استمرار تورمهای بالای ماهانه میتواند اقتصاد را در تله «تداوم تورم بالا» و «رکود طولانی» به دام اندازد.
به گزارش دنیای اقتصاد، تجربه تورمهای بالا در دهه 70 نشان میدهد که اگر دولت و بانک مرکزی به محض دیدن نشانه این تلهها، با اتخاذ سیاستهای صحیح پولی و مالی به مقابله با آن میرفتند، تورم میانگین هرگز از سطح 50 درصد تجاوز نمیکرد. نشانه اصلی این تله در شاخصهای تورم، نرخ تورم 2 درصد ماهانه است که اگر نوسان قیمت بالای این سطح تثبیت شود، تله تورم بالا در کمین خواهد بود.
تورم یک شاخص بسیار مهم اقتصادی است که علاوه بر اقتصاددانان، سیاستمداران، تجار، کسبه و حتی مردم عامی نیز آن را درک میکنند. در این یادداشت قصد داریم ضمن بررسی کارشناسی و دقیق تحولات این شاخص مهم در دوره زمانی 75-1371 و مقایسه آن با حال حاضر (98-1396)، نکات مهمی را استخراج کرده و به سیاستگذار اعلام کنیم.
همچنین ضمن مقایسه روند تغییرات تورم در این دو بازه زمانی، ارقام پیشبینی شده تورم برای ماههای آتی تا پایان سال 1399 را نیز بر مبنای مدل شبیهسازی فصلی، ارائه خواهیم کرد.
هرچند شواهدی مبنی بر حرکت اقتصاد کشور به سمت «ابرتورم» دیده نمیشود و اصولا شاخصهای اقتصادی کشور، بهرغم وضعیت نامطلوب خود، فاصله معناداری تا شرایط بروز یک ابرتورم در اقتصاد ایران دارند، اما هدف اصلی از ارائه این یادداشت، هشدار به سیاستگذاران پولی و مالی برای انجام اقدامات مناسب برای دور شدن هر چه سریعتر اقتصاد ایران از تورم بالای 50درصد و آگاهی دادن به ایشان از عواقب «دیر اقدام کردن» یا «بیعملی» است.
همانگونه که اشاره خواهد شد، تورم میانگین در شهریور ماه سال جاری از 50درصد عبور خواهد کرد و این تجربهای است که کشور در اواخر سال 1374 و بهمدت دو ماه شاهد آن بوده است. اما تفاوت وضعیت اقتصادی سالهای 1397 و 1398 با سالهای 1373 و 1374 بهگونهای است که ممکن است این بار ماندگاری اقتصاد کشور در سطح تورم 50درصد تا مدت مدیدی بهطول انجامد.
طولانی شدن ماندگاری تورم میانگین در سطوح بالای 50درصد، میتواند اقتصاد کشور را در تله «تداوم تورم بالا»، «کاهش سرعت نزولی تورم» پس از آن و «رکود طولانی» گرفتار کند. بررسی تجربه قبلی حاکی از این است که باقی ماندن تورم ماهانه در سطح بالای 2 درصد، خطر تداوم تورم بالا را تشدید خواهد کرد.
وضعیت تورم ایران طی سالهای 75-1371
همانگونه که در نمودار (1) قابل مشاهده است، شاخص تورم متوسط (میانگین) که در ابتدای سال 1372 در مرز 20درصد قرار داشته است، بهدلیل بروز یک شوک تورمی طی سه ماه متوالی از بهمن 1371 تا فروردین 1372 که میانگین تورم ماهانه به یکباره از مقادیر زیر یک درصد به بیش از 4درصد افزایش یافت، شروع به افزایش کرد.
این حرکت با شوک دومی که طی 6 ماه در فاصله آذر 1372 تا اردیبهشت 1373 با میانگین تورم ماهانه بیش از 3درصد رخ داد، سطح تورم میانگین را به بالای 30درصد رساند و نهایتا شوک تورمی که از بهمن 1373 تا اردیبهشت 1374 و به مدت 4 ماه، با میانگین تورم ماهانه 7درصد در اقتصاد کشور بهوقوع پیوست، سبب شد تا شاخص تورم نقطه به نقطه در اردیبهشت 1374 به مرز 60درصد و تورم میانگین در دیماه 1374 به بیش از 50درصد برسد.
مستقل از علل بروز این شوکها که عمدتا به دلیل تغییرات شدید نرخ ارز در آن زمان بوده است، علت اصلی رشد شاخص تورم نقطه به نقطه و تورم میانگین، تداوم و ماندگاری طولانی مدت تورم ماهانه در سطوح بالای 2درصد بوده است.
