مقدّمه
در منابع اسلامی، حسن خلق به عنوان عاملی بسیار مؤثر در سازگاری و تحکیم بنیاد خانواده معرفی شده است. در روایتی، شخصی به نام حسین بن بشار واسطی می گوید: نامه ای به امام رضا علیه السلام نوشتم و در آن نامه به حضرت عرضه داشتم: یکی از بستگانم برای خواستگاری به نزد من آمده، ولی بد اخلاق است. چه کنم؟ حضرت در پاسخ فرمودند: اگر بد اخلاق است، به او زن ندهید (حرّعاملی، 1409ق، ج 20، ص 81). این فرمایش امام علیه السلامجایگاه حسن خلق در زندگی زناشویی را نشان می دهد.
در این زمینه، کتاب های اخلاقی بسیاری وجود دارد؛ ازجمله: محجه البیضاء فیض کاشانی، جامع السعادات ملّامهدی نراقی و معراج السعاده ملّااحمد نراقی و نیز کتاب هایی با عنوان اخلاق اسلامی که پدیدآورندگان آنها، ضمن اشاره به نمونه هایی از اخلاق نیکو، از مباحث پیرامون آن نتیجه گرفته اند: یکی از عوامل مهم برای هم زیستی مسالمت آمیزوآرامش درزندگی، خوش اخلاقی است.
سؤالات پژوهش حاضر عبارتند از: چه شاخص هایی برای شناسایی اخلاق نیکو وجود دارد؟ بسترهای اصلی برای خوش اخلاقی کدام است؟ چه مهارت هایی برای تحقق و تقویت آن لازم است و چه آثاری در پی دارد؟
مفهوم خلق
خلق در لغت به معنای کیفیتی نفسانی است که افعال به آسانی از آن صادر می شود (طریحی، 1985م، ج 5، ص 157) و بعضی حسن را ضد قبح دانسته اند (ابن منظور، 1300م، ج 13، ص 114 ). بنابراین، حسن خلق به معنای کیفیت نیکوی نفسانی است که رفتارهای پسندیده بر اساس آن به سهولت صورت می گیرد.
امام خمینی قدس سره در کتاب چهل حدیث ضمن تعریف خُلق، به بیان تأثیر حسن خلق در انجام آسان رفتار نیکو می پردازند و می گویند: بدان که خلق عبارت از حالتی است در نفس که انسان را دعوت به عمل می کند بدون رویه و فکر. مثلاً، کسی که دارای خلق سخاوت است، آن خلق او را وادار به جود و انفاق می کند، بدون آنکه مقدّماتی تشکیل دهد و مرجحاتی فکر کند، گویی یکی از افعال طبیعیه از مثل دیدن و شنیدن است و همین طور است نفس عفیف که این صفت خلق آن شده است، به طوری حفظ نفس می کند که گویی یکی ازافعال طبیعیه اوست(خمینی، 1373، ص434).
بنابراین، آن قسم خلق و خویی که در شرع مقدس، ممدوح شناخته شده و با غرایز حیوانی و تمایلات نفسانی هماهنگ است، یا دست کم با آنها تضادی ندارد، حسن خلق است (خمینی، 1373 ب، ج 1، ص 198 ).
حد و مرز حسن خلق
هرچند حسن خلق مفهومی کلی است و مصادیق متعددی را دربر می گیرد، ولی در منابع اسلامی به نمونه هایی از حسن خلق اشاره شده است. در زیر به سه مورد از روایاتی که به بیان مصادیق حسن خلق می پردازد، اشاره می کنیم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پس از آنکه محبوب ترین مردم در پیشگاه خداوند متعال را خوش اخلاق ترین آنان معرفی می کنند، به بیان ویژگی آنان می پردازند و می فرمایند: کسانی از شما که بهترین اخلاق را دارند، متواضعند، با دیگران الفت می گیرند و مردم نیز با آنها الفت می گیرند، محبوب ترین شما نزد خدایند (طبرسی، 1412ق، ج 10، ص 333).
نیز امام رضا علیه السلام در پاسخ مردی که از ایشان درباره محدوده حسن خلق پرسیده بود، فرمودند: حسن خلق این است که آنچه دوست داری دیگران به تو دهند، تو نیز مثل آن رابه دیگران بدهی (دیلمی، 1412ق، ج 1، ص 135).
از امام صادق علیه السلام درباره حسن خلق سؤال شد، حضرت فرمودند: با مردم به نرمی برخورد کنی و به آنها جا بدهی، پاک و منزه و در کمال ادب سخن بگویی و در مواجهه با برادرانت متبسم و گشاده رو باشی (صدوق، 1413ق، ج 4، ص 412).
هرچند روایات فوق تنها به ذکر برخی از مصادیق حسن خلق پرداخته است، ولی ارائه این مصادیق نشانگر آن است که معصومان علیهم السلامحسن خلق را بیشتر در قالب روابط اجتماعی مورد توجه قرار داده اند.
حسن خلق در برقراری ارتباط با همسر از آثار متعددی در سازگاری خانواده برخوردار است که در این بخش به بررسی این نتایج می پردازیم.
شرافت خانوادگی، بستری برای خلق نیکو
یکی از زمینه های حسن خلق، نسب پاک و طهارت باطنی خانواده است که آثار آن را می توان در فرزندان و رفتار آنان مشاهده کرد. قرآن کریم می فرماید: وَالْبلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَیَخْرُجُ إِلاَّنَکِدا(اعراف: 58)؛ سرزمین پاکیزه گیاهش به فرمان پروردگارمی روید، اماسرزمین بد طینت وشوره زارجزگیاه ناچیز و بی ارزش از آن نمی روید.
اساسا فرزند نمادی از خانواده خود است. در روایت آمده است: فرزند وجود محض و خالص پدر است (اربلی، 1381ق، ج 2، ص 65). فرزند آینه ای است که می تواند پدر را در خود نشان دهد. نه تنها پدر و مادر در روحیات فرزند نقش دارند، بلکه دایی نیز نقش اساسی دارد. در روایتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: برای نطفه های خود گزینش کنید؛ چراکه دایی در حکم یکی از دو نفری است که همبستر می شوند (راوندی، بی تا، ص 12). شخصیت و ویژگی های دایی در فرزند بسیار تأثیرگذار است. پس باید دقت کرد و به صورت گزینشی با فردی مثبت در بعد خانوادگی ازدواج کرد. چنانچه انسان نسبت به این بسترها بی مبالات باشد، در زندگی با مشکلاتی روبه رو می شود. در همین زمینه، در روایتی که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده، چنین آمده است: از گیاه سبزی که بر زباله ها روییده است، بپرهیزید. سؤال شد: ای رسول خدا، مقصود از گیاه سبزی که بر زباله روییده است، چیست؟ حضرت فرمودند: زن زیبایی که در خانواده ای ناشایسته رشد کرده باشد (مفید، 1413ق، ص 512).
البته این یک قاعده عمومی است که برای انتخاب آسان تر فرد مطلوب، خانواده راهنمای خوبی است، ولی گاهی افرادی پیدا می شوند که هرچند شرافت کمی از ناحیه خانواده دارند، اما خود انسان شریف و پاکی هستند. اولاً، چنین کسانی در اقلیت هستند و ثانیا، شناسایی آنها کار ساده ای نیست. پس برای اطمینان بیشتر، باید به قاعده عمومی توسل جست تا از آرامش بیشتری برخوردار بود.
انسان های شریف به طور کلی از رأفت و آرامش خاصی برخوردارند و برخلاف انسان های خبیث که تندخو و عصبی هستند، آنها متین برخورد می کنند. امام صادق علیه السلام می فرماید: کسی که کریم الاصل است و از شرافت خانوادگی برخوردار است، قلبی لیّن و آرام دارد و کسی که اصل پسندیده ای ندارد، از قساوت قلب برخوردار است (کلینی، 1365ق، ج 1، ص 27).
رفتارهای انسان برخاسته از حالت های درونی اوست. چنانچه انسان از نرمش و عطوفت بهره داشته باشد، در مواجهه با دیگران پرجاذبه و کم تنش ظاهر می شود، ولی اگر از درون، انسانی خشن و عصبی باشد، در برابر دیگران دافعه ای قوی دارد و از جاذبه ضعیف برخوردار است. از همین روست که امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید: کسی که عنصر وجودی او خبیث باشد، نشستن با او رضایتمندی نمی آورد و چنین کسی باعث نارضایتی دیگران می شود (تمیمی آمدی، 1366، ص409). خمیرمایه عنصر وجودی هر کس همان چیزی است که از خانواده گرفته است.
ازآنجاکه رفتار انسان نماد بیرونی شخصیت اوست و شخصیت او عمدتا برخاسته از ویژگی هایی است که از خانواده به دست آورده است، طهارت و شرافت خانوادگی او نقش چشمگیری در رفتار نیک او دارد. معروف است که از کوزه همان برون تراود که در اوست و این نکته در متون دینی ما ریشه دارد. امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید: کسی که کریم الاصل است و از شرافت خانوادگی برخوردار است، رفتارش نیکوست (مجلسی، 1404ق، ج 75، ص 91).
ازدواج با فرد خوش اخلاق، بستر خلق نیکو
ازآنجاکه اخلاق حسنه گاهی به صورت طبیعی و فطری و گاه با عادت دادن خود به انجام کارهای زیبا و در مواردی با مشاهده، مصاحبت و هم نشینی با افرادی که دارای رفتارهای زیبا هستند، به دست می آید (فیض کاشانی، 1383، ج 5، ص 108)، تغییر دادن این اخلاق گرچه محال نیست، ولی آسان هم نمی باشد. بر این اساس، فردی که مایل است زندگی گوارا، آسیب ناپذیر، سرشار از لطف و محبت و. . . داشته باشد، در همان ابتدای تشکیل خانواده باید در جست وجوی همسری باشد که از اخلاق خوش و خوی پسندیده برخوردار باشد. با توجه به این اصل، سفارش اکید اسلام در میان همه ویژگی هایی که درباره انتخاب همسر مطرح است، بر موضوع صفات اخلاقی وی متمرکز شده است. در روایتی، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: هرگاه کسی به خواستگاری نزد شما آمد که اخلاق و دین او را پسندیدید، شرایط ازدواج او را فراهم آورید. راوی می پرسد: ای رسول خدا، هرچند از نظر نسب پست باشد؟ حضرت می فرمایند: هنگامی که کسی به نزد شما آمد و اخلاق و دین او را پسندیدید، برای ازدواج زمینه سازی کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین رخ خواهد داد (حرّعاملی، 1409ق، ج 20، ص 78). روایات متعددی به این مضمون وارد شده است که نشان می دهد خوش اخلاقی بسیاری از کاستی های فرد را جبران می کند و پرهیز از ازدواج با چنین فردی آسیب های اجتماعی فراوانی را به دنبال می آورد. از سوی دیگر، فرد بداخلاق هرچند امتیازات دیگری داشته باشد، صلاحیت لازم برای ازدواج را ندارد. معصومان علیهم السلام نیز اصحاب خود را از ازدواج و وصلت با چنین افرادی بر حذر داشته اند.
از مهم ترین بسترهای سازگاری میان همسران آن است که در هنگام ازدواج، خوش اخلاقی را به عنوان یکی از اصلی ترین ملاک های گزینش قرار دهیم و با فرد خوش اخلاق ازدواج کنیم. حال چنان که دقت لازم به هنگام ازدواج مراعات نشد و با فرد بداخلاق ازدواج صورت گرفت چه باید کرد؟
از تعالیم قرآن کریم استفاده می شود در چنین وضعیتی باید تلاش کرد که پیوند ازدواج از هم نپاشد و وحدت خانواده از بین نرود، هرچند لازم باشد که یک طرف، برای حفظ خانواده و بقای زندگی زناشویی، در برابر طرف دیگر، انعطاف بیشتری از خود نشان دهد و حتی از حق مسلم خود بگذرد. خداوند متعال در قرآن به مردان مؤمن دستور می دهد که با همسران خود به شیوه های پسندیده معاشرت کنند و سپس خطاب به آنان می فرماید: . . . فَإِن کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَی أَن تَکْرَهُواْ شیْئًا وَیجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْرا کَثِیرا(نساء: 19 )؛ اگر از آنها دل خوش نبودید (فورا تصمیم به جدایی نگیرید) چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد و خداوند برای شما خیر فراوانی در آن قرار داده باشد.
معاشرت نیکو با همسر بداخلاق نوعی تحمیل بر نفس برای ما محسوب می شود که در عین سختی، نتایج بسیار ارزشمند معنوی را به دنبال می آورد. نقل شده است که ابن سینا آوازه شیخ ابوالحسن خرقانی را شنیده بود و به قصد دیدار با او عازم خرقان شد. چون به منزل شیخ رسید، شیخ برای جمع آوری هیزم به صحرا رفته بود. او پرسید:
شیخ کجاست؟ زنش گفت: با آن زندیق کذّاب چه کار داری؟ و زبان به بدگویی او گشود! ابن سینا عزم صحرا کرد و شیخ را دید که هیزم بر شیری نهاده است و می برد. ابن سینا پرسید: این چه حالت است؟ شیخ گفت: آری تا ما بار چنان گرگی (همسر) نکشیم، چنین شیری بار ما را نکشد! (عطار نیشابوری، 1374، ص 578). پس در ره گذر صبر بر سوء اخلاق همسر و معاشرت پسندیده با وی، علاوه بر آسیب ناپذیری بنیاد خانواده، برکات معنوی متعددی نیز نصیب همسر می شود. درمان رذایل اخلاقی بسیاری (از قبیل کبر، غرور، عجب و. . . ) از راه تعامل صحیح با همسر کج خلق حاصل می شود. به همین دلیل است که رسول خدا صلی الله علیه و آله صبر مرد بر سوءخلق همسر را بسیار باارزش دانستند و فرمودند: کسی که بر بداخلاقی همسرش صبر پیشه سازد و آن را به حساب خداوند بگذارد، خداوند (هر بار) صبر کردن او را با اجری همچون اجر ایوب در مقابل بلاهایش جبران می کند(حرّعاملی، 1409ق، ج20، ص164).
آثار حسن خلق در سازگاری همسران
حسن خلق در ابعاد مختلف زندگی تأثیراتی دارد که زمینه های آرامش را فراهم می سازد. در ذیل، به مهم ترین آنها اشاره می شود:
1- ایجاد و تثبیت محبت
از مهم ترین نتایج خوش خلقی ایجاد محبت در میان همسران و تثبیت و تقویت آن است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روایتی، کسب محبت را پیامد حسن خلق برشمرده اند (تمیمی آمدی، 1366، ص 254). آن حضرت در روایت دیگری حسن خلق را باعث محبت و تأکیدکننده مودت دانسته و فرموده اند: حسن خلق باعث محبت و تأکیدکننده مودت است (همان).
در بیان تفاوت میان محبت و مودت، لغویان نظرات مختلفی دارند: صاحب کتاب معجم مقائیس اللغه ودّ را کلمه ای می داند که بر محبت دلالت می کند. بر این اساس، مودت محبتی است که اظهار می شود. الفروق اللغویه محبت را ناشی از میل طبیعی و حکمت، اما مودت را تنها ناشی از میل طبیعی دانسته است (مصطفوی، 1360، ص 63و64). بر اساس معنای اول، حسن خلق زمینه اظهار محبت را فراهم می سازد و از آنجاکه دوستی وقتی ابراز شود، تأثیر شگرفی بر تداوم زندگی زناشویی دارد (حرّعاملی، 1409ق، ج 20، ص 23) و موجبات سازگاری هرچه بیشتر آنان را فراهم می کند، آرامش خاصی در زندگی پدید می آید. بر اساس معنای دوم، روایت پیشین روشنگر آن است که حسن خلق زمینه ساز میل طبیعی همسران به یکدیگر می شود و بدیهی است که این میل و گرایش طبیعی، بر استقرار فضای صلح و سازش میان آنها بسیار مؤثر خواهد بود.
2- افزایش روزی
بسیاری از مشکلاتی که در خانواده، میان همسران بروز می کند، ناشی از مشکلات و تنگناهای اقتصادی است. آن گاه که نیازهای ضروری خانواده در بعد مادی بی پاسخ بماند و همسران نیز از بینش توحیدی کم بهره و یا بی بهره باشند، به مرور زمینه ابراز نارضایتی از وضع موجود و به تبع آن، ناسازگاری آنان فراهم می شود. در منابع اسلامی، علاوه بر کار و فعالیت، حسن خلق نیز به عنوان عاملی تأثیرگذار در رشد اقتصادی معرفی شده است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام جایگاه گنج های روزی را در اخلاق نیکو دانسته اند (محمدی ری شهری، 1379، ذیل ماده رزق). همچنان که امام صادق علیه السلام حسن خلق را عامل افزایش رزق برشمرده اند (همان ).
روشن است که اقبال عمومی به افراد متواضعی که خوش اخلاق هستند و به مردم الفت می گیرند، قابل مقایسه با دیگران نیست. مردم ترجیح می دهند انسان های خوش اخلاق را به کار گیرند، به استخدام آنان درآیند، با آنان معامله کنند و میان خود و آنها پیوند برقرار کنند و این شاید خود یکی از عوامل جلب روزی به شمار رود. بر همین اساس، امیرالمؤمنین علی علیه السلام حسن خلق را موجب رفعت و ارتقای سطح زندگی دانسته اند (تمیمی آمدی، 1366، ص 254). علاوه بر حسن خلق در معاشرت اجتماعی که زمینه ساز افزایش روزی است، نیکوکاری و خوش اخلاقی با خانواده نیز تأثیر ویژه ای در این زمینه دارد، چنان که امام صادق علیه السلام فرموده اند: هر که با خانواده خود نیکوکار باشد، روزی اش زیاد شود (محمدی ری شهری، 1379، ذیل ماده رزق).
3- گوارا ساختن زندگی
آثاری که برشمرده شد، زمینه ساز زندگی طیب و گوارا برای همسران خواهدشدکه این همه درپرتوحسن خلق حاصل می شود.
امیرالمؤمنین علیه السلام خوش خویی را موجب طهارت و پاکیزگی زندگی دانسته اند (تمیمی آمدی، 1366، ص 254) و امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: هیچ شیوه زندگانی گواراتر از زندگانی آمیخته با حسن خلق نیست (کلینی، 1365ق، ج 8، ص 244).
مسلما زندگانی همراه با مسرت، شادابی و طهارت جایی برای ناسازگاری باقی نخواهد گذاشت. حال آنکه بد اخلاقی نتیجه همه اعمال نیک را بر باد می دهد و موحب می گردد تا فرد چشم خود را بر تمام خوبی های همسرش ببندد و تنها نگاه خود را به سوءخلق او معطوف سازد. همسر بداخلاق اگر وجودش به مثابه عسل باشد، باید بداند که بدخلقی آن گونه وجود او را به فساد می کشاند، که سرکه عسل را (حرّعاملی، 1409ق، ج 12، ص 152).
