ماهان شبکه ایرانیان

دعوای کودکان، به نزاع مرگبار بزرگتر‌ها کشید +عکس

روزنامه خراسان: ماجرای این نزاع مرگبار ظهر روز گذشته در خیابان طبرسی 51 مشهد هنگامی آغاز شد که کودک 11 ساله‌ای وارد حیاط منزلشان شد و به برادرش گفت: کودک همسایه او را کتک زده است؟! جوان 29 ساله با شنیدن حرف‌های برادر کوچکش ناگهان از کوره در رفت و با چهره‌ای عصبانی به داخل کوچه رفت. تعدادی از اهالی محل داخل کوچه بودند که «امید» چاقوی تیزش را بیرون آورد تا پدر کودک طرف مقابل را تهدید کند، اما در این میان مرد 48 ساله چاقو را از دست وی گرفت و مدعی شد که باید به پلیس 110 زنگ بزنم که چرا در محل چاقوکشی کرده ای!

دعوای کودکـــان، به نزاع مرگبار بزرگ تر‌ها کشید +عکس


گزارش خراسان حاکی است، ماجرای این نزاع تا آن جا پیش رفت که جوان 29 ساله به خانه آمد و با گذاشتن اسلحه وینچستر زیر صندلی 206 و به اتفاق دو تن از دوستانش دوباره به محل نزاع بازگشت. او تلاش کرد تا چاقویش را پس بگیرد، اما باز هم موفق نشد تا این که ناگهان اسلحه را از داخل خودرو برداشت و گلوله‌ای به طرف همسایه 48 ساله اش شلیک کرد. با اصابت گلوله بر پیکر مرد همسایه، او خون آلود نقش بر زمین شد و بدین ترتیب اهالی محل با اورژانس تماس گرفتند، اما وقتی مجروح این حادثه به مرکز درمانی رسید که تلاش پزشکان برای نجات وی بی نتیجه ماند و این مرد 48 ساله بر اثر عوارض ناشی از اصابت گلوله آلوده به خشم، جان سپرد.
بنابر گزارش خراسان، با اعلام این ماجرا به قاضی ویژه قتل عمد، بلافاصله قاضی کاظم میرزایی، عازم بیمارستان شهید هاشمی نژاد شد و به تحقیق در این باره پرداخت. از سوی دیگر نیز قاضی باتجربه شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب دستورات ویژه‌ای را برای دستگیری متهم فراری صادر کرد تا این که کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با همکاری اداره اطلاعات جنایی، موفق شدند عامل این جنایت را در تنگنای اطلاعاتی و محاصره نامحسوس قرار دهند.
ساعتی بعد متهم فراری که هیچ راه گریزی نداشت تصمیم گرفت تا خود را تسلیم قانون کند که حلقه‌های پولادین کارآگاهان بر دستانش گره خورد.

دعوای کودکـــان، به نزاع مرگبار بزرگ تر‌ها کشید +عکس


این جوان 28 ساله که امید نام دارد عصر روز گذشته در پلیس آگاهی خراسان رضوی توسط قاضی میرزایی مورد بازجویی‌های تخصصی قرار گرفت و گفت: وقتی برادرم با سر و وضع خاکی به خانه آمد و گفت مرا کتک زده اند، خیلی عصبانی شدم و نزد پدر آن کودک رفتم، ولی او مشتی به دماغم کوبید و چاقویم را گرفت. وقتی مادرم را فرستادم تا چاقو را بگیرد او آن را پس نداد. به همین دلیل خودم نزد او رفتم که گفت: باید 110 بیاید تا بفهمیم چرا چاقوکشی می‌کنی! من هم که دیگر از شدت عصبانیت نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، اسلحه وینچستر را برداشتم و شلیک کردم که گلوله به او خورد، ولی دوستم نگذاشت گلوله دیگری شلیک کنم به همین خاطر از محل گریختم. شایان ذکر است: تحقیقات بیشتر در این باره توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با نظارت سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) ادامه دارد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان