دلال‌بازی در تبلیغات تلویزیون

 خدمات پزشکی یا دندانپزشکی‌اش را سوای تابلوی بالای مطب شخصی و تراکت‌های دستی‌اش در فضای پربازخورد مجازی هم منتشر می‌کند و به دنبال کسب مشتری است. تا اینجای ماجرا اتفاق عجیبی رخ نداده است، کاری که انجام شده را کبابی سرکوچه ما هم انجام می‌دهد و تبلیغ کباب‌هایش را در اینستاگرام هم می‌کند، با همان چند ده فالووری که اهل محل هستند و از کیفیت بد محصولاتش مطلعند. اما از اینجا به بعد، یک عده دلالی شهرت می‌کنند. نمی‌دانم واژه درستی است یا نه، اما یک عده در این ماراتن دیده شدن، برای شهرت و کسب مشتری و به تبع آن درآمد بیشتر دلالی می‌کنند تا هم راه رسیدن هموارتر و سریع‌تر شود و هم خودشان نانی بخورند. ماجرا از کجا شروع شد؟

به گزارش اقتصادآنلاین، فرهیختگان نوشت: صبح پیامی را در فضای مجازی دیدم، دوستی از صفحه خانم دندانپزشکی آن را ارسال کرد، آن خانم دندانپزشک هم انتهای آن پیام و پست اینستاگرامی پزشک دیگری را به قول معروف منشن کرده بود و آن آقای دکتر هم در صفحه‌اش نقلی از دکتر دیگری آورد که همه اینها و آنها روی یک موضوع اشتراک داشتند و آن هم نوعی دلالی شهرت بود که انگار از سوی برخی شرکت‌های تبلیغاتی صورت گرفته بود.

دکتر ص.ی دندانپزشک در صفحه شخصی خود در ارتباط با این موضوع که به او پیشنهاد داده شده تا برای حضور در یک برنامه تلویزیونی مبلغی را واریز کند، نوشت: «در گذشته صداوسیما اساتید ما رو که واقعا نام پزشک برازنده‌شون بود اون هم نه فردی، با هزاران خواهش به برنامه‌ها دعوت می‌کرد. ولی حدود یک‌سال و نیم پیش از برنامه ... به مطب من اومدن و از من خواستن در برنامه‌شون به‌عنوان کارشناس باشم، بعد از دعوت گفتن که راستی یک تعرفه‌ای هم هست که اون زمان من باید هر 10 دقیقه چهارمیلیون بهشون می‌دادم. من خیلی بد عصبانی شدم و گفتم که ماییم که به برنامه شما اعتبار می‌دیم نه برنامه شما به ما، ایشون هم گفتن خب در تمام ایران معروف میشین و بیماران‌تون زیاد میشه. من گفتم نیازی ندارم و بعد گفت خب نمی‌تونید قسطی بدید که من عصبانی‌تر شدم.

ایشون اسم تمام همکاران رو که تا اون لحظه بودن گفتن که پول دادن و بعد هم به من گفتن به کسی نمی‌گم که شما پول دادید.»  البته این نمونه‌ای از موضع‌گیری برخی پزشکان و دندانپزشکان نسبت به این اتفاق عجیب بود و بودند افراد دیگری که به شرط مبتلا نبودن به این ماجرا نسبت به آن واکنش تندی نشان دادند. برای رسانه‌ها 300هزار تومان به بالا برای ارتباط با یکی از همین پزشکان و دندانپزشکانی که نسبت به این ماجرا واکنش نشان دادند، مجبور شدم با دوست دندانپزشکم تماس بگیرم تا شاید لینک و ارتباطی با آنها داشته باشد. بعد از تماس و شرح ماجرا گفت به خود او هم این پیشنهاد را داده‌اند و هم با او تماس گرفته‌اند و هم در اینستاگرام به او پیشنهاد داده‌اند.

از کم و کیف ماجرا پرسیدم، گفت آقایی به نام پرونده که صفحه‌ای هم در اینستاگرام دارد و کارش را تبلیغ می‌کند به من پیام داد که علاقه‌مند به معرفی فعالیت خود به صورت مصاحبه و انجام گفت‌وگو در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های مطرح کشور هستید؟ من هم شرایط را از او سوال کردم و پاسخ داد: «مطالب و مصاحبه‌های شما در رسانه‌ها منتشر می‌شود، شروع این پروسه با مبلغ 300 هزار تومان برای هر مطلب در روزنامه یا خبرگزاری‌های مطرح کشور است.

اگر مایلید تعدادی از نمونه پروژه‌های انجام‌شده بنده را ملاحظه کنید روی پیام‌رسان سروش یا واتساپ پیغام بگذارید تا خدمت‌تان ارسال کنم. بعد هم شماره تماسش را برای من فرستاد و دید خبری نشد و من اطلاعی ندادم، چندبار دیگر پیام داد و پیگیری کرد. این موضوع کلا برای بسیاری از دوستان و همکاران من پیش آمده است.

با بیان اینکه این نوعی تبلیغ است و برای دیده شدن و افزایش مشتری‌ها بهتر است که وارد تلویزیون شوید و... نظرات را جلب می‌کنند و پول هنگفتی را به جیب می‌زنند.» 10میلیون تومان برای حضور در برنامه در یکی، دوتا از پست‌ها و استوری‌هایی که در آن انتقادی به این آنتن‌فروشی‌های صداوسیما شده بود، تصویری از یک برگه قرارداد هم منتشر شده است.

برگه قراردادی که در آن قرار می‌شود دکتر مدعو مبلغ 10میلیون تومان را به حساب یک کانون تبلیغاتی که واسط مدعو و برنامه تلویزیونی است واریز کند تا بتواند در برنامه حضور پیدا کند. یا در یکی‌دیگر از برگه‌ها مبلغ حضور هفت تا 10 دقیقه‌ای مدعو در برنامه بین 8 تا 11 میلیون متناسب با اسم شبکه و برنامه متغیر است. نام و نشان این کانون‌ها و موسسات فرهنگی و تبلیغاتی هم مشخص است.

شاید کار کارمند سابق‌مان باشد پیرو انتشار اسامی مختلف از کانون‌های تبلیغاتی با رئیس یکی از آنها گفت‌وگو کردیم تا کم و کیف ماجرا بیشتر و بهتر مشخص شود. این مدیر گفت: «دنبال پیگیری قانونی و قضایی این موضوع هستیم چون یک نیرویی داشتیم که از دفتر ما رفته و ممکن است این ماجرا را او ایجاد کرده باشد. نه مهر مجموعه من زیر این قرارداد خورده است و نه چنین برنامه‌ای داشته‌ایم. ما برنامه‌های مشارکتی داریم اما این برنامه را ما پوشش ندادیم. پیگیر ماجرا هستیم که این اسم و سربرگ ما را چه کسی ارائه کرده است.

برنامه مشارکتی داریم، برنامه مدیران موفق و... با سازمان قرارداد داریم ولی این آیتم را ما نداشتیم و احتمال می‌دهیم کار نیرویی باشد که از اینجا رفته است چون مشکلاتی هم با او داشتیم. تا مطمئن نشویم نمی‌توانیم اظهارنظر خاصی کنیم و نمی‌توانیم جلوی پزشکان را هم بگیریم و بگوییم این را پخش نکنید و این دست ما نیست و کاری از ما برنمی‌آید و ترجیح می‌دهم از راه قانونی این ماجرا را پیگیری کنم و به نتیجه برسیم که سربرگ ما چطور دست این افراد رسیده است. صبح هم با وکیل مجموعه‌مان صحبت کردیم تا قانونی کار را پیش ببریم.»

همچنان نظارتی که نیست خیلی نمی‌گذرد از ماجرای تبلیغات کرم‌حلزون و لوسیون موی فلان و شامپوی بهمان و... که یکی بعد از دیگری و البته بعد از مدت زیادی از تبلیغ و فروش و کسب سود و بازی با سلامت و زندگی مردم دم خروس‌شان بیرون زد و مشخص شد خیلی‌شان تاییدیه بهداشتی نداشتند و بدون نظارت خاصی سلامت مردم را هدف گرفتند. این هم نوع دیگری از بازی با اعتماد افکار عمومی به رسانه ملی است.

این دیگر نه ماجرای قتل همسر دوم شهردار سابق تهران است که انتقادات به شکل کار صداوسیما باشد و اینکه چرا مثلا متهم به راحتی چای می‌نوشد و خبرنگار هم با آلت قتاله ور می‌رود و نه از نوع انتقاد به پخش جی‌چان‌ها. این انتقاد به نظارتی است که نیست و با هر کنش ریز و درشتی ضربه‌ای جبران‌ناپذیر بر پیکره اعتماد عمومی وارد می‌کند. خیلی از ما‌هایی که مدت‌هاست از تبلیغات و برنامه‌های اینچنینی قطع امید کرده‌ایم به همراه خانواده‌هایی که همچنان پایبند همین برنامه‌ها و تبلیغات رسانه ملی هستند به جبر یا اختیار آنچه از دریچه این تلویزیون‌ها و از بستر صداوسیمای جمهوری اسلامی خارج می‌شود را می‌پذیریم و کم پیش می‌آید تا به همین دیروز و امروزی بر بخوریم و مشخص شود که خیلی از این برنامه‌های پرزرق و برق میهمان‌هایشان را هم با رانت و پول و سبیل‌های چرب‌شده روی صندلی می‌نشانند نه تخصص و تعهد و دغدغه‌مندی. از نگاهی دیگر هم البته می‌شود که تمام قصورات را به نبود نظارت‌های سازمانی و نهادی محدود نکرد، می‌شود گفت و نوشت از پزشکی که به هر طریق می‌خواهد که دیده شود، هزینه کند تا دیده شود، پول بدهد تا دیده شود و مشتری جذب کند پول دربیاورد.

به برنامه پیامک بزنید! برای اینکه جمع موضع‌گیری‌های موجود در گزارش جمع باشد و علاوه‌بر پزشکان و کانون‌های تبلیغاتی خود صداوسیما هم حاضر باشد و حرفی بزند، ابتدا با اداره بازرگانی تماس گرفتیم، در تماس نخست که با بخش نظارت این اداره بود، متصدی مربوطه گفت این نوع قراردادها را باید ابتدا از بخش قراردادها پیگیری کنی و شماره‌ای داد که مربوط به این بخش بود.

با بخش قراردادها تماس گرفتم و متصدی مربوطه گفت مسئولیت تیزرها با ماست و با کانون‌های تبلیغاتی در ارتباطیم، گفتم سربرگ یکی از قراردادهای موجود برای یک کانون تبلیغاتی است، جواب داد که کانون‌ها می‌توانند سوای ارتباط و همکاری با ما با خود شبکه و برنامه هم به صورت مستقیم ارتباط داشته باشند و باید از شبکه پیگیر شوید. با 162 تماس گرفتم، ماجرا را گفتم، اسم شبکه را هم گفتم، حتی اسم برنامه را، گفتند به خود شبکه مربوط است، شماره خواستم، گفتند فلان برنامه و شبکه شماره پیامک دارند! خلاصه اینکه پیگیری از سازمان عریض و طویل صداوسیما راه به جایی نبرد، همان‌طور که پیگیری ستاره‌مربع‌ها، روبیکا و روبیکیو و... راه به جایی نبرد و این پرتکرارهای کسل‌کننده همچنان با همان قوت روی مغز مخاطبان راه می‌روند. اما کاش این نگارش‌ها راه به جایی ببرد در بین افکار عمومی و اعتمادها.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان