با اینکه Long Shot قرار نیست ژانر رمانتیک-کمدی را دچار تحول کند، اما برای دلشکستگان این نسل قطعا فیلمی لذتبخش خواهد بود. داستان کلی فیلم آشنا به نظر میسد: دو نفر یکدیگر را ملاقات میکنند، از هم دور میشوند و دوباره به هم برمیگردند و در عین حال مکالمات زیادی بین این دو رد و بدل میشود. این کمدی رمانتیک در مورد دو نفر است که همدیگر را کامل میکنند اما در عین حال دائما در حال صحبت با یکدیگرند.
همچنین بخوانید:
بررسی فیلم Breakthrough؛ کریسی متز به درام پزشکی معجزهگر قدرت میبخشد
تفاوت اصلی این فیلم این است که بر خلاف بسیاری از فیلمهای رمانتیک، شخصیت زن داستان هویت و قدرت خودش را تمام فیلم حفظ میکند.
Long Shot داستان شارلوت فیلد (شارلیز ترون) وزیر امور خارجهی آمریکا و فرد فلارسکی (ست روگن) یک خبرنگار در حال تقلا را روایت میکند که در تمام فیلم مشغول صحبت با یکدیگرند.
این دو در یک مراسم خیریه همدیگر را دیده و از دو گوشهی یک اتاق شلوغ همدیگر را میبینند. شاید تا اینجای کار بگویید درست عین همه فیلمهای عاشقانه! اما با این تفاوت که شارلوت در نوجوانی به عنوان پرستار از فرد نگهداری میکرده است (شارلوت چند سال از او بزرگتر است)، نکتهای که هنوز هم از ذهن فرد خارج نشده است. آنها از آن زمان به بعد همدیگر را ندیدهاند اما وقتی این ملاقات شکل میگیرد خیلی زود با هم همراه میشوند. سریعتر از آنچه فکرش را میکند جرقهای بین آنها زده میشود، جرقهای که حس نوستالژی را به چیزی شیرینتر و تاثیرگذارتر تبدیل میکند.
Long Shot برخلاف بسیاری از فیلمها عمل میکند: شخصیت زن از هر نظر بینظیر است و شخصیت مرد… خب ست روگن است! شارلوت بیهیچ تلاشی هر صحنه را در دست میگیرد.
ترون که یکی از بهترین و بهیادماندنیترین بازیگران سینما به حساب میآید، در Long Shot بازی خیرهکنندهای از خود به یادگار گذاشته است.
Long Shot بسیاری از کلیشهها را زیر سوال میبرد. فیلم در مقابل این نظر که زنان مجرد قدرتمند حتما باید یک مرد را در کنار خود داشته باشند، بیشتر به خاطر اینکه همه بتوانند با این قدرت زنان کنار بیایند، میایستد. این کار برای هر فیلم کمدی رمانتیکی عجیب به نظر میرسد، Long Shot نیز وقتی فرد را به عنوان نویسندهی سخنرانیهای شارلوت استخدام میشود این کلیشه را به نوعی دور میزند.
حتی اگر فیلمهای آمریکایی حال حاضر بیشتر علاقه دارند خشونت را به تصویر بکشند تا صلح، چه برسد به عشق، اما باز هم نمیتوانیم ژانر کمدی عاشقانه را کنار بگذاریم.
دلایل آن میتواند فرهنگی، اجتماعی و یا حتی به خاطر خود صنعت سینما باشد. مشکل بزرگ این است که در حال حاضر بیشتر استودیوها حجم زیادی از بودجهشان را بر روی فیلمهای بزرگ پرفروش با شخصیتهای اصلی مرد سرمایهگذاری میکنند. مشکل دیگر این است که این صنعت ترس عمیق و قدیمی از قدرت زنان دارد.
در صنعتی که مدت طولانی است از نظر اقتصادی محافظهکاری زیادی داشته و به ساخت داستانهای تکراری عادت کرده است، زنان و به ویژه آنهایی که جذابیتهای ظاهری زیادی دارند همیشه یک معما و تهدید باقی میمانند. جای تعجب ندارد که بعد از دههها قرار دادن زنان در نقشهایی به شدت محدود، برای این صنعت پیدا کردن این که حالا باید با آنها چه کار کند کار سختی است.
اگر هم این روزها شاهد تغییراتی هستیم قسمتی از آن به خاطر قهرمانهایی مثل کتنیس اوردین (بازیهای گرسنگی) و سازندگانی مثل ایمی شومر است که تلاشهای زیادی برای قرار دادن زنان در شخصیتهای اصلی داشتهاند.
Long Shot نیز در حد خودش سعی کرده است در این زمینه فعالیت داشته باشد: با اینکه تلاشهای این فیلم در این جهت زیادی واضح به نظر میرسد اما در هر صورت فیلم نه تنها زنان را بالا میبرد، بلکه تا انتها آنها را در همین جایگاه نگه میدارد.
و حالا نظر سایر منتقدین:
کریستی پوچکو منتقد گاردین نوشته است:
“هر فیلم کمدی رمانتیک موفق دو لازمه دارد: فیلمنامه و بازیگران خوب. اگر این دو را درست انتخاب کنید یک فیلم رمانتیک جذاب خواهید داشت. اگر مثل Long Shot در انتخاب این دو المان عالی عمل کنید، فیلم شما یک فیلم بسیار موفق از آب در آمده و همه را راضی از سالن سینما به خانه میفرستد. دو تا از دوستداشتنیترین بازیگران هالیوود، ترون و روگن، در کنار هم واقعا تماشاییاند. فرد به طرز عجیبی لباس میپوشد و شارلوت هم همه چیز را در کنترل خودش دارد. اما بعضی اوقات به نظر میرسد که عجیبترین ترکیبها در کنار یکدگیر در نهایت کاملا تماشایی خواهند بود.”
دیوید گریفین منتقد آیجیآن نیز در نقد خود نوشته است:
“رابطهی میان شارلیز ترون و ست روگن داستان فیلم را فراتر از قائدههای آشنای این ژانر میبرد. با اینکه ممکن است برای یک فیلم که در مورد عاشق شدن است، ترکیب ترون و روگن اولین اسمهایی که به ذهن میآیند نباشند، اما فیلمنامهی دوستداشتنی و کارگردانی ماهرانهی جوناتان لوین این رابطه را به زیبایی به تصویر کشیده است. به این ترکیب چند بازیگر نقشهای مکمل قوی مثل باب ادنکیرک و اوشیا جکسون جونیور را اضافه کنید و در نهایت فیلمی بسیار سرگرمکننده خواهید داشت که با تماشای آن قطعا حس خوبی به شما دست میدهد.”
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
1