشود و در مقطع زمانی خاص آب رها میشود، حریم نیز دیگر پاسخگوی هدایت این حجم از آب نخواهد بود.
این پژوهشگر شهری در ادامه به کانالیزه، آسفالت و سنگی کردن جوی و جدول و رودخانههای درون شهری اشاره کرد و گفت: این اقدام به بروز سیل در شهرها کمک بسیاری میکند، زیرا وقتی بستر انتقال آب سیمانی و آسفالتی شود، جدارهها تبدیل به دیوارههای سیمانی شوند و امکان نفوذ آب به داخل زمین وجود نداشته باشد، سرعت آب نیز بیشتر خواهد شد. آب در مسیری که پراز سنگلاخ و چاله باشد با سرعت کمتری حرکت میکند اما در زمینها سلب حجم، جریان و سرعت آب بیشتر خواهد شد. از طرفی برخی از مسیلهای درون شهری مانند اوین، درکه و مقصود بیک تبدیل به کانالهای تخلیه آب و پساب شهری شدهاند. در نتیجه آب جریان طبیعی خود را ندارد.
حبیبی خاطر نشان کرد: قوانین عدم ساخت و ساز در حریم رودخانه برای سالهای بعد از 1340 شمسی در ایران است. بخشی از ساخت و سازهایی که اطراف رودخانهها از جمله کرج اتفاق افتاده مربوط به قبل از وضع این قانون بوده است و نمیتوان به آنها ایرادی گرفت اما باید دید تکلیف ساختمانهایی که با وجود این قانون، در حریم رودخانهها ساخته شدهاند، چیست؟
وی در ادامه گفت: بیش از 600 رستوران و مرکز تفرجگاهی در اطراف رودخانه کرج ساخته شده است. اگر سیل اخیر در این منطقه رخ میداد، معلوم نبود چه خسارت جانی و مالی بر جای میگذاشت. ساخت و سازهایی که در لواسان و اوشان فشم و کن وسولقان رخ داده است و در برخی نقاط نیز حتی مراکز تفریحی بر روی رودخانه احداث شده است در هنگام حوادث برای ما درسهای تلخی به همراه دارد. اما باید این پرسش مطرح شود که اگرنگاه مدیریت شهری به بیرون از شهر ضعیف است و امکان نظارت همجانبه ندارد آیا در داخل شهر هم این امکان برایش فراهم نیست؟
این کارشناس مسائل شهری درادامه تشریح کرد: در محله گیشا روی کانال آب پاساژی ساخته شده است. این ساخت و سازها برای دهه 70 شمسی بوده است در حالی که قوانین حریم مربوط به دهه 40 شمسی است. این امر نشان دهنده قوانین ناقص وضعف مدیریت شهری است.
به گفته وی عامل دیگر بروز سیلابهای شهری کاهش سطوح خاکی است. متاسفانه در طی 30 سال اخیر صحبت از بین رفتن بیش از 4000 هکتار باغ در شهری مانند تهران است. وجود درخت و جنگل و در نهایت باغ به نوعی مصونیت کامل در مقابل مشکلات زیست محیطی، آلودگی هوا، سیلاب و زلزله است همچنین موضوع اجازه ساختو ساز در 62 باغ در تهران نیز در شورای شهر مطرح شده است یعنی حتی با وجود بحرانهای اخیر اما جلوی تخریب باغات گرفته نمیشود.
این استاد دانشگاه همچنین عدم آبخیزداری در ارتفاعات و آبخوانداری در پهنهها را عامل دیگری در بروز سیل دانست و گفت: آبخیزداری یعنی عملیاتی که آب را در عمق زمین از طریق کاشت درخت و ترانشه زدن بر خلاف شیب طبیعی زمین نفوذ میدهد. آبخوانداری نیزبه معنای این است که در داخل دشتها حوضچههایی ایجاد کرده و آب را به داخل زمین نفوذ دهیم.
وی افزود: حال در نظر بگیرید علاوه براینکه آبخیزداری و آبخوان داری انجام نشده، باغات نیز در حال از بین رفتن هستند.
حبیبی در ادامه به ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از بروز سیلاب اشاره کرد و گفت: بایستی در زمان مقتضی لایروبی مسیلها انجام شود. نباید این کار را به زمستان انداخت زیرا زمستان زمانی است که مسیلها باید تمیز باشند تا جریان آب به راحتی عبور کند. از طرفی سدها نیز در زمان خشکی باید لایروبی شوند زیرا اگرلایروبی در سدها به موقع انجام شود حجم آب ورودی به سدها بیشتر خواهد شد و در نتیجه آب شیرین و آب کشاورزی نیز به تبع آن افزایش خواهد یافت.اما اگر این اتفاق نیفتد گل و لای و رسوبات جمع شده در حوضچههای پشت سد منجر به سرریز شدن آب سد میشود.
افزایش سطوح نرم، نفوذ آب به عمق زمین را زیاد میکند
به گفته این کارشناس شهری افزایش سطوح نرم در سطح شهرها یعنی پارکهای جنگلی، استادیومها، ورزشگاهها میتواند منجر به افزایش نفوذ آب به عمق زمین شود بنابراین لازم در شهرهای مختلف از جمله تهران نیز سطوح گسترش یابد.
وی با تاکید بر موضوع آبخیزداری و آبخوانداری اضافه کرد: وقتی در بالادست منطقهای عملیات آبخیزداری انجام نشود بایستی تبعات آن را در پایین دست پذیرفت. برای مثال سیل خوزستان عمدتاً به بارندگیهای این استان بازنمیگردد بلکه تمامی بارشها در چهارمحال وبختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، کردستان، کرمانشاه جمع شده است و براساس شیب طبیعی زمین به سمت خلیج فارس سرازیر میشوند بنابراین اگر در مناطق بالادست عملیات آبخیزداری و آبخوان داری انجام میشد، در پاییندست با مشکلات کمتری مواجه بودیم.
حبیبی افزود: راهکار دیگر رعایت حریم مسیل و رودخانه ها است. در سیل اخیر دیدیم در منطقه پلدختر مدرسه درحریم ساخته شده بود در حالی که مدارس باید در امنترین نقطه شهر ساخته شوند یا درشهر اردبیل منطقه بالخلیچای و زرجوب رشت چند مدرسه دقیقاً پشت و مجاور حریم رودخانه ساخته شده است.
در اصفهان حریم رودخانه به بهترین وجه رعایت شده است
این کارشناس مسائل شهری با بیان اینکه در اصفهان رعایت حریم رودخانه به بهترین وجه ممکن انجام شده است، گفت: از دوره شیخ بهایی تا به امروز در اصفهان به ویژه مابین سی و سه پل و پل خواجو این موضوع رعایت و نه تنها فقط حریم رودخانه حفظ شده بلکه بعد از حریم نیز یک شبکه ارتباطی 12، 16 و 18 متری در نظر گرفته شده است و بعد از آن ساختمان ها قرار گرفتهاند. به عبارت دیگربایستی حریم رودخانهها به پارک جنگلی و فضای باز شهری تبدیل شود.
وی تصریح کرد: مدیریت شهری همواره تاکید کرده است که نباید زمین را از بین برد زیرا زمین کالای با ارزش است. این موضوع اگرچه قابل قبول است اما قیام برعلیه علم، منجر به ایجاد حدود 30 هزار میلیارد تومان خسارت میشود یعنی معادل نصف بودجه عمرانی ایران در سال 98.
حبیبی جلوگیری از تخریب باغهای کهن و جنگلزدایی را از راههای دیگر جلوگیری ازبروز سیل دانست و گفت: در شمال کشور 12 میلیون هکتار جنگل داشتیم اما امروزه تنها 8 میلیون هکتار جنگل بیشتر نداریم. پیش بینی میشود که تا حدود 30 سال آینده نیز همین مقدار را هم نداشته باشیم. این موضوع اگرچه بخشی به تغییراقلیمی بازمیگردد اما بخشی از آن ناشی از ضعف مدیریتی است.عمده جنگلزداییهای شمال کشور توسط شرکتهای مرتبط با چوب و مبلمان و یا ساخت و سازهای انسانی در قالب شهرک و ویلا سازی است.
وی اضافه کرد: باغستان اطراف قزوین تا حد زیادی توانسته از گسترش سیل از بیرون شهر به داخل آن جلوگیری کند. اگرچه برخی افراد همواره به دنبال ساخت و ساز بعد از اتوبان تهران - قزوین یا رشت - قزوین هستند اما جلوگیری از این ساخت وساز باعث شد تا در بارشهای اخیر اهمیت جنگلها و اینکه درختان تا چه حد می توانند آب را در خود ذخیره کنند، نشان داده شود.
حبیبی همچنین به موضوع کوه خواری نیز اشاره کرد و گفت: در گردنه حیران نیز با نهضت ویلاسازی مواجه هستیم. در حالی که بخشی از این منطقه که در کشور آذربایجان است همچین معضلی را ندارد.
این کارشناس مسائل شهری درادامه به ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از وقوع سیل پرداخت و به استفاده از سیل بندهای مختلف اشاره کرد و گفت: سیلبندهای مختلفی از جمله پلاستیکی، بادی و… وجود دارد که میتواند در انحراف آب موثر باشد. فروشگاههای مطرح اروپایی با کمترین هزینه سیل بندهایی را به فروش میرسانند که میتوانند از ورود آب به داخل منازل جلوگیری کنند.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش به خط القعر نیز اشاره کرد و گفت: اتوبان امام علی، چمران و مدرس در کجا ساخته شدهاند؟ همهآنها در خط القعر هستند. در خط القعر نه تنها حریم را رعایت نکردیم بلکه به احداث سایتهای امداد و نجات پرداختیم. در حالی که تا حد امکان باید از ساخت و سازها مخصوصاً سایتهای امداد و نجات جلوگیری کنیم دزیرا با کمبود زمین مواجهیم.
حبیبی در ادامه سخنانش با اشاره به رودهای تهران اظهارکرد: هفت رودخانه اصلی شهر تهران تقریباً هیچ نفعی از لحاظ منظر شهری برای شهر تهران ندارند و بهترین اقدام انجام شده ایجاد بوستانهای نهج البلاغه و جوانمردان است البته آنجا هم آب به نوعی گم شده است یعنی طراحی شهری ما به جای در نظر گرفتن آب به شیب زمین و خوانایی و توپوگرافی زمین توجه می کند زیرا در بوستان نهجالبلاغه شهروندان ارتباطی با آب پیدا نمی کنند اما اگر حوضچههای آب طبیعی در این بوستانها قرار میگرفت تا شهروندان از مزایای آن بهرهمند شوند قطعاً نقش بهتری از نقش حاضر پیدا میکرد.
وی افزود: بلوار کردستان در سنندج روی رودخانه واقع شده است یعنی رودخانه مسقف و تبدیل اتوبان شده است. بدیهی است که طبیعت ضربه شست خود را در مواقعی به ما نشان خواهد داد. یادمان نرود که سیل سال 66 تهران اطراف امامزاده صالح و دره مقصودبیک بیش از 200 نفر را در طی یک روز از بین برد بنابراین اتفاقات همیشه رخ می دهد و اگر عقب میافتد نباید نادیده گرفته شوند.
ضرورت جلوگیری از چرای بی رویه دام
وی همچنین چرای بیرویه دام را یکی دیگر از عوامل بروز سیل دانست و گفت: پوشش گیاهی در تامین آب زیرزمینی نقش دارد اما وقتی با چرای بی رویه و رهاسازی حیوانات در محیط طبیعی این ریشهها از بین میرود و در نهایت پوشش گیاهی نابود میشود، انتقال آب به داخل زمین کم و کمتر خواهد شد. به همین منظورچرای دامها نیز باید کنترل شده باشد.
این استاد دانشگاه جلوگیری از معدنکاوی در محیط طبیعی را راهکار دیگری برای جلوگیری از سیل دانست و اظهارکرد: وقتی معدنی را در وسط بیابان کشف می کنیم. ابتدا به جاده سپس به تاسیسات نیاز دارد. بعد از آن نیز آسفالت و بعد از آن ساخت شهرک مجاور. همین امر باعث می شود به مرور زمان به طبیعت دستاندازی شود.
این پژوهشگر حوزه شهری در ادامه با بیان اینکه تجارب خوبی مانند نحوه بهرهمندی از آب در شهری مانند اصفهان و در رودخانه زاینده رود و از آن طرف هم تجارب ناخوشایندی مانند کانالیزه کردن مسیلهای هفت گانه شهر تهران جهت تخلیه پساب شهری داشتهایم، گفت: مجموعه این اقدامات تحت عنوان آشوب علیه علم، آشوب علیه قوانین عرفی و رسمی کشور است. با وجود اینکه این سیل نعمات و معایب زیادی با خود به همراه داشت اما اهمیت علم، دانستههای علمی رشتههای مرتبط مانند مدیریت بحران، مهندسی عمران، جغرافیا، شهرسازی، معماری، مهندسی صنایع و استانداردهای ساختمانی و امثال آنها را بیشتر کرد. به عبارت دیگر نتایج تمام نادیدهانگاری ضوابط علم و دانش چند هزار ساله بشریت را نسلهای بعدی خواهند دید که خودشان هیچ گناهی در کاهش تابآوری شهر نداشتند و متاسفانه بیشتر از همه هم متاثر خواهند شد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: سیل فقط معایب ندارد. حجم عظیمی از آب شیرین را وارد کشور میکند، رسوبات آن غنی و برای کشاورزی مفید است. تمام ارزش کشور مصر به املاح معدنی و مواد مغذی اطراف رود نیل است. اگر بهدرستی از رسوبات استفاده شود، حاصلخیزی زیادی به همراه دارد. حاصلخیزی خوزستان طی چند صد سال نتیجه سیلابهایی از این دست بوده است بنابراین نعمت خدایی را از بعد منفی نبینیم بلکه به توسعه کشاورزی، پر شدن سدها و مخازن، پر شدن چاه و ورود آب بسیار به کشور هم توجه کنیم. در دنیای که جنگ آب است این موضوع مزایای زیادی دارد.
وی همچنین به پیامدهای سیل در دنیا و تجارب کشورهای دیگر نیز اشاره کرد، گفت: اگر سیل بهدرستی مدیریت نشود پیامدهای منفی نیز برجای می گذارد. به طور مثال در سال 1970 سیل در موزامبیک و جاری شدن فاضلاب باعث شد هزاران نفر درگیر بیماریهای مختلف شون یا در کشورهای آمریکا سیل میانگین سالی 100 کشته برجای میگذارد. حتی طغیان رود زرد در چین هم منجر به غرق شدن حدود یک میلیون نفر شد بنابراین بحرانهایی از این دست همیشه وجود دارد. گرم شدن کره زمین و آشوبهای اقلیمی که اکثر متخصصان روی آن اتفاق نظر دارند، درس بزرگی به ما میدهد و میگوید به قوانین طبیعت و محیط زیست احترام بگذاریم. تعدی کردن به مناطقی که ساخت و ساز در آن نباید انجام شود روزی ما را درگیرتبعات منفی آن میکند.
وی در پایان گفت: سال 96 سازمان مدیریت بحران کشور سازمان نمونهای در کشور شد در حالی که درسیل اخیر دیدیم تا چه حد ناکارآمد است. زمانی که بحرانهای طبیعی حادث میشود، منطقه وسیعی را در بر خواهد گرفت. آشوبهای اقلیمی چند سال اخیر در دنیا به ما نشان میدهد که این موضوع را نباید نادیده گرفت و به زمان اتفاق موکول کرد. پیشگیری، مقابله، امداد و بازسازی را بایستی همواره در نظر داشته باشیم. در حال حاضر نیز نیاز داریم که مناطق سیل زده را به حالت اولیه باز گردانیم. هرچند اگر به طبیعت احترام گذاشته بودیم مناطق خود به خود تاب آور میشدند و به حالت اولیه خود باز می گشتند.