ماهان شبکه ایرانیان

سینماسینماست/ جنی که وجود ندارد!؛ نگاهی به نمایش جنین جن‌زده به کارگردانی سلمان فرخنده

سینماسینما، یاسمن خلیلی‌فرد «جنین جن زده» عنوان نمایشی است که در عمارت نمایشی «نوفل لوشاتو» روی صحنه رفت. با خواندن داستان یک خطی این نمایش و تأکید بر این که ژانر این اثر وحشت است با توقع بالایی برای تماشایش رفتم اما آن چه روی کاغذ درباره ی موضوع و داستان این کار می خوانید با آن چه در اجرا می بینید تا حدودی متفاوت است.

سینماسینماست/ جنی که وجود ندارد!؛ نگاهی به نمایش جنین جن‌زده به کارگردانی سلمان فرخنده

سینماسینما، یاسمن خلیلی‌فرد
«جنین جن زده» عنوان نمایشی است که در عمارت نمایشی «نوفل لوشاتو» روی صحنه رفت.
با خواندن داستان یک خطی این نمایش و تأکید بر این که ژانر این اثر وحشت است با توقع بالایی برای تماشایش رفتم اما آن چه روی کاغذ درباره ی موضوع و داستان این کار می خوانید با آن چه در اجرا می بینید تا حدودی متفاوت است.

ابتدا به محاسن کار اشاره می کنم چرا که «جنین …» بخش های مثبت زیادی داشت که می توان به آن ها پرداخت. موسیقی از بخش های بسیار جذاب کار بود. استفاده ی درست و بجا از موسیقی و همخوانی تم آن با فضای نمایش و هماهنگی فراز و فرودهای آن با درگیری ها و تعلیق های داستان قطعاً از نکات مثبت و قابل اعتنای نمایش به شمار می رود. همچنین نباید فراموش کرد که تنها یک نوازنده چند ساز را به صدا درمی آورد و این توانایی بسیار ستودنیست.

کار همچنین بازی های خوبی دارد. بازیگران قادرند وقایع درونی و حس های کاراکترها را به درستی به مخاطب منتقل سازند؛ انتخاب جنس کشمکش ها و نوع رابطه ی زوج نیز از بخش هایی ست که علاوه بر افزودن چاشنی طنز به اثر از منظر روانشناسانه هم قابل تأمل است. اما آن چه مشکل من با این نمایش است، عدم پایبندی آن به اسلوب های ژانری اش است. تلفیق ژانرهای وحشت و کمدی می تواند نتیجه ی جذابی به بار آورد حال آن که «جنین جن زده» نه به سمت و سوی ترسناک شدن پیش می رود و نه کمدیِ آن آن قدرها بامزه از آب درآمده که مخاطب را بخنداند، بنابراین کار به هر کدامِ این ژانرها تنها ناخنکی می زند و بیشتر تمرکزش بر شوخی های رفتاری و کلامی و بعضاً بداهه ی بازیگران بنا شده که کمکی به پیشبرد داستان و تبدیل موقعیت ها به داستان نمی کنند و بنابراین داستان مدام درجا می زند و لحظه ی غافلگیرکننده ای که در انتظارش هستیم هرگز فرا نمی رسد.

بسیاری از آثار ژانر وحشت – چه در سینما و چه در تئاتر- دغدغه هایی درگیرکننده دارند و می توانند مخاطب را شگفت زده سازند اما این اتفاق در رابطه با «جنین جن زده» نمی افتد و حتی بخش های ترسناکش نمی توانند نقشی در غافلگیری مخاطب داشته باشند. تعلیق هیچ گاه به آستانه ی اوج نمی رسد و گره گشایی کار آن قدرها که باید مدبرانه شکل نمی گیرد؛ درواقع گره گشایی همزمان با زایمان ساختگی زن اتفاق می افتد که علاوه بر عدم منطق روایی بسیار ناگهانی رخ می دهد و به نظر می رسد بستر کافی برای درک و دریافتش گسترده نمی شود.

«جنین جن زده» از آن دسته متن هایی دارد که مشخصاً مصالح کاملی را برای روایت پردازی مناسب در اختیار نداشته و از طرفی هم از تمام گنجایش ظرف خود به منظور پرداخت بهتر به جزییات و خرده پیرنگ هایش استفاده نمی کند. بنابراین هرقدر هم که بازی ها مطبوع و دلنشین باشند و موسیقی کارش را به درستی انجام دهد و حتی طراحی صحنه و لباس نیز قابل قبول باشند به جهت خالی بودن متن و حفره های متعدد آن اجرا، آن قدر که باید به چشم نمی آید و مخاطب مدام به دنبال نقطه عطفی در متن نمایش می گردد تا بتواند نقاط درام را در ذهن خود به درستی بچیند و به درک بهتری از نمایش دست یابد. اما لحظه ی مهم و خاصی که در انتظارش هستیم هرگز اتفاق نمی افتد و همین، تماشاگر را تاحدودی ناامید می کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان