ماهان شبکه ایرانیان

امام و شب قدر

با توجه به آیه شریفه إنّا أنزلناه فی لیلة القدر[۱] که شب قدر ظرف حقایق والای قرآن کریم است، علاوه بر وجود نورانی رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله، هر انسان کاملی که قلب مطهرش ظرف همه حقایق و بطون قرآن باشد، «شب قدر» است. اینک با توضیحی که درباره امامت خواهد آمد، می فهمیم که ائمه علیهم السّلام ظرف همه معارف قرآن و شب قدرند.

امام و شب قدر

حقیقت شب قدر

با توجه به آیه شریفه إنّا أنزلناه فی لیلة القدر[1] که شب قدر ظرف حقایق والای قرآن کریم است، علاوه بر وجود نورانی رسول اکرم صلّی اللّه علیه و اله، هر انسان کاملی که قلب مطهرش ظرف همه حقایق و بطون قرآن باشد، «شب قدر» است. اینک با توضیحی که درباره امامت خواهد آمد، می فهمیم که ائمه علیهم السّلام ظرف همه معارف قرآن و شب قدرند.

تعریف امام

در میان مسلمانان برای «امام» دو تعریف ذکر شده است. اهل سنت، امام را جانشین پیامبر صلّی اللّه علیه و اله در اداره دین و جامعه دانسته اند که تبعیت از او بر همگان لازم است، ولی دشژاشنمندان بزرگ شیعه معنای وسیعی برای امام قائل اند که خلافت ظاهری نیز جزء آن است. ایشان در تعریف امام می گویند: «امامت، خلافت کلی الهی است.» [2] یعنی امام علاوه بر جانشینی پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله جانشین خدا در همه عالم است؛ همان جانشینی که مسجود ملائک شد و خدای تعالی هنگام آفرینش آدم علیه السّلام وعده خلافتش را داد و فرمود: إنّی جاعل فی الأرض خلیفة[3] بی تردید کسی می تواند جانشین خدای تعالی گردد که همه صفات او را در خود جمع کرده باشد و مظهر همه اسماء حق تعالی گردد و او، همان انسان کامل است؛ همان گونه که برخی از دانشمندان اسلامی با استفاده از روایات، امام را تعریف کرده اند:

امام، انسان کامل خدایی است که به همه چیزهایی که مردم برای تعیین سود و زیانشان به آن محتاج اند، عالم است، بر احکام و اسرار خداوند تعالی امین، از گناه و خطا معصوم و با مبدأ اعلی مرتبط است. و صراط مستقیم و حجت خدا بر بندگانش است. اقتدای عموم مردم به او واجب و پیروی از او شایسته است، او نگهبان دین خدا است و مرجع علمی برای حل معضلات و اختلافات و تفسیر مجملات، رهبر سیاسی و اجتماعی، هدایتگر انسان ها به کمالات معنوی که شایسته آنها هستند، واسطه رسیدن فیض خداوند تعالی به بندگان و بقیه شئون امامت که دلایل عقلی و قرآن کریم و روایات بر آنها دلالت دارند.[4]

امام و قرآن

همان گونه که در تعریف امامت نیز گفته شد، یکی از شئون امام، هدایت انسان ها به کمالات معنوی است و فرقی نمی کند که فرد مورد هدایت، در چه مرتبه ای قرار داشته باشد. از سوی دیگر، می دانیم که قرآن کریم نیز برای هدایت انسان هاست. پس امام و قرآن هر دو در هدایت انسان سهیم اند و مکمل یکدیگر هستند؛ چنان که حدیث شریف «ثقلین» هم بر این مطلب تأکید دارد. پیامبر صلّی اللّه علیه و اله می فرماید:

 «إنّی تارک فیکم الثقلین ما إن تمسّکتم بهما لن تضلّوا بعدی کتاب اللّه و عترتی أهل بیتی و إنّهما لن یفترقا حتّی یردا علی الحوض؛[5] همانا من در میان شما دو امامت سنگین بجا می گذارم که اگر به آنها تمسک کنید، هرگز گمراه نشوید: کتاب خدا و اهل بیتم، و آنها هرگز از هم جدا نگردند تا در حوض کوثر نزد من آیند» .

پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله قرآن و اهل بیت علیهم السّلام را در کنار هم هدایتگر انسان ها می خواند؛ به گونه ای که جدایی ناپذیرند و هدایت بدون یکی از آنها ممکن نیست. قرآن نوشته ای است که راه های هدایت انسان به سعادت را مشخص می کند و اهل بیت علیهم السّلام در عمل، راه را نشان می دهند و با همراهی انسان ها، آنها را به سر منزل مقصود می رسانند. به عبارت دیگر، قرآن، امام صامت و امام، قرآن ناطق است.

علاوه بر تشریک ائمه علیهم السّلام با قرآن کریم در هدایت انسان ها، ایشان به معارف بلند قرآن کریم واقف اند و این آگاهی به قرآن در ایشان منحصر است، آیه شریفه لا یمسّه إلاّ المطهّرون[6] آگاهی از معارف بلند قرآن کریم را در «مطهرون» منحصر می داند و آیه شریفه إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا[7] مطهرون را در اهل بیت علیهم السّلام منحصر می کند. پس ائمه علیهم السّلام به همه دقایق و معارف بلند قرآن آگاه اند و به عبارت دیگر، ظرف همه معارف دقیق قرآن هستند.

مصداق حقیقت شب قدر

از مطالب قبلی نتیجه می گیریم، ائمه علیهم السّلام مصادیق شب قدر می باشند؛ چون:

1- ایشان ظرف همه حقایق والای قرآن هستند.

2- کسی که ظرف همه حقایق قرآن باشد، مصداق حقیقت شب قدر است.

آری، ائمه علیهم السّلام چنان که در دیگر صفات پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله جانشین وی هستند، در این صفت نیز جانشین آن حضرت می باشند.

فاطمه زهرا علیها السّلام و شب قدر

درّ یگانه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله، حضرت فاطمه علیها السّلام که محورا هل بیت ومادر یازده امام است، از مصادیق حقیقت شب قدر می باشد که برخی سخنان وی شاهد بر این مدعاست. حضرت فاطمه در یکی از دعاهایش می فرماید: «الحمد للّه الذی لم یجعلنی جاحدة لشی ء من کتابه و لا متحیرة فی شی ء من أمره؛[8] حمد مخصوص خدایی است که مرا انکارکننده چیزی از کتابش و سرگردان در چیزی از امورش قرار نداده است» . به عبارت دیگر، مرا بر همه اسرار و حقایق قرآن آگاه کرده است. و این، بیانگر آن است که وجود شریف حضرت فاطمه علیها السّلام ظرف حقایق قرآن عظیم و «شب قدر» است. روایات دیگری هم به صراحت این مطلب را بیان می کنند؛ از جمله:

الف) عن حمران قال سألت أبا عبد اللّه علیه السّلام... قال: أمّا قوله لیلة القدر خیر من ألف شهر؛ یعنی فاطمة علیها السّلام....[9]

امام صادق علیه السّلام در این روایت می فرماید: شب قدر، حضرت فاطمه علیها السّلام است.

ب) امام صادق علیه السّلام در تأویل آیه شریفه إنّا أنزلناه فی لیلة القدر[10] می فرماید: «اللّیلة فاطمد و القدر اللّه فمن عرف فاطمة حقّ معرفتها فقد أدرک لیلة القدر و إنّما سمّیت فاطمة لأنّ الخلق فطموا عن معرفتها؛[11] شب، فاطمه علیها السّلام و قدر، خداوند متعال است، هرکس قدر را درک کرده است و همانا وی فاطمه نامیده شده است؛ چون مخلوقات از شناخت او عاجز شده اند» .

اثبات امامت با شب قدر

رابطه امام با شب قدر زمانی نیز رابطه ای ناگسستنی است؛ به گونه ای که امام باقر علیه السّلام شیعیان را برای اثبات حقانیتشان به استفاده از سوره قدر چنین ترغیب می نماید:

 «یا معشر الشیعة خاصموا بسورة إنّا أنزلناه فی لیلة القدر تفلجوا فو اللّه إنّها لحجّة اللّه تبارک و تعالی علی الخلق بعد رسول اللّه و إنّها لسیّدة دینکم و إنّها لغایة علّمنا؛[12] ای گروه شیعیان!به وسیله سوره قدر با مخالفان مناظره کنید تا غالب شوید. به خدا قسم، آن سوره بعد از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله حجت خداوند تبارک و تعالی بر بندگان است و آن بزرگ دین شما و نهایت علم ماست» .

در روایتی دیگر، امام باقر علیه السّلام به شیعیان یاد می دهد که چگونه از سوره قدر حقانیت شیعه را اثبات کنند. در این روایت نسبتا طولانی امام صادق علیه السّلام از پدر خود امام باقر علیه السّلام نقل می کند که مردی در حال طواف امام علیه السّلام به صورت پوشیده نزد حضرت آمد. امام باقر علیه السّلام می فرماید:

اگر شیعیان ما به مخالفان بگویند: خداوند عزّ و جلّ به پیامبرش صلّی اللّه علیه و آله می فرماید:

إنا أنزلناه فی لیلة القدر[13] تا آخر سوره، آیا پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله چیزی را که در آن شب نمی دانست یا جبرئیل علیه السّلام در غیر آن شب به او آورده است، می دانست؟

مخالفان خواهند گفت: نه. به آنها بگو: آیا حضرت ناچار بود که هرچه را می دانست، آشکار کند؟

آنها می گویند: نه. به آنها بگو: آیا در آنچه پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله از علم آشکار کرده بود، اختلافی بود؟

اگر گفتند: نه. به آنها بگو: اگر کسی از احکام خدا حکمی بدهد که در آن اختلاف است، آیا با پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله مخالفت کرده است؟می گویند: بلی.

و اگر بگویند: نه، حرف اول خود را نقض کرده اند.

به مخالفان بگو: «تأویل قرآن را کسی جز خدا و راسخان در علم نمی داند» .[14]

اگر گفتند: راسخان در علم چه کسانی هستند؟ بگو: آنها که در علمش اختلاف نباشد.

اگر بگویند: او کیست؟بگو: همانا پیامبر اکرم و صاحب آن امر است. آیا پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله تبلیغ کرد یا نه؟اگر بگویند: تبلیغ کرد، بگو: آیا وی از دنیا رفت و آیا جانشینش علمی دارد که در آن اختلافی نیست؟ اگر بگویند: نه، بگو: جانشین پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله آیه تأیید الهی ]مورد تایید است و پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله فقط کسی را به جانشینی برمی گزیند که به همان حکم وی حکم دهد و در همه اوصاف به غیر از نبوت، همانند او باشد. و اگر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله کسی را در علمش جانشین قرار ندهد، کسانی را که بعد از ایشان در صلب ها قرار دارند، ضایع نموده است.

اگر بگویند: علم پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله از قرآن بود بگو: «حم. سوگند به کتاب روشنگر که ما آن را در شبی مبارک نازل کردیم؛ چون (از آغاز خلقت) همواره (سنت ما) انذار خلق بوده است. در آن شب مبارک هر امری براساس حکمت تدبیر می گردد. (نزول قرآن) فرماین بود از سوی ما، (که) ما (آن را) فرستادیم» .[15]

اگر بگویند: خدای عزّ و جلّ فقط به سوی پیامبران [فرشته] می فرستد. بگو: این امر محکمی که در شب قدر گشوده می شود، از طریق فرشتگان و روح است که از آسمانی به آسمان دیگر یا از آسمانی به زمین فرو می آیند.

اگر بگویند: فرو آمدن آنها از آسمانی به آسمان دیگر است. بگو: در آسمان کسی نیست که از طاعت خدا به معصیتش برگردد.

و اگر بگویند: از آسمانی به زمین فرو می آیند و اهل زمین نیازمندترین مخلوق به آن هستند. بگو: آیا آنها (اهل زمین) به بزرگی نیاز دارند که حکمش را بپذیرند؟

اگر بگویند: خلیفه، حاکم آنهاست. بگو: «خدا سرپرست و کارساز کسانی است که ایمان آورده باشند، ایشان را از ظلمت ها به سوی نور هدایت می کند و کسانی که (به خدا) کافر شده اند، سرپرستشان طاغوت است که از نور به سوی ظلمت سوقشان می دهد، آنان دوزخیان اند و خود در آن به طور ابد خواهند بود» .[16]

قسم به خدا که خداوند-عزّ ذکره -در زمین و آسمان ولی ای ندارد، مگر آنکه از طرف خدا مورد تأیید است و هرکس تأیید شود، خطا نمی کند و خداوندی که یادش بزرگ است، در زمین دشمنی ندارد، مگر آنکه مخذول است و هرکه از طرف خدا رها گردد، امرش درست نمی شود. همان گونه که باید امر از آسمان به زمین فرو آید تا اهل زمین بدان حکم کنند، همچنان آنها به سرپرست نیاز دارند.