در واقع در صورتیکه دولت و بانک مرکزی به محض دیدن نشانههای تورم ماهانه بیش از 2درصد، بهموقع وارد بازار شده و با اتخاذ سیاستهای صحیح پولی و مالی، از تداوم ماندگاری تورم ماهانه در سطوح بالای 2درصد جلوگیری میکردند، تورم میانگین و نقطه به نقطه هرگز به ارقام بالای 50درصد نمیرسیدند.
وضعیت تورم ایران طی سالهای 99-1396
تورم میانگین که در سال 1396 در محدوده 10درصد و حتی کمتر از آن قرار داشت، از ماههای ابتدایی سال 1397 روندی صعودی به خود گرفت. همانگونه که در نمودار (2) نیز دیده میشود، مشابه روند تورم طی سالهای 75-1371، چند شوک تورمی نیز طی سالهای اخیر در تورم ماهانه قابل مشاهده است.
شوک اول که بهواسطه نوسانات شدید ارزی، از خردادماه 1397 تا مهرماه 1397 به مدت 5 ماه بهوقوع پیوست و به واسطه آن، میانگین تورم ماهانه به حدود 8/ 4درصد رسید و شوک دوم که از اسفند 1397 شروع شده و به نظر میرسد تا خردادماه 1398 با میانگین تورم ماهانه بالای 3درصد ادامه داشته باشد.
هر چند تراز تورم (میانگین تورم ماهانه- سالانه شده- در چند ماه متوالی) بر خلاف دوره 75-1371 که به سطوح بالای 80درصد نیز رسیده بود، در این دوره هیچگاه به ارقام بالای60درصد نرسیده است، اما بهدلیل طولانی بودن ماندگاری تورم ماهانه در سطوح نزدیک به 5درصد (معادل تراز تورم 60 درصدی)، شاهد هستیم که تورم نقطه به نقطه و تورم میانگین، اعدادی به مراتب بالاتر از دوره 75-1371 را هدف گرفتهاند.
این نکته بسیار مهم، لزوم توجه به خطرات ناشی از تداوم تورم ماهانه بالای 2درصد و انجام اقدامات عملی برای کاهش آن را بیش از پیش آشکار میسازد.
بر مبنای دادههای تورمی که تا پایان اردیبهشت ماه بهصورت رسمی و توسط مرکز آمار منتشر شده است، تورم نقطه به نقطه به رقم 52درصد و تورم میانگین به سطح 34درصد رسیده است. اما با توجه به شوکهای تورمی که به آنها اشاره شد، و در صورت عدم انجام اقدامات عملی از سوی سیاستگذار، به احتمال زیاد تورم نقطه به نقطه بهزودی از مرز 60درصد و تورم میانگین از مرز 50درصد عبور خواهند کرد.
اما نکته مهم و در واقع پدیده قابل کنترل، تسریع در تغییر جهت تورم از مسیر صعودی به نزولی است. چنانچه اقدامات کنترلی برای جلوگیری از شتاب روز افزون تورم ماهانه صورت پذیرد، میتوان انتظار داشت که تورم میانگین پس از توقف کوتاهی در سطوح نزدیک به 50درصد بلافاصله به سطوح کمتر تنزل یابد. مجدد بر این موضوع مهم تاکید میشود که هرچه ماندگاری تورم ماهانه در سطوح بالا، طولانیتر باشد، سرعت کاهش تورم نیز به مراتب کندتر خواهد شد.
این موضوع، علاوه بر اینکه از نظر آماری و ریاضی قابل اثبات است، در «رفتارشناسی فعالان اقتصادی» جامعه نیز دارای شواهد متعددی است؛ بنابراین دولت و بانک مرکزی بهتر است با انجام مجموعه اقداماتی این سیگنال را به بازار بدهند که با کنترل عوامل موثر بر نرخ رشد تورم ماهانه، عزم خود را برای کنترل تورم جزم کردهاند. از آنجاکه در شرایط حاضر، نرخ ارز بهعنوان موتور رشد تورم عمل میکند، باید به سراغ راههایی رفت که روند نرخ ارز اصلاح شود.
منظور از «اصلاح روند نرخ ارز»، مجموعه اقداماتی است که سبب «کاهش نوسان» این متغیر مهم اقتصادی میشود. در یادداشت دیگری، راهحلهای عملی برای اصلاح روند نرخ ارز را ارائه خواهیم کرد.