اصغر شرفی، کارشناس فوتبال ایران در گفتوگو با ایسنا، درباره حضور مارک ویلموتس در ایران برای سرمربیگری تیم ملی اظهار کرد: باید بدانیم ویلموتس با نظر چه کسی به ایران آمده است. همه باید اسامی کسانی که او را به ایران آوردهاند، بدانند که اگر باز هم اشکالی پیش آمد پشت مردم قائم نشوند. الان دنیا، دنیای انفجار اطلاعات است و همه از کار و بار هم خبر دارند. هر جای دنیا که باشید با یک جستوجوی ساده در اینترنت سابقه شما مشخص میشود. سابقه این آقا نشان میدهد با تیم ملی بلژیک و ساحل عاج بوده است و روی کاغذ نتیجه نگرفته است. البته تا یک چهارم نهایی جامجهانی رفتن هم کار راحتی نیست. چون دو بار ما پشت سر هم به جامجهانی رفتهایم به نظرمان نمیآید که رسیدن به یکچهارم نهایی جامجهانی هم زحمت میخواهد.
او ادامه داد: ولی باید همه سابقه او را به مردم بگویند تا توقع بیجا نداشته باشند و او را تحت فشار نگذارند. باید با او قرارداد 2 تا 4 ساله ببندند تا با فرهنگ ما هم آشنا بشود. تقریباً همه میدانیم او چه وضعیتی دارد؛ اگر نتیجه بگیرد یک عده جلو میپرند و اگر نتیجه نگیرد یک عده میگویند ما گفته بودیم. همه این گفتن و نگفتنها همین الان رو بشود که ما یک چنین مربیای را میخواهیم انتخاب کنیم و اگر کسی نظری دارد باید حرفش را بزند چون فوتبال است و ممکن است او نتیجه نگیرد. در کل به نظرم کار بدی نیست و هرچه انتخاب سرمربی طول بکشد به ضرر ماست. وقت را از دست ندهیم، وقت ارزش دارد. ما اینجا وقت را کیلو کیلو میخوریم ولی آن سمتها مثقال مثقال میخورند. امیدوارم که مربی خوبی برای ما باشد.
شرفی با بیان اینکه تیم ملی از آوردن کیروش ضرر نکرد، گفت: ما از او استفاده کردیم اما با چه شرایطی استفاده کردیم. کیروش برای ما هم پول آورد و هم به تیم ملی ما شخصیت داد. من موافق رفتار او نبودم چون نگاه از بالا به پایین به فدراسیون فوتبال داشت. یک جملهای هست که میگوید ? Who is the boss رئیس چه کسی است؟ کیروش خودش تصمیم میگرفت و خودش اجرا میکرد و منتظر کسی نمیشد ولی برای فوتبال ما خوب کار کرد. البته نالههای او زیادی بود و میخواست دست پیش بگیرد که پس نیفتد. الان هم تازه دارد صدای قرارداد او در میآید پس چه بهتر که قرارداد با ویلموتس را کاملاً شفاف به مردم بگویند. بگویند در قرارداد از او چه میخواهند، پاداشها مشخص شود که برای بردن چه تیمی داده میشود. یک تیمی را دعوت نکنند که پول هواپیما برای برگشت نداشته باشد. کیروش برای بازی با سیرالئون پاداش گرفت چون در قراردادش بود. باید همه اینها روشن بشود.
این کارشناس فوتبال درباره حضور مربیان خارجی در ایران هم بیان کرد: نمیگویم مربیان داخلی بد هستند، نه خیلی هم خوباند و کارشان را هم بلدند ولی رودربایستی دارند وقتی سر کار میروند. باید برش داشته باشند. کیروش چند بازیکن دانه درشت را کنار گذاشت. صدایی هم درنیامد. بازیکنان هم عاقل هستند و میدانند اگر اشتباهی بکنند باید خسارتش را بدهند. کنار گذاشتن رحمتی و عقیلی و چند بازیکن دیگر کار راحتی نیست. یک مربی ایرانی این جرأت را ندارد یا این فرصت را به او نمیدهند. کسی نمیتوانست روبهروی کیروش بیاستد. ولی مربی ایران معذوریت اخلاقی دارد. یک عده هم نمیگذارند مربی ایرانی کار بکند.
او با اشاره به اینکه ویلموتس بازیکن بزرگی بوده است اما گذشته مربیگری ندارد، گفت: این را همه میدانند. ببینید کیروش بیشتر وقتش در ایران به دعوا میگذشت و هم باید او و برانکو را آشتی میدادند. مربی به ایران میآید که ما از دانش فوتبالش استفاده کنیم. حق دعوا کردن ندارد. مسئول این موضوع فدراسیون فوتبال است. از حالا فدراسیون باید اینها را به این آقا بگوید که شما برای فوتبال به اینجا میآیید و اگر اشکالی در ساختار فوتبال ما بود شما با فدراسیون طرف هستید و حق ندارید مطبوعات را به هم بریزید. اگر نمیتوانی همین الان بگو یا اگر آن موقع مسألهای پیش آمد، تمامش بکنید. چه قدر وقت ملت ایران صرف این شد که کیروش و برانکو آشتی کنند. اصلاً آشتی نکنند به ما چه ارتباطی دارد. ما پول میدهیم که فوتبال ما جلو برود. من هم خارج از ایران مربیگری کردم. شما حق ندارید وارد مسائل داخلی فوتبال آن مملکت بشوید. فدراسیون باید قاطع باشد.
او اضافه کرد: کسی مثل دادگان یا فراهانی حرفشان را میزنند و برش دارند. هر کسی نقش خودش را دارد اما در زمان کیروش همه چیز کیروش بود. این یک توهین به آبروی فوتبال ما بود. تازه الان هم میگوید ما هیچ چیز نداشتیم.
شرفی در پایان بیان کرد: من در جریان فوتبال ایران نیستم که دقیق بدانم کجای کار ایراد دارد اما به طور کلی در فوتبال شرح وظایف وجود دارد. همه باید وظایف خودشان را بدانند. از آن طرف هم نگاه کنیم رئیس فدراسیون هم نباید هر کاری دلش خواست بکند. باید شرح وظایف شفاف باشد. کسانی که در فدراسیون هستند باید خواستههایشان را دقیق به مربی جدید بگویند. باید بگویند به ازای پولی که به او میدهند دقیقاً چه خواستهای دارند. بگویند شما حق دعوا کردن در کشور ما ندارید. میدانید چه قدر اعصاب ما برای این دعواها بههم میریخت؟ ما خودمان رئیس دعواها هستیم بعد میآیند اینجا دعوا کنند. بعد قضاوت اینها راجع به مملکت ما بد است. میروند و میگویند ما در یک جایی بودیم که هم پول میگرفتیم و هم دستور میدادیم.