ماهان شبکه ایرانیان

گپی با امیرمهدی ژوله؛ ساموراییِ ممنوع‌التصویر!

با ژوله درباره فضای فعلی سینمای کمدی، سامورایی در برلین و ماجرای ممنوع التصویری اش گفتگو کرده ایم و او با لحنی که درست مثل متن هایش تلخ، گزنده و البته تاثیر گذار است به هر پرسشی پاسخ داد.

روزنامه همشهری - مهرداد رسولی: بین هنرمندانی که برای رسیدن به اوج شهرت و محبوبیت مسیر پر پیچ و خمی را پشت سر گذاشتند امیر مهدی ژوله یک استثناست؛ کسی که در کسوت روزنامه نگاری حرف برای گفتن و در قامت نویسنده طنز سوژه برای نوشتن داشت و حالا در مسیری قدم گذاشته که بسیاری از هنرمندان مدت‌هاست به واسطه متن‌های تند و تیزش در آن قدم زده اند.

او نماینده نسلی است که در برابر فشار‌ها سر خم نمی‌کند و اهل خطر کردن است؛ خطراتی که به حذف تدریجی‌اش از تلویزیون و حتی مانع پخش تصویرش در تیزر‌های تبلیغاتی فیلم سامورایی در برلین شده است. با ژوله درباره فضای فعلی سینمای کمدی، سامورایی در برلین و ماجرای ممنوع التصویری اش گفتگو کرده ایم و او با لحنی که درست مثل متن هایش تلخ، گزنده و البته تاثیر گذار است به هر پرسشی پاسخ داد.

گپی با امیر مهدی ژوله از نویسندگی طنز تا بازیگری در تئاتر و سینما و ماجرای ممنوع التصویری اش

آقای ژوله، شما سال‌ها در کسوت نویسندگی و حالا به‌عنوان بازیگر در ژانر کمدی فعالیت کرده‌اید، می‌شود درباره سینمای کمدی با شما صحبت کرد.

در زمینه سینمای کمدی خودم را خیلی صاحب‌نظر نمی‌دانم؛ چرا که فقط در 3 فیلم کمدی بازی کرده‌ام و در 2 فیلم «خوب، بد، جلف» و «هزار پا» نقش کوتاهی داشتم. یک فیلمنامه سینمایی کمدی نوشته‌ام که آن هم پروانه ساخت نگرفته است؛ بنابراین می‌توانم به‌عنوان کسی که با این حوزه آشناست صحبت کنم و به سؤال‌های شما پاسخ بدهم.

فکر می‌کنید چرا تعداد فیلم‌هایی که این روز‌ها در ژانر کمدی ساخته می‌شود رو به افزایش است و سینمای کمدی هر روز تعداد بیشتری از مخاطبان را به‌خودش اختصاص می‌دهد؟

نکته این است که باید بگوییم چرا اقبال عمومی نسبت به ژانر‌های دیگر به اندازه کافی نیست وگرنه سینمای کمدی در همه جای دنیا مخاطبان زیادی دارد و فیلم‌های کمدی معمولا بین فیلم‌های پرفروش سال قرار می‌گیرند. اساسا باید به این موضوع فکر کنیم که مگر در سینمای ایران چقدر گونه و ژانر سینمایی داریم. ما یک سینمای کمدی داریم و یک سینمای اجتماعی. نه سینمای کودک درست و حسابی داریم نه ژانر علمی - تخیلی و نه فیلم اکشن درست و حسابی تولید می‌شود، نه فیلم ترسناک داریم. اصلا چیزی نداریم که بخواهیم بگوییم چرا بقیه نیستند و کمدی هست. اگر بخواهید به این نقطه برسید که فضای جامعه غم‌انگیز است و مردم، غمناک و بی‌حوصله شده‌اند و ترجیح‌شان سینمای کمدی شده، این نتیجه‌گیری درستی است.

پس معتقدید که جامعه امروز ما بیش از هر زمان دیگری به خنده و شادی نیاز دارد؟

این تحلیل درست است، اما همانطور که گفتم مگر جز فیلم کمدی چه گزینه‌های دیگری وجود دارد که مردم از آن‌ها استقبال نکرده باشند. کدام فیلم اکشن هیجان‌انگیزی بوده که مورد اقبال مردم قرار نگرفته باشد. مسئله دیگر این است که هزینه تولید فیلم بالا رفته و شاید فقط برخی فیلم‌های کمدی بتوانند هزینه‌های خودشان را برگردانند. به همین دلیل سرمایه‌گذار‌ها و تهیه‌کننده‌ها به سمت ساخت این نوع فیلم‌ها می‌روند.

