اجرایی شدن فاز نخست شبکه ملی اطلاعات در هفته دولت

هیچ‌کس بهتر از «حمید فتاحی»، مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت توانایی تشریح جزییات حمایت از پیام‌رسان‌های بومی و اتفاق‌هایی که در این میان افتاد را ندارد

اجرایی شدن فاز نخست شبکه ملی اطلاعات در هفته دولت

هیچ‌کس بهتر از «حمید فتاحی»، مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت توانایی تشریح جزییات حمایت از پیام‌رسان‌های بومی و اتفاق‌هایی که در این میان افتاد را ندارد. او در یک سال اخیر به عنوان معاون وزیر ارتباطات و رییس هیات مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت، ارتباط مستقیمی با پیام‌رسان‌های داخلی داشته و در این گفتگو روایت‌های مختلفی را درباره تصمیم‌های مهم و سرنوشت‌سازی که گرفته شد یا نشد را بازگو می‌کند.

فتاحی که دانش‌آموخته‌ی کارشناسی مهندسی مخابرات و کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات است، روز شنبه 28 اردیبهشت ماه از سوی وزیر ارتباطات به عنوان مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت انتخاب شد. هرچند دو هفته پیش، زمانی که ما برای گفتگو به سراغش رفتیم، او رییس هیات مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت بود که یکی از کلیدی‌ترین معاونت‌های وزارت ارتباطات است.

در این گفتگو از فتاحی درباره موضع وزارت ارتباطات درباره فیلترینگ تلگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی می‌پرسیم. او همچنین به سوالات مختلفی در رابطه با پوسته‌های تلگرامی، مراحل حمایت از پیام رسان‌های داخلی و چرایی تاسیس نشدن دیتاسنتر ملی پاسخ می‌دهد. در این مصاحبه اما پرسش‌وپاسخ‌های مهم‌تری هم پیدا می‌کنید. فتاحی که شخصیتی جدی اما صبور دارد، به شکلی صریح‌ و بدون مکث به تمام سوالات دیجیاتو پاسخ می‌دهد؛ پاسخ‌هایی بسیار مهم که باید آنها را با دقت در کنار هم قرار دهید.


پگاه طوسی، امیر مستکین - دیجیاتو: آمارهای مرکز ایسپا نشان می‌دهد که کاربران تلگرام، امروز به شکل قابل توجهی کمتر از زمان قبل از فیلتر شدن این پیام‌رسان نیستند. عده‌ای می‌گویند اکنون در یک دو راهی مانده‌ایم. یا باید وضعیت فعلی را ادامه دهیم یا یکی بیاید هزینه بدهد و تلگرام را باز کند. به عنوان  کسی که مسئول مستقیم حمایت از پیام رسان‌های بومی در وزارت ارتباطات بوده‌اید، نظرتان امروز در مورد فیلترینگ این سرویس چیست؟ آیا باید این سرویس همچنان فیلتر باشد یا کسی پیدا شود هزینه باز کردنش را بدهد؟

حمید فتاحی، مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت و معاون وزیر ارتباطات: اینکه چنین آماری توسط ایسپا منتشر شده عمدتا به این خاطر است که مردم از پوسته‌های تلگرامی استفاده می‌کنند و از طریق هاتگرام و طلاگرام وارد می‌شوند. آماری که توسط این دو پوسته منتشر شده‌ است، رقمی در حدود 30 میلیون کاربر است. خاصیت «Open API» توسط تلگرام برای تمامی کشورها وجود دارد و نمونه‌هایی از این پوسته‌ها نیز  سایر کشورها وجود دارد. نکته اینجاست که وقتی دستور قضائی برای فیلتر تلگرام صادر شد، به هر مناسبتی، با مسئولیت و مدیریت مرکز ملی فضای مجازی تصمیم گرفته شد تا این پوسته‌ها برای مدتی فعالیت داشته باشند.

علت چنین تصمیمی چه بود؟

علت اصلی این بود که تلگرام در کشور ما یک اپلیکیشن غالب در حوزه پیام‌رسانی بود و برآورد حدود 40 میلیون کاربر را داشت و به همین علت با مسئولیت و محوریت مرکز فضای مجازی تصمیم گرفته شد که برای دوره گذار 3 تا 4 ماهه از این پوسته‌ها استفاده شود و عمدتا هم دو نگاه وجود داشت.

اول آنکه پیام‌رسان‌های داخلی با سیل عظیم کاربران مواجه نشوند و این خود می‌توانست مشکل بزرگی ایجاد کند. ضمن آنکه با وجود باز ماندن دو پوسته تلگرامی که مانند دو سیل‌بند عمل کرد، شاهد بودیم که یکی از این پیام‌رسان‌ها به محض آنکه به 10 میلیون کاربر رسید، دچار مشکل شد. مورد دوم هم کسب و کارهای کوچک و خانگی بودند که در تلگرام شکل گرفته بودند و آمارهای متفاوتی از تعداد آنها منتشر شده بود که در بازه 19 تا 35 هزار مورد بود. آنها باید زمانی پیدا می‌کردند تا بتوانند کسب و کار خود را مدیریت کنند و محل درآمدی را که ایجاد کرده بودند در محلی دیگر را جایگزین کنند. همان مرجع تصمیم‌گیر، زمان فیلتر شدن پوسته‌ها را مجددا تمدید کرد و فعالیت آنها ادامه پیدا کرد.

اما در نهایت باید گفت که مراجعه به تلگرام از پوسته‌های فارسی است و رقمی نزدیک به 33 تا 34 میلیون کاربران از طریق پوسته‌ها به تلگرام متصل می‌شوند.

عمده مراجعه به تلگرام از پوسته‌های فارسی است

پس نکته این است که اگر امروز مراجعه‌ای به تلگرام صورت می‌گیرد، عمده آنها از طریق پوسته‌هاست و همان حاکمیت با محوریت مرکز ملی فضای مجازی و مشورت سایر نهادها تصمیم گرفته‌اند که فعالیت پوسته‌ها ادامه پیدا کند. هر روزی هم که آنها تصمیم دیگری بگیرند آن را اعمال خواهند کرد و در واقع نمی‌توان این موضوع را ملاک شکست و پیروزی فیلترینگ تلگرام قرار دهیم. در واقع اگر بخواهیم از این منظر نگاه کنیم باید زوایای دیگری را هم در نظر بگیریم و آن اقناع کاربران است.

اقناع کاربر مدلی است که در تمام دنیا با آن عمل می‌شود و نه تنها در حوزه فضای مجازی بلکه در سایر موارد هم کاربرد دارد. اما در فضای مجازی بخاطر جنس و خصلت این فضا، اقناع کاربر بسیار اهمیت دارد. یعنی تا کاربر را قانع نکنید که از سرویسی استفاده نکند و از خدمت یا محصولی استفاده کند، هر اقدام دیگری بی‌نتیجه خواهد ماند.

تا کاربر را قانع نکنید، هر اقدام دیگری بی‌نتیجه خواهد ماند

اقناع کاربر چندین محور اصلی دارد که یکی از آنها صرفه اقتصادی است. یعنی تا زمانی‌که استفاده از یک محصول برای کاربر صرفه اقتصادی نداشته باشد، از آن استفاده نمی‌کند و این موضوع در کشور ما پررنگ‌تر است. دومین مورد، قابلیت‌ها و امکانات سرویس و پایداری فنی سرویس است. زمانی که کاربر از یک سرویس راضی است و با آن ویدیو، عکس و... را به اشتراک می‌گذارند و آن پلتفرم کاربران زیادی را ساپورت می‌کند، مورد استقبال قرار می‌گیرد.

سومین مورد، بحث امنیت و حریم خصوصی مخصوصا در حوزه فضای مجازی است. کاربر از سرویس و محصولی استفاده می‌کند که برای او حتما تضمین شده یا امنیت روانی وجود داشته باشد که حریم خصوصی او حفظ خواهد شد.

زمانی‌که همه شرایط پیام‌رسان داخلی با پیام‌رسان خارجی باهم مساوی شد، دیگر هیچ نیازی به دستور قضائی، فیلترینگ و مسدودسازی نخواهد بود چراکه کاربر قانع شده که از سرویس داخلی استفاده کند، چنانکه نمونه‌های آن امروز وجود دارد و کاربر از آن سرویس داخلی خارج نمی‌شود.

خب، اینجا به این سوال می‌رسیم که آیا همین مراحل درست طی شدند؟

من بارها به این موارد تاکید کرده و گفته‌ام که ما بدون آنکه پله‌های اولیه را طی کنیم، به پله آخر رفته‌ایم و گفته‌ایم که چرا این اتفاق نمی افتد. عملا جنس فضای مجازی اینطور نیست که بخواهیم با مسدودسازی و فیلترینگ بخواهیم یک سرویس را از دسترس مردم دور کرده و سرویس دیگری را جایگزین کنیم.

یکی از دلایل ضربه خوردن به پیام‌رسان‌های داخلی همزمانی با فیلتر تلگرام است

من به همه مدیران پیام‌رسان‌ها گفته‌ام و آنها هم این موضوع را قبول دارند که یکی از دلایل ضربه خوردن به پیام‌رسان‌های داخلی همزمانی با فیلتر تلگرام است. یعنی زمانی‌که اعلام می‌کنند ما تلگرام را فیلتر می‌کنیم تا کاربر وارد پیام رسان داخلی شود، همین اولین ضربه را برند‌ها داخلی می‌زند. چون در ذهن کاربر نقطه سیاهی به وجود می‌آید که با اجبار من را به پیام‌رسان داخلی فرستادند، هرچند که نسخه بومی تمامی امکانات را داشته باشد. این موردی است که تیم پیام رسان‌های داخلی که در حوزه خود متخصص هستند و کار را به درستی انجام داده‌اند، درباره آن اتفاق نظر دارند. بنابراین وقتی که ما پله‌ها را درست بچینیم و مشخص کنیم چه کسانی چه وظایفی داشته‌اند و تاکنون چه کرده‌اند، می‌توان بهتر قضاوت کرد.

در همین مورد شورای عالی فضای مجازی سند مصوبی در همین مورد دارد که این موضوعات را به خوبی پوشش داده و تکلیف هر دستگاه را مشخص کرده‌.  با سنجش آن می‌توان فهمید که هر دستگاهی نسبت به آنچه در سند شورای عالی فضای مجازی قید شده و حکم قانون را دارد، چه عملکردی داشته و از آن عملکرد چه امتیازی می‌گیرد.

خود وزارت ارتباطات تاچه حد به مصوبات همین سند پایبند بوده است؟

شاید الان بسیاری از مسئولان انتقاد کنند که با 5 میلیارد نمی‌توان پیام‌رسان راه‌اندازی کرد، اما آن زمان راضی بودند

در این سند وظایفی برعهده وزارت ارتباطات گذاشته شده که عمدتا مسئولیت زیرساختی بوده که ما به پیام‌رسان‌ها خدمات زیرساختی بدهیم چراکه آنها شرکت‌هایی بودند که تجربه بیزینس بزرگ نداشتند و انتخاب آنها بازهم به صورت مشورتی در مرکز ملی فضای مجازی انجام شده بود و مقرر شد که به 7 پیام‌رسان خدماتی ارائه شود. ما هم در مرحله اول فضای هم‌مکانی، پهنای باند و اینترنت را به صورت رایگان در اختیار آنها قرار دادیم. وام 5 میلیارد تومانی هم در اختیار آنها گذاشتیم. شاید الان بسیاری از مسئولان انتقاد کنند که با 5 میلیارد نمی‌توان پیام‌رسان راه‌اندازی کرد اما در همان زمان خودشان به عنوان صاحبان فکر و تصمیم‌گیران در جلسه حضور داشتند و از تصویب چنین رقمی بسیار خوشحال و راضی بودند درصورتیکه الان ناراضی هستند و انتقاد می‌کنند.

همین 5 میلیارد ساز و کار قانونی دارد و ما در شرکت ارتباطات زیرساخت، ساز و کار قانونی برای آن فراهم کردیم و زمانیکه سازکار را تعیین و وام را در اختیار پیام‌رسان قرار دادیم، سازمان نظارتی هم به ما خرده گرفت که روال کار شما چه بوده و چرا خارج از سازوکار موجود وام پرداخت شده‌ است. البته ما توجیهات و مصوبات قانونی را ارائه کردیم.

مورد بعدی هم این بود که کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات تصویب کرد که هزینه مصرف پیام‌رسان داخلی، یک سوم هزینه اینترنت باشد، یعنی شما به ازای هر مگابایت اینترنتی که برای پیام‌رسان داخلی استفاده می‌کنید، یک سوم هزینه را بپردازید. اینها اتفاقاتی بودند که از سوی وزارت ارتباطات انجام شدند.

