سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** با رفع حصر، زخم به جا مانده از سال 88 التیام مییابد
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «فرصتی برای کاهش آلام» به قلم «آذر منصوری» از فعالین اصلاح طلب نوشت: «انتخابات سال 88 را میتوان پرمناقشهترین انتخابات پس از انقلاب اسلامی در ایران برشمرد. تا قبل از آن سابقه نداشت که اعتراض به نتیجه انتخابات در حدی باشد که به سطح خیابانها کشیده شود و معترضان نتیجه انتخابات خواهان ابطال آن شده باشند. بعد از این اعتراضات و حتی درست یک روز بعد از انتخابات 22 خرداد 88 بسیاری از فعالان ستاد مهندس موسوی و کروبی روانه زندان شدند و بعد از گذشت 10 سال کاندیداهای معترض به نتیجه انتخابات همچنان در حصر خانگی بهسر میبرند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «خسارتهای بیشماری به کشور وارد شده و زخمهای بهجا مانده از این انتخابات هنوز التیام نیافته است. هنوز با کلیدواژه فتنه بسیاری از شهروندان از حقوق اجتماعی خود محروم میشوند…بپذیریم نه تنها از مسائل و تردیدها و ابهامهای 88 کاسته نشده است، بلکه به بهانههای مختلف این اعتراض خود را در اشکال جدید نشان میدهد و تا زمانی که شاهد مثالی به نام حصر وجود دارد، به معنی آن است که این زخم نه تنها درمان نشده، بلکه مزمن نیز میشود...هنوز دیر نشده و میتوان زخمهای بهجا مانده از انتخابات 88 را درمان و گره آن را با دست باز کرد. شاید در این روزهای سخت با حل این مناقشه باری از روی شانههای ایران عزیز نیز برداشته شود».
حامیان فتنه 88 با مظلوم نمایی در پی پاک کردن صورت مسئله این خیانت نابخشودنی هستند.
فتنه 88، هشت ماه کشور را در تب و التهاب فرو برد. طیف اصلاح طلب در آن سال به جهت شهوت قدرت، با شورش علیه جمهوریت، تحسین مقامات رژیم صهیونیستی و سرکردههای گروهکهای تروریستی نظیر منافقین و جندالشیطان را در پی داشت.
جریان فتنه در آن سال با دروغ تقلب، رأی 40 میلیون ایرانی را لگدمال کرد. این در حالی بود که بعدها فعالین فتنه در دادگاه صراحتاً اعلام کردند که «تقلب، اسم رمز آشوب بود».
فتنه گران پس از ادعای مضحک تقلب، بر روی اسلام در عبارت جمهوری اسلامی خط کشیدند و صراحتاً اعلام کردند که «انتخابات بهانه است / اصل نظام نشانه است»، به تصویر حضرت امام خمینی (ره) توهین کردند و سرانجام، در روز عاشورای حسینی (ع) به هتاکی و حرمتشکنی بیسابقه پرداختند و در نهایت دشمن را به تشدید تحریمها تشویق کردند.
تصمیم گیری صحیح شورای عالی امنیت ملی در بهمن 89 درخصوص حصر سران فتنه- که فراتر از مسئله انتخابات 88 بود- یک توطئه خطرناک را در نطفه خفه کرد. توطئهای امنیتی که اگر هوشمندانه و به هنگام خنثی نشده بود، سرنوشتی شبیه وضعیت سالهای گذشته عراق و سوریه برای ایران رقم میزد.
** روزنامه اصلاح طلب: پرستوسازی از همسر دوم نجفی، غیرمنطقی است
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی با عنوان «واکاوی یک قتل» به قلم «مجید ابهری» نوشت: «به نظر میرسد عدهای عمداً در لباس دوست قصد تشدید اوضاع را دارند. پرستوسازی از خانم استاد و یا برنامه ریزی شدن ازدواج ایشان و ارتباط این پرونده با اقدامات زمان شهرداری آقای نجفی اگر ظالمانه نباشد، غیرمنطقی است. چرا که در اصل موضوع یک انسان در یک پیوند نامناسب دچار اختلافات مختلف گردیده و دست به قتل زده است».
در روزهای اخیر رسانهها و فعالین اصلاح طلب به طرق مختلف تلاش کردند تا در پرونده نجفی، در اقدامی غیراخلاقی و غیرحرفهای، قاتل را تطهیر و مقتول را متهم جا بزنند.