درست است که در ژانر‌های مختلف، فیلم‌های هیجان‌انگیز تولید نشده، اما مگر در سینمای کمدی فیلمی با این مختصات ساخته می‌شود؟

اگر سلیقه مرا بخواهید فقط آن فیلم‌هایی که پیمان قاسمخانی در سینمای کمدی نوشته نمونه‌های قابلی بوده‌اند و نمونه‌های اندک دیگری مثل هزارپا که نسخه اصلی‌اش ساختار قرص و محکمی دارد یا کار‌هایی که محمدرضا هنرمند زمانی می‌ساخت یا کار‌های داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی که نایاب شده‌اند چنین مختصاتی دارند. در یک دهه اخیر جز تعداد محدودی، عموما کار‌هایی که پیمان قاسمخانی نوشته قابل توجه بوده و بقیه کار‌ها موردپسند من واقع نشده است.

حتی فیلم‌هایی که مهران مدیری ساخته و نویسنده‌اش پیمان قاسمخانی نبوده؟

وقتی می‌گویم کار‌هایی که پیمان نوشته را می‌پسندم، قاعدتا بقیه کار‌ها جزو مورد علاقه‌های من نبوده‌اند.

سانسور گسترده در سینما چقدر در گرایش سینماگران به سینمای کمدی تأثیر داشته؟

سانسور به‌طور وحشتناک وجود دارد و به همین دلیل فقط با یکسری مسائل می‌شود شوخی کرد و در چنین شرایطی نمی‌توانید قصه‌های خوب بنویسید. مثلا الان فیلم‌هایی مثل «اجاره‌نشین‌ها» یا «ای ایران» مجوز ساخت نمی‌گیرند؛ همانطور که «شب‌های برره» اجازه پخش از تلویزیون نمی‌گیرد. البته سانسور در سینما با تلویزیون متفاوت است، اما هر دو از یک نوع نگرش نشأت می‌گیرند. در تئاتر هم فقط با مسائلی می‌شود شوخی کرد که صرفا سر مردم گرم شود.

به‌عنوان نویسنده طنز تا چه حد با سانسور در سینما و تلویزیون دست به گریبان بودید؟ شدت سانسور به حدی بوده که مانع تولید کار شود؟

در کارگاه‌های طنزنویسی به بچه‌ها می‌گویم اساسا باید با قدرت شوخی کرد و کسی با فرد ضعیف یا کانون ضعف شوخی نمی‌کند. قدرت هم یا در سیاست یا در ثروت یا در ایدئولوژی است، اما اینجا با هیچ کدام از این‌ها نمی‌توانی شوخی کنی. فقط گاهی می‌توانی به خط‌قرمز‌هایی که بسیار پررنگ و سلیقه‌ای است نزدیک بشوی. این خط قرمز‌ها شامل شوخی‌های سیاسی و اجتماعی است. وقتی فقط می‌توانی به شوخی‌هایی از این دست یا چه بسا فقط به شوخی‌های رکیک نزدیک بشوی، طنز گزنده اجتماعی، سیاسی و اخلاقی تولید نمی‌شود و در نتیجه با کثرت فیلم‌های کم‌محتوا مواجه خواهیم شد.

دایره سانسور در سینما و تلویزیون در مقایسه با یک دهه قبل گسترده‌تر شده یا فضا برای کارکردن باز‌تر است؟

من کارم را با شب‌های برره، «مرد هزار چهره» و «باغ مظفر» شروع کردم و در شبکه نمایش خانگی هم نویسنده کار‌هایی مثل «شوخی کردم» و «قهوه تلخ» بودم، اما بعد که به تلویزیون برگشتم متوجه شدم اصلا نمی‌شود روی پروژه‌هایی مثل شب‌های برره و مرد هزار چهره کار کرد. حتی «در حاشیه» هم که فقط با یک صنف شوخی می‌کرد عقیم ماند. فکر می‌کنم الان در شبکه نمایش خانگی هم نمی‌شود قهوه تلخ یا شوخی کردم را ساخت. البته شوخی کردم از تلویزیون پخش می‌شود، اما فقط آیتم‌هایی که برداشت نقد از دولت می‌شود روی آنتن می‌رود و خیلی از آیتم‌ها یا سانسور می‌شود یا اصلا پخش نمی‌شود.

به سراغ سامورایی در برلین برویم. در این فیلم که همه فاکتور‌های لازم برای ممیزی را دارد با موضوع سانسور درگیر نبودید؟

هزینه‌های ساخت سامورایی در برلین با یوروی 5 هزار تومانی برآورد شده بود، اما وقتی به آلمان رفتیم قیمت یورو به 15 هزار تومان رسید. به همین دلیل محدودیت‌های ناخواسته‌ای در کار ایجاد و خیلی از بخش‌های فیلمنامه محدود شد. موضوع فیلم و فیلمنامه به‌گونه‌ای بود که خیلی درگیر سانسور نشدیم.

شاید به این دلیل که مهدی نادری با فضای فعلی کار در سینمای ایران آشناست و می‌داند چه فیلمی بسازد که زیر تیغ سانسور نرود.

آقای نادری مگر با فضای سینمای ایران آشناست؟ او یک فیلم به نام «بدرود بغداد» ساخت و 8 سال خانه‌نشین شد.

احتمالا همین دوری چندین ساله از سینما باعث شد دست به عصا راه برود و فیلم بی‌دردسری مثل سامورایی در برلین را بسازد.‌

نمی‌دانم، اما نادری خیلی دنبال شوخی‌های رکیک نبود. حتی دستمایه‌هایی مثل دختر ایرانی و دختر آلمانی در فیلم داشتیم و می‌توانست با این شخصیت‌ها بازی کند، اما این کار جزو علایق خودش نبود.

گپی با امیر مهدی ژوله از نویسندگی طنز تا بازیگری در تئاتر و سینما و ماجرای ممنوع التصویری اش

یکی دیگر از چالش‌های سینمای کمدی این است که از سوی مسئولان جدی گرفته نمی‌شود. به‌طور مثال بهترین بازیگران طنز مثل اکبر عبدی یا علیرضا خمسه همیشه دستشان از جوایز سینمایی کوتاه مانده است و فیلم‌های ستاره‌دار کمدی آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته‌اند. چرا سینمای کمدی اساسا جدی گرفته نمی‌شود؟

فکر می‌کنم یکی از مدیران صدا و سیما بود که می‌گفت کمدی برای مسئولان حکم توالت را دارد. همه می‌گویند لازم و ضروری است و مردم را آرام می‌کند و می‌تواند سوپاپ باشد، اما کسی حاضر نیست با کمدی عکس یادگاری بگیرد.

شاید دلیلش این باشد که سینمای کمدی در سال‌های اخیر رو به ابتذال رفته و مسئولان هم می‌خواهند خودشان را از آنچه سینمای مبتذل خوانده می‌شود مبرا کنند.

آن‌ها همیشه سعی کرده‌اند خودشان را مبرا کنند. همانطور که از شب‌های برره و مرد هزار چهره خودشان را مبرا کردند. اینگونه نیست که کار‌های پیمان قاسمخانی با آن ساختار درست و حسابی دیده شود. کمدی‌ساز‌ها و بازیگران کمدی هیچ زمانی جدی گرفته نشده‌اند. یک سال برای اینکه به نوید محمد‌زاده جایزه ندهند آن را به رضا عطاران دادند، وگرنه تلاشی که عطاران در سینمای کمدی کرده، دیده نشده است. هیچ وقت فیلم‌هایی مثل اجاره‌نشین‌ها، «دایره زنگی»، ای‌ایران، «مارمولک» و «ورود آقایان ممنوع» دیده و جدی گرفته نشد.

شباهت فیلم‌های کمدی اخیر هم عجیب است. اینکه در ژانر کمدی تفاوتی بین فیلم‌های سینمایی احساس نمی‌شود از کجا نشأت می‌گیرد؟

دست‌اندرکاران تولید فیلم فکر می‌کنند فقط چند بازیگر داریم که باعث فروش فیلم می‌شوند. فیلمنامه‌نویس‌ها هم معمولا مشترک هستند و از طرفی سوژه‌هایی که می‌توانند دستمایه یک سناریوی طنز باشند محدود است و در نتیجه آثار تولید‌شده به هم شبیه می‌شوند.

برگردیم به مضمون فیلم‌های کمدی. فکر می‌کنید فیلم کمدی نیاز جامعه امروز است یا به فیلم‌هایی نیاز داریم که مخاطب را به تعقل وا دارد؟

سلیقه من همان کار‌هایی است که در سال‌های فعالیتم در آن‌ها حضور داشته‌ام؛ کار‌هایی مثل شب‌های برره، مرد هزار چهره، قهوه تلخ، شوخی کردم یا حتی کاری که در فیلم «ساعت 5 عصر» کردم. رویکرد من چه در سال‌هایی که کار مطبوعاتی می‌کردم چه در سال‌هایی که می‌نوشتم و چه در دوره‌ای که استند آپ می‌کردم طنز انتقادی بوده است؛ طنزی که رفتار و رویه یک جریان قدرتمندی را نقد کند و در موردش حرف بزند و تئوری کمدی برای کمدی و خنده برای خنده را درک نمی‌کنم. سلیقه من نقد و حرف‌زدن است تا خنداندن مخاطب.

بگذارید طور دیگری سؤالم را مطرح کنم. به‌عنوان نویسنده طنز فکر می‌کنید در برهه فعلی آگاهی‌بخشی باید دغدغه سینماگران باشد یا خنداندن مردم؟

من در مورد کاری که در فضای مجازی و صفحه شخصی‌ام می‌کنم هم به بن‌بست رسیده‌ام. حس می‌کنم فضای جامعه به حال خوب و مهم‌تر از آن به امید و اعتماد و رفع و رجوع تنش‌ها احتیاج دارد. اگر بخواهم دوباره بنویسم بازهم تیغ تیز طنز در نوشته‌هایم خواهد بود. آن‌قدر رسانه‌های موافق و معاند و مجازی وجود دارد که همه مردم آگاهی نسبی دارند. اگر یک طنز انتقادی در حد کپشن فضای مجازی می‌نویسم حرفی است که مردم هم می‌دانند و ممکن است دلشان خنک شود وگرنه جنبه آگاهی‌بخشی ندارد. اگر می‌خواهید مرا در دوگانه شادی و آزادی قرار بدهید من در وضع فعلی شادی برای مردم را ترجیح می‌دهم.

چه برنامه‌ای برای آینده دارید؟ می‌خواهید به‌عنوان بازیگر به کارتان ادامه بدهید یا شوق نویسندگی وسوسه‌تان می‌کند؟

2 طرح دارم که می‌خواهم آن‌ها را بنویسم. خدا را شکر سطح بازیگری‌ام را به جایی رسانده‌ام که تهیه‌کننده حاضر است طرحم را بنویسم و نقش اصلی را هم خودم بازی کنم. فکر می‌کنم اگر قرار باشد اتفاق خوبی در سینما برای من بیفتد باید از همین مسیر باشد چرا که معلوم نیست چند فیلمنامه خوب در سال نوشته و از بین آن‌ها به من هم پیشنهاد داده شود. این آرزوی من است، اما بعد از 4-3 سال دوری از کار نویسندگی ممکن است برایم دشوار باشد. آن بخشی که مرا در بازیگری ارضا می‌کند تئاتر است. در تئاتر، نمایشنامه‌نویس‌های خوبی داریم و از نمایشنامه‌های خارجی هم استفاده می‌شود؛ بنابراین برخلاف سینما و تلویزیون، معضل متن وجود ندارد و همین مسائل هر بازیگری را راضی می‌کند. در تئاتر لذت اجرای زنده را احساس می‌کنم و با صدای خنده و ری‌اکشن پایانی تماشاگر خستگی‌ام در می‌رود.

موضوع طرح‌هایی که دارید کمدی است یا مضمون اجتماعی دارد؟

کمدی از نوعی که خودم دوست دارم؛ طنز تلخی که به‌نظرم جامعه امروز ما به آن نیاز دارد.

مردی که با خنده آمد

شاید خود امیر مهدی ژوله هم تصور نمی‌کرد که اجرای استندآپ در یک شوی هفتگی به نام خندوانه، خیلی زود به سکوی پرش‌اش بدل شود و او را به سینما و تئاتر پرتاب کند. ژوله که سال‌ها در مطبوعات قلم زده بود و به‌عنوان نویسنده برنامه‌های پرمخاطب طنز هم شناخته می‌شد بعد از آنکه در فینال مسابقه استندآپ خندوانه از امین حیایی هم عبور کرد به اوج شهرت رسید و مدتی بعد با ایفای نقش در آیتم‌های نمایشی دورهمی توانایی‌اش در عرصه بازیگری را هم نشان داد؛ بنابراین مهران مدیری نخستین کسی بود که ژوله را جلوی دوربین برد و مسیر را برای حضورش در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی هموار کرد.

امیر مهدی ژوله تاکنون در 3 فیلم سینمایی حضور داشته که نخستین آن فیلم «خوب، بد، جلف» به کارگردانی دوست قدیمی‌اش پیمان قاسمخانی بوده است. او در این فیلم نقش فرعی و کوتاهی داشت، اما نخستین حضورش در سینما پای او را به تئاتر و تلویزیون هم باز کرد.

نکته جالب اینکه قرار بود کارگردانی این فیلم را رامبد جوان یا سروش صحت بر عهده داشته باشند، اما با طولانی‌شدن نگارش فیلمنامه این همکاری ممکن نشد و پیمان قاسمخانی خودش کارگردانی را برعهده گرفت تا یک نقش کوتاه هم برای رفیق قدیمی کنار بگذارد.

گپی با امیر مهدی ژوله از نویسندگی طنز تا بازیگری در تئاتر و سینما و ماجرای ممنوع التصویری اش

حضور ژوله در سریال نوروزی دیوار به دیوار و قرار گرفتنش مقابل دوربین سامان مقدم یک غافلگیری تمام عیار بود. او در این سریال نقش زامیاد گلچین را بازی می‌کرد و در کنار بازیگران اسم و رسم‌داری مثل فرهاد آئیش، رؤیا تیموریان، ویشکا آسایش و... خوش درخشید. غیبت در «دیوار به دیوار 2» شایعه ممنوع‌الکاری‌اش در تلویزیون را برسر زبان‌ها انداخت و به این ترتیب دیوار به دیوار، نخستین و آخرین حضورش در یک سریال تلویزیونی بوده است.

سریال گلشیفته، شروع حضور ژوله در شبکه نمایش خانگی است و او در این سریال نقش وحید راست کردار، صاحب گاوداری را بازی می‌کند. امیر مهدی ژوله هر چه از نویسندگی فاصله گرفت به صحنه نمایش نزدیک‌تر شد و با حضور مقابل دوربین کارگردان مطرح دیگری به نام بهروز شعیبی در سریال گلشیفته خودش را به‌عنوان کمدین معرفی کرد و این بار از تجربه همبازی‌شدن با بازیگران مطرحی همچون مهدی هاشمی، مهناز افشار و سیامک انصاری بهره برد.

بازی در فیلم سینمایی «هزارپا» به کارگردانی ابوالحسن داوودی که در رتبه اول پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران قرار دارد هم در کارنامه هنری ژوله ثبت شده است. او در این فیلم نقش کریم، جاسوس مجاهدین در آسایشگاه جانبازان را بازی می‌کند و در کنار کمدین‌های مطرحی مثل رضا عطاران و جواد عزتی تجربه‌اندوزی کرد. اگر چه نقش ژوله در این فیلم هم کوتاه بود، اما همین نقش‌های کوتاه برای باز‌شدن پای او به دیگر پروژه‌های سینمایی کافی است.

سامورایی در برلین را باید مهم‌ترین کار ژوله در سینمای کمدی دانست. او به همراه حمید فرخ نژاد و هومن حاجی عبداللهی و میرطاهر مظلومی، جزو بازیگران اصلی فیلم هستند و گریم متفاوت، وجه تمایز سامورایی در برلین با سایر فیلم‌های کمدی است که در چند سال اخیر ساخته شده است. داستان سامورایی در برلین، پیرامون 3 شخصیت اصلی و کاملا کند ذهن فیلم (حمید فرخ‌نژاد امیر مهدی ژوله و میرطاهر مظلومی) است که در ایران و آلمان ساخته شده و ژوله با حضور در این فیلم یک قدم بزرگ دیگر به سوی سوپر‌استار شدن در سینما برداشته است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان