برترین ها: کیت بلانشت، بازیگر مشهور استرالیایی 14 می امسال 50 ساله شد. او پس از دو دهه ایفای نقش در حدود 40 فیلم، امروز یکی از مهمترین، مشهورترین و البته گرانترین بازیگران هالیوود به شمار میرود. او علاوه بر اینکه یکی از پرافتخارترین بازیگران زن محسوب میشود، تصویری از خود در عالم بازیگری خلق نموده که بسیار منحصر به فرد است و در فیلمنامهها شخصیتهای زنی وجود دارند مانند جاسمین در فیلم Blue Jasmine وودی آلن که گویی نوشته شده اند تا به کیت بلانشت سپرده شوند. در این مطلب نگاهی کرده ایم به زندگی شخصی و هنری او و دلایل منحصر به فرد بودنش در عالم بازیگری.
دختری که لباسهای مردانه میپوشید
کیت بلانشت از پدری آمریکایی و مادری استرالیایی در سال 1969 در آیوانهو استرالیا (حومه ملبورن) متولد شد اگرچه اجداد وی اساسا فرانسوی و انگلیسی محسوب میشوند. خانواده متوسطی داشت، پدرش نظامیِ عضو نیروی دریایی آمریکا بود و مادرش کارمند و معلم. مرگ پدرش در 10 سالگی تاثیر عمیقی روی کیت گذاشت و زین پس به دلیل ادارهی خانواده توسط مادرش او طبیعتا به نسبت دیگر دختران نوجوان مستقلتر و مردانهتر بار آمد تا جایی که بعدها حتی علاقهای به پوشیدن لباسهای دخترانه نداشت و موهایش را چند بار تراشید!
کیت در جوانی تحصیلات دانشگاهی اش را در رشتهی اقتصاد و هنرهای زیبا یکباره رها نمود و تصمیم گرفت تا دورترین نقاط جهان به قصد گردشگری و کسب تجربیات تازه سفر کند. بعد از سفرهای متعدد گویا به دلیل مشاهده و تجربه از نزدیک یک پروژه سینمایی در مصر، علاقمند میشود که کار بازیگری را تجربه نماید و در اوائل دهه 90 در بازگشت به استرالیا در «انستیتو ملی هنرهای دراماتیک» ثبت نام میکند.
پس از یادگیری فنون بازیگری و نمایش، کیت بلانشت کار بازیگری را در سال 1992 و با تئاتر آغاز میکند و خود میگوید در آن روزها هرگز به کار در سینما فکر هم نمیکرده است. او در چند نمایشنامه مهم و جدی مانند هملت شکسپیر یا «اولیانا» دیوید ممت و الکترا اثر سوفوکل ایفای نقش کرد و با بازیگری بزرگ مانند جفری راش هم بازی شد. این چند تئاتر باعث شد نه تنها جایزهی بهترین بازیگر تازه کار تئاتر استرالیا را از آن خود کند بلکه مورد توجه منتقدان و مخاطبان واقع شد و در مسیر شهرت و کسب موفقیت قرار گرفت.
شهرت جهانی با ملکه الیزابت و کاترین هپبورن
کیت بلانشت گرچه در استرالیا موفق بود، اما در حوزه بازیگری رویاهای جهانی و بزرگتری داشت که تصمیم گرفت از راه سینما به آنها دست یابد. از سال 1997 وارد سینما شد، پس از چند فیلم کوتاه و بلند نه چندان مهم اولین نقش جدی اش در فیلم اسکار و لوسیندا بود. سپس به ناگاه در نقش ملکه الیزابت اول در فیلم الیزابت (1998) آنچنان درخشید که کاندید جایزه اسکار شد گرچه در نهایت جایزه به گوئینت پالترو (فیلم شکسپیر عاشق) رسید. ایفای نقش الیزابت نه تنها موجب شناخت کیت بلانشت در سطح هالیوود و سینمای جهان شد بلکه توجه بسیاری از کارگردانان مشهور و مشکل پسند را به هنر وی جلب کرد.
از جمله در فیلم آقای ریپلی با استعداد (1999) با آنتونی مینگلا کار کرد، سپس پیتر جکسون برای ایفای نقش «گالادریل» در مجموعه ارباب حلقهها از کیت بلانشت استفاده کرد، که البته نقشهای اصلی و بلندی نبودند. اما در سال 2002 با فیلم «بهشت» اثر تام تیکور که تریلری حادثهای بود کیت بلانشت موفق شد وجه جدیدی از بازیگری خود را در یک فیلم نفس گیر نشان دهد و مورد تحسین منتقدان قرار گیرد.
بالاخره در سال 2004 با ایفای نقش کاترین هپبورن در فیلم ماندگار «هوانورد» اسکورسیزی بخت به کیت بلانشت روی خوش نشان داد و با وجود ریسک بالا و سختی در ایفای باورپذیری آن نقش، جایزه اسکار بهترین بازیگر زن در نقش مکمل را از آن خود کرد. این نخستین باری بود که جایزه اسکار برای ایفای نقش واقعی یک بازیگر سابق در یک فیلم اهدا میشد.
در سال 2007 در فیلم «من آنجا نیستم» در کنار بزرگانی مانند هیث لجر و کریستین بیل یکی از 6 چهره و شمایل باب دیلن افسانهای را ایفا کرد. در نهایت در سال 2013 بود که با ایفای نقش جاسمین در فیلم Blue Jasmine وودی آلن آنچنان درخشید که با وجود رقبای قدری مانند ایمی آدامز و مریل استریپ در مراسم اسکار آن سال، آکادمی جایزه بهترین بازیگر زن نقش اصلی را به او اهدا کرد و منتقدان به ستایش وی پرداختند. دو سال بعد با فیلم جنجالی کارول مجدد شایسته اسکار خوانده شد، اما در پایان ناکام ماند.
متخصص نقش زنان شکست خورده، تنها، ظالم
کیت بلانشت دو اسکار، 3 گلدن گلوب، 3 بفتا و کلی جوایز فرعی برده است و تنها بازیگر استرالیایی که هر دو جایزه بازیگری اصلی و مکمل اسکار را در خانه دارد؛ از نقشهای فانتزی در ارباب حلقهها و هابیتها تا تریلر و حادثهای و کمدی سیاه و ملو درام در کارنامه دارد. او امروز هم در تئاتر و هم سینما محبوب منتقدان، مخاطبان و کارگردانان است و نامش در یک فیلم کیفیت آن را از پیش تضمین مینماید. اما هنر او فراتر از این ظواهر است و باید در عمق نقش هایش جست و جو شود.
شروع هنر نمایی او با ایفای نقش ملکه الیزابت اول بود، کیت بلانشت چنان وجوه زن آهنین در برابر دربار و عوام در صحنه سیاست و زن احساساتی و شکننده در پشت صحنه و وزندگی خصوصی را به هم آمیخت که این معجون و اکسیر در سالهای بعد همواره در او باقی ماند و از آن بهره برد؛ در دو دهه فعالیت خود بسته به نقش گاه یکی از آن دو وجه و گاه مانند نقش جاسمین و کارول هر دو وجه را استفاده کرد، اما هربار آنها را ارتقا داد و پیچیدهتر ساخت.
در فیلمهایی مانند «بنجامین باتن» و بابل نقش یک زن احساساتی و گیج شده در مقابل سد زندگی در موقعیتی تراژیک را ایفا کرد. گاهی مانند الیزابت و جاسمین و کارول مستبد و حتی ظالم جلوه کرد، از توانمندی اش در لهجه سازی انگلیسی و آمریکایی در خدمت نقش به خوبی بهره برد، در هوانورد و کارول به شکلی در نقش یک زن ثروتمند غرق و باورپذیر شد که گویی او جزئی از طراحی صحنه و لباس پردازی درخشان هالیوود در دهه 50 میلادی و نیویورک است. در نقش باب دیلن آنچنان در قالب یک موزیسین شکست خورده فرو رفت که مخاطب توجهی نداشت و فراموش میکرد که یک زن در حال ایفای نقش یک مرد میباشد!
در کارول آنچنان دو حوزه ایفای وظایف همسری و مادری و ظاهرسازی در جامعه و از سویی رابطه عاشقانه و ممنوعه با یک زن دیگر را جلوی دوربین تفکیک و در نقش ممزوج میکرد که قابل تفکیک نبود؛ هم چنان که در نقش جاسمین در عین حال که در زندگی مالی و شخصی شکست خورده بود در خانه خواهرش خود را حفظ میکرد و واقعا در حد جنون نقش بازی میکرد.
او گرچه در فیلمهای عامه پسندی مانند ایندیاناجونز هم ایفای نقش کرد، اما هرگز ستاره به آن مفهوم نبود و بالعکس روح و درسهای تئاتری خود را حفظ کرده است و این گونه متخصص ایفای نقش زنان شکست خورده، تنها، ظالم و تحت فشار است در تضادهای میان زندگی پیچیده زنانه. او ثابت کرده که در عرصهی ژانر و شخصیت، غیرممکن برای او وجود ندارد حتی در نقش مردان!
این مساله تا جایی ادامه داشته که کیت بلانشت امروز با وجود 4 فرزند و مشغلههای زندگی شخصی و هنری، یک فمینیست و فعال اجتماعی تمام عیار است، در پروژههای متعدد محیط زیستی مانند پروژه ال گور فعال است و سفیر سازمان ملل در امور پناهندگان و بخشی از دستمزد کلان خود را به این امور اختصاص داده است و ثابت کرده است که خستگی و محدودیت نمیشناسد.