اگر گفتند: چنین کسی را نمی شناسیم. بگو: هرچه دلتان می خواهد بگویید. خدای عزّ و جلّ نمی پسندد که امت را بعد از محمد صلّی اللّه علیه و اله رها کند؛ به گونه ای که حجتی بر آنان نباشد.

امام صادق علیه السّلام فرمود: آن مرد مکثی کرد و گفت: ای فرزند پیامبر خدا! این مسئله مشکلی است. اگر آنها بگویند: حجت خدا قرآن است، چه می گویید؟ فرمود: آن وقت به آنها می گویم: قرآن، ناطق نیست که امر و نهی کند؛ لیکن قرآن اهلی دارد که امر و نهی می کنند. و می گویم: به بعضی از اهل زمین مصیبتی رخ داده است که در سنت و حکمی که اختلاقی در آن نباشد، و در قرآن نیست. علم خداوند تعالی برنمی تابد که آن فتنه در زمین ظاهر شود و در حکم خداوند تعالی چیزی که آن را برطرف کند و اهل آن را نجات دهد، نباشد.

پس آن مرد گفت: ای فرزند پیامبر خدا!در آنجا غالب می شوید.[17]

به طور خلاصه، امام باقر علیه السّلام در این روایت با استفاده از استمرار «شب قدر» در سال های بعد از رحلت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله، و فرو آمدن فرشتگان و روح و ابلاغ احکام سال در آن شب و لزوم حجت خدا پس از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله، وجود «امام» را اثبات می کند؛ امامی که همانند اوب تواند فرتشگان را مشاهده و پیام های آنها را دریافت کند.

آگاهی از تقدیرات شب قدر

یکی از رخدادهای مهم شب قدر، نزول فرشتگان بر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله و بعد از وی بر امام علیه السلام و ابلاغ احکام سال بعد به ایشان است. روایات زیادی این مطلب را تأیید می کنند؛ از جمله:

 «عن داود بن فرقد قال: سألته عن قول اللّه عزّ و جلّ إنّا أنزلناه فی لیلة القدر و ما أدراک ما لیلة القدر قال علیه السّلام: ینزل فیها ما یکون من السّنة من موت أو مولود. قلت له: إلی من؟فقال علیه السلام الی من عسی أن یکون؟إنّ النّاس فی تلک اللّیلة فی صلاة و دعاء و مسألة و صاحب هذا الأمر فی شغل، تنزّل الملائکة إلیه بأمور السّنة من غروب الشّمس إلی طلوعها من کلّ أمر سلام هی له إلی أن یطلع الفجر؛[18]

داود بن فرقد گوید: از امام صادق علیه السلام در مورد سخن خداوند تعالی که می فرماید:

إنّا أنزلناه فی لیلة القدر و ما أدراک ما لیلة القدر[19] پرسیدم. حضرت فرمود: در آن شب آنچه در یک سال رخ می دهد، از جمله مرگ ها و زایش ها نازل می شوند. گفتم: به چه کسی نازل می شوند؟فرمود: به چه کسی احتمال دارد که نازل شود؟مردم در آن شب در حال نماز و دعا و سؤال (از خداوند متعال) هستند و صاحب این امر در کاری مشغول است. فرشتگان به همراه امور یک سال، از هنگام غروب خورشید تا طلوع آن، به سوی او فرو می آیند، همه امور را به سوی او می آورند. آن شب برای او تا طلوع فجر، سالم است» .

این روایت بیانگر آن است که فرشتگان در شب قدر بر یک شخص خاص فرو می آیند و امور سال آینده را به او تحویل می دهند و از روایات دیگر و همچنین از اینکه امور همگان در دست امام است، می فهمیم که آن شخص خاص، امام علیه السّلام است.