از روایتی که گذشت، روشن می شود که خوش خویی از عواملی است که زندگی همسران را آسیب ناپذیر می سازد. در روایات، آثار دیگری همچون آسانی راه (تمیمی آمدی، 1366، ص 254 )، عمران و آبادی (کلینی، 1365ق، ج 2، ص 100) و سعادت مندی (نوری، 1408ق، ج 8، ص 446 ) برای خوش خلقی ذکر شده است. تأثیر این آثار بر استحکام بنیاد خانواده بسیار روشن است.
از آنچه در خصوص اهمیت و آثار حسن خلق در زندگی گفته شد، روشن می شود که خوش خلقی امری غیرضروری و تشریفاتی در خانواده نیست، بلکه تأمین کننده زندگی سعادت مندانه است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: اگر انسان به پیامدهای خوش اخلاقی آگاه باشد به خلق خوش احساس نیاز می کند (مجلسی، 1404ق، ج10، ص 369).
این بخش را با ذکر روایتی ارزشمند در خصوص اهمیت خوش خویی در زندگی خانواده از رسول خدا صلی الله علیه و آله به پایان می بریم.
وقتی خبر وفات سعدبن معاذ به پیامبر صلی الله علیه و آلهرسید، حضرت دستور داد او را غسل دهند و کفن کنند. آن گاه با پای برهنه در تشییع جنازه سعدشرکت کردند؛ گاهی قسمت راست تابوت و گاهی قسمت چپ آن را می گرفتند. وقتی جنازه به قبر رسید، حضرت وارد قبر شدند و سعد را در قبر گذاشتند و لحد را چیدند. مادر سعد چون چنین دید، گفت: ای سعد، گوارا باد تو را بهشت. حضرت فرمود: مادر سعد، ساکت باش! سعد دچار فشار قبر شد. به هنگام بازگشت، اصحاب به حضرت گفتند: یا رسول اللّه، در تشییع جنازه سعد کاری کردی که برای دیگران نکرده بودی، پس چگونه او دچار فشار قبر شد؟ حضرت فرمود: او با خانواده اش بداخلاق بود!
مهارت هایی برای ایجاد و تقویت خلق نیکو
برای دستیابی به خلق نیکو و بهره مندی از آثار آن در زندگی، باید از مهارت هایی استفاده کرد تا به این مهم نایل شد. اینک به بخشی از این مهارت ها اشاره می کنیم:
1- گوش دادن
در تعاملات میان فردی، گوش دادن اهمیت زیادی دارد. ما برای پاسخ دهی مناسب به دیگران باید به پیام های آنان توجه کنیم و پاسخ های بعدی آنها را نیز به این پیام ها مرتبط سازیم. وقتی کسی نیاز به صحبت کردن و درک شدن از سوی ما دارد، به شکل هم دلانه به او گوش می دهیم. در این گونه مواقع، نسبت به شنیدن و درک افکار، اعتقادات و احساسات طرف مقابل ابراز تمایل می کنیم. گوش دادن همدلانه اثر بیرونی دارد و به نفع گوینده است و بیشتر میان دوستان صمیمی، زن و شوهرها و مشاوران و مراجعان پدید می آید (هارجی، 1377، ص 220).
بنابراین، گوش دادن همدلانه از مهارت های مؤثر در حاکمیت حسن خلق بر روابط همسران است و آنان باید از این مهارت برخوردار باشند.
اگرچه ما می توانیم بدون ابراز هرگونه نشانه ای دالّ بر گوش دادن، به حرف های همسر خود گوش دهیم، اما بهتر است این موضوع را به او نشان هم بدهیم.
برخی از علایم غیرکلامی که نشان دهنده توجه ما به سخنان همسر است، عبارت است از:
الف. لبخندهای مناسب که نشانه تمایل ما به ادامه گفت وگو و یا لذت بردن ما از سخنان طرف مقابل است.
ب. تماس چشمی مستقیم که نشانه گوش دادن به گفته های طرف مقابل است.
ج. منعکس کردن حالت های چهره ای سخنگو به خودش به منظور بازگردانی پیام های هیجانی او و همدلی با وی.
د. اتخاذ وضعیت بدنی که نشانگر توجه ماست (مثلاً، خم شدن به جلو یا تکیه دادن به دو طرف صندلی) (همان، ص 237 ).
به هنگام گوش دادن به سخن همسر، باید با تمام وجود به او توجه کنیم و در ضمن، از استفاده نامطلوب از گوش دادن همچون مچ گیری، خرده گیری و. . . نیز خودداری کنیم و گوش خوبی برای او باشیم. همچنان که خداوند متعال نیز رسول خود را گوش خیر نامید و فرمود: بگو گوش دادن او به نفع شماست، او به خداوند ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند (توبه: 61).
2- تغافل
تغاقل روشی است که زمینه خوش خلقی در میان همسران را ایجاد می کند. تغافل آن است که آدمی چیزی را بداند و از آن آگاه باشد، ولی با اراده و عمد، خود را غافل نشان دهد. این یکی از نمودهای مهم خوش خلقی با همسر است؛ یعنی رفتارهای نامطلوب او را که چندان چشمگیر نبوده و در خفا صورت گرفته است، به رخ او نکشیم و خود را غافل از آن نشان دهیم. کسانی که مدام رفتار همسر خود را زیرنظر دارند و وانمود می کنند که به شدت از او مراقبت می کنند، علاوه بر آنکه چهره ای بداخلاق ازخود به نمایش می گذارند، به کژرفتاری هرچه بیشتر همسر خود نیز دامن می زنند.
برای اینکه خود را کنترل کنید لازم است هر موضوعی را که موجب اوقات تلخی شما می شود، روی یک تکه کاغذ یادداشت کنید. در موقع ناراحتی، گله خود را اظهار نکنید. وقتی که شما و همسرتان در آرامش روحی هستید، آن وقت شکایات را بیرون بیاورید و پیش خود بخوانید بیشتر گله ها و شکایات به قدری در نظر شما کوچک و ناچیز جلوه خواهد کرد که از مطرح کردن آن خجالت می کشید و یادداشت را پاره کرده و به دور می اندازید، اما وقتی درباره گله های عمده با همسرتان صحبت می کنید، سعی نمایید که عاقل، متین و منطقی باشید. بدون شک، شکایات شما با همکاری و علاقه دوجانبه از بین خواهد رفت (کارنگی، 1376، ص 155).
امیرالمؤمنین علی علیه السلام با اشاره به نقش مهم تغافل در آرامش زندگی می فرمایند: کسی که تغافل نکند و چشم خود را از بسیاری از امور نبندد، زندگانی تلخی خواهد داشت (تمیمی آمدی، 1366، ص 451).
3- آشتی کردن
آشتی کردن درپی تلاش یک عضو خانواده برای بهبود رابطه با عضو دیگر خانواده صورت می گیرد. این فرایند به قیمت به جان خریدن خطر، فروریختن دیوارهای بی اعتمادی میان اعضای خانواده و برقراری ارتباط باز و آزاد با یکدیگر است. آشتی کردن همچنین شامل کنار زدن سرگذشت (سناریو) کهنه خانوادگی است (کنت، 1382، ص 195).
پس آشتی کردن عامل مهم خوش خلقی و پس زدن اختلافات بی ارزش گذشته است و موجب می شود تا سردی در روابط همسران به درازا نکشد و مودت و محبت مجددا در روابط حاکم گردد. به همین منظور، در روایات اولیای دین قهر و هجران بیش از سه روز مذمّت گردیده و موجب عقوبت های دنیوی و اخروی به شمار آمده است (حرّعاملی، 1409ق، ج 12، ص 260 ).
4- سخاوت مندی
در موارد زیادی، امساک و خودداری از بذل و بخشش به همسر عامل تندخویی و بداخلاقی طرف مقابل می شود. از سوی دیگر، سخاوت مندی و بذل و بخشش به همسر، آن هم بدون درخواست قبلی وی از مصادیق خوش اخلاقی همسر شمرده شده است که به رفتار و اخلاق پسندیده طرف مقابل نیز منجر می شود.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: خوش خلقی در سه چیز است: دوری کردن از حرام، کسب حلال و توسعه اقتصادی بر خانواده (مجلسی، 1404ق، ج 68، ص 394).
5- شوخ طبعی
شوخ طبعی یکی از بهترین سازوکارهای دفاعی است. شوخ طبعی احساس کارآمدی ما را بالا می برد و باعث می شود به جای اینکه ترس و دست پاچگی مسیر ما را در مقابل تنش روشن سازد، به آسانی و بدون ناراحتی با رویدادها مقابله کنیم و خویشتن را تأیید کنیم، از مشکل فاصله بگیریم و با این برخورد، فرصتی پیدا کنیم تا راه حل هایی را بیابیم و برای مقابله عمیق تر با مشکل از آن استفاده کنیم. سرانجام، ما در هر موقعیتی که باشیم، به حمایت دیگران نیازمندیم و اساسا حمایت دیگران هرچه عمیق تر باشد احساس رضایتمندی ما نیز بیشتر است. مردمی که ما می خواهیم با آنها باشیم و در مواقع خطر از حمایت آنان برخوردار شویم، دوست دارند در کنار افرادی باشند که شاد، سر حال و شوخ طبع هستند. یک شخص نمی تواند دو حالت واقعی غم و شادی را با هم داشته باشد، بلکه می تواند به ظاهر غم را آشکار نسازد و با رفتار خود فرصتی را پیدا کند تا از عوارض منفی تنش دور بماند.
البته این نکته حایز اهمیت است که خوش خلقی در صورتی محصول شوخ طبعی است که شوخی عاری از طعن و تمسخر بوده و آسیب های جانبی به همراه نداشته باشد.
6- تغذیه مناسب
انتخاب غذا نقش ویژه ای در خوش خلقی یا بدخلقی ایفا می کند. از منابع دینی استفاده می شود که برخی غذاها در خوش خلقی تأثیرگذارند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: کسی که چهل روز بر او بگذرد و گوشت نخورد، بداخلاق می شود و کسی را که بداخلاق شد، گوشت اطعام کنید (حرّعاملی، 1409ق، ج 25، ص 41).
از این حدیث و امثال آن، استفاده می شود که در گوشت ماده ای است که اگر برای مدت طولانی از بدن قطع شود، در روحیات و اخلاق فرد اثر می گذارد و کج خلقی به بار می آورد (مکارم شیرازی، بی تا، ج 1، ص 211). آن حضرت در روایتی دیگر فرمود: از روغن استفاده کنید؛ چراکه اخلاق را نیکو می سازد (نوری، 1408 ق، ج 6، ص 365 ). توجه دقیق به وعده های غذایی، به ویژه صبحانه و مواد غذایی مناسب، زمینه ساز خوش خلقی همسران را فراهم می سازد.
7- ایفای نقش مقابل
ایفای نقش مقابل با اجازه دادن خانواده برای درک نظر دیگران از چشم انداز مساعد دیگری به آنها کمک می کند تا دید تازه ای پیدا کنند. در این مهارت، فرد نقش همسرش را تقبل می کند و آن گاه مشکل خاصی را در این رابطه از چشم انداز شخصی دیگر به بحث می گذارد. افراد غالبا از اینکه همسرشان چقدر می تواند دید مقابل را با دقت ارائه کند، شگفت زده می شوند. همچنین آنها از اینکه چه طور ندای منطقی و تظلم خواهی از زبان همسرشان بیرون می آید، متعجب می مانند (کنت، 1382، ص 197). در این مهارت، فرد با بیان مشکل همسر از دید او، درک تازه ای نسبت به مشکلات او پیدا می کند و قادر به ارائه توجیه و تبیین دیگری درباره اعمال و رفتار همسرش خواهد بود.
در منابع اسلامی نیز این مهارت با عناوینی همچون میزان قرار دادن خود و جایگزین ساختن خود به جای دیگران و. . . مطرح شده که در اینجا به یک نمونه که در وصایای امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسن علیه السلام ارائه شده است، اشاره می کنیم: پسرم! خویشتن را معیار و مقیاس قضاوت میان خود و دیگران بگیر. پس آنچه را برای خود دوست می داری برای دیگران دوست بدار و آن چه برای خود نمی پسندی بر دیگران نیزمپسند. ستم مکن، همان گونه که دوست نداری به تو ستم شود و نیکی کن، همان طور که دوست داری بر تو نیکی کنند (نهج البلاغه، نامه 31).
بدیهی است درک تازه از موقعیت ها و رفتارهای همسر، که محصول مهارت ایفای نقش مقابل است، راه را برای کژخلقی در برابر بسیاری از رفتارهای به ظاهر نامطلوب همسر خواهد بست.
8- تقویت مثبت
تقویت مثبت یک شیوه بده و بستان رفتاری است که زن و شوهر را مقید به مشاهده دقیق یکدیگر می کند. آن گاه موقعی که یکدیگر را به گفتن چیزی یا انجام کاری وامی دارند که احساس خوبی در آنها به وجود می آورد، آشکارا به صورت لفظی یا غیرلفظی از یکدیگر قدردانی می کنند (کنت، 1382، ص 189). تقویت همسر در هنگامی که او رفتار حاکی از خوش خلقی را به منصه ظهور می رساند، در نهادینه شدن این گونه رفتارها در او نقش بسزایی دارد. برای کاربرد مطلوب مهارت تقویت، توجه به نکات زیر لازم است:
در نظر گرفتن ویژگی های همسر ازجمله سن، امور مورد علاقه او و. . . باید در انتخاب نوع تقویت ملحوظ گردد؛ چراکه ممکن است چیزی نسبت به یک فرد در موقعیتی معین، تقویت کننده و نسبت به فردی دیگر یا موقعیتی دیگر، غیرتقویت کننده به شمار رود.
بایسته های تقویت:
خالص بودن تقویت: تقویت باید نشانگر اخلاص تقویت کننده باشد. در غیر این صورت، ممکن است حمل بر ریشخند، انتقاد ناموجه یا گاهی یک عادت خسته کننده شود. در اینجا مکمل بودن رفتار کلامی و غیرکلامی بسیار اهمیت پیدا می کند.
وابستگی تقویت: برای مؤثر ساختن تقویت کننده ها باید آنها را به عمل خاصی که قصد اصلاح آن را داریم، وابسته کنیم. مثلاً، اگر همسر ما معمولاً به درخواست های ما با لحن پرخاشگرانه پاسخ می دهد، آن گاه که بر خلاف معمول با لحنی ملایم و محبت آمیز پاسخ می دهد، به او بگوییم: این لحن شما گوش نوازترین لحنی است که در گفت وگو با دیگران شنیده ام.
فراوانی تقویت: لازم نیست برای افزایش هر پاسخ، آن را مدام تقویت کرد. شواهد نشان می دهند که پس از یک دوره تقویت مستمر، می توان ازفراوانی تقویت کاست، بی آنکه رفتار موردنظر کاهش یابد. به این عمل تقویت ناپیاپی می گویند که مقاومت در برابر خاموشی را افزایش می دهد.
تنوع تقویت: استفاده مداوم و بی استثنا از تقویت کننده ای خاص، باعث خواهد شد تا آن تقویت کننده خاصیت تقویت کننده ای خود را از دست بدهد. اگر ما به تمام جملات همسر با کلمه خوبه پاسخ دهیم، این کلمه به تدریج بی ارزش خواهد شد و اثرات تقویتی خود را از دست خواهد داد. بنابراین، باید تلاش کنیم از ابزارها و رفتارهای تقویت کننده مختلفی استفاده کنیم و در عین حال، اطمینان پیدا کنیم که تقویت های ما مناسب بوده اند (هارجی، 1377، ص 105).
نتیجه گیری
توجه به حد و مرز حسن خلق، بسترهای تحقق و تقویت آن و آثار خوش خلقی از مهم ترین عوامل برای زندگی سالم و بانشاط است. برای رسیدن به این مهم، شرط لازم، شناخت صحیح زن و مرد از یکدیگر است؛ چراکه نمادهای خوش اخلاقی در دنیای زن و مرد با توجه به روحیه ها، سلیقه ها، برداشت ها و خواسته های آنان متفاوت است. این تفاوت اقتضا می کند هریک دیگری را به خوبی بشناسند تا با درک درست خود از دیگری خلق نیکویی از خود به نمایش بگذارد. شناخت درست تفاوت ها سبب می شود تا هریک از زن و مرد مهارت های متناسبی را برای ایجاد و تقویت خلق نیکو انتخاب کند. بی شک، برای وصول به تقویت مثبت باید به خالص بودن، فراوانی، تنوع و وابستگی آن به رفتار مثبت توجه کرد. آگاهی از آثار و برکات خوش اخلاقی انگیزه انجام رفتارهای مثبت را در میان اعضای خانواده افزایش می دهد.
منابع
- ابن منظور، محمدبن مکرم(1300م)، لسان العرب، بیروت، دارصادر.
- اربلی، علی بن ابراهیم (1381 ق)، کشف الغمة، تبریز، بنی هاشمی.
- تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد (1366)، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی.
- حرّعاملی، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعه، قم، آل البیت.
- خمینی، روح اللّه (1373الف )، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- خمینی روح اللّه (1373 ب)، شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- دیلمی، حسن (1412ق)، ارشاد القلوب، قم، رضی.
- راوندی، فضل اللّه (بی تا )، النوادر، قم، دارالکتاب.
- صدوق، محمدبن علی (1413ق)، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین.
- طبرسی، فضل بن حسن (1412ق)، تفسیر مجمع البیان، قم، رضی.
- طریحی، فخرالدین (1985م)، مجمع البحرین، بیروت، جامعه مدرسین.
- عطار نیشابوری، فریدالدین (1374)، تذکرة الاولیاء، تهران، صفی علیشاه.
- فیض کاشانی، ملّامحسن (1383)، المحجة البیضاء، قم، جامعه مدرسین.
- کارنگی، دوروتی با همکاری دیل کارنگی (1376)، آیین همسرداری، ترجمه مهستی شهلائی، تهران، نقش و نگار.
- کلینی، محمدبن یعقوب (135ق)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
- کنت، دیویس (1382)، خانواده، راهنمای مفاهیم و فنون برای متخصص یاوری، ترجمه فرشاد بهاری، تهران، تزکیه.
- مجلسی، محمدباقر (1404ق)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء.
- محمدی ری شهری، محمد (1379)، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث.
- مصطفوی، حسن (1360)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
- مفید، محمدبن نعمان (1413ق)، المقنعه، قم، کنگره شیخ مفید.
- مکارم شیرازی، ناصر (بی تا)، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب.
- نوری، میرزاحسین (1408ق)، مستدرک الوسائل، قم، مؤسة آل البیت.
- هارجی، اون (1377)، مهارت های اجتماعی در ارتباطات میان فردی، ترجمه خشایار بیگی، تهران، رشد.