یکی از ترفندهای مضحک این طیف، این بود که مدعی شدند خانم «میترا استاد» همسر دوم نجفی با دستگاههای امنیتی در ارتباط بوده و نجفی قربانی یک دسیسه امنیتی شده است. سوالی که پس از این ادعا در افکار عمومی ایجاد شد، این بود که اگر همسر دوم نجفی، پرستو و نجفی نیز آگاه بر این مسئله و در جدال با این سیستم بود، چرا- با توجه به سابقه رفتار رسانهای نجفی و علنی کردن مسائل خانوادگی و شخصی- این موضوع مهم را علنی نکرد؟!
بر فرض محال، می گوییم امکان علنی کردن این مسئله از سوی نجفی وجود نداشت، خب وی به راحتی و از طریق قانونی میتوانست از همسر دوم خود طلاق بگیرد. پس چرا این کار را هم انجام نداد؟!
مگر نجفی چه کاری انجام داده بود که نه میتوانست از همسرش طلاق بگیرد و نه توطئه چینی علیه خود را فاش کند؟!
مسئله دیگر اینکه مگر اصلاح طلبان ادعا نمیکنند که میترا استاد رابط نهادهای امنیتی بوده است، پس چه نیازی بود که وی از یک رسانه اصلاح طلب وقت مصاحبه بگیرد اما به مصاحبه نرسد و جانش را بگذارد؟!
همانطور که این روزنامه اصلاح طلب به درستی اذعان کرده است. مسئله پرستوسازی از میترا استاد، غیر منطقی و البته غیراخلاقی و غیرحرفهای و ظالمانه است.
مسئله اصلی همان است که کارشناسان در روزهای گذشته به درستی به آن اشاره کردند. قتل میترا استاد توسط محمد علی نجفی، نتیجه سبک زندگی مبتنی بر اشرافیگری و خودشیفتگی آقای نجفی است. سبک زندگیای که برای همسر دوم- که هم سن دختر فرد موردنظر است- در برجی در یکی از مناطق مرفه نشین تهران خانهای تهیه کرده و مهریهای بالغ بر 1362 سکه برای او در نظر میگیرد و در نهایت پس از به وجودآمدن اختلافات شدید، به جای طی کردن مراحل قانونی، طرف مقابل را به قتل میرساند.
** خرازی: جریان اصلاحات فاقد هدف و برنامه است
«صادق خرازی» در مصاحبه با روزنامه سازندگی گفت: «من جریان اصلاحات را فاقد هدف و برنامه می دانم… در پایان دور دوم، دولت اصلاحات نتوانست انتظارات مردم را برآورده کند و نهایتاً دولت دیگری را انتخاب کردند...اکنون نیز بین آقای خاتمی، مشاورین ایشان و عمق جامعه فاصله زیادی افتاده است».
خرازی در ادامه گفت: «در جامعه سیاسی ایران سناریو مشارکت مشروط جواب نمیدهد. حاکمیت کشور ما مبتنی بر رأی تودههای مردم است و هنوز نظام و حاکمیت قدرت بالایی را در بین لایههای اجتماع و اکثریت مردم دارد. زمانی میتوان این چانه زنیها را در ادبیات سیاسی کشور مطرح کرد که حاکمیت و نظام سیاسی فرآیندی از تصمیم سازی مردم نباشد؛ اما در کشور ما اینطور نیست. به نظر من آنطور که آقای حجاریان مطرح کرده، حاکمیت هیچ شرطی را نه تنها نمیپذیرد، بلکه اینگونه شعارها باعث میشود فاصله بین اصلاح طلبان و حاکمیت بیشتر شود. از سویی این سناریو حتی اقبال عمومی اصلاح طلبان را ندارد و نمیتواند به نتیجه برسد».
جریان اصلاحات هیچ اعتقادی به بهره مندی از ظرفیتهای عظیم داخلی و اجرای اقتصاد مقاومتی ندارد. این طیف- با در اختیار داشتن اکثریت مطلق کابینه- با روشی غلط در سیاست خارجی و اقتصاد موجب شده است که سفره مردم کوچک شده و برخی مؤلفههای قدرت ایران از جمله توان هستهای نیز تضعیف شود.