۴ کتاب داستانی تازه در نمایشگاه

کتاب‌های «عکس خصوصی» از علیرضا رحیمی‌نژاد، «بوطیقای شیطان» از علیرضا لبش، «پیاده‌روهای پارک لاله، سکوی دوم» از رویا هدایتی و «این‌ تنهایی لعنتی» از فوژان برقیان منتشر و در نمایشگاه کتاب عرضه شده‌اند.

4 کتاب داستانی تازه در نمایشگاه

به گزارش ایسنا، داستان پلیسی «عکس خصوصی» از علیرضا رحیمی‌نژاد در 135 صفحه با شمارگان 770 نسخه و قیمت 8500 تومان در انتشارات هیلا منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب عنوان شده است: «عکس خصوصی» ماجرای تلاش جوانی ثروتمند به نام احسان برای رازگشایی از یک معماست. یکی از دوستان احسان که به‌تازگی فوت شده مدت‌ها قبل عکسی از او گرفته بود و حالا این سند به دست فردی غریبه افتاده است که قصد اخاذی دارد. احسان در این هراس است که انتشار عکس مانع ازدواج او شود، ازدواج با دختری متمول که از مدت‌ها قبل برای آن برنامه ریخته است. در این میان پای افراد دیگری نیز به ماجرا کشیده می‌شود و از این طریق وارد دنیای جوانانی می‌شویم که از نظر اقتصادی و اجتماعی در طبقه‌ای خاص قرار دارند؛ طبقه‌ای که این روزها از آن زیاد گفته می‌شود؛ نوکیسگان.


همچنین مجموعه داستان «بوطیقای شیطان» از علیرضا لبش در 95 صفحه، با شمارگان 990 نسخه و قیمت 6000 تومان در نشر یادشده منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب که بخشی از متن آن است، می‌خوانیم: خلیل دانه‌پاش دست بر شانه حکمت دربندی گذاشت و گفت: «پایان تلخی داشت.»
حکمت دربندی بغض بالاآمده‌اش را فروداد و گفت: «نمی‌خواهم دوباره آن‌چیزی را که از ایوب در ذهن دارم، با کلمات خیانتکار با شما در میان بگذارم. می‌خواهم از کلمات بگریزم. او هم در نهایت موفق شد از کلمات بگریزد.»
نعمت گندم‌کار اشک‌هایش را بی‌صدا از گونه‌ پاک کرد و گفت: «ما همیشه در دام چیزهایی می‌مانیم که از آن‌ها می‌گریزیم. مرگ ‌دام و دانه ایوب بود.»
خلیل دانه‌پاش گفت: «نگاه کنید.» و بعد به گور تازه آقای ایوبی اشاره کرد. هر سه نفر با چشمان حیرت‌زده دیدند که جسم بی‌وزن آقای ایوبی از میان درزهای خاک سبک و پوک بیرون آمد و کمی بالای قبرش شناور شد. بعد باد تندی وزید و جسم ایوب ایوبی را مانند بادبادکی رنگی بالا کشید.


دیگر کتاب تازه منتشر شده در انتشارات هیلا، کتابی داستانی «پیاده‌روهای پارک لاله، سکوی دوم» نوشته رویا هدایتی است که در 176 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 11هزار تومان عرضه شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب بخشی از متن داستان آمده است:
مامانم می‌گه :«هیچ‌ کدومتون اون‌جوری نشدین که من می‌خواستم.» منو داداش پیمانمو می‌گه. من نمی‌دونم چرا هنوز که هنوزه مردم بچه می‌آرن. به نظر من که جمعیت جهان دیگه بسه. به نظرم وقتشه آدم‌ها مثل دایناسورا منقرض بشن.
از این حرفم چقدر خوشم اومد. خیلی حرف جالبی‌زدم. حرف فیلسوفی‌ای بود به نظرم. شاید اگر شوهر نکرده بودم فیلسوف می‌شدم یا مثلا دانشمندی چیزی. فیلسوف شدن خیلی راحته. فکر کنم فیلسوفای مرد از بیکاری فیلسوف می‌شدن. فکر کنم اکثر اونایی که فیلسوف شده‌ن، از اونایی بوده‌ن که زنشون بیرون کار می‌کرده و خودشونم تو خونه می‌موندن کارای خونه رو می‌کردن، یا اصلا کار نمی‌کردن. بعد زنشون از اینایی بوده که به شوهره محل نمی‌گذاشته. بعد اونا از روی تنهایی و از این‌که زنشون محل نمی‌گذاشته، می‌شستن یه گوشه پیپ یا سیگار می‌کشیدن و فکر می‌کردن. بعد مریض می‌شدن. یه جور مرضی که آدم به همه چیز شک می‌کنه و هی‌ می‌خواد از همه چی‌سر دربیاره ولی سر در نمی‌آره هی خودش نظر می‌ده راجع‌به همه‌چی. بعد هم فیلسوف می‌شدن کم‌کم.
ولی‌ فیلسوفای زن اصلا ازدواج نمی‌کنن به نظرم. چون فیلسوف به دنیا می‌آن. وقتی فیلسوف به دنیا بیای دیگه نمی‌تونی ازدواج‌ کنی. فکر کنم دارم زرزر می‌کنم. کاش منم فیلسوف به دنیا می‌اومدم. کاش یه چیزی می‌شدم.

همچنین کتاب داستانی «این‌ تنهایی لعنتی» از فوژان برقیان در 183 صفحه با شمارگان 770 نسخه و قیمت 11هزار تومان در همین نشر راهی بازار شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب قسمتی از متن آن را می‌خوانیم: فکر می‌کنیم می‌شه سرشو کلاه گذاشت. بعضیا پا می‌ذارن به فرار، بعضیا ندید می‌گیرنش. اما اون دیر یا زود خودشو نشون می‌ده. بی‌هوا، سر بزنگاه مچتو می‌گیره. این‌ تنهاییه! نمی‌تونی انکارش کنی چون از تو قوی‌تره. واقعیه! مثل زندگی نیست. خود زندگیه. تو هم فهمیده‌ایش، واسه همینه مونده‌ای سر سه‌راه چه کنم!

کتاب‌های یادشده در سی‌امین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران (تا 23 اردیبهشت‌ماه در شهر آفتاب) عرضه می‌شوند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان