روزنامه خراسان - جواد نوائیان رودسری: نام جیمزباند برای کسانی که به فیلمهای ژانر حادثهای علاقه دارند، بسیار آشناست؛ شخصیتی داستانی که در سال 1952، توسط «یان فلمینگ»، نویسنده معروف انگلیسی خلق و دستمایه تولید آثار پرفروش سینمایی شد.
شخصیت جیمز باند تداعی کننده شرایط سیاسی و امنیتی حاکم بر دهه 1950 و 1960 است؛ با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، جدال دو ابرقدرت برای توسعه نفوذ در سراسر دنیا، شدیدتر شد و آغاز جنگ سرد را میان آنها رقم زد؛ جدالی تمام عیار میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی که در قالب جنگ و جدالهای نیابتی سازمان پیدا کرد و در عرصه رقابتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی، به اوج خود رسید.
تردیدی نیست که این وضعیت، بر ذهن نویسنده خلاقی مانند «فلمینگ» اثر گذاشت و باعث شکل گرفتن داستانهای پیچیده جاسوسی و حادثهای در ذهن او شد؛ روایتهایی که برایند آن ها، «جیمز باند» را ساخت؛ مأموری که در خدمت غرب بود و میخواست در راستای منافع کشورهای اروپای خاوری و آمریکا، اقداماتی انجام دهد؛ هر چند که برخی معتقدند الگوی فلمینگ در خلق شخصیت جیمز باند، یک جاسوس برجسته بریتانیایی در دهه 1920 بود.
اما جالب است بدانید که در دنیای واقعی هم، جیمز باندهایی وجود داشتند که در جبهه نبرد اطلاعاتی دو ابرقدرت و اقمار آن ها، فعال بودند و گاه، تأثیرات شگرفی در عرصههای مختلف از خود باقی میگذاشتند.
با این حال، بررسیها نشان میدهد که کفه جیمزباندهای فعال برای شوروی، بسیار سنگینتر از آمریکا بوده است. دلیل این تفاوت را باید اولاً در رویکردهای رسانهای قدرتمندانه غرب در پوشش دادن فعالیتهای جاسوسی کشف شده و ثانیاً، در سیستم بسته و چند لایه نهادهای امنیتی و سازمانهای حکومتی شوروی جست و جو کرد.
در ادامه شما را با تعدادی از این جیمز باندهای دوران جنگ سرد و اقدامات آن ها، آشنا میکنیم.
کیم فیلبی؛ بزرگترین جاسوس قرن!
شاید در میان همه جیمزباندهای دوران جنگ سرد، جایگاه کیم فیلبی بالاتر از بقیه باشد؛ جاسوس سازمان کا. گ. ب شوروی در اینتلیجس سرویس انگلیس! مردی که تا ردههای بسیار بالای سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا رشد کرد و حدود 33 سال، جاسوس شوروی بود. برخی به فیلبی لقب بزرگترین جاسوس قرن را دادهاند. با لو رفتن فعالیتهای جاسوسی فیلبی، وی به شوروی گریخت و در آنجا، مسئولیت «اداره انگلیس» در سازمان کا. گ. ب را عهدهدار شد. درباره شخصیت او، کتابهای متعددی نوشته شده است.
فیلبی در سال 1988، بر اثر حمله قلبی در مسکو درگذشت. او نماد توخالی بودن دستگاههای اطلاعاتی بریتانیا و نمایانگر هیمنه پوشالی سازمانی بود که ادعا داشت در تمام دنیا از نفوذ اطلاعاتی کافی برخوردار است.
اولگ گوریوسکی؛ جاسوسی که گریخت
غولهای رسانهای غرب، به طور عمده مانع از آن بودهاند که بتوانیم افرادی را که در شوروی برای آمریکا جاسوسی میکردند، بشناسیم؛ اما بیتردید، اولگ گوریوسکی یکی از معروفترین جاسوسهای روسی آمریکاست. او یکی از افسران برجسته اطلاعاتی کا. گ. ب بود که مدتها مسئولیت عملیات برونمرزی این سازمان را در انگلیس، برعهده داشت.
وی در دوران فعالیت خود، فهرست کدهای محرمانه سازمانهای اطلاعاتی شوروی را به آمریکاییها میداد. با آشکار شدن فعالیتهای جاسوسی گوریوسکی، او خیلی حساب شده و به موقع، محل کارش را در لندن ترک کرد و به انگلیس پناهنده شد.
غربیها که از نفوذ جاسوسهای وابسته به شوروی آسیبها دیده بودند، مانور تبلیغاتی زیادی را با استفاده از پناهندگی گوریوسکی به راه انداختند. او با رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا هم دیدار رسمی داشت. گوریوسکی هنوز در قید حیات است و در آمریکا زندگی میکند. او به طور غیابی در شوروی به مرگ محکوم شد.
رابرت هانسین؛ عاشق طلا و الماس
داستان جاسوسیهای هانسین، از دیگر جاسوسهای شوروی در آمریکا، جذابتر است. او حدود 20 سال برای روسها اطلاعات محرمانه را ارسال و طلا و الماس دریافت میکرد؛ اما تا سال 2001، یعنی چند سال پس از فروپاشی شوروی، دستش رو نشد. هانسین کارمند ارشد سیا بود و به همین دلیل به بسیاری از اطلاعات محرمانه این سازمان دسترسی داشت. او کدهای مربوط به جاسوسان آمریکایی در قاره اروپا را در اختیار کا. گ. ب گذاشته بود.
آمریکاییها خیلی دیر از درز اطلاعاتشان آگاه شدند. هانسین پس از بازداشت جنجالیاش، محاکمه و به حبس ابد بدون تخفیف محکوم شد. او هم اکنون در زندان فدرال فلورانس، واقع در ایالت کلورادوی آمریکا، محبوس است و 23 ساعت از شبانه روز را در سلول انفرادی میگذراند.
جان واکر؛ جاسوس زیرآبی!
جان واکر افسر نیروی دریایی ایالات متحده بود؛ آن هم درست در زمانی که آمریکاییها به فناوریهای پیشرفته زیردریایی دست یافته بودند و برژنف، رهبر وقت شوروی، عاشق این فناوریها شده بود. واکر به خدمت کا. گ. ب درآمد. روسها پول خوبی بابت اطلاعات میدادند؛ اطلاعاتی که دمِ دست واکر و دوستانش بود. او از شوروی هفتهای هزار دلار دریافت میکرد و کارش، افزون بر به دست آوردن اطلاعات نظامی، جذب جاسوس هم بود.
او حلقهای از افسران نیروی دریایی آمریکا را جذب سازمانهای اطلاعاتی شوروی کرد و توانست اطلاعات محرمانه زیردریاییهای اتمی آمریکا را به روسها بدهد. چیزی نگذشت که آمریکاییها، پس از مشاهده مدلهای پیشرفته زیر دریایی روسی، به درز اطلاعات در نیروی دریایی خودشان پی بردند. آنها در به در به دنبال جاسوس میگشتند که بالاخره، دعوای واکر و زنش، کار دست او داد و قضیه جاسوس بودن وی، لو رفت و بازداشت شد.
کمپایلس؛ جیمز باند احمق!
رقابت دو ابرقدرت در دوران جنگ سرد، فقط روی زمین نبود؛ آنها در فضا هم دنبال عقب راندن یکدیگر بودند. به همین دلیل، بخشی از فعالیتهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا و شوروی در این بخش متمرکز بود. این رقابت در دهه 1970 به اوج خود رسید. در همین دوره بود که یک روز، جوانی به نام ویلیام کمپایلس، در سفارت شوروی در یونان را کوبید و گفت که حاضر است تنها در ازای سه هزار دلار، اطلاعات یکی از پیشرفتهترین ماهوارههای جاسوسی آمریکا، موسوم به کا. اچ.111 را به روسها بفروشد.
برای مأموران اطلاعاتی شوروی، پذیرفتن این قضیه دشوار بود؛ اما کارشناسان روس صحت اطلاعات او را تأیید کردند و پول به کامپایلس پرداخت شد. او که در سال 1977 از سازمان سیا استعفا کرده و پروندههای ماهواره کا. اچ.111 را با خود از محل کارش خارج کرده بود، به خیال اینکه میتواند نقش جاسوس دوجانبه را بازی کند، به آمریکا بازگشت و به سازمان سیا اطلاع داد که چنین اسنادی را به روسها فروخته است؛ اما اقدام احمقانه جیمز باند قصه ما، کار دستش داد؛ بازداشت شد و دادگاه فدرال او را به 40 سال زندان محکوم کرد.
پلتون؛ لو دهنده نقشهها
شوروی برای ارتباط با ناوهای مستقر خود در اقیانوس آرام، شبکهای حفاظت شده از کابلهای زیر دریایی ایجاد کرده بود. از این شبکه به شدت محافظت میشد. اما یک ناو آمریکایی توانست به آن نزدیک شود و تعدادی از غواصان خود را برای نصب دستگاه شنود، به یکی از کابلها نزدیک کند. این اقدام، یک حرکت فوقالعاده مهم برای دستیابی به اطلاعات فوق سری روسها بود.
اما رونالد پلتون، مأمور عالیرتبه اطلاعاتی که نیاز مالی زیادی داشت، فاتحه یکی از موفقترین اقدامات جاسوسی آمریکا را خواند و در قبال دریافت پول، اطلاعات این عملیات را به سفارت شوروی در واشنگتن فروخت. روسها هم با خیال راحت، به مدت چند سال، اطلاعات غلط را تحویل دستگاههای شنود آمریکا میدادند! پلتون برای اینکار، 37 هزار دلار از شوروی گرفت؛ اما در سال 1985 گیر افتاد و هنوز در زندان به سر میبرد.