سرویس ورزش مشرق – در پایان هفته دوم لیگ ملتهای والیبال تیم ملی کشورمان با ایستادن در رده دوم جدول بالاتر از تیمهای صاحب عنوان لهستان، روسیه، فرانسه، کانادا و آمریکا موفقیت چشمگیری بدست آورد.
علی شاکری در گفت و گو با مشرق، درباره شرایط تیم ملی مان در هفته دوم و حضور در هفته سوم این دوره از مسابقات در ارومیه صحبت کرده و درباره دلایل پیشرفت نسبی والیبالمان حرف زد.
صحبتهای این کارشناس را در ادامه بخوانید:
*ایران تلفیق تجربه و جوانی است
شاید برای نخستین بار بود که همه چیز به دلخواه ما پیش رفت. تیم ما بخش عمدهای از بازیکنانش نیروهای باتجربه و به بلوغ رسیدهای مانند محمد موسوی، سعید معروف و امیر غفور را داشت که سهم عمدهای در این موفقیت داشتند و در کنار بازیکنانی که پس از المپیک ریو کم کم به تیم اضافه شدند به هماهنگی خوبی رسیدند.
*اثر لژیونرها در تیم ملی واضح است
تیم ما زودتر از همه تیمها کار آماده سازی را شروع کرد و تفاوتش نسبت به ادوار گذشته این بود که بخش بزرگی از بدنه اصلی تیم ما، لیگ را در اروپا پشت سرگذاشتند. بازی در اروپا و حضور در مسابقاتی که شرایطش به لحاظ کیفی کاملاً متفاوت با لیگ داخلی مان بود و باشگاههایی که به تعهداتشان جامه عمل میپوشند و از نظم و برنامه بهتری برای تمریناتشان برخوردارند اثرگذاری اش را اینجا بروز داد. این موارد، تغییر دیدگاهی را در نحوه بازی کردن تیم ملی ما ایجاد کرده بود که کاملاً حس میشد.
*رقبا با ترکیب اصلی نیامده اند!
این مجموعه عواملی بود که کمک کرده تا در کنار بخشی از تغییرات بسیار زیادی که خیلی از تیمهای خارجی داشتند باعث موفقیت ما شود. برخی از تیمهای این دوره مسابقات لیگ ملتها را سکوی پرتابی برای ورود به مسابقات انتخابی المپیک و گرفتن سهمیه المپیک قرار دادند و سعی کردند بسیاری از نفرات نامزد پوشیدن پیراهن تیم ملی را در این مسابقات آزمایش کنند و این فرصت را در حقیقت به بازیکنان دیگرشان بخشیدند و به خیلی از ستارههای شان استراحت دادند. خیلی اصرار و ابرام به استفاده از نیروهای امتحان پس دادهشان نداشتند و در واقع دنبال شناسایی بازیکنان تازه واردشان بودند تا در ادامه با نفرات باتجربه بتوانند سهمیه المپیک را بگیرند.
*به خوبی در والیبال جهان تثبیت شدیم
در این باره که آیا این جوانگرایی شامل حال تیم ملی ما هم شده یا نه باید گفت والیبال ایران پشتوانههای خوبی دارد. در مجموع از سال 2013 که پای ما به این رقابتها باز شد اولویت اول ما کسب نتیجه بود. بی تردید اگر میخواهیم دچار خودفریبی نشویم همه ما میدانیم از روز اول همه هم و غم ما از حضور در این مسابقات این بود که با همه سرمایه مان وارد رقابتها شویم. ولی الان اعتقاد من این است که شاید در سالهای اول این سیاست، سیاست درستی بود تا برای تثبیت کردن خودمان نتایج خوب بگیریم که این کار را هم کردیم. چون جزو تیمهایی شدیم که طی 7 سال گذشته حضورمان قطعی شد. چون ما چه تیم شانزدهم شویم یا هفتم جدول برای یک دوره 7 ساله حضورمان تثبیت شد چون فدراسیون جهانی والیبال تأیید کرد که ما از قدرتهای اول والیبال جهان هستیم.
*قدر موقعیت مان را ندانستیم!
ولی از این موقعیت خوب، استفاده درست نکردیم تا برای ظرفیت سازی والیبال مان از بخشی از بازیکنان جوان استفاده کنیم. چه ایرادی داشت تا در این دو سه سال اخیر ما هم در هفتههای اول و دوم مانند تیمهایی مانند روسیه، فرانسه یا ایتالیا وارد رقابتها میشدیم و به بخشی از بچههای تیم ملی که اشباع و دچار والیبال زدگی شده بودند استراحت میدادیم.
*ایران یک تیم کاملاً متفاوت بود
البته همین هم باعث شده بود تا دارای ثبات تیمی بیشتری نسبت به بقیه تیمها باشیم. این ثبات در کنار دوران طولانیتر آماده سازی که نسبت به بقیه داشتیم کمک کرد تا با حضور لژیونرهای ما در اروپا و تغییر طرز تفکرشان یک تیم جدید و کاملاً متفاوت با تیمهای سالهای گذشته باشیم. این در ابعاد تکنیکی و تاکتیکی به ویژه در ابعاد تکنیکی مانند زدن سرویس پرشی که متأثر از بازی بچههای ما در لیگهایی است که سرویس پرشی حرف اول را در آنها میزند به چشم میآمد.
*اثرات مدرنیزه شدن را شاهد هستیم
رهاورد تیم ما این بود که تغییرات تاکتیکی در تیم مان دیده شد. چیزی که در سالهای گذشته شاهدش نبودیم. تیم ملی ما در حال تبدیل شدن به تیمی است که والیبال را مدرن بازی میکند و نتیجه این بازی مدرن را روبروی ژاپن دیدیم یا پیشرفت در نحوه زدن سرویس، دفاع روی تور و حتی دفاع داخل میدان. اینها کاملاً در تیم ما مشهود است که اثرات حضور بخشی از بدنه تیم ما در خارج از ایران است.
*لیگ ایران هیچ کیفیتی ندارد
در لیگ ایران تنها چیزی که به آن توجه نمیشود کیفیت کار است و در واقع هدف تنها برگزاری مسابقاتی است که در سالنهای بسیار بسیار غیراستاندارد با امکانات سخت افزاری ضعیف و حاشیههایی که بر متن تأثیر میگذارد انجام میشود. گرچه باز هم در همین وضعیت پوریا فیاضی را داشتیم که آمد و مانند لژیونرها خوش درخشید.
*توجهی به چشمه والیبال نداریم!
من باز هم اعتقاد دارم که بیشترین و بهترین پشتوانه را حتی مانند تیمهای صاحب نام داریم ولی ما از این چشمه جوشان کمتر برای آینده، بازیکن سازی میکنیم یا سعی نمیکنیم برای هر پست حداقل بین دو تا 4 بازیکن نزدیک به هم داشته باشیم و این میتواند برای آینده ما خطرناک باشد. علی رغم اینکه آن ماده اولیه که بازیکن جوان و پشتوانه آماده بهره برداری است را در اختیار داریم اما متأسفانه در فرآیند پایانی که باید در دل برگزاری مسابقات مانند این تورنمنت که لیگ ملتها باشد از آنها استفاده درست نمیکنیم.
*لیگ ملتها جایی برای ظرفیتسازی است
لیگ ملتها نسبت به دیگر تورنمنتها اهمیت کمتری دارد. برای همین تیمهای بزرگ دنیا از این تورنمت برای ظرفیتسازی بازیکنان جوان و تبدیل کردنشان به بازیکنان باتجربه استفاده میکنند. هدف نهایی در والیبال موفقیت در المپیک است سپس مسابقات قهرمانی جهان، بعد جام جهانی و بعد مسابقات بین قارهای یا جایزه بزرگ و بعد می رسیم به رقابتهای لیگ ملتها که در مرحله آخرِ آخر قرار میگیرد.
*لیگ ملتها فلسفه ویژه ای دارد
فلسفه وجودی شکل گیری لیگ ملتها کمک به تقویت بنیه مالی و گردش مالی برای فدراسیونهای عضو است. استفاده کامل از ابزار تبلیغاتی برای مطرح کردن والیبال در دنیاست. سوم اینکه برای این است تیمهای در حال توسعه را فرصت بدهند تا صیقل بخورند و تبدیل به تیمهای خوب شوند. نمونه اش تیم ما. گرچه ما با ظرفیتهایی که تا پیش از سال 2013 داشتیم ولی از آن سال به بعد شکوفا شدیم. در این رقابتها امکانات مالی خیلی خوبی نصیب تیمهای شرکت کننده میشود. چون فدراسیون جهانی به تناسب موفقیتهایی که تیمها بدست میآورند چیزی در حدود 300 تا 400 هزار دلار به کشورهای متوسط جدول مانند ما اهدا میکند که کمک بسیار خوبی برای فدراسیونهاست. از طرفی بازی با تیمهای بزرگ بدون هیچ هزینه خاصی به تقویت و بهبود سطح والیبال دنیا کمک میکند تا همه به هم نزدیک شوند. الان سطح تیمهای بزرگ دنیا با تیمهای متوسط تقریباً نزدیک به هم است.
*ارومیه سختترین هفته ماست!
سختترین هفته مان در ارومیه خواهد بود. در طول این 5 هفته، هفته سوم و هفته آخرمان در بلغارستان از همه سختتر هستند. در هفته سوم روسیه که پرافتخارترین تیم دنیاست و الان هم با این نفراتی که در اختیار دارد بدون تردید یکی از مدعیان اصلی قهرمانی والیبال المپیک ژاپن خواهد بود به ایران میآید. دوم تیم لهستان است که سال قبل قهرمان جهان شد. سوم هم کانادا که از باسابقهترین، ریشه دارترین و آکادمیک ترین تیمهای والیبال دنیاست و البته خود ما. تنها حسن ما امتیاز میزبانی است چرا که از نظر حضور در ارومیه هر سه تیم خارجی به اتفاق ایران در یک زمان به ارومیه می رسند ولی هفته چهارم بهترین هفته ماست و در پایان هفته چهارم باید تلاش کنیم راه صعود به مرحله نهایی را برای دومین بار در طول تاریخ کسب کنیم.
*باید از همه ظرفیتمان استفاده کنیم
اعتقادم این است ما با توجه به لیست 25 نفره ای که اسم شان را به فدراسیون جهانی داده ایم باید از این لیست و از این ظرفیت در فواصل زمانی لیگ ملتها نهایت بهره مندی را داشته باشیم. فکر میکنم والیبال ما دارای پشتوانههای ارزشمندی است ولی این پشتوانهها نیازمند بازی کردن هستند تا تبدیل به جوانان باتجربه ای شوند.