تصور کنید در سال 1450 هجری شمسی هستیم، حوالی سال 2058 میلادی. تقریبا درصد زیادی از جمعیت کنونی کره زمین، در قید حیات نخواهند بود و مشخص نیست که جمعیت کره زمین، افزایش خواهد یافت یا با تداوم کاهش نرخ رشد در کشورهای مختلف جهان، تعداد افراد کمتر می شود!
پاسخ به پرسش هایی درباره آینده، همیشه برای محققان و دانشجویان و تحلیلگران مسایل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری، جذاب و جالب توجه بوده و حتی مردم عادی نیز به فراخور تحصیلات، سواد و اشراف اطلاعاتی خود نسبت به گذشته و حال، پیش بینی هایی درباره آینده خود و جهان ارائه می کنند.
پیش بینی آینده در حوزه های مختلف، نیازمند تحلیل همه جانبه فاکتورهای تاثیرگذار در آن عرصه ای است که تحلیلگر قصد ارائه آینده نگری در مختصات مورد نظر دارد و به همین خاطر، دسترسی به اطلاعات گذشته و حال و بررسی روند صعودی و نزولی آنها و تبیین فاکتورهای تاثیرگذار مستقیم و غیر مستقیم، اهمیت فراوانی دارد.
آینده نگری و ارزیابی آینده، تا حد زیادی بر اساس احتمالات و فرضیات استوار بوده و هیچ نظریه قطعی درباره آینده در هیچ حوزه ای وجود ندارد و شاید جذابیت جهان نیز به خاطر همین عدم امکان تحلیل قطعی واقعیت ها در دهه های پیش رو باشد.
همانطور که در قرن نوزدهم میلادی، کمتر کسی به ذهنش خطور می کرد که ظرف 1 ثانیه بتواند کتابی ده ها هزار صفحه ای را در اختیار صدها میلیون نفر در سراسر جهان قرار دهد یا فاصله لندن تا نیویورک را ظرف چند ساعت بر فراز اقیانوس بپیماید، شاید برای مردمان نیمه نخست قرن بیست و یکم هم، امکان سفر به جو کره زمین با کم تر از 100 دلار در نیمه دوم قرن بیست و یکم، غیر قابل تصور باشد!
اگر چه با توسعه فناوری در عرصه های مختلف از نانو گرفته تا هوا فضا و فناوری اطلاعات، قدرت تحلیل و شناخت ما از طبیعت و وضع موجود افزایش یافته و به همین میزان، قدرت تحلیل گری و آینده بینی افزایش عمومی پیدا کرده است، اما با این حال، تصویر آینده بشریت همان اندازه برای نسل ما مبهم و غیر شفاف است که درک و شناخت خوبی از زندگی نسل های چند صد سال پیش نداریم.
با این حال، بسیاری از تحلیل گران و آینده پژوهان در عرصه های اقتصادی و فرهنگی و غذایی و زیست محیطی بر این باورند که به دلایلی، از نسل 7 میلیارد نفری دنیا که نهایتا تا 100 سال آینده، حتی 100 نفرشان هم در قید حیات نخواهد بود، آیندگان به دید احترام نگاه نخواهند کرد.
در واقع، میراثی که نسل امروز ما برای نسل آینده جهان در نیمه دوم قرن بیست و یکم و پس از آن بر جا می گذارد، میراث خیلی خوبی به دلایل زیست محیطی و اقتصادی نخواهد بود و اگر قرار باشد عدم مدیریت بحران های بین المللی در دستور کار نسل امروز قرار نگیرد، ما خیلی زود، شاهد بروز فجایعی بسیار بد تر از دو جنگ جهانی خانمان سوز قرن بیستم خواهیم بود.
در گزارش امروز، به 10 دلیلی که احتمالا بخاطر آن، آیندگان ما را سرزنش خواهند کرد اشاره می کنیم.
با ما همراه باشید.
گذشته نگاری
امروز، خیلی از کارهایی که گذشتگان ما انجام داده اند و به نظر ما، نقض حقوق انسان، حیوان و کره زمین بوده است را محکوم و نکوهش می کنیم و از نظر ما، وحشیانه و غیر قابل تحمل است، آیندگان نیز به بسیاری از باورها و رفتارهای ما، به دید تعجب و تاسف نگاه خواهند کرد.
می دانیم که در برهه ای از تاریخ، بخشی از مغز افرادی که با ناهنجاری ها و بیماری های ذهنی دست و پنجه نرم می کردند را بر می داشتند و تا همین چند دهه پیش، بخش زیادی از دنیا، از مصر باستان گرفته تا ایالات متحده آمریکا، گرفتار برده داری و سوءاستفاده از حقوق انسان ها به دلایل اقتصادی بوده است. حتی امروزه نیز، با توسعه فناوری و گسترش دانش، شاهد نوعی دیگر از برده داری نوین هستیم که این گفتار، مجال ورود به این بحث نیست.
ما می دانیم که شهرها در آغاز انقلاب صنعتی، در فاضلاب و زباله خود غرق بودند و خونین ترین جنگ های هزاره دوم میلادی، در قرن آرمانی و رویایی بیستم، قرن ورود به فضا و کشف فضای مجازی رخ داد.
فهرست رفتارهای بشر در همین قرن بیستم فقط، بسیار وحشتناک و گاهی، غیر قابل باور است. تصور کنید که نوادگان شما بخواهند تاریخ قرن بیستم و قرن بیست و یکم را بخوانند. چه درکی از زندگی نسل ما خواهند داشت؟ چگونه درباره ما فکر خواهند کرد؟
ما تصور می کنیم که دنیای امروزی، خیلی بهتر از دنیای قدیم است. چرا که به مدد کشف الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین و اکتشافات و اختراعات دانشمندان بزرگ قرون اخیر، وضع بهداشت و رفاه مردم و ارتباطات و آموزش بسیار بهتر شده و انقلاب صنعتی و انقلاب آی تی، سبک زندگی را متحول کرده است.
اما واقعیت این است که آینده هم، بسیار بهتر از امروز ما خواهد بود و همانطور که دنیای بدون گوگل و اینترنت پر سرعت، کابوس مرگبار برای انسان سال 2017 میلادی است، برای نسل های آینده نیز نبود ماشین های پرنده و سفر ساعتی به دور کره زمین و خیلی چیزهای دیگر که امروزه رویا تصور می شود، خیلی عادی خواهد بود.
شاید خصوصیت پیشرفت به سوی آینده همین است که هر دهه و هر سده، زندگی بشر با انقلابی ژرف و شگرف مواجه می شود. بنابراین با گذشته نگاری درخواهیم یافت که وضع حال ما، چقدر برای گذشتگان غیر قابل تصور و باور بود و همین وضع را آیندگان درباره ما خواهند داشت. مخصوصا که در حال حاضر، نسل ما با مشکلات عدیده ای روبروست.
1- فاجعه پلاستیک
شاید یکی از مهمترین دلایلی که نسل های آینده، نسل امروز ما را با دیده احترام نگاه نکنند و اصلا این نسل را نبخشند، فاجعه ای به نام پلاستیک باشد. پلاستیک، عنصری که محصول انقلاب صنعتی بود و به ظاهر، دنیای نفت و پتروشیمی را به زندگی انسان های قرن بیستم آورد، زندگی امروز را آسان و زندگی آینده را با تهدیدی بزرگ مواجه کرد.
همه جا، شاهد حضور فعالانه پلاستیک ها هستیم. از فروشگاه های عرضه مواد غذایی و پوشاکی و صنعتی گرفته تا اماکن عمومی برای حمل و نقل کفش و کیف و کلاه و خیلی چیزهای دیگر، حضور پلاستیک، نمود عینی دارد. مخصوصا اگر به طبیعت بروید که حضور پلاستیک را بیشتر مشاهده خواهید کرد.
پلاستیک، عنصری کاملا مخالف محیط زیست است. چه بسیار آبزیان و حیوانات و درختان و جنگل هایی که بخاطر پلاستیک و پسامند کارخانه های تولید انواع پلاستیک، هلاک شده و از بین رفته اند. پلاستیک را باید کابوس بشر قرن بیست و یکم و پس از آن دانست.
آیندگان، قطعا از اینکه نسل امروز ما، این همه پلاستیک تولید کرده است و کره خاکی را با آن پر کرده، بسیار وحشت زده خواهد شد. متاسفانه بسیاری از پلاستیک های رنگی و غیر رنگی که امروزه تولید می شود، سمی است و صدها سال هم روی زمین باقی خواهد ماند.
یعنی عمر 1 عدد پلاستیکی که تولید کرده ایم و بازیافت نشده و در طبیعت رها شده است، چند برابر عمر ما در طبیعت باقی خواهد ماند و اثر مخرب زیست محیطی هم خواهد داشت.
پلاستیک یعنی قاتل حیوانات در خشکی و دریا. میکروپلاستیک ها در دریا، به دشت منابع غذایی دریایی نسل ما و آینده را تهدید می کنند و به اکو سیستم دریا آسیب می رسانند. بخشی از فعالیت نسل امروز و حتی نسل فردا، باید به جمع آوری و بازیافت پلاستیک هایی که انسان قرن بیستم تولید کرده، اختصاص یابد.
2- کشتن حیوانات
به جز تراژدی پلاستیک، تراژدی کشتن حیوانات چه اهلی و چه غیر اهالی، چه حیواناتی که خوردن گوشت آنها از نگاه مذاهب، صحیح است و چه صحیح نیست، از جمله مقولاتی خواهد بود که نسل آینده بخاطر آن، حتما نسل ما را نکوهش خواهد کرد.
چند هزار گونه حیوانی که در نقاط مختلف کره زمین زندگی می کنند، چه آنهایی که در معرض خطر انقراض قرار دارند و چه آنهایی که روز به روز بر تعداد آن ها افزوده می شود، احتمالا تا 50 یا 100 سال آینده وجود خارجی نداشته و برای دیدنشان، نسل آینده باید به موزه های جانور شناسی یا کتاب های مستند نگاری حیوانی مراجعه کند!
این واقعیت تلخ را باید قبول کرد. نوادگان نوادگان شما، شاید یوزپلینگ و شیر و آهو و پاندا را از نزدیک، حتی در باغ وحش ها هم نتوانند مشاهده کنند. همانطور که ما امروزه، نمی توانیم بسیاری از گونه های جانوری را که منقرض شده اند، تماشا کنیم.
قطعا در آینده، بشر از روش های مهندسی ژنتیک برای تولید گوشت استفاده خواهد کرد و تکنولوژی به داد انسان و حیوان خواهد رسید تا برای سیر کردن شکم خود، به دریدن حیوانات اهلی و غیر اهلی اقدام نکند. شاید باورش سخت باشد، اما تولید گوشت آزمایشگاهی در مقیاس انبوه، احتمالا در دستور کار نسل آینده قرار خواهد گرفت تا راهکاری برای کاهش قتل عام حیوانات در خشکی و دریا و آسمان باشد.
این روش گر چه هزینه ها و تبعات بسیاری دارد، اما برای محیط زیست، خیلی بهتر است و جلوی کشتار دایمی حیوانات را می گیرد. واقعیت این است که دامداری و مدیریت زباله های حیوانی، هزینه های سنگین زیست محیطی در بر داشته و در گرم شدن زمین هم نقش بسزایی ایفا می کند.
هزینه تولید گوشت آزمایشگاهی با خواصی به مراتب بهتر و بیشتر از گوشت طبیعی گاو و گوسفند و … با وجود همه اعتراضاتی که از جنبه های مختلف به آن خواهد شد، اکنون صدها هزار دلار است که شاید در چند دهه آینده، به چند دلار کاهش یابد!
3- سوزاندن سوخت های فسیلی
فاجعه سومی که بخاطرش حتما نسل های آینده ما را سرزنش خواهد کرد، تراژدی غم انگیزی به نام سوزاندن سوخت های فسیلی برای تامین انرژی است. نسل امروز ما (به خصوص ما ایرانی ها)، یکی از پر مصرف ترین نسل های تاریخ بشریت بوده و بیش از نیاز مصرف کرده و در حوزه سوخت های فسیلی نیز اوضاع بسیار وخیم است.
آلودگی هوا، مشکل شماره یک بشر در قرن بیست و یکم، آثارش تا قرن های بعد هم احتمالا ادامه پیدا خواهد کرد. ما تعیین می کنیم که تا چه اندازه بشر دهه های آینده، با مشکلات زیست محیطی کمتری روبرو شود.
اوضاع در کشورهای پیشرفته بسیار بدتر از کشورهای غیر پیشرفته مانند مغولستان یا ماداگاسکار است. تنها در آمریکا، قطب شماره یک صنعت و اقتصاد جهان، سالانه 200 هزار نفر بر اثر اختلالات ناشی از سوزندان سوخت های فسیلی برای تامین انرژی، جان خود را از دست می دهند. یعنی سالانه چند برابر تلفات حادثه 11 سپتامبر، تنها بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند.
البته وضعیت کشورهایی مانند چین که پر جمعیت ترین کشور جهان است، به مراتب از آمریکا بد تر است. سالانه چند میلیون چینی بخاطر آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند. آلودگی ناشی از سوزاندن زغال سنگ در هند و چین، وارد اقیانوس شده و اکو سیستم دریا را نیز با مشکلات جدی روبرو می کند که به طور غیر مستقیم، در زندگی انسان ها و حیوانات تاثیر مخرب دارد.
آیندگان، احتمالا از اینکه سالانه صدها میلیارد دلار خرج مبارزه با تروریسم شده اما برای آلودگی هوا که بسیار خطرناک تر از فعالیت های تروریستی در اقصی نقاط جهان است، فکر اثربخشی در دستور کار نبوده، ما را نکوهش خواهند کرد.
4- فاجعه ای به نام تغییرات اقلیمی
گرم شدن کره زمین، بحث دانشگاهی یا آکادمیک و لوکس نیست که بتوان با آن فقط جایزه نوبل گرفت یا سلبریتی ها را با پست های اینستاگرامی در این زمینه مشغول کرد. بحث درباره گرم شدن کره زمین، همچون کاهش منابع آبی جهان، بحثی راهبردی و در سطح هشدار بین المللی است. همه انسان ها در هر سطحی باید نسبت به این موضوع حساس باشند و احساس مسئولیت کنند.
عدم مسئولیت ما به خصوص عدم مسئولیت اجتماعی شرکت ها (CSR) به این موضوعات، برای نسل آینده ما فاجعه آفرین است. برخی از رهبران جهان مانند رییس جمهور جنجالی آمریکا (دونالد ترامپ) منکر آن هستند.
اما آیندگان حتما ما را بخاطر انتخاب هایمان که به بروز تغیرات اقلیمی شدید منجر شده است، نکوهش خواهند کرد. میزان جمع شدن دی اکسید کربن در اتمسفر چنان بالا رفته است که در 650 هزار سال گذشته بی سابقه بوده است.
تنها ظرف 250 سال اخیر، بیش از 1800 میلیارد تن دی اکسید کربن در جو رها شده است و همه بخاطر تصمیماتی بوده که دولت های قبل و کنونی گرفته و دنیایی با این وضعیت بحرانی را در اختیار نسل آینده قرار خواهیم داد.
5- اشعه درمانی و شیمی درمانی
طب مدرن، خود دردسری برای نسل کنونی و فاجعه ای برای نسل آینده است. درمان معضلات مربوط به سرطان با استفاده از اشعه و مواد شیمیایی و همچنین برخی از جراحی های دشوار مثل جراحی های مغزی، تبعات زیست محیطی دارد.
دنیای پزشکی را اکنون تا حد زیادی، درمان هایی با جراحی های تهاجمی پر کرده است. رشد فناوری سبب خواهد شد تا در آینده، روش های غیر تهاجمی و با استفاده از روبوت های میکروسکوپی، در طب بکار گرفته شود. ربات هایی که می توانند با ریز تراشه هایی، وارد بدن شده و خود را به منطقه ای خاص رسانده و پس از انجام ماموریت از قبل تعیین شده، مثل نابودی سلول های سرطانی، از بدن خارج شوند.
6- فاجعه رایانه ها
رایانه ها، بر خلاف تصور امروز که عاملی برای ارتباطات و توسعه اطلاعات و به اشتراک گذاری آنها در سطوح مختلف است و برای خیلی ها درامد زا و برای خیلی ها، عاملی فرصت آفرین است، در بروز سندروم ها و ناهنجاری های رفتاری و روانی تاثیر مخرب داشته است.
اعتیاد به شبکه های اجتماعی و به بستر رفتن با رایانه و زندگی متکی شده به رایانه ها، سبک زندگی سنتی قرن بیستم را با سبک زندگی دیجیتالی قرن بیست و یکم متحول کرده است و در برخی حوزه ها، فاجعه آفرین شده است.
آیندگان، از نبود برخی امکانات در زندگی ما متعجب می شوند. در دنیای امروز ما، تعامل ذهنی با رایانه ها وجود ندارد. آیندگان از اینکه ما در زندگی خود احساس تنهایی می کردیم و میلیون ها نفر در قرن بیست و یکم افسرده بودند، متعجب خواهند شد. شاید در نسل های آینده، فناوری های تعامل با رایانه در بدن یا مغز انسان کار گذاشته شود و عملا به بخش جدایی ناپذیر از انسان بدل شود.
7- گرسنگی و قحطی
در حال حاضر، میلیون ها نفر در سراسر دنیا با کمتر از یک قطعه نان، زندگی خود را در روز می گذرانند. این در حالی است که بعضا برای تعادل بازار، کشتی های گندم و محصولات کشاورزی، به دریا ها ریخته یا سوزانده می شوند.
همه این ها برای نسل آینده، تعجب بر انگیز و تاسف آور خواهد بود. وقتی سرگذشت نسل ما را می خوانند که چگونه آب و خاک و دریا و هوا را آلوده کردیم و با هزینه زیاد، محصولات کشاورزی را با بد مصرف کردن و نادرست مصرف کردن و عدم مدیریت بهینه، در اختیار اکثریت کره زمین قرار ندادیم، نکوهش می شویم.
صدها میلیون نفر اکنون در فقر مطلق زندگی می کنند. خشکسالی و قحطی، در نقاطی از آفریقا و آسیا رخ داده و در حال رخ دادن است.
نگاه آیندگان به عصر ما، همچون نگاه عصر ما به دوران فراعنه مصر باستان خواهد بود. نگاه تعجب آور! اکنون نیز صدها میلیون نفر برای زندگی چند میلیون نفر، بیگاری می کشند.
8- پول
نروژ، بزودی پول کاغذی و فلزی را از چرخه مالی خود حذف خواهد کرد. پادشاهی ثروتمند نروژ، به این نتیجه رسیده است که پول کاغذی، شفافیت مالی ندارد و فساد در آن زیاد است و هزینه بسیار زیادی از جنبه تولید و نگهداری دارد. بسیاری از کشورهای دنیا احتمالا راه نروژی ها را خواهند رفت.
آیندگان ما از اینکه پول به شکل فیزیکی امروز، صدها سال رواج داشته است تعجب خواهند کرد. آنها تمام نیازهای خود را به شکل مجازی بر طرف می کنند. شاید از اینکه ما یک کیف چرمی یا غیر چرمی را در جیب پالتو و کاپشن یا شلوار خود قرار می دادیم تا هر لحظه دسترسی به انواع و اقسام کارت های بانکی داشته باشیم و برای نگهداری پول کاغذی از آن استفاده کنیم، متعجب شوند.
حال فرض کنید که از کشور بیرون رفته و به کشور دیگر بروید. هر کشور، پول و بانک و روش خاص خود را دارد!
قطعا شفافیت مالی و بانکی در زندگی نسل آینده بیشتر از امروز است و فاجعه های مالی امروز را به عنوان تجربه های تاریخی شگفت انگیز در کتاب های درسی خود مرور خواهند کرد.
9- نابود کردن اقیانوس ها
حمله مغول ها و اسکندر مقدونی و لشکرکشی هیتلر به مرزهای لهستان و روسیه، همانطور که برای نسل امروز، دردناک و وحشیانه و تعجب آور است، برای نسل آینده نیز نابود کردن اقیانوس ها توسط نسل ما، وحشیانه و غیر قابل تصور قلمداد می شود.
احتمال می رود که بشر امروزی ترکیب مواد شیمیایی اقیانوس ها و دریاها را برای همیشه بر هم زده باشد.
10- مدیریت نابخردانه
مدیریت نابخردانه. احتمالا کلید واژه معروفی در ادبیات گفتاری و نوشتاری نسل آینده در کوی و برزن و محافل آکادمیک درباره زندگی نسل امروز ما خواهد بود. از اینکه نتوانستیم میراث دار خوبی برای نسل آینده باشیم، حتما با این کلید واژه محترمانه، از ما ستایش خواهد شد!
برخی فجایعی که در 9 مقوله قبلی به آن اشاره شد، ماحصل مدیریت نابخردانه و غیر منطقی بر منابع انرژی و غیر انرژی جهان است. باید تلاش کرد که نقش فناوری و زندگی هوشمندانه و مبتنی بر الزامات توسعه پایدار را وارد زندگی خود کنیم تا هر دانش آموز تا سیاستمداری، برنامه و حرکت خود را بر مبنای رفتاری که غربی ها: eco-friendly (دوستدار محیط زیست) می دانند، پایه ریزی کند.
امروز را درست زندگی کنیم.