سرویس سیاست مشرق- سیر رویدادها و شتاب و آهنگ حوادث در قلب استراتژیک دنیا، غرب آسیا، چنان زبدهترین و نخبهترین تحلیلگران بینالمللی را دچار بهت و ابهام و تحیر کرده که در نهایت حزم و احتیاط قلم روی کاغذ میچرخانند و زبان به تحلیل میگردانند که مبادا از تندباد حوادث رکب بخورند و اعتبار عمری تحلیلگری آنان زیر سوال برود.
سه ماه پیش چه کسی میتوانست حدس بزند که اوضاع التهاب و بحران در غرب آسیا و خلیج فارس چنین دچار چرخش شود، که کار «ابرقدرت» نظامی و سیاسی دنیا از ترجیعبند «همه گزینهها روی میز است» دوران اوباما، به دست و پازدنهای مذبوحانه و به تعبیری «رقّاصی» آمریکاییها برای اثبات نقش ایران در هدف قرار گرفتن نفتکشها در دوره رئیس جمهور عربدهجو و هفتتیر کشی مثل ترامپ بکشد؟
آمریکایی که زمانی با نشان دادن یک ویال (ظرف شیشهای نگهداری دارو) از انبارهای تسلیحات کشتار جمعی رژیم صدام حسین توسط کالین پاول (وزیر خارجه وقت آمریکا) در شورای امنیت سازمان ملل، خود مجوز حمله صادر میکرد و خود یکتنه تجاوز نظامی را کلید میزد، امروز برای متهم کردن ایران و اقناع متحدان دیرینه خود، مجبور است هر روز یک عکس یا ویدئوی جعلی را به عنوان سند دخالت ایران در زدن نفتکشها منتشر کند و تازه هر روز هم سوژه مضحکه و تمسخر عالم شود.
دیر و دور نبود (شاید کمتر از یک دهه پیشتر) که فقط اعلام حرکت فلان ناو هواپیمابر آمریکایی از سواحل اقیانوس آرام به سمت اقیانوس هند، بسیاری از معادلات سیاسی را در غرب آسیا و شمال آفریقا تغییر میداد و حتی با تهدید ملایم و ضمنی فلان فرمانده ارتش امریکا، دولتهایی تا مرز سرنگونی پیش میرفتند، اما امروز خبر ورود ناو هواپیمابر آمریکایی به محدوده خلیج فارس (حتی با اعلام قبلی و تهدید مشاور امنیت ملی آمریکا) سوژه جوک و تفریح ملت بزرگی میشود که به درازای تاریخ در این منطقه بودهاند و به فضل الهی تا پایان تاریخ خواهند ماند و در نتیجه با سرشکستگی و خفت مجبور به گرفتن دورترین فاصله ممکن از برد موشکهای ایران در دریای عربی میشود تا فاصله امن را حفظ کند.
اما نقطه عطف این تحولات حیرتآور و شگرف، در سحرگاه 30 خرداد 1398، در ساعت 4:05 بامداد، رقم خورد، زمانی که یک فروند از به روزترین و مدرنترین هواپیمان بدون سرنشین آمریکا (که کمتر از انگشتان یک دست از آن در دنیا عملیاتی شده) با ارزش تقریبی 200 میلیون دلار، مجهز به آخرین سیستمهای هدایتی و تجسسی و دفاع ضدموشک و جنگ الکترونیک، و در یک کلام «آخر کمالات پهپادی» دنیا، توسط یک تیر موشک شلیک شده از سامانه دفاع موشکی بومی «سوم خرداد» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، در منطقه کوه مبارک استان هرمزگان سرنگون شد. فارغ از اهمیت بنیادین این رویداد از منظر نظامی، که در نوع خود معادلات نظامی دنیا را عوض خواهد کرد، از منظر سیاسی، پهپاد گلوبال هاوک (Global Hawk) محصول شرکت شرکت نورثروپ-گرومن آمریکا با نام اختصاری آر-کیو 4 اِی، نه فقط پیشرفتهترین پهپاد دنیا، که نماد «فرعونیت» آمریکا بود که تبختر و تفرعن آمریکایی حتی به تعبیر علی علیزاده (فعال رسانهای) در نامگذاری آن هم عیان بود: عقاب جهانی
نام عقاب که نماد ملی ایالات متحده است با پسوند «جهانی» روی این پرنده فوق پیشرفته قرار گرفت تا مظهر سلطه و هژمونی نظامی ایالات متحده بر سراسر جهان باشد. اما همین پرنده که بنا بر برخی تخمینها به اندازه چندین فروند جنگنده اف 16 آمریکایی قیمت داشت، با یک تیر موشک شلیک شده از سامانه دفاعی بومی ایرانیان بر فراز جزیره خارک سرنگون شد، تا بار دیگر افول و زوال «آقایی» آمریکا بر دنیا به دست سربازان اسلام و ایران «نمادین» شود.
و البته باز جنبه بسیار مهم و حیرتآور این عملیات دفاعی جمهوری اسلامی ایران، اشراف اطلاعاتی و رصد لحظه به لحظه این پهپاد جاسوسی از زمان برخاستن از پایگاه تا زمان ورود به حریم هوایی ایران و شروع فعالیت جاسوسی تا زمان سرنگونی است. این اشراف اطلاعاتی دقیقاً در بیانیه رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی متجلی شده که زمانهای دقیق برخاستن و فعالیت و سرنگونی آن را ذکر کرده است..
اما این «اقتدار» بی نظیر، این استواری و «قطعیت» در زمانهی «عدم قطعیت»، این نلرزیدن دست روی شاسی پرتاب موشک به سوی پهپاد فوقپیشرفته بزرگترین قدرت نظامی دنیا، به همین سادگی به دست نیامده و محصول امروز و دیروز نیست. بیش و پیش از هر چیز، این اقتدار محصول و مرهون «قاطعیت» و «قطعیت» یک مرد است که امروز میتوان به صراحت و فارغ از هر اغراقی گفت که نقشه تحولات غرب آسیا و بالتبع تحولات بینالمللی حول محور بصیرت، تدبیر و البته استواری و قاطعیت او می چرخد: حضرت آیتالله خامنهای
از همان تابستان سخت و ملتهب 2014، که فتنه شوم داعش عراق و شام را لرزاند و میرفت که سرطان «خلافت» ابوبکر البغدادی (که امروز صهیونیستی بودن ماهیت آن، عیانتر از همیشه است) با استقرار در شام و عراق به سمت هدف اصلی یعنی ایران خیز بردارد، تدبیر و بصیرت همان یک «مرد» نه تنها به داد ایران و منطقه، که به داد «بشریت» رسید.
در زمانهای که حتی در درون کشور، بخش قابل توجهی از بدنه حاکمیت، کار حکومت قانونی سوریه را «تمام شده» میدانستند و دعوت به تن دادن به شرایط «جدید» میکردند، رهبر فرزانه انقلاب تا عمق نقشه پلید صهیونیسم جهانی را برای منطقه غرب آسیا دیدند و برای دفاع از حکومت سوریه، که سد و سنگر نخست در برابر فتنه شوم داعش بود، قاطعانه ایستادند و دیدیم و دیدند که بعد از چند سال، ایثار و خون شهید همدانیها، بیضاییها، ابوحامدها، حاج حیدرها و… فاطمیون، زینبیون، حزب الله و دیگر سربازان ولایت به ثمر نشست و به فضل الهی، نقشه هولناک صهیونیزم جهانی که به واقع جنگ جهانی سوم در سوریه بود، به سرانجام نرسید.
در ماجرای پیمانشکنی شیطان بزرگ در برجام و خروج یکطرفه از آن توسط ترامپ (که رهبر انقلاب بارها درباره آن هشدار داده بودند)، باز هم علیرغم همه فشارها و تهدیدهای خارجی و کارشکنیها و سستیها و حتی خرابکاریهای داخلی (عمدی و غیرعمدی)، این رهبر معظم انقلاب بود که در وضعیت «عدم قطعیت» و «ابهام» و «سردرگمی» که تیم عملیات روانی کاخ سفید و متحدان قصد داشتند برای نظام ایجاد کنند، در یک جمله خط مشی را روشن کرد و فرمود: «نه جنگ میشود و نه مذاکره می کنیم»
اما چند هفتهای است که دوباره «فرمانده»، خود مستقیماً هدایت امور را در سیاست خارجی در اختیار گرفته است و نقطه عطف آن، دیدار با شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن، قاصد مخصوص ترامپ، بود.
ابهت و جذبه حضرت آیتالله خامنهای، لحن قاطع و استوار و تحقیر صریح ترامپ با این جمله که «ایشان را لایق مبادله پیام نمی دانیم»، آنچنان برای داخل و خارج حیرتآور بود که حتی رسانه فارسیزبان ملکه انگلستان، بی بی سی فارسی، شاید بی آنکه خود متوجه و آگاه باشد، چندین و چندبار بار در یک روز ویدئوی این پیام مقتدرانه رهبری به ترامپ را به طور کامل پخش کرد.
اما شاید ریشه و کنه این آرامش، بصیرت و قاطعیت رهبر معظم انقلاب، فارغ از هر تفسیر و تحلیل و تاویلی، در همان تصاویری باشد که از خلوت عاشقانه و عارفانه ایشان با مراد و مقتدا و مولای آزادگان عالم، حضرت بقیهالله الاعظم، ارواحنا له الفداء، در مسجد مقدس جمکران و ساعاتی پیش از ملاقات با شینزو آبه، منتشر شد.
رمز و راز این آرامش طمانینه از یک سو، و از سوی دیگر اقتدار و قاطعیت، آن هم در دل طوفان حوادث و در برابر دشمنی و خباثت همهجانبه نظام سلطه علیه ایران اسلامی، که امروز دنیایی را به تحیر و لکنت در تحلیل و تفسیر رسانده، چیزی جز همان خضوع و خشیّت عارفانه در مناجات رهبر عارف و فرزانه انقلاب با حضرت بقیه الله الاعظم (عج) نیست و نمیتواند باشد.