بالاخره هالیوود توانست نبردهای عظیم هیولایی به سبک کایجو را در «گودزیلا: سلطان هیولاها» به درستی نشان دهد. بخشی از رویکرد این فیلم مربوط به قرن 21 و بخشی از آن به دهه 70 میلادی و حماسههای ایروین آلن برمیگیرد.
در حقیقت «گودزیلا» سال 2014 ما را برای دیدن دنبالهٔ این فیلم هیولایی بسیار منتظر گذاشت. این فیلم جدید یک داستان خانوادگی دارد و به لطف بازی متعهدانهٔ میلی بابی براون، ویرا فارمیگا و کایل چندلر با داستانی بیریا روبرو هستیم.
همچنین بخوانید:
موضوع جدیدترین فیلم نولان چه خواهد بود؟
در آخر، این یک فیلم هیولایی آمریکایی است که متوجه تأثیر مثبت تکنولوژی گرافیک کامپیوتری برای ساخت هیولاهایی که به سیم وصل نیستند و یا به صورت مینیاتوری یا لباس مبدل ساخته نشدهاند، شده است. چیزی که ژاپنیها چندین سال پیش به آن پی بردند.
داستان فیلم دربارهٔ سازمان مونارک است که درحال انجام تحقیقات بیشتر روی هیولاهای غولپیکر یا «تیتان»هاست. دکتر اما راسل (فارمیگا) در چین و درحال ساخت چیزی است که الگوی زبان هیولاها را به صورت امواج آلفا ترجمه کند. او بالاخره موفق به کاربرد این دستگاه روی کرم موترا میشود. در همین حین یک ارتش خصوصی با رهبری جاش آلن (چارلز دنس) به دنبال دزدیدن این ماشین و آدمربایی اما و دخترش مدیسون (براون) هستند.
مونارک و ارتش آمریکا سعی در یافتن مارک شوهر دورافتادهٔ اِما (چندلر) دارند تا به آنها در پیدا کردن همسر و دخترش کمک کند. این خانواده پس از مرگ پسرشان توسط گودزیلا که در فیلم قبل دیدیم، از هم پاشیده شد. این اتفاق باعث شد اِما به تحقیقات بیشتری در این زمینه بپردازد و مارک خود را از خانوادهاش جدا کند. در همین حال، جونا و تیمش به سمت جنوبگان میروند تا گیدورا شاه سه سر را رها کنند. ظهور دوبارهٔ این موجود باعث میشود دیگر هیولاهایی که مخفی شده بودند بیرون بیایند و برتری گودزیلا به چالش کشیده شود.
طرفداران نسخه اصلی سال 1954 محصول ژاپن احساس رضایت خواهند داشت؛ نه فقط به خاطر عنوان مشترک فیلم، بلکه به دلیل استفاده از «ناوشکن اکسیژن» (oxygen destroyer؛ در فیلم قدیمی یک ابزار مخفی بود) در بخشی از فیلم و زیرپایههای سیاسی اصلی از حق امتیاز فیلم اصلی تا فیلم اخیر ژاپنی به نام «بازخیز گودزیلا». «گودزیلا: سلطان هیولاها» یک فیلم با بودجه ساخت بالاست که پیامی دربارهٔ تنوعزیستی و به راه انداختن جنگ با اهداف غلط در خود دارد، اما روشی پیش گرفته که از هیجان ماجرا کم نمیکند.
مایکل دووگرتی کارگردان که به همراه زک شیلدز نویسندهٔ «کرمپوس» در نوشتن فیلمنامه همکاری داشته، گروه جالبی از بازیگران (کن واتانابه و سالی هاوکینز) را به فیلم بازگردانده و بازیگران جدیدی مثل جانگ زئی، برادلی وایتفورد و اوشی جکسون جونیور را به داستان اضافه کرده و به خوبی آنها را برای خلق صحنههای عجیب، کنار هم قرار داده است. زمانی که دکتر سریزاوا میگوید: “‘گاهی، تنها راه خوب شدن یک زخم این است که با شروری که باعث ایجاد آن شده به صلح برسی”، معنایی واقعی دارد و روی ایدهٔ فیلم دربارهٔ ژئوپولیتیک تأکید میکند. و هر زمان که براون در صحنه حضور دارد، «گودزیلا: سلطان هیولاها» به فیلمی دربارهٔ خانوادهای در بحران تبدیل میشود.
تیم جلوههای ویژه به موجودات متعدد فیلم وزن و ماهیتی واقعی بخشیده است. صحنههای نبرد توسط راجر بارتون («جنگ جهانی زد»)، ریچارد پیرسون («کونگ: جزیره جمجمه») و باب دوکسی («جنگ ستارگان: آخرین جدای») اجرا شده و بسیار نفسگیر است. برخلاف دیگر فیلمهای ساختهشده با استفاده از گرافیک کامپیوتری، این «گودزیلا» نمایی خوب از هیولاهای نمادین ارائه کرده و تواناییهای آنها در نبرد را به تصویر کشیده است.
این مقاله برگرفته از نوشتهٔ آلونسو دورالد در سایت thewrap.com است.
نظر سایر منتقدان دربارهٔ این فیلم چیست؟
مت زولر ؛ راجرایبرت
عیبهای این فیلم با شکوه و جلال جبران شده است.
آلان انجی ؛ Film Threat
فرقی ندارد از طرفداران گودزیلا باشید یا نه، تماشای این فیلم سرگرمکننده خواهد بود. اما پس از خروج از سالن سینما، حس نمیکنید که فیلمی چشمگیر یا فراموشنشدنی را تماشا کردهاید.
اسکات کولورا ؛ آیجیان
اجرایی باحال با دیوانگی هیولاهای عظیم که دل تمام طرفداران نبردهای کایجو و حتی تماشاچیان عادی را تا حدی بهدست میآورد. «گودزیلا» کار جالبی است که به شخصیتهای انسانیاش هم شانسی برای جالب بودن در میان جنگهای هیولاها با تکنولوژی فوقالعاده داده است. متاسفانه، خط داستان بدون اینکه نسبت به آن آگاه باشد گیج کننده است و حتی افراد باهوش یا شخصیتهای اصلی نتوانستند کمی در توضیح جزئیات موفق عمل کنند.
مارک ساولو ؛ آستین کرونیکل
جنبهٔ سرگرمکنندهٔ این فیلم اکثر اوقات با ترکیب بیشازحد شرح داستان، دیالوگهای مفصل و ادیتهای گیجکننده پایمال شده است. تقریبا هیچوقت نمیدانید شخصیتهای انسانی داستان دقیقا کجا هستند و یا چه کار میکنند، و یا پیچش داستانی که رخ داد دقیقا به چه معنی بود!
کیم نیومن ؛ اسکرین اینترنشنال
«سلطان هیولاها» نتیجهای که از این ژانر انتظار میرود را برآورده کرده است. صحنههای عالی هیولاها تمام صفحه را از آن خود میکند و گاهی با استفاده از موسیقی، باعث سرشار شدن احساسات میشود.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
58