تکالیف دیگری هم وجود دارد؛ مانند اینکه هرکدام از این پیام‌رسان‌ها که به 5 میلیون کاربر رسیدند امکان ارتباط و اینترکانکشن با شبکه تلفنی کشور را داشته باشند، این هم جزو سند است و زمانی‌که اتفاق بیفتد ما این کار را خواهیم کرد و مقدمات را هم فراهم کرده‌ایم. همچنین خدمات دولت الکترونیک بود که الان مدیران پیام‌رسان‌ها متصل هستند و از نزدیک با مجموعه سازمان فناوری اطلاعات و مجموعه دولت الکترونیک کار می‌کنند. ما در آن حدی که برایمان تکلیف شده بود و توان داشتیم، آن را انجام دادیم.

مثال آن هم بیانیه‌ای بود که مدیران پیام رسان‌ها صادر کردند و از وزارت ارتباطات تشکر کردند. البته اعتراض شدیدی نسبت به هاتگرام و طلاگرام داشته و دارند و همچنین از سایر دستگاه‌ها خواستند که شما هم مانند وزارت ارتباطات به همان وظایفی که در سند مشخص شده، عمل کنید.

ما جز پیام‌رسان های بومی در اپ استورهای ایرانی که وجود دارند، متوجه می‌شویم که برخی از آنها گردش و مدل اقتصادی و اکوسیستم‌شان شکل گرفته است. یعنی کدنویس درآمد دارد و مردم استفاده می‌کنند. یعنی اکوسیستم آنها شکل گرفته و اگر اکوسیستمی شکل بگیرد شما نمی‌توانید آنها را به راحتی از بین ببرید. ما هم در وزارت ارتباطات اعتقاد داریم که اگر پیام رسان داخلی، قدم به قدم و به شکلی که گفتم شکل بگیرند، به همراه خود اشتغال و اقتصاد افزایش سطح علمی حوزه را به همراه خواهد داشت.

روز اولی که فعالیت کدنویسی برای پیام‌رسان‌های بومی آغاز شد، تعداد کمی متخصص بود که می‌توانست کدنویسی پیام رسان را انجام دهد اما امروز بخاطر نیاز، نیروها بیشتر آموزش دیدند و متخصصانی از سایر کشورها آوردند و این روند باعث تولید دانش شده است.

جنس فضای مجازی، دستوری و فرمانی نیست بلکه فضای اقناعی و ایجابی است

عده‌ای انتظار دارند که پیام‌رسان‌های بومی بدون طی کردن این مراحل و در یک شب، جایگزین تلگرام شوند. اما از دی ماه 96 برخی پیام‌رسان‌ها مانند بیسفون که کار خود را از سال 91 آغازکرده بود، مجموعا 1 میلیون و 500 هزار کاربر داشتند امروز حدود 15 میلیون کاربر رجیستر شده دارند.

در سوی دیگر این داستان، صدا و سیما قرار دارد که باید بررسی کرد چقدر حاضر شد تا از منافع خود بگذرد تا پیام‌رسان‌های داخلی شکل بگیرند؟ این درحالی‌ست که یکی از پیام‌رسان‌های بومی که متعلق به صدا و سیما است، در جلساتی که با آنها داشتیم، اظهار کردند که مشکلات عدیده‌ای از لحاظ پشتیبانی فنی، مالی، مدل‌های تبلیغاتی و موارد دیگر با صدا و سیما دارند.

به این موارد باید دقت زیادی داشت، در واقع جنس فضای مجازی، دستوری و فرمانی نیست بلکه فضای اقناعی و ایجابی است و باید طوری آماده شود که کاربر خودش به آن وارد شود. برخی مثال چین را می‌زنند که شهروندان این کشور تمامی کارهای خود را در «WeChat» انجام می‌دهند. در آنجا همگی دست به دست هم دادند و از منافع خود گذشتند تا این اتفاق بیفتد. اما ما وقتی نهاد تخصصی پولی و بانکی‌مان حاضر نیست از منافع خود بگذرد و امکانات خاص در اختیار پیام‌رسان‌ها بگذارد، عملا به هدف خود نمی‌رسیم.

البته باید ضریب جمعیتی چین را هم در نظر بگیریم چراکه یک میلیارد نفر جمعیت، یک پتانسیل جمعیتی بزرگ است. مثلا تنها موتور جستجویی که توانسته سهمی از بازار داشته باشد و روبروی گوگل بایستد، «بایدو» است. آن هم بخاطر اینکه جمعیت چینی‌ها مدل اقتصادی درستی داشته است. به همین دلیل باید همه این موارد را کنار هم ببینیم. اینکه ما بگوییم وزرات ارتباطات خدماتی نداد، درست نیست.

در ابتدا از ما می خواستند که 5 میلیارد بگیرند و مدعی بودند همه چیز درست انجام خواهد شد، امروز که دیدند این اتفاقات افتاده و به خاطر مسائل دیگر آنچه که باید اتفاق نیفتاده است، می‌گویند که وزارت ارتباطات فضای ابری و زیرساخت فراهم کند. اما زیرساخت‌های بیکار بسیاری وجود دارند. شرکت‌های خصوصی در این بخش ورود کرده‌اند و بهترین سرویس‌ را در حوزه خدمات ابری ارائه می‌کنند. اینها بهانه‌هایی است که گفته می‌شود، بدون آنکه این مسائل را خوب درک کرده باشند.