امام صادق علیه السلام در ضمن روایتی که در تفسیر سوره قدر بیان شده است، می فرماید:

 «تنزّل الملائکة علی إمام الزّمان مع روح القدس و قوله تبارک و تعالی تنزّل الملائکة و الرّوح فیها بإذن ربّهم و یدفعون ما کتبوه إلی الإمام و یلقی اللّه ذلک إلی رسول اللّه ثمّ إلی أمیر المؤمنین علیه السّلام ثمّ إلی الأئمّة علیهم السّلام واحدا بعد واحد حتّی یلقوه إلی الإمام...؛[20] فرشتگان به همراه روح القدس بر امام زمان نازل می شوند و سخن خداوند تبارک و تعالی تنزّل الملائکة و الرّوح فیها بإذن ربّهم[21] [همین معنا را بیان می کند] و ملائکه آنچه را که نوشته اند، به امام می دهند و خداوند تعالی آن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله، سپس به امیر مؤمنان علیه السلام، سپس به ائمه علیهم السّلام یکی بعد از دیگری القا می کند تا آنها به امام (زمان) القا کنند» .

جانشینان پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله

بعد از آنکه فهمیدیم پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله جانشینانی دارد که بعد از وی هر سال در شب قدر فرشتگان بر آنها فرو آمده، احکام سال بعد را به ایشان ابلاغ می کنند، تعیین و مشخص کردن آنها ضروری به نظر می آید؛ چون بدون شناخت آنها، تبعیت از ایشان و انجام وظایفی که در قبال آنها داریم، ممکن نیست.

اولین ایشان حضرت علی علیه السّلام است که در محضر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله هم پیک وحی را مشاهده می کرد و هم صدای او را می شنید. امیر مؤمنان علی علیه السّلام خود در این باره می فرماید:

 «و لقد سمعت رنّة الشیطان حین نزل الوحی علیه صلّی اللّه علیه و اله فقلت: یا رسول اللّه ما هذه الرّنّة؟فقال: هذا الشّیطان قد أیس من عبادته، إنّک تسمع ما أسمع و تری ما أری إلاّ أنک لست بنبیّ و لکنّک لوزیر و إنّک لعلی خیر؛[22] زمانی که بر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله وحی نازل شد، ناله شیطان را شنیدم. گفتم: ای پیامبر خدا! این ناله چیست؟فرمود: این شیطان است که از معبود شدن ناامید شده است. همانا تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را من می بینم، می بینی، با این تفاوت که تو پیامبر نیستی، ولی وزیر هستی و همانا تو بر خیر هستی» .

در روایات زیادی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله تعداد ائمه علیهم السّلام نیز مشخص شده اند که در این جا ما فقط به برخی از آنها که به موضوع ما هم ربط دارند، اشاره می کنیم.

از امام هادی علیه السّلام نقل شده است که امیر مؤمنان علی علیه السّلام به ابن عباس فرمود: «إنّ لیلة القدر فی کلّ سنة و إنّه ینزل فی تلک اللّیلة أمر السّنة و لذلک الأمر ولاة بعد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله، أنا و أحد عشر من صلبی أئمّة محدّثون؛[23] همانا شب قدر در هر سال است و در آن شب، امر یک سال فرو میآید و آن امر بعد از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله صاحبانی دارد» . ابن عباس گفت: آنها چه کسانی اند؟علی علیه السّلام فرمود: من و یازده نفر از فرزندانم، امامانی هستیم که و فرشتگان با ما سخن می گویند» .

از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله نقل شده است که با اصحابش فرمود:

 «آمنوا بلیلة القدر إنّها تکون لعلیّ بن أبی طالب و لولده الأحد عشر من بعدی؛[24] به شب قدر ایمان بیاورید. آن شب (بعد از من) از آن علی بن ابی طالب و یازده فرزندش است » .

در برخی روایات نیز همه ائمه علیهم السّلام با اسم مشخص شده اند؛ از جمله:

جابر بن یزید جعفی گوید: از جابر بن عبد اللّه انصاری شنیدم که می گفت: «لمّا أنزل اللّه عزّ و جلّ علی نبیّه یا أیّها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه و أطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم قلت: یا رسول اللّه عرفنا اللّه و رسوله فمن أولو الأمر الّذین قرن اللّه طاعتهم بطاعتک؟قال صلّی اللّه علیه و اله هم خلفائی یا جابر و أئمة المسلمین بعدی، أولهم علیّ بن أبی طالب، ثمّ الحسن، ثمّ الحسین، ثمّ علیّ بن الحسین، ثمّ محمّد بن علیّ المعروف فی الثّوراة بالباقر، و ستدرکه یا جابر، فإذا لقیته فأقرئه منّی السلام، ثمّ الصّادق جعفر بن محمّد، ثمّ موسی بن جعفر، ثمّ علیّ بن موسی، ثمّ محمّد بن علیّ، ثمّ علیّ بن محمّد، ثمّ الحسن بن علیّ، ثمّ سمیّی و کنیّی حجّة اللّه فی أرضه و بقیّته فی عباده ابن الحسن بن علیّ، ذاک الّذی یفتح اللّه تعالی ذکره علی یدیه مشارق الأرض و مغاربها، ذاک الّذی یغیب عن شیعته و أولیائه غیبة لا یثبت فیها علی القول بإمامته إلاّ من امتحن اللّه قلبه للإیمان، قال: فقال جابر: یا رسول اللّه فهل ینتفع الشّیعة به فی غیبته؟فقال صلّی اللّه علیه و اله: إی و الّذی بعثنی بالنّبوّة إنهم لینتفعون به یستضیئون بنور ولایته فی غیبیته کانتفاع النّاس بالشّمس و إن جلّلها السحاب. یا جابر هذا مکنون سرّ اللّه و مخزون علمه فاکتمه إلاّ عن أهله؛[25] وقتی خداوند عزّ و جلّ آیه شریفه یا أیها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه و أطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم[26] بر پیامبرش فرو فرستاد، عرض کردم: ای پیامبر!خدا و پیامبرش را شناختیم؛ اولو الأمری که خدای تعالی اطاعتشان را همراه اطاعت شما آورده است، چه کسانی هستند؟حضرت فرمود:

ای جابر! آنها جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند. اول آنها علی بن ابی طالب، سپس حسن، سپس حسین، سپس علی بن حسین، سپس محمد بن علی-که در تورات به «باقر» معروف است و ای جابر! تو او را ترک خواهی کرد. وقتی او را دیدی، سلام مرا به او برسان -سپس صادق جعفر بن محمد، سپس موسی بن جعفر، سپس علی بن موسی، سپس محمد بن علی، سپس علی بن محمد، سپس حسن بن علی، سپس همنام و هم کنیه ام، حجت خدا در زمین و یادگار او در میان بندگانش، پسر حسن بن علی است. او کسی است که خداوند تعالی به دستانش مشرق ها و مغرب های زمین را فتح می کند. او کسی است که از شیعیان و دوستانش غایب می شود؛ غیبتی که در آن فقط کسانی در قول به امامتش ثابت قدم می مانند که خداوند قلبشان را برای ایمان امتحان کرده است. جابر گفت: ای پیامبر خدا!آیا شیعیان در غیبتش از وی بهره مند می شوند؟حضرت فرمود: آری، قسم به کسی که مرا به پیامبر برگزیده است، آنها از او بهره مند می شوند و در غیبتش از نور ولایتش روشنایی می گیرند؛ همچنان که مردم از خورشید استفاده می کنند، هرچند ابر آن را بپوشاند، ای جابر!این سرّ پنهان خدا و علم پوشیده اوست، پس آن را از غیر اهلش مخفی نگهدار» .

شب قدر و ضرورت حکومت جهانی امام علیه السّلام

وجود شب قدر، همچون معجزه ای در نظام الهی است. در شب قدر برنامه ای جهان شمول به امام علیه السّلام ابلاغ می شود که همه ذرات کائنات را فرامی گیرد؛ برنامه ای که اگر همه مکتب های سیاسی جهان جمع شوند، از طرح چنین برنامه ای برای اداره جامعه هر چند کوچک عاجزند؛ همچنان که جهانیان حتی از آوردن سوره ای کوچک عاجزند.

اهمیت این معجزه همیشگی وقتی آشکارتر می شود که «حکومت واحد جهانی» تشکیل شود و بر اساس همین برنامه سالانه، برنامه اداره آن نوشته شود. در رأس این حکومت، کسی قرار می گیرد که از برنامه شب قدر آگاه و می تواند براساس همین برنامه، جهان را اداره کند و در چنین شرایطی حق هیچ ذره ای از ذرات وجود ضایع نمی شود و «عدالت» به معنای واقعی تحقق پیدا می کند و زمینه رشد و تعالی انسان ها فراهم می گردد. در روایتی اوضاع زندگی در حکومت حضرت مهدی علیه السّلام چنین بیان شده است:

عمار ساباطی می گوید که به امام صادق علیه السّلام گفتم: «جعلت فداک فما نتمنّی إذا أن نکون من أصحاب القائم علیه السّلام فی ظهور الحقّ و نحن الیوم فی إمامتک و طاعتک أفضل أعمالا من أعمال أصحاب دولة الحقّ؟ فقال: سبحان اللّه أ ما تحبّون أن یظهر اللّه عزّ و جلّ الحقّ و العدل فی البلاد و یحسن حال عامّة النّاس و یجمع اللّه الکلمة و یؤلّف بین القلوب المختلفة و لا یعصی اللّه فی أرضه و یقام حدود اللّه فی خلقه و یردّ الحقّ إلی أهله فیظهروه حتّی لا یستخفی بشی ء من الحقّ مخافة أحد من الخلق؛[27] فدایت شوم!حال که در خدمت شما (امام حاضر) بودن و در چنین اوضاعی از شما اطاعت کردن از اعمال اصحاب دولت حق بهتر است، چرا باید آرزو کنیم که از اصحاب حضرت قائم (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف) باشیم؟ حضرت در پاسخ فرمود: خداوند پاک و منزه است، آیا دوست ندارید که خداوند عزّ و جلّ حق و عدالت را در سرزمین ها آشکار کند و حال عموم مردم را نیک گرداند و در میان مردم، (وحدت) کلمه و میان دل... های پراکنده انس و الفت ایجاد کند و خدا در زمین نافرمانی نشود و حدود خداوند در میان مخلوقات اقامه شود و حق به صاحبانش برگردد و حق را آنگونه آشکار کنند که چیزی از آن به سبب ترس از احدی از مخلوقات مخفی نماند؟» .

خصوصیاتی که از حکومت حق از جمله «عدالت گسترده» در این روایت بیان شده است، برخاسته از هماهنگی میان برنامه تکوین و تشریع است و فقط کسی می تواند آن را اجرا کند که از برنامه های خدای تعالی برای بندگانش، با خبر باشد و او، همان امام علیه السّلام است که در «شب قدر» آن برنامه را دریافت می کند. ما نیز به درگاه خدا دعا می کنیم تا تحقق این روز را نزدیک تر بفرماید.

پی نوشت ها

[1] قدر/ 2: «همانا ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم» .

[2] بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، سید محسن خرازی، ج 2، ص 8، موسسه نشر اسلامی، قم، 416 ق، چ 2.

[3] بقره/ 30: «همانا من در زمین جانشینی قرار می دهم» .

[4] بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج 2، ص 9.

[5] ارشاد القلوب، حسن بن أبی الحسن دیلمی؛ دار الشریف الرضی، ج 1، ص 131، للنشر، بی جا، 1412 ق، چ 1.

[6] واقعه/ 79: «که جز پاکان کسی از آن آگاه نیست» .

[7] احزاب33/: «خدا چنین می خواهد که هو رجس و آلایشی را از شما خانواده [نبوت ]ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزه گرداند» .

[8] فلاح السائل، سید بن طاوس حلی، ص 173، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، قم.

[9] بحار الانوار، ج 52، ص 97.

[10] قدر/ 2.

[11] بحار الانوار، ج 43، ص 65.

[12] ج 25، ص 72

[13] قدر/ 1.

[14] آل عمران/7.

[15] دخان/1-5.

[16] بقره/257.

[17] الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365، چ 4، ج 1، ص 245 و 246.

[18] مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج 7، ص 462، موسسه آل البیت علیهم السّلام، قم، 1408 ق، چ 1.

[19] قدر/1-2.

[20] بحار الانوار، ج 82، ص 52.

[21] قدر/3: «فرشتگان همراه روح در آن شب به اذن پروردگارشان فرود... می آیند» .

[22] نهج البلاغه، تحقیق: صبحی صالح، خطبه 192 (قاصعه) ، ص 406، تهران، انتشارات اسوه، 1415 ق، چ 1.

[23] الکافی، ج 1، ص 532 و 533.

[24] همان، ص 533.

[25] کمال الدین، محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) ، ج 1، ص 253، دار الکتب الإسلامیة، قم، چ 2، 1395 ق.

[26] نساء/ 59: «ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولو الأمر را اطاعت کنید» .

[27] کمال الدین، ج 2، ص 645.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان