سرویس فرهنگ و هنر مشرق - فرزندانی که تا یکی دو نسل قبل، در محیط خانه و خانواده شکل میگرفتند، اکنون در هتلها و مسافرخانهها و از سر تصادف به وجود میآیند، بدون آنکه آیندهای برای آنها متصور باشد.: این یادداشت، فیلمهای نمایشیافته در جشنوارۀ جهانی فجر در موضوع معضل فرزندآوری را مورد بررسی قرار داده است.
*****
در سی و هفتمین دوره از جشنوارۀ جهانی فجر که از 29 فروردین تا 6 اردیبهشت 1398 در پردیس چارسو برگزار شد، 163 عنوان فیلم (داستانی، مستند، انیمیشن، کوتاه، کلاسیکهای بازسازیشده و نمایشهای بازار) از 64 کشور جهان نمایش یافت. راقم موفق شد قریب 40 عنوان از این فیلمها را تماشا کند. چنانکه در حدود 40 عنوان دیگر را نیز قبلاً دیده بود (در جشنواره ملی فجر یا کلاسیکها).
اما دوازده عنوان از چهل فیلمی که بنده در جشنواره تماشا کردم، به بحران خانواده و معضل حرامزادگی ربط دارند. نکتۀ جالب توجه اینکه یکی از این فیلمها با بازی مهناز افشار، محصول مشترک ایران و ژاپن است. این یادداشت قصد دارد این فیلمها را معرفی و مرور نماید.
اروپا و معضل حرامزادگی
آمار فزایندۀ موالید نامشروع در اروپا، بیش از حد تصور ماست. طبق آمار سایت eurostat در سال 2016 و در میان 28 کشور اتحادیۀ اروپا، شمار موالید نامشروع در هشت کشور از پنجاه درصد بیشتر است. کشورهایی مانند فرانسه 60%، بلغارستان 59%، اسلونی 59%، سوئد 55% و دانمارک 54%. موالید خارج از ازدواج (Live births outside marriage) در 10 کشور بعدی نیز، در حد فاصل 40 تا 50 درصد است. فقط کشور یونان است که نرخ تک رقمی دارد.
یعنی به طور متوسط، نزدیک به نیمی از کودکان اروپایی که در دهۀ اخیر به دنیا آمدهاند، نامشروع هستند. در حالیکه این نرخ، در دهۀ 1960 میلادی حدود پنج درصد بود. آمار موالید نامشروع طبق همین جدول، در سال 2016 در کشوری مانند ترکیه که اکثریت آن مسلمانند، قریب 3% است. و در ایران، صفر. و این، همان چیزی است که کشورهای مسلمان را از ملل مسیحی متمایز میکند و ما را به عمق فاجعهای که در اروپا در جریان است، هشیار میسازد. بنده در این عمر 48 سالهام، هیچ حرامزادهای را در کشور عزیزمان ندیدهام. و این البته جای شکر بسیار دارد.
بیشتر بخوانید:
نرخ بالای حرامزادگی در اروپا، به علت رشد فزایندۀ قوانین فمینیستی و بیرونق شدن ازدواج است. وقتی حقوق زن، بسیار بیشتر از حقوق مرد شود، آنگاه است که مردها به ازدواج تن نخواهند داد. زنان، که به حقوق بیشتری دست یافتهاند، سرکش و مطلق العنان میشوند. طبیعی است که آقایان برای یافتن رئیس، به خواستگاری نمیروند. به همین سبب، ازدواج بیرونق میشود و همجنسخواهی که خلاف طبع آدمی است، شدت میگیرد. وقتی که همسخنی و درک متقابل، از بین میرود، پس هر فرد با خود میاندیشد که باید با همجنس خود که شرایط و مشکلات او را درک میکند، جمع شود.
ازدواج را انبیاء در جهان شهرت داده و معروف کردهاند. حقوق مرد و زن نیز از سوی خداوند و به توسط پیامبران الهی تبیین شدهاند. وقتی که بشر برای خود، شأن قانونگذاری قائل میشود و حقوق زوجین را تغییر میدهد، بنیان ازدواج هم نابود میشود. مانند آن ضرب المثل که میگوید: فلانی رفت ابرو را درست کند، چشم را کور کرد. حالا در عصر ما، ازدواج به یک منکر تبدیل شده و روشهای شیطانی و منکرات، جای آن را گرفته و معروف گشتهاند. (در انتها به ریشۀ این موضوع در کتاب عهد جدید مسیحیان میپردازیم).
توالد و فرزندآوری همیشه وجود داشته است. اما در این زمانه، ماجرا تفاوت دارد. وقتی درب حلال بسته شود، مردم ناچارند از دیوار وارد شوند. فرزندانی که تا یکی دو نسل قبل، در محیط خانه و خانواده شکل میگرفتند، اکنون در هتلها و مسافرخانهها و از سر تصادف به وجود میآیند، بدون آنکه آیندهای برای آنها متصور باشد. این بچهها اگر دور انداخته نشوند، حداقل این است که طعم یکی از والدین را نخواهند چشید. برخی کشورهای اروپایی مانند سوئیس، جعبههای نگهداری تعبیه کردهاند تا نوزادان رهاشده، در امان باشند.
اما عجیب است که یکی از این فیلمها به نام «مهمانخانۀ ماه نو» امسال به تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی و یک کارگردان ژاپنی، چنین شبههای را دربارۀ یک زن ایرانی (مهناز افشار) دامن میزند.
الف. فیلمهایی دربارۀ حرامزادگی
در این بخش به فیلمهایی میپردازیم که موضوع حرامزادگی و موالید خارج از خانواده در آنها مطرح شده است.
بیشتر بخوانید:
1. مهمانخانۀ ماه نو / محصول ایران و ژاپن
Hotel new moon\ Takefumi Tsutsui (2019)
مونا (لاله مرزبان) یک عکس قدیمی از مادرش نوشین (مهناز افشار) با یک مرد ژاپنی، در انبار مییابد و به دنبال کشف اینکه این مرد کیست و پدرش کجاست، جستوجویی را با دوستپسرش سهند (علی شادمان) آغاز میکند. نهایتاً متوجه میشود که مادرش مدتی را در مهمانخانۀ ماه نو زندگی کرده و خودش، حاصل آن ایام است! طبق روایت مادر، پدر او در حین کوهنوردی مرده است. اما مادر چرا مدتی را در مسافرخانه مقیم بوده است؟!
کنجکاویهای مونا وقتی شروع شد که مادرش نوشین (مهناز افشار) مخفیانه در لابی هتل با یک مرد ژاپنی دیدار کرد. مونا با نزدیک شدن به مرد ژاپنی، از او میخواهد که ماجرای خودش را شرح دهد. و آن مرد به نام تاکشی تاناکا، حکایت میکند که نوشین در زمان بارداری، برای کار به ژاپن آمده و در کارخانه او مشغول به کار شده بود. تاناکا، نوشین را به خانه برده و با همسرش از او مراقبت کرده است تا فرزندش یعنی مونا به دنیا بیاید. و حالا تاناکا برای کارهای اقتصادی به تهران رفت و آمد دارد. نوشین نیز قصد داشت تا مبلغی را که از او قرض گرفته بود، به او پس دهد!
یک فیلم ضعیف با فیلمنامهای از نغمه ثمینی (نویسندۀ سریال شهرزاد) و شهره گلپریان که توسط یک کارگردان ژاپنی به نام تاکهفومی سوتسویی ساخته شده و تهیه کنندۀ ایرانی آن، جواد نوروزبیگی است. فیلم به مناسبت نودمین سال روابط دیپلماتیک ایران و ژاپن تولید شده، اما نه هویت ایرانی دارد و نه ژاپنی. مضافاً که شبهۀ نامشروع بودن مونا را در ذهن تماشاگر ایجاد میکند، بدون آنکه جواب قانع کنندهای به مخاطب ارائه نماید.
فیلمنامه حفرههای فراوانی دارد. از جمله اینکه چطور در شناسنامۀ مونا درج نشده که او در ژاپن به دنیا آمده؟ مگر سی سال قبل، زنان برای کار به ژاپن میرفتند، آن هم زن باردار؟! مخفیکاریهای فراوان مادر در خصوص تاناکا برای چیست؟ نوشین چرا تاکنون ازدواج نکرده؟ این فیلم چه ربطی به روابط سیاسیِ ایران و ژاپن دارد؟
یاد فیلم فرش باد (1381) ساختۀ کمال تبریزی به خیر باد، که بسیار جلوتر و سالمتر از این فیلم است.
2. به هنگام سقوط / محصول نروژ
As I Fall \ Magnus Meyer Arnesen (2018)
یوآخیم جوان 25 سالۀ معتاد، با تماس دوست دختر سابقش از زندان، به آنجا مراجعه میکند. او فرزند مشترکشان را به یوآخیم میسپارد. مشکل در اینجا است که از زمان به دنیا آمدن بچه، یوآخیم او را ندیده و نمیداند چه شکلی است!. پس به مدرسه مراجعه کرده با پرسش فراوان، لوکای 10 ساله را مییابد و او را به خانه میبرد. گاهی برای نگهداری لوکا، از پدر خودش کمک میگیرد و همزمان سعی دارد که مواد مخدر را کنار بگذارد.
فیلم، در حد متوسط است. ریتم آهسته دارد و خستهکننده به نظر میرسد. ایراد دیگر فیلم، در مبادی آداب بودن لوکا است. در حالیکه حرامزادهها قانونشکن و سرکش هستند. چنانکه در فیلمهای جوئل و ساشا، میبینیم.
3. یا مال خودت یا ولش کن / محصول استونی
Take It or Leave It\ Liina Trishkina (2018)
اریک، جوان قلدر که از راه کارگری امرار معاش دارد، با تماس مونیکا به بیمارستان میرود. آنها از شش ماه قبل، همدیگر را ندیدهاند. مونیکا خبر میدهد که دختری که تازه به دنیا آورده، از اریک است. سپس نوزاد را رها میکند و میرود. اریک به ناچار بچه را میپذیرد و شغل خود را تغییر میدهد و از والدینش برای بزرگ کردنش کمک میگیرد. بعد از سه سال، مونیکا از راه رسیده و ادعای مالکیت دارد. نهایتاً اریک بچه را برداشته به استرالیا فرار میکند.
چنین حادثهای در کشورهای غربی بسیار معمول است. مردانی که ناگهان متوجه میشوند فرزند نامشروعی از آنها به وجود آمده و حالا باید بچه را بزرگ کنند. اریک متوجه میشود که در صورت عدم قبول او، نوزاد را به پرورشگاه خواهند سپرد. لذا با اکراه، قبول میکند اما کمکم به بچه علاقمند میشود. کارگردان، کودک را بسیار شیرین و دلچسب انتخاب کرده تا شوق بچهداری در مخاطبان فیلم برانگیخته شود.
بیشتر بخوانید:
4. ساشا اینجا بود / محصول لیتوانی
Sasha Was Here\ Ernestas Jankauskas (2018)
یک فیلم خوب با روایتی تازه دربارۀ زوجی که به دلیل آسیبدیدگی زن، بچهدار نمیشوند و به ناچار پسری به نام ساشا را به طور آزمایشی به فرزندی قبول میکنند. اما ساشا پسری سرکش و ناآرام است. مدتی بعد میفهمند که او حرامزاده است (مردی که گمان میرفت پدر ساشا باشد، در اواخر فیلم خبر میدهد که پدر واقعی او نیست.) بچۀ سقط شدۀ این زوج، دختر بوده و زن به همین دلیل، علاقمند است که یک دختر را به فرزندی انتخاب کنند. به همین دلیل چندان توجهی به این پسر ندارد. ساشا خودکشی میکند و نجات مییابد. در بیمارستان، زن به این درک میرسد که قدردان وضع موجود باشد.
آنچه این فیلم را حائز اهمیت کرده، روایت غیر خطی داستان است. به طوریکه هر دو داستان (سقط جنین و مراحل فرزندخواندگی) به طور همزمان روایت میشوند. سرکش بودن و شیطنتهای فراوان ساشا به طور معقول تصویر شده است، آنچنانکه در ذات این بچهها هست.
5. حذف شده / محصول اسلونی، کرواسی و صربستان
Erased\ Miha Mazzini (2018)
در زمان تقسیم کشور یوگسلاوی، آنا دختری را به دنیا میآورد. اما به زودی متوجه میشود که نام او در سیستم ثبت احوال وجود ندارد و نمیتواند این بچه را نگهداری کند. او در نهایت مجبور میشود دخترش را به بیمارستان بسپارد تا در نوبت متقاضیان فرزندخواندگی قرار گیرد.
یک فیلم قابل قبول از اروپای شرقی که در حاشیۀ مشکلات تغییر حکومت در دهۀ 1990 رخ میدهد. این کودک نیز خارج از خانواده متولد شده است.
6. جوئل / محصول آرژانتین
Joel\ Carlos Sorin (2018)
پسری به نام جوئل از سوی یک زوج داوطلب، به فرزندی قبول میشود. مدتی میگذرد تا خانواده کمکم متوجه میشوند که او در مدرسه از کوکائین و کارهای خلاف حرف میزند. والدین دانشآموزان دیگر، عرصه را بر جوئل تنگ میکنند و مدیر ناچار از اخراج اوست.
یک فیلم متوسط، با ریتم کُند و خستهکننده که قصۀ اصلیاش را تازه در دقیقۀ 60 شروع میکند. این اثر میتوانست یک فیلم کوتاه موفق باشد اما بیجهت تا 99 دقیقه، طول داده شده. فیلم دلالت واضحی بر حرامزادگی جوئل ندارد اما میتوان این موضوع را از فیلم استنباط کرد. مخصوصاً که جوئل، پدر و مادر ندارد.
تا آنجا که بنده در جشنواره موفق به تماشا شدم، فیلمهای دیگری نیز در همین حواشی در جشنواره وجود داشت. از جمله:
با آدولف چطورین؟ / محصول آلمان
Der Vorname\ Sönke Wortmann (2018)
این فیلم بر اساس نمایشنامۀ «اسم» از متیو دلاپورته ساخته شده. پدری که تصمیم دارد نام فرزندش را آدولف بگذارد اما با مخالف اطرافیان مواجه میشود. آنا که با دوست پسرش توماس به این میهمانی آمده، باردار است.
همچنین فیلم طلا، نوشته و ساختۀ پرویز شهبازی که در جشنوارۀ ملی (بهمن 1397) نمایش داشت، اشاراتی به طور واضح دربارۀ شکلگیری نطفۀ حرام دارد؛ روابط خارج از عرف هومن سیدی و نگار جواهریان به جاهای باریک میکشد. بیاطلاعی پدر دختر از این ارتباط، حکایت از آن دارد که کارگردان نمیخواسته یا اگر بخواهد، نمیتواند این رابطه را با پوششهایی مانند عقد موقت توجیه نماید.
ب. فیلمهایی دربارۀ نفی ازدواج
آنچه در تماشای این فیلمهای اروپایی بیش از همه به ذهن متبادر میشود این است که معنای «تشکیل خانواده و ازدواج»، تماماً از بین رفته و جوانان ترجیح میدهند که در عزوبت بمانند یا به دوستگزینی اقدام کنند تا ازدواج. این فیلمها، ظاهراً به لحاظ گزینش شدن از سوی هیئت انتخاب جشنواره فجر، سالمترین فیلمهای اروپایی هستند. لهذا تماشا و تأمل در آنها، هشداری است برای قانونگذاران و وکلای مجلس شورای اسلامی که چطور تصویب بیش از حد قوانین فمینیستی، به نفی «اصل ازدواج» منجر خواهد شد.
نام برخی از این فیلمها عبارتند از:
1. آنچه ما را نابود نمیکند / محصول آلمان
What Doesn't Kill Us\ Sandra Nettelbeck (2018)
از طریق یک دکتر روانشناس، به زندگی هفت زوج از بیماران او وارد میشویم. زندگی تمامیِ آنها از جمله خود روانشناس، از هم پاشیده است. فقط یک مرد مرموز هست که ما همیشه او را ساکت در نزد دکتر میبینیم. مرد مرموز در نهایت تصمیم میگیرد به نزد همسرش بازگردد و ما متوجه میشویم که او یهودی است.
2. نجاتیافتگان تابستان / محصول لیتوانی
Summer Survivors\ Marija Kavtaradze (2018)
دو بیمار روانی را به یک تیمارستان دیگر منتقل میکنند. یکی از آنها قبلاً خودکشی کرده و در دوران افسردگی به سر میبرد. فرد دیگر هم در پی یافتن دوست برای خود است. دوربین برای مدتی به زندگی برادرِ او وارد میشود و ما میفهمیم که او، بدون ازدواج با زنی زندگی میکند.
3. قاچاق هندریکس / محصول قبرس و ترکیه
Smuggling Hendrix\ Marios Piperides (2018)
مکافاتهای یانیس بعد از اینکه معشوقهاش کیکا او را ترک کرده است.
4. الهۀ دریا / محصول آلمان و اتریش
Styx\ Wolfgang Fischer (2018)
یک زن مجرد دریانورد، که عشق خود را نصیب مسافران یک کشتی شکسته میکند. مسافرانی که عمدتاً مهاجران غیر قانونی هستند.
بیشتر بخوانید:
5. زن مبارز / محصول ایسلند
Woman at War\ Benedikt Erlingsson (2018)
یک فعال محیط زیست و خواهر دو قلویش، برای تکفل بچههای بیسرپرست ثبت نام کرده و منتظر هستند. بدون اینکه به ازدواج و تشکیل خانواده بیاندیشند.
دو فیلم دیگر نیز با موضوع تکفل فرزند در جشنواره بودند که در بالا ذکرشان گذشت: جوئل، ساشا اینجا بود
6. ایرینا / محصول بلغارستان
Irina\ Nadejda Koseva (2018)
این فیلم که جایزۀ بهترین بازیگر زن جشنواره را برای بازیگر نقش ایرینا به ارمغان آورد، وضعیت خاصی از خانواده را به نمایش میگذارد. اولاً که شوهر ایرینا، یک عرب است. لذا اگر خانوادهای هم در اینجا شکل گرفته به دلیل پایبندی یک فرد مسلمان به خانواده است. هرچند که کارگردان سعی کرده، تمسخرهایی را نصیب آن مرد کند. از جمله مفتخوری و ارتباط با خواهرزن.
ثانیاً موضوع اصلی فیلم، رحم اجارهای است. ایرینا، از رستوران اخراج شده و شوهرش نیز طی حادثهای معلول گشته. لذا برای کسب درآمد، قبول میکند که نطفۀ فرد دیگری را بپذیرد. آنها در روستایی در حاشیۀ پایتخت زندگی میکنند و زوج مرفهی از صوفیه، توالد فرزندشان را به او میسپارند!
در سال 1392 دو فیلم از فیلمهای نمایشیافته در جشنوارۀ فجر، به موضوع رحم اجارهای اختصاص داشت:
با دیگران / ناصر ضمیری
تمشک / سامان سالور
نقش متون دینیِ تحریفشده در نابودی خانواده
تماشای این فیلمها در جشنوارۀ فجر، ما را به وضعیت اسفناک خانواده در اروپا آشنا میسازند. باید اندیشید که مسیحیان چرا به این نقطۀ حضیض رسیدهاند و یهودیان چطور خود را از این آسیبها تا حد فراوانی مصون داشتهاند. تحریفات اناجیل، در تخریب بنیان خانوادههای مسیحی چه نقشی دارند؟ نقش پولس به عنوان مؤسس فرقۀ مسیحیت در این فساد چقدر است؟ کسی که به دیگران توصیه میکرد ازدواج نکنند و مانند او در عزوبت باشند (1 قرنتیان 7/ 7 و 8) اما خودش با زنان مراودۀ بدون ازدواج داشت (1 قرنتیان 9/ 5 و 11).
پولس در همان نامهای که اهالی قرنتیه را به مجرد ماندن توصیه کرده، همچنین آنها را ملامت نموده که چرا از او دربارۀ زنانی که به همراهش سفر میکنند، پرسش میکنند. توجیه پولس این است که چون او مردم را به تعالیم روحانی مسیح آگاه ساخته، پس مجاز است که جسمانیهای مردم و محصولات آنها را درو کند!! چون خداوند در تورات به کشاورزان سفارش کرده که دهان گاو را موقع خرمنکوبی نبندید تا از آنچه کار میکند، تناول کند. پس پولس مجاز است که جسمانیهای مردم را بچیند!
نشان انبیاء الهی، اجر و مزد نخواستن بود و علامت انبیاء کذبه، مزد طلبیدن. فساد جنسی در غرب، در همین نامۀ پولس ریشه دارد. او چون به تصریح خودش، ازدواج نکرده اما با زنان ارتباط داشته، بنابراین اصل جمع شدن با زنان را در ذهن خود مکروه میدانسته. لذا به افراط و تفریط روی آورده است. ازدواج نکردن کشیشها و راهبههای کاتولیک، به همین رسالۀ پولس برمیگردد. فساد ناشی از عزوبت که گریبان کلیسا را گرفته، ناشی از همین متن است. «ازدواج» را انبیاء معروف کردند و قواعدش را مشخص نمودند. واضح است که ازدواج، مورد کراهت شیطان است. اما چطور ممکن است که دقیقترین آروزهای شیطان، جزو متون دینی مسیحیان و کتاب «عهد جدید» باشد؟!!
نباید فراموش کرد که پولس یکی از کاهنان یهود بود و به سیاق استادان خود عمل میکرد؛ سخت گرفتن بر مردم و آزاد گذاشتن خود. آنچنانکه حضرت عیسی (ع) نیز کاهنان را به همین گناه ملامت میکرد که بارهای گران را بر دوش مردم میگذارند اما خودشان حاضر نیستند به قدر یک انگشت، آن بارها را حمل کنند (متی 23/ 2). دیگران را از ازدواج منع میکنند، اما خودشان را بیقید و آزاد میگذارند.
آیا زمان بازگشت حضرت عیسی (ع) و تبری کردن او از پیروان پولس نرسیده است؟ چنانکه در انتهای باب هفتم از انجیل متی از قول حضرت عیسی (ع) پیشگویی شده است که او در آینده، بسیاری از پیروان دورغینش را انکار خواهد کرد. امید که ما نیز آن حضرت را ببینیم و در شمار یاوران او و حضرت صاحب الزمان (عج) باشیم.
*** امیر اهوارکی