با آقای جاویدنیا که مصاحبه کردیم گفتند که وزارت ارتباطات گرچه موافق فیلتر تلگرام بوده اما اقدامات درستی را پس از فیلتر انجام نداده است. یکی از انتقادات ایشان نبود یک دیتاسنتر ملی است تا پیام رسان‌های بومی از آن استفاده کنند. علت تاسیس نشدن دیتاسنتر ملی چیست؟

من نمیدانم منبع اطلاع آقای جاویدنیا از موافقت وزارت ارتباطات با فیلتر تلگرام چیست

من نمیدانم منبع اطلاع آقای جاویدنیا از موافقت وزارت ارتباطات با فیلتر تلگرام چیست اما افکار عمومی به خوبی موضع ما را در این خصوص می‌دانند. در رابطه با دیتا سنتر، امروز موضوع خدمات ابری در کشور ما شکل گرفته که یکی از درایورهای این موضوع، بحث شبکه ملی اطلاعات بوده است. یعنی خدمات و توسعه‌هایی که در حوزه ملی شبکه اطلاعات اتفاق افتاد، به نحوی مدل اقتصادی دیتا سنتر و بحث دیتا سنترهای خدمات ابری را شکل داد و امروز شما می‌بینید که چند مجموعه برای ارائه خدمات ابری وجود دارد که خدمات بسیار خوبی ارائه می‌کنند. البته نوسانات نرخ ارزی معادلات اقتصادی را به نفع آنها بهتر کرده و الان خدمات خارجی هم می‌فروشند. یعنی بخاطر خدمات خوبی که می‌دهند، مشتریان غیر ایرانی هم پیدا کرده‌اند. کسانی‌ که تا امروز از دیتا سنترهای اروپایی سرویس می‌گرفتند امروز دیدند که از خدمات شرکت های داخلی استفاده کنند.

برای مثال مدتی قبل، «کلودفلر» بخاطر تحریم‌ها به تمامی سرویس‌های ایرانی زمان داد تا از این سرویس خارج شوند، ابرآروان به سرعت اطلاعیه داد که می‌توانید به طور رایگان از ما هاست بگیرید و اگر سرویس‌دهی خوب بود، بعدا با ما قرارداد ببندید؛ اصل کار هم یعنی همین.

اینطور که من می‌بینم بعضی می‌خواهند معادل صنعت خودرو را برای پیام‌رسان‌ها پیاده کنند

اما در پیام‌رسان‌ها ما به دنبال مدل خودروسازی هستیم. اینطور که من می‌بینم بعضی می‌خواهند، معادل صنعت خودرو را در اینجا پیاده کنند. یعنی روزی که واردات خودروهای خارجی به کشور ممنوع و تحریم شد. اولین کسی که قیمت خودرو را بالا می‌برد و فروش را متوقف می‌کند، خودروساز داخلی است. در واقع قبل از تولیدکنندگان و صادرکنندگان خودروهای خارجی، خودروسازان ایرانی هستند که محصولات خود را دپو می‌کنند و قیمت محصولات‌شان را افزایش می‌دهند. درصورتیکه سال‌های طولانی از انحصار استفاده کرده‌اند تا در زمان بحران بهترین محصولات را به مردم ارائه کنند.

امروز خدمات ابری داخل کشور وجود دارند، اما باید از پیام‌رسان‌های داخلی پرسید که چرا از آنها استفاده نمی‌کنند؟

حالا این دو مدل پیش روی ماست؛ اگر ما بخواهیم از مدل خودروسازی پیروی کنیم، آخر و عاقبت کار مشخص است و اگر بخواهیم از مدل ابرآروان استفاده کنیم، کسب و کار رونق می‌گیرد. اصل موضوع این است که امروز خدمات ابری داخل کشور وجود دارند، اما باید از پیام‌رسان‌های داخلی پرسید که چرا از آنها استفاده نمی‌کنند؟

من به یک پیام‌رسان گفتم که دیتاسنتر سازمان در یکی از استان‌ها وجود دارد و شما می‌توانید از آن استفاده کنید اما پاسخ آنها این بود که نوع معماری ما به نحوی نیست که بتوانیم کلود بیس شویم و همه دیتا سنتر من باید یک جا باشد. بنابراین زمانی‌که معماری پیام رسان هنوز به آنجا نرسیده که کلود بیس باشد، من باید چکار کنم؟

زمانی‌که معماری پیام رسان هنوز به آنجا نرسیده که کلود بیس باشد، من باید چکار کنم؟

مدیر پیام‌رسان سروش از بهترین دوستان من هستند، روزی که ما هنوز وام 5 میلیاردی را به آنها نداده بودیم، مسئولان سروش اعلام کردند که امروز سروش [ظرفیت] میزبانی 20 میلیون کاربر را دارد. این در زمانی بود که هیچ وام و خدماتی دریافت نکرده بودند. آیا اینجا مشکل دیتاسنتر ملی مطرح بوده است؟ بنابراین مشخص است که این‌ها بهانه‌هایی است که مطرح می‌شود و حتی اگر دیتاسنتر ملی وجود داشت، چنین اتفاقی نمی‌افتاد.

امروز مشکل ما، مشکل زیرساخت نیست. صدا و سیما بیشترین زیرساخت فنی و بیشترین تعداد سرور را دارد. ما در وزارت ارتباطات خارج از تکالیف‌مان 10 تا 15 سرور به طور امانت به هرکدام از پیام‌رسان‌ها دادیم. این سرورها را من با مسئولیت خودم دادم، اما چه شد و کجا رفت؟ چه اتفاقی افتاد؟ به طور میانگین به ازای هر سرور می‌توانید یک میلیون کاربر را ساپورت کنید اما کدامیک از آنها به 10 و 12 میلیون کاربر رسیدند؟

سرورها را من با مسئولیت خودم دادم

ما دیتاسنتر داشتیم و داریم، از پیام‌رسان‌ها بپرسید که چرا به سراغ دیتاسنترهای ابری نرفته‌اند؟ هرچند برخی از این پیشنهاد من خوشحال نشدند اما من پیشنهاد دادم که از دیتاسنترهای خارجی استفاده کنید و روی هاست‌های خارجی بروید. اگر واقعا هدف شما بالا آمدن محصول و نداشتن هاست است از نمونه‌های خارجی استفاده کنید، اما مشکل آنها این موارد نیست.

آقای فتاحی شما بارها گفته‌اید که مشکل، فنی نیست. حالا فارغ از بحث‌های فنی، تصور شما از علت اصلی عدم استقبال از پیام‌رسان‌های بومی چیست؟ چرا اکنون این سرویس‌ها با ریزش مخاطب مواجه شده‌اند و نتوانسته‌اند کاربران را به قول شما «اقناع» کنند؟

حمید فتاحی

مواردی که برای اقناع گفتم و موارد دیگر مانند قطعات پازل در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند تا موضوع اقناع کامل شود. زمانی که من پیام‌رسان داخلی نصب و پیامی را ارسال می‌کنم، اما پیام‌ نمی‌رود یا برمی‌گردد، نشان می‌دهد که کیفیت خدمات پایین است. البته این موارد قابل حل است اما ما آنها را حل نمی‌کنیم. وقتی که شما صرفه اقتصادی برای کاربر ایجاد نکرده‌اید و کاربر در هنگام استفاده نمی‌تواند از چند سرویس دیگر استفاده کند، تمایلی به استفاده از آن نشان نمی‌دهد.

زمانی‌که یک کسب‌وکار خانگی در داخل یک پیام‌رسان خارجی شروع به کار و درآمدزایی می‌کند، با مشکلی مواجه نیستند. منتها به محض آنکه وارد یک پیام‌رسان داخلی می‌شوند، سازمان‌هایی مانند بیمه و مالیات وارد عمل می‌شوند و تا بدانند آنها چقدر فروش دارند و در چه وضعیتی قرار دارند. همین باعث می‌شود تا آنها تمایلی به ورود در نمونه‌های داخلی را نداشته باشند، درصورتی که بیمه و مالیات وظیفه قانونی خود را انجام می‌دهند. منتها ما زیرساخت قانونی و رگولاتوری درستی را برای آنها ایجاد نکرده‌ایم.

ما باید به این نکته دقت کنیم که حضور کانال‌های فروش در تلگرام یکی از عوامل حضور کاربران در این پیام‌رسان است. در واقع همین کانال‌های فروش هستند که کاربران را به دنبال خود به تلگرام می‌کشانند. پس شاید اصرار به ماندن روی تلگرام، همین باشد. بنابراین رگولاتوری، قواعد، امنیت خصوصی ایجاد نشده است.

حس امنیت مهمتر از امنیت است. اگر من این حس را داشته باشم که حریم خصوصی من در این فضا حفظ می‌شود، از آن استفاده خواهد کرد. چنانکه در مورد انتشار و فروش اطلاعات کاربران فیسبوک و اینستاگرام اخباری را می‌شنویم. اما کاربر درذهن خود این حس را دارد که حریم خصوصی او حفظ می‌شود و از آن محصول استفاده می‌کند.

چطور است که یک جو بسیار قوی از جنبه حریم خصوصی، پشت‌سر پیام‌رسان داخلی قرار می‌گیرد؟

بارها گفته‌ام که ما ممکن است 10 تا 15 درصد در مورد حریم خصوصی خطا و اشتباه کرده باشیم که آن هم در بیشتر موارد ناشی از تفسیر غلط از قانون و اعمال سلیقه شخصی بوده است. مجموع این عوامل 10 تا 15 درصد هم نمی‌شود اما چطور است که یک جو بسیار قوی از جنبه حریم خصوصی، پشت‌سر پیام‌رسان داخلی قرار می‌گیرد؟

آن تصویرسازی و عملیات روانی است که روی این موضوع انجام شده‌است. در زمان فیلتر شدن تلگرام دابسمش‌ها و موزیک‌های بسیاری تولید شد و محتوای آن این بود که کاربران به سمت پیام‌رسان‌های داخلی نروند. درحالیکه ما قوانین سختگیرانه‌ای در خصوص حفظ حریم خصوصی داریم و ممکن است 85 درصد این موارد دروغ باشد. اما چرا 10 تا 15 درصد خطا روی ذهن مخاطب تسری پیدا می‌کند؟ چون ما واقعا هیچ اقدام رسانه‌ای شفافی انجام نداده‌‌ایم که به عنوان مسئولان، به کاربران تضمین دهیم چه خدماتی به آنها ارائه کرده و خواهیم کرد.

من در جایگاه خود اعلام کرده‌ام که به پیام‌رسان‌های داخلی، وام، پهنای باند، کلوکیشن داده‌ام؛ خوب بود از قوه قضاییه، سازمان صدا و سیما که تریبون در دست آنهاست، این سوال را می‌پرسیدید که چه اقدام موثری انجام داده‌اید که کاربر این حس را داشته باشد که اگر من وارد این پیام‌رسان بومی شوم واقعا حریم خصوصی من حفظ می‌شود.

برخی می‌گویند اگر کاربران [نسبت به پیام‌رسان‌های داخلی] حس امنیت ندارند پس چرا از پوسته‌های تلگرامی استفاده می‌کنند؟ چون کاربر حس امنیت دارد و حس می‌کند که حریم خصوصی او حفظ می‌شود. کافی بود در همان ماه اولی که این پوسته‌ها فعالیت می‌کردند یک مثال در مورد امن نبودن این پیام‌رسان‌ها منتشر می‌شد. مدیر پیام‌رسان سروش در رسانه‌ها اعلام کرد که من بخاطر یک حکم قضایی تحت فشار هستم. مصاحبه آنها در رسانه‌ها وجود دارد که گفتند از سوی محاکم قضائی به ما فشار وارد می‌شود.

ما امروز آپارات و کافه بازار و اپلیکیشن‌های بانکی و سایر مواردی را داریم که میلیون‌ها کاربر دارند، چون ذهن کاربران اقناع شده‌است اما در مورد پیام‌رسان‌ها چه اقداماتی انجام شده؟ در این مورد باید مسئولان حوزه توضیحات خود را ارائه کنند که تا امروز چه اقداماتی انجام داده‌اند. توضیح دهند که علیرغم فتوایی که مقام معظم رهبری در مورد حریم خصوصی داد و اعلام کرد بدون قید و شرط، ورود به حریم خصوصی حرام شرعی است چه اقداماتی برای حفظ حریم شخصی کاربران انجام داده‌اید که اعتماد کاربر را جلب کنید.

همچنین مدیران پیام‌رسان‌ها توضیح بدهند چه ویژگی، قابلیت و ارزش افزوده‌ای را آورده اند که در تلگرام وجود نداشته تا بتواند کاربران را جذب کند؟ جالب آنکه پوسته‌هایی که شکل ظاهری خود را شبیه به تلگرام کرده‌اند موفق‌تر بودند و کاربران بیشتری را جذب کردند.

با چشم خودم دیدم که کانسپتی به نام «کانال» متعلق به پیام‌رسان بیسفون بود

من خودم با چشم دیدم که کانسپتی به نام «کانال» متعلق به پیام‌رسان بیسفون بود. سال 91 یا 92 که کانسپت کانال را طراحی کرده‌ بودند، جلسه‌ای گذاشتند تا این کانسپت را شرح دهند که چت دو نفره نیست و یک نفر صاحب فضایی است و این فضا چگونه کار می‌کند. آنها این موضوع را شروع کردند اما رگولاتوری درستی انجام نشد. برای مثال در زمانی که بیسفون کلا بیشتر از 100 هزار نفر کاربر نداشت، یک فردی درخواست کرد که کانالی در بیسفون داشته باشد که اطلاعاتی را منتشر کند. در ابتدا از او خواسته شد که به وزارت ارشاد برود تا مجوز کانال را دریافت کند. در فضای پیام رسان داخلی که ایجاد کانال نیاز به هزینه و مجوز دارد اما در تلگرام با چند کلیک می‌شود به راحتی یک کانال رایگان ایجاد کرد، کاربر کدام را انتخاب خواهد کرد؟

ایده‌ها و امکاناتی که در پیام‌رسان‌ها بکار می‌رود و مدل اقتصادی و صرفه اقتصادی که کار مشترک میان حاکمیت و بخش خصوصی است، باید اتفاق بیفتد تا یک پیام‌رسان داخلی شکل بگیرد. هدف وزیر ارتباطات از اینکه فردی را برای پیگیری این موضوع انتخاب کرد، شکل گیری همین پایه‌هاست چرا که با بستن و اجبار و انحصار مانند صنعت خودرو نمی‌توان به جایی رسید.

در مورد موفقیت بیشتر پوسته‌های تلگرامی نسبت به پیام‌رسان‌های داخلی برای ایجاد امکانات جدید گفتید. عده زیادی اعتقاد دارند که عدم استقبال از پیام‌رسان های بومی به دلیل وجود پوسته های فارسی تلگرام در کشور است. چرا هیچ کس علاقه ندارد مسئولیت این پوسته‌ها را بر عهده بگیرد و شما فکر می‌کنید چقدر بودن آنها به پیام رسان‌های داخلی ضربه زد؟

در اردیبهشت 97 تعداد کاربران پوسته‌های فارسی تلگرام کمتر از 500 هزار نفر بود؛ رشد آنها از خرداد 97 شروع شد

مسئولیت پوسته‌ها را مرکز ملی فضای مجازی برعهده گرفته و تصمیم گیری با مرکز ملی بوده است و در این مورد هم پاسخگو هستند و موارد زیادی دارند که در این مورد بیان کنند. اما وزارت ارتباطات هیچ نظر نفی و اثباتی در این مورد نداشته و هیچ ورودی به موضوع پوسته‌ها نکرده است. تنها در دی ماه 96، مرکز ماهر [در سازمان فناوری اطلاعات ایران، یکی از معاونت‌های وزارت ارتباطات] بیانیه داد که اتصال به تلگرام از طریق پوسته‌ها را ناامن‌تر از اتصال مستقیم به تلگرام می‌داند.

اما در مورد اینکه آیا عدم استقبال مردم به پیام رسان‌های داخلی بخاطر وجود پوسته‌هاست، نموداری را تهیه کرده‌ایم که نشان می‌دهد در اردیبهشت 97 که دستور قضایی فیلتر تلگرام صادر شد، مجموع کاربران پیام‌رسان‌های داخلی یک و نیم میلیون نفر و تعداد کاربران پوسته‌ها کمتر از 500 هزار نفر بودند. بر اساس همین نمودارها رشد مراجعه مردم به سمت پوسته‌های تلگرام از اواسط خردادماه 97 به بعد آغاز شد. این نشان می‌دهد که بعد از فیلتر شدن تلگرام حدود یک ماه تا 40 روز فرصت برای پیام‌رسان‌های داخلی بوده که 40 میلیون کاربر را به سمت خود جذب کنند.

پیام‌رسان‌های داخلی 40 روز فرصت داشتند 40 میلیون کاربر تلگرام را جذب کنند

در واقع از 11 اردیبهشت تا اواخر خرداد فضا در اختیار پیام رسان‌های داخلی بود اما این فرصت را از دست دادند. یکی از انتقاداتی که من همیشه گفتم تعدد پیام‌رسان‌ها بود، چنانکه کاربران با این موضوع بسیار شوخی کردند. این 40 روز از دست رفت درصورتیکه این 40 میلیون کاربر در فضای مجازی زندگی می‌کردند. اما مسئله اصلی اینجاست که از اواخر خرداد دیدیم که کاربران به سمت پوسته‌هایی حرکت کردند که قبلا هم وجود داشتند.

وزارت ارتباطات در این مورد هیچ حضور نفی و اثباتی در توسعه و مقابله با این پوسته‌ها نداشته است و ما این موضوع را چندین بار عنوان کرده‌ایم. حالا اگر کسی نمی‌خواهد بشنود و قبول کند، ما نمی‌توانیم کاری کنیم. در این مورد مرکز ملی فضای مجازی بهترین مرجع پاسخگویی است و همچنین امروز که این پوسته‌ها فعال هستند، هر تصمیمی که مرکز ملی فضای مجازی در مورد آنها بگیرد، همان اتفاق خواهد افتاد اما این‌ها هیچ کدام به این معنا نیست که بخواهیم چیزی را به گردن دیگری بیندازیم.

گوگل پلی در کشور فیلتر نیست اما کاربران از کافه بازار استفاده می‌کنند چون درست رشد کرده است

همین امروز ببینید که «گوگل پلی» در کشور فیلتر نیست و کاربران می‌توانند از آن استفاده کنند، اما کاربران از چه پلتفرمی در داخل کشور استفاده می‌کنند؟ از کافه بازار استفاده می‌کنند چون مدل اقتصادی خود را درست طراحی و رشد داده است. حالا شما بگوید من گوگل پلی را می‌بندم تا کافه بازار رشد کند، همین ضد تبلیغ است. این‌ها مسائلی هستند که در مورد آنها فرافکنی می‌شود و اینکه ما بخواهیم همه چیز را به چشم سیاسی نگاه کنیم و به گردن دیگری بیندازیم، درست نیست. درصورتیکه امروز تنها نهادی که بیش از همه به وظایف خود عمل کرده، وزارت ارتباطات بوده و بیشترین حمایت را از پیام رسان‌ها کرده است. ما هنوز با آنها ارتباط داریم و هر کمکی بتوانیم انجام می‌دهیم.

هیچ‌کدام از تکه‌های پازل در جای درستش نیست

پس در واقع فضا اینطور نیست که گفته می‌شود؛ حقیقت این است که آنها نمی‌توانند. بارها به آنها اعلام کردم که باهم متحد شوید و یک محصول با یک برند را تبلیغ کنید. چرا باید 7 یا 8 مدل پلتفرم وجود داشته باشد و هر دستگاهی برای خودش یک پیام‌رسان تولید کند.

ما در کل دنیا 3 تا 4 پیام رسان بزرگ داریم که بیشتر مردم جهان از آنها استفاده می‌کنند. اما آنها در همین مورد هم حاضر نبودند که به هم متصل شوند و یک اتحاد استراتژیک ایجاد کنند تا یک پلتفرم مورد حمایت قرار گیرد. به بیان دیگر ما هیچ کدام از تکه‌های پازل را درست سرجای خود نگذاشته‌ایم اما حالا می‌خواهیم به نتیجه درستی برسیم.

مدتی پیش اعلام شد که دور بعدی حمایت‌ها از دو پیام‌رسان سروش و گپ خواهد بود. در این دور بعدی قرار است چه کارهایی برای این پیام‌رسان‌ها انجام دهید؟

پیرو همان تئوری که تعدد آنها باعث شده تا هر کدام ساز خود را بزنند و به نتیجه مطلوبی نرسیم، مرکز ملی فضای مجازی هم لطف کرد در این موضوع وارد شد و آن مرحله اول فاز حمایتی از چند پیام‌رسان را به دو پیام‌رسان تقلیل داد. اتفاقی که افتاد این بود که ما تمام خواسته‌ها و تقاضاهایی که آنها داشتند را معطوف به دو پیام‌رسان خواهیم کرد. برای مثال پهنای باند اینترنت را که بسیار مورد تقاضای پیام رسان‌ها بود در مرحله اول 5 گیگ بود اما در مرحله دوم برای مثال 50 گیگ در اختیار آنها قرار دادیم. که البته مشخصا به دلیل فضا و تعداد کاربرانی که دارند نمی‌توانند از آنها استفاده کنند. اما ما همه نیازمندی‌های آنها مانند اینترکانکشن به شبکه مخابراتی کشور، ارائه خدمات الکترونیک به صورت ویژه‌تر و موارد سخت‌افزاری دیگر را هم برای این دو پیام‌رسان انجام خواهیم داد.

برای وزارت ارتباطات تفاوتی ندارد که کدام پیام‌رسان‌ها باشند؛ برای ما شکل گیری فضا و جذب کاربران مهم است

بنابراین ما مسیر را راحت‌تر کردیم تا با 7 تفکر مختلف روبرو نباشیم و حتی باز هم اصرار بر این موضوع داریم که این دو پیام‌رسان تبدیل به یک پیام‌رسان شوند. این‌ها موارد حمایتی وزارت ارتباطات هستند که البته موارد سخت افزاری هم جزو آنها خواهد بود. اگر روزی یکی از آنها بگوید که سخت‌افزار من سرریز شده است و نمی‌توانم با سخت افزار موجود پاسخگوی 5 میلیون یا 10 میلیون کاربر خود باشم، برای آنها سرور تهیه خواهیم کرد. همانطور که قبلا از جایی دیگر سرور تهیه کردیم و به آقایان تحویل دادیم.

فاز دوم در واقع برای این است که ما با چند پیام‌رسان مواجه نباشیم. برای وزارت ارتباطات تفاوتی ندارد که کدام پیام‌رسان‌ها باشند بلکه برای ما شکل گیری فضا و جذب کاربران مهم است. در واقع همان کاری که روبیکا انجام داده است، موارد زیادی را در خود به وجود آورده و کاربران زیادی را جذب کرده است

شما پیشتر گفته اید «اینکه فکر کنیم که هر چقدر شبکه اجتماعی خارجی فیلتر شود به همان میزان مردم از شبکه های اجتماعی داخلی استقبال می کنند، اشتباه است». با همین تفکر چه نظری در مورد فیلترینگ اینستاگرام دارید؛ با توجه به اینکه با فیلترینگ مخالفید، فکر میکنید که بستن این شبکه اجتماعی می‌تواند مشکلی را حل کند؟

قطعات پازل زمانی‌که به درستی در جای خود قرار گرفت، شاید فیلترینگ هم بتواند یک گوشه کار را به صورت خیلی جزئی بگیرد اما در واقع تاثیری ندارد. در مورد اینستاگرام هم همین است. فردای آن روزی که اینستاگرام فیلتر شد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ وزارت ارتباطات شفاف اعلام کرده که بسیاری از آسیب‌های اخلاقی که در اینستاگرام وجود دارد در تلگرام هم وجود نداشت. دلیل هم نوع رسانه‌ اینستاگرام است. اینستاگرام مسنجر نیست و مدل برودکست و فتو شیرینگ است.

برای همین زمانیکه آسیب و موارد ضد فرهنگی و ضد اخلاقی در آن وجود داشته باشد، بیشتر نمود پیدا می‌کند چون برودکست می‌شود و این موضوعی است که غیر قابل کتمان است. خیلی از مدل‌های سبک زندگی و ناهنجاری‌های اخلاقی که در آن ترویج می‌شود، بدون رودربایستی برای کودکان نامناسب است. ما این آفت را نادیده نمی‌گیریم و معتقدیم که این فضا مخصوصا برای قشر کودک و نوجوان آسیب دارد و برای افراد بزرگسال هم آسیب‌های خاص خود را دارد.

حالا از زاویه دیگری نگاه کنیم و ببینیم فردای روزی که اینستاگرام فیلتر شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ سیل هجوم کاربران به سمت فیلترشکن بیشتر خواهد شد. بنابراین با فیلتر شدن اینستاگرام همان اتفاقی خواهد افتاد که برای تلگرام افتاد؛ این مدل حاکم بر فضای مجازی است.

اگر شما زیرساخت لازم را تهیه کنید، پروموشن برای کاربر بگذارید و آنها را متقاعد کنید که به این فضا بیایند، کاربران بسیار سریعتر وارد این فضا می‌شوند. جالب آنکه جذب کاربر به فضاهایی مانند اینستاگرام بسیار ساده‌تر است، چراکه توجه به حریم خصوصی در این نوع از اپ‌ها بسیار کمرنگ‌تر است. چون اینستاگرام فضایی برای به نمایش گذاشتن است.

فضای مجازی نمایی از فضای حقیقی کشور است

حالا ما بازهم اینکارها را نکرده‌ایم و برخی افراد با اهداف متفاوت از فیلترینگ اینستاگرام صحبت می‌کنند، بدون اینکه به آسیب‌های بعدی نگاه کنند. پلیس انتقاد دارد که اینستاگرام فضایی برای مبادله و فروش مواد مخدر است. فضای مجازی نمایی از فضای حقیقی کشور است و در اینجا هم پلیس باید وارد شود و اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم، شاید در بسیاری از جرایم اینستاگرام امکانی باشد که شما از بسیاری جرایم سرنخ پیدا کنید.

ما در سال 92 حدود 300 هزار کاربر اینترنت پهن‌باند موبایل داشتیم و امروز بیش از 60 میلیون کاربر داریم. شما تصور می‌کنید پلیس با همان امکاناتی که در سال 92 در اختیار داشته، امسال هم می‌تواند با همان امکانات از آسیب‌های اجتماعی جلوگیری کند؟ قاعدتا اینطور نخواهد بود.

بنابراین رفع آسیب‌ها و مشکلات موجود در این فضا که غیر قابل کتمان نیست و بیشتر آنها متوجه کودکان و نوجوانان می‌شود، با فیلترینگ حل نخواهد شد، بلکه فیلترینگ آسیبی را بر آسیب‌ها اضافه خواهد کرد، چنانکه با فیلترینگ تلگرام هجوم کاربران به فیلترشکن بیشتر شد.

من از این موضوع می‌گذرم که نصب فیلترشکن چه دسترسی‌هایی را برای افراد به وجود می‌آورد، اما باید بدانیم که فیلترشکن‌ها با دسترسی داشتن به دیتاهای موجود در موبایل‌ شما در زمان حملات سایبری می‌توانند بسیار خطرناک باشند. فیلترشکن‌ها دسترسی‌های زیادی از کاربران می‌گیرند و وقتی قرار است یک حمله DDoS انجام شود از موبایل کاربر به عنوان یکی از زامبی‌ها استفاده می‌کنند؛ بدون اینکه شما حتی متوجه شوید.

بنابراین اگر قرار است اقدامی صورت گیرد باید زیرساخت‌های اقتصادی، اجتماعی و فنی آن آماده شود. زمانی‌که این فضا شکل گیرد و توان اپ‌ها ثابت شود، کاربران از آن استفاده خواهند کرد، چنانکه بسیاری از کاربران از پلتفرم‌های داخلی استفاده می‌کنند.

یک سوال فرعی؛ آیا در قوانین کشور و به شکل مشخص مرکز ملی فضای مجازی، موضوعی به نام حد ترافیک یک اپلیکیشن وجود دارد؟ به این معنا که اگر یک اپلیکیشن ترافیک مصرفی و تعداد کاربرانش از یک حد بگذرد، باید محدودیت‌های خاصی روی آن اعمال شود؟

خیر قانونی در این مورد نداریم. برخی که تریبون دارند می‌گویند چرا وزارت ارتباطات جاده خاکی در اختیار داخلی‌ها و آزادراه 6 بانده را در اختیار داخلی‌ها قرار داده‌ است. از آنها می‌پرسیم که منظور شما چیست؟ می‌گویند که چرا 300 گیگ در اختیار تلگرام قرار داده‌اید و 40 گیگ در اختیار نمونه‌های بومی؟ من هم توضیح داده‌ام که آنچه شما می‌گویید میزان مصرف است. میزان مصرف هم بستگی به کاربر دارد. یعنی مردم دوست دارند یک ترابایت از این اپلیکیشن استفاده کنند و از داخلی استفاده نکنند یا برعکس.

بنابراین این چیزی نیست که وزارت ارتباطات بگوید پیام‌رسان داخلی حق ندارد مصرف زیادی داشته باشد. درصورتیکه در مرحله اول که پهنای باند 50 گیگ اینترانت و XP در اختیار آنها قرار دادیم اما هیچ وقت، هیچ کدام از آنها به 40 هم نرسید.

سوال فرعی دوم؛ بازوی اجرایی فیلترینگ در وزارت ارتباطات، شرکت ارتباطات زیرساخت است که شما رییس هیات مدیره‌ [مدیرعامل فعلی] آن هستید. اساساً فیلترینگ چه هزینه‌هایی برای شما دارد و آیا قرار این موضوع به خود شرکت‌های ارائه دهنده اینترنت منتقل شود؟

طبق ماده 21 قانون جرایم رایانه‌ای، موضوع فیلترینگ برعهده شرکت‌های ارائه دهنده خدمات دسترسی گذاشته شده است. یعنی کسانیکه به کاربران نهایی سرویس می‌دهند موظف به فیلترینگ و پالایش هستند. تصور کنید که هرکدام از اپراتورهای می‌خواستند خودشان فیلترینگ را اعمال کنند، چه اتفاقی می‌افتاد؟ هر اپراتور بنا به مصلحت خود فیلترینگ را اعمال می‌کرد.

تنها اتفاقی که در این موضوع افتاده است این است که شرکت زیرساخت به واسطه ایجاد مدیریت یکپارچه و صیانت از حقوق کاربران، چند سال قبل بر اساس یک مصلحت وارد این موضوع شده است. تمام هزینه‌ها برعهده اپراتورهاست و هیچ هزینه‌ای برعهده زیرساخت نیست بلکه تنها به عنوان یک هماهنگ کننده و با هدف حفظ و صیانت از حقوق کاربران این موضوع را برعهده گرفتیم.

چه از زمانی که آقای مهندس جهرمی در شرکت ارتباطات زیرساخت بودند و چه حالا که من هستم، خط قرمز ما صیانت از حقوق کاربران و  آسیب نرسیدن به کسب و کارها و مشاغل بوده است. شاید خیلی از گلایه‌هایی که [از سوی دیگر مسئولان] از شرکت ارتباطات زیرساخت و وزارت ارتباطات درباره فیلتریگ می‌شنویم، به همین دلیل است. ما به صراحت گفته‌ایم که اجازه نمی‌دهیم فیلترینگ در کسب‌وکارها، زندگی روزمره کاربران و خدماتی که دریافت می‌کنند، تاثیر منفی بگذارد. این خط قرمز ماست.

به خاطر صیانت از همین خط قرمز، ما به موضوع ورود کرده‌ایم و شرکت ارتباطات زیرساخت نقش هماهنگ‌کننده دارد. اما این موضوع را هم به صراحت می‌گوییم که اگر همین مسائل و فشارها بخواهد ادامه پیدا کند، همین موضوع را هم رها خواهیم کرد و عطایش را به لقایش خواهیم بخشید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان