تیم برتون Tim Burton از جمله کسانی است که با وجود اینکه تمایز خودش نسبت به دیگران را مدیون تفاوتهایش بود، بعد از موفقیت درست همانند بقیه شد. برتون کارش را به عنوان یک انیماتور دیزنی Disney رها کرد، چرا که فکر میکرد نمیتواند خودش را به خوبی نشان دهد و به دنبال آن دو فیلم کوتاه «فرنکنوینی» Frankenweenie و «وینسنت» Vincent را خلق کرد. این آثار او را در میان استودیوها به چهرهای شناختهشده تبدیل کردند. به طوری که پنج سال پس از دومین فیلم کوتاهش، سه فیلم بزرگ موفق را برای برادران وارنر Warner Bros را کارگردانی کرده بود:«ماجراجویی بزرگ پیوی» Pee-Wee’s Big Adventure، «بیتلجوس» Beetlejuice و «بتمن» Batman. کسی که برای دیزنی زیادی عجیب به شمار میآمد، حالا تبدیل به یکی از مشهورترین و قدرتمندترین کارگردانان دنیا شده بود. در نهایت اما برتون هم بیش از حد به سبک فیلمهای استودیویی عادت کرد. موفقیت بر دیدگاه خاص این کارگردان تاثیر گذاشت، تاحدی که او در نهایت در مسیر مخالف قدم برداشت و تلاش کرد دوباره فیلمهای کوچکتری را جلوی دوربین ببرد. با این وجود برتون یکی از خاصترین و تاثیرگذارترین چهرهها در فیلمسازی آمریکایی است و تصور 30 سال گذشتهی هالیوود بدون او غیرممکن است. با پخش جدیدترین فیلم او «دامبو» Dumbo تصمیم گرفتیم به بررسی 19 اثر سینمایی او بپردازیم.
19- Planet of the Apes2001
ممکن است به خاطر بازتولیدهای تازهتر و موفقتر «سیارهی میمونها»، از یاد برده باشید که فاکس Fox هم یک بار اقتباسی از این مجموعه داستان علمی-تخیلی رابر روی پرده برده است. میخواهیم بازتولید افتضاح تیم برتون را به یادتان بیاوریم.، فیلمی که در آن مارک والبرگ Mark Wahlberg در نقش فضانوردی که به سیارهای پر از میمونها سخنگو میرود جلوی دوربین رفت. این فیلم تجلی طنز نامنسجم، برداشتی خیالی و کسلکننده و داستانی که به مرور جذابیت آن کمتر میشود است.
18- Alice in Wonderland 2010
«آلیس در سرزمین عجایب» اولین فیلم 3بعدی بزرگ بعد از موفقیت «آواتار» Avatar است، در نتیجه به نظر میرسد فیلم جیمز کامرون James Cameron مخاطبان را به فیلمهای سهبعدی علاقهمند کرد. این موضوع احتمالا دلیل موفقیت زیاد این برداشت برتون از رمان خیالی لوئیس کارول Lewis Carroll در گیشه است، چرا که مطمئنا دلیل آن کیفیت داستانگویی فیلم نبوده است. میا واشیکوفسکا Mia Wasikowska در نقش آلیس Alice جلوی دوربین رفته است، اما هیچکدام از کسانی که بلیت این فیلم را خریدند علاقهای به دیدن او نداشتند بلکه به دنبال تماشای نسخهی تیم برتونی سرزمین عجایب بودند. در کنار آن دیدن جانی دپ Johnny Depp در نقش کلاهدوز دیوانه Mad Hatter هم خیلیها را به سینما کشاند.
17- Dark Shadows 2012
اگر برتون «سایههای سیاه» را مثلا 15 سال پیش ساخته بود، ممکن بود فیلم خوبی از آب درآید. او در آن زمان میتوانست متوجه طنز اغراقآمیز و تئاتری این فیلم شده و آن را به یک اثر عجیب و بامزه تبدیل کند. حتی در آن زمان جانی دپ نیز برای انجام نقشهای چالشی و جدید مشتاقتر بود. اما تا سال 2012 استایل برتون تبدیل به یک کلیشهی مسخره شده بود. این اقتباس سینمایی تبدیل به یکی دیگر از فیلمهای ضعیف تیم برتونی شد که در آن دپ بازی خاصی از خودش نشان نمیدهد و برتون نیز چیزی به غیر از یک فیلم حوصلهسربر با بودجهی بالا برای ارائه ندارد.
16- Charlie and the Chocolate Factory 2005
باورتان میشود این فیلم دومین فیلم پرفروش برتون در اکران جهانی بوده است؟ از یک لحاظ با توجه به اینکه از روی رمان بینهایت محبوب رولد دال Roald Dahl ساخته شده است منطقی به نظر میرسد، اما از طرف دیگر این فیلم جذابیت آثار رولددال را ندارد. طراحی صحنه و دنیای پر از شگفتی برتون نسبت به آثار امروزه حرفی برای گفتن ندارد. فیلم همچنین نسبت به کتاب جسارت خاصی ندارد: با اینکه بچههای بد داستان تنبیه میشوند اما آنطور که باید و شاید اتفاق بدی برای آنها نمیافتد. همچنین بهتر است از ویلی وانکای Willy Wonka عجیب دپ حرفی نزنیم.
15- Miss Peregrine’s Home for Peculiar Children 2016
حتی اگر بعد از «سایههای سیاه» و «آلیس در سرزمین عجایب» انتظارات ما پایین آمده باشد، اما «خانهی دوشیزه پرگرین برای بچههای عجیب»، اقتباس برتون از رمان سال 2011 رنسام ریگز ،Ransom Riggs بهتر از آن چیزی که تصور میکردیم از آب در آمد. ایسا باترفیلد Asa Butterfield نقش مرد جوانی را بازی میکند که سر از جزیرهی جادویی در آورده که در آن عمارتی پر از بچههایی با قدرتهای خاص وجود دارد که دوشیزه پرگریت با بازی اوا گرین Eva Green بر آنها نظارت میکند. برتون ترکیبی از استاپ-موشن و جلوههای ویژهی بامزهی دیگری را ارائه کرده است، اما به غیر از آن هم در اکثر مواقع فیلم آنقدر شلوغ است که بدون هیچ تلاشی مخاطب را جذب میکند.
14- Big Fish 2003
چیزی که بسیاری از آن به عنوان یکی از فیلمهای موفق برتون یاد میکنند، برای ما اثباتی برای محدودیتهای جدی او به عنوان یک راوی است. این فیلم با بازی یوان مکگرگور Ewan McGregor در نقش یک افسانهنویس جوان و بیلی کروداپ Billy Crudup در نقش پسرش که سالها بعد تلاش میکند بفهمد پدرش چه کسی بوده است، از روی کتابی از دانیل والاس Daniel Wallace ساخته شده است. «ماهی بزرگ» بستر خوبی برای روایتگویی صمیمانه بوده است، که میتوانست تلاشی از جانب تیم برتون برای کنار گذاشتن سبک فیلم سازی استودیویی و ساخت آثاری صمیمیتر و احساسیتر باشد. اما برتون نتوانست جلوی خودش را بگیرد و مثل همیشه زیادهروی کرد.
13-Dumbo 2019
با وجود موج جدیدی از اقتباسهای لایواکشن کلاسیکهای انیمیشنی دیزنی، ممکن است فراموش کنیم که در حقیقت برتون بود که در سال 2010 با «آلیس در سرزمین عجایب» استارت این ماجرا را زد. پس خیلی جای تعجب ندارد که ساخت فیلم جدید «دامبو» Dumbo، داستان فیلی که میتواند پرواز کند، به او پیشنهاد شد. این فیلم در میان ساختههای خوب سالهای اخیر برتون قرار میگیرد. اما اگر به جلوههای بصری بیش از حد و بیتفاوتی برتون نسبت به ساخت شخصیتهای سهبعدی حساس شده باشید، «دامبو» حساسیت شما را افزایش خواهد داد. در این فیلم یک فیل میتواند خودش را به بهشت برساند، اما یک فیلمساز کهنهکار نمیتواند اثری فراتر از حیطهی کاری همیشگیاش بسازد.
12- Frankenweenie 2012
نسخهی فیلم کوتاه این فیلم که در سال 1984 ساخته شده بود، کمک زیادی به شهرت برتون کرد. فیلم داستان جذابی از پسری که تصمیم میگیرد بعداز مرگ سگ دوستداشتنیاش او را دوباره زنده کند را روایت میکند. با وجود اینکه تصاویر سیاه و سفید معمولا بسیار گیرا هستند، اما نسخهی طولانی سال 2012 این فیلم نسبت به نسخهی اصلی جذابیت کمتری دارد. «فرنکنوینی» ادای احترام غیرمعمول برتون به ساختهی قدیمیاش است، با این حال داستان آن طبق عادت کارگردان پر از زیادهروی بوده و فیلمنامهی آن بدون شور و حال است. با این حال زمان کوتاه فیلم توانسته است تا حدی جلوی برتون را برای غیرقابل تحمل شدن آن بگیرد و تغییر سبک فیلم در اواخر آن ما را به یاد اولین آثار کارگردان میاندازد.
11- Sleepy Hollow 1999
«اسلیپی هالو» در دورهای که برتون برای کارگردانی فیلمهای مختلف انتخاب میشد، از موفقترین فیلمهای به شمار میرود. در بیشتر فیلم داستان طبق فیلمنامهای از اندرو کوین واکر Andrew Kevin Walker که داستان واشنگتن اروینگ Washington Irving را به یک فیلم کارآگاهی-ترسناک تبدیل کرده است، جلو میرود. دپ در نقش ایچاباد کرین Ichabod Crane پلیس نیویورکی که به اسلیپی هالو میرود تا علت کشتهشدن مردم را بررسی کند، جلوی دوربین رفته است. با این که حال و هوا و فضای فیلم فراتر از فیلمنامه میروند، اما «اسلیپی هالو» در کل بینظیر است. فیلمبرداری این کار را امانوئل لوبزیکی Emmanuel Lubezki که سه اسکار Oscar را در کارنامه دارد، برعهده داشته است. اسکار بهترین طراحی صحنه را نیز پیتر یانگ Peter Young و ریک هینریش Rick Heinrichs برای این فیلم به خانه بردند.
این مطلب برگرفته از نوشتهی تیم گیرسون Tim Grierson و ویل لیتچ Will Leitch در سایت www.vulture.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
0