بعد از 12 قسمت، بالاخره همه حاشیهها و جنجالهای چند وقت اخیر دامن «رقص روی شیشه» را گرفت و این مجموعه که قرار بود در بیستوشش قسمت عرضه شود، در قسمت دوازدهم به کار خود در فصل اول پایان داد، تا شاید در آینده با برطرف شدن مشکلات ادامه داستان در فصل دوم ساخته شود.
مشکلات «رقص روی شیشه»، چندقسمتی است که شروعشده و به روایت و بسط داستان هم سرایت کرده بود. ابتدا کاراکتر یغما با بازی بهرام رادان، چندقسمتی از روایت حذف شد، اما بازگشت او مصادف شد با خروج امیر آقایی و کاراکتر ادریس و شروع زمزمههایی درباره علل مشکلات این مجموعه. گفته شد که بیشتر عوامل دستمزد خود را دریافت نکردهاند و در اعتراض از مجموعه جداشدهاند، موضوعی که با غیبت کاراکترهای اصلی به نظر میرسید که حقیقت داشته باشد.
بااینحال، اواسط اردیبهشت، اعلام شد که همه عوامل سرکار هستند و تصویربرداری طبق برنامه ادامه دارد. هنوز یک ماه از این خبر نگذشته بود که بهرام رادان در نامهای نسبت به همه شرایطی که «رقص روی شیشه» را احاطه کرده بوده است اعتراض کرد. بهرام رادان در توییتی در این مورد نوشته :” تولید مجموعه «رقص روی شیشه» در 26 قسمت با قصهای بسیار جذاب و با گروهی از بهترین عوامل حرفهای سینما از مهرماه 97 آغاز شد. یکی دو ماه پس از شروع فیلمبرداری متوجه اتفاقات غیرطبیعی شدیم. از اوایل دیماه 97 در خانه سینما، وزارت ارشاد و دادسرا به هر دری زدیم که این مجموعه نباید به این زودی پخش شود، بخشهایی از فیلمبرداری مانده، مبالغی ناپدیدشده، باید شفاف شود و با این شیوه به بنبست میخوریم.” رادان در ادامه گفته است در کنار امیر آقایی و مهرداد صدیقیان و تهیهکننده کار، برای حل مشکل مالی عوامل و احیای حقوق مخاطبان این مجموعه تلاش خواهد کرد.
بههرحال، قسمت دوازدهم، که گفته میشود قسمت پایانی فصل اول است، پخش شد تا مشخص شود، حرفهای رادان چندان هم بیراه نبوده است. در قسمت دوازدهم، کنش چندانی نمیبینیم و بیشتر اتفاقات پیرامون کاراکتر کامران که در چند قسمت گذشته نقش پررنگتری پیداکرده بود میگذرد. اتفاقاتی که سروته چندانی ندارد و به نظر میرسد فقط قرار است زمان را پر کند. از سوی دیگر، دریا و سرنوشتش در وضعیت آشفتهای رها میشود. در یک سکانس از مرکز ترک اعتیاد مرخص میشود، در سکانس بعد بالباس بیمارستان در پارک به دنبال مواد میگردد. قصه عاشقانه میان سیمین و رضا هم که به نظر میرسید بتواند بهموازات ماجراهای عاشقانه شخصیتهای اصلی پیش برود چندان گسترش نیافت. میر خان و گره داستانی فرزند کشتهشدهاش و فرزند در راهش و ارتباطی که با لیلی داشت هم برای بیننده سرانجامی پیدا نکرد.
همانطور که در مورد قسمتهای قبلی این مجموعه از نبود کاراکتر ادریس در روایت و خلائی که واضحا از جای خالی این کاراکتر در منطق دراماتیک نشاءت میگرفت صبحت کردیم، در قسمت دوازدهم هم فقط با ذکر نام کاراکتر ادریس روایت بهپیش رفت و کل داستان ادریس ملک، تجارتش و دشمنیاش با یغما، نادیده گرفته شد.مهمتر از همه کشمکشهای میان یغما و رعنا، به نتیجه مشخصی نرسید و با پایان فصل اول، بیننده بهاندازه کاراکتر رعنا گیج است و نمیتواند دقیقاً احساسات این دو نسبت به هم را تمیز دهد.
درنهایت، «رقص روی شیشه» در اقدامی عجیب، با مشخص کردن سرنوشت کاراکترها که به نظر میرسد در فاصلهی زمانی طولانی نسبت به اتفاقات قسمت دوازدهم رقم خورده باشد، بیننده را برای تعقیب فصل دوم و ماجرای رعنا ترغیب میکند.
حقیقت این است که «رقص روی شیشه»، میتوانست یکی از برجستهترین مجموعههای شبکه نمایش خانگی باشد. بازیگران به نامی داشت، خط داستانی پیچیده و جذابی به بیننده عرضه میکرد و کاراکترهای چندبعدی و فضای داستانی متفاوت و جدید آن میتوانست مخاطبان را راضی کند، همانطور که در چند قسمت اول، و حتی تا قسمت یازدهم و باوجود غیبت برخی از کاراکترهای اصلیاش، توانست ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار کند. اما همه مشکلات پیشآمده، پایانبندی عجیب که شامل حذف همه کاراکترهای جذاب قصه بود و اعتماد ازدسترفته مخاطب به این مجموعه، آینده فصل دوم «رقص روی شیشه» را در هالهای از ابهام قرار میدهد و معلوم نیست که فصل دوم این مجموعه بتواند ضربهای که قسمت آخر فصل اول به روایت زده است را جبران کند یا خیر، و حتی اگر بتواند هم باید دید که مخاطب دوباره به سمت این قصه که اینچنین آشفته رهاشده میرود؟
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
3