2 یا با اغماض 3 ساله است و کنار داروخانه ای نشسته و به پهنای صورت اشک می ریزد، پدرش یا مراقبش روبرویش نشسته و می گوید «امروز پول ندارم، کار می کنم و پول در می آورم و بعداً داروهایت را می گیرم، باشه»؛ بعد از چند ساعت که به محل بازمی گردم کودک همچنان گریه می کند و مرد مدام آن جمله کذایی را تکرار می کند.
به گزارش به نقل از ایرنا، برای مرد مهم نیست کودک 2 ساله ساعت های متمادی آنجا روی پله بنشیند و اشک بریزد و گریه کند، برایش آن پولی مهم است که به خاطر دلسوزی مردم برای گریه کودک به او می دهند تا برود دارو بخرد؛ دارویی که در فرهنگنامه مرد شاید همان تریاک باشد.
کودک زیر آفتاب سوزان کنار داروخانه، نفسش به شماره افتاده و مرد همچنان جمله از بَر کرده اش را تکرار می کند و زیرچشمی عابران را می پاید تا به موقع جمله را تکرار کند و حس ترحم آنان را برانگیزد.
*باسواد بودن کودک 3 ساله!
به کارگیری کودکان کمتر از 6 سال نیز دیگر این روزها پدیده نادری نیست و شهروندان شاید هفته ای یک بار به این کودکان برخورد کنند؛ برای سودجویان اهمیتی ندارد که آنان نمی توانند به خوبی صحبت کنند، کودکان را در اماکن مختلف می فرستند تا از طریق بکارکشیدن آنها بتوانند پولی به جیب بزنند. نمونه آن، کودک 3 ساله ای است که در پیاده رو به تنهایی دنبال عابران راه می افتد و مقوایی که دستش گرفته به عابران نشان می دهد و با چشم های درشت و مظلومش به عابران خیره می شود. لباس های تنش کثیف و مندرس است و روی مقوا نوشته شده است: «مادرم مریض است، لطفاً کمک کنید» کودک نمی تواند مانند بزرگسالان درخواست خود را بیان کند اما حتماً آنقدر سواد دارد که توانسته این نوشته را روی مقوا بنویسد! عابران که به عادت هر روز برای رسیدن به سرکار یا هر مقصد دیگری عجله دارند، یا بی اعتنا از کنار او رد می شوند یا اسکناس های درشتی از جیب درمی آورند و با دلسوزی به کودک می دهند. یک نفر از آنان اما حتی این سئوال به ذهنش نمی رسد کودکی با این سن کم به تنهایی در پیاده رو چکار می کند و بدتر از آنچه خطراتی او را تهدید می کند.
*درب نوشابه، اسباب بازی کودکان کار
چهارراه خیابان های شهر محلی برای جولان کودکان کار شده است، در یکی از این چهارراه ها هر روز سه پسر 6 تا 13 ساله و یک دختر خردسال با هم، شیشه های ماشین را تمیز می کنند. هر راننده ای که نخواهد شیشه اش را تمیز کند کودکان با اسپری کف شیشه هایش را کثیف کرده و فرار می کنند. گاهی نیز به این خودروها لگد می زنند و متاسفانه گاهی نیز ناسزا می گویند.
لابلای این کارکردن ها و بازیگوشی ها و شاید بدخواهی هایی از سر فقر و نداری، گاهی نیز این کودکان خردسال کار را ر ها می کنند و بازی می کنند؛ بازی آنان با کودکان دیگر فرق دارد چون اسباب بازی در دسترس ندارند؛ آنها مانند کودکان دیگر دنبال هم می دوند اما این بازی با خشونت و کتک زدن همدیگر، حتماً همراه می شود. یک بار هم درب فلزی شیشه نوشابه ای را پیدا کرده بودند و هدفی از سنگ و خاک درست کرده بودند و با درب فلزی شیشه نوشابه آن را نشانه می گرفتند و اگر به هدف می خورد، جیغ می زدند و می خندیدند.
*گم شدن کودک کار و سرگردانی در قطار
غیر از چهارراه ها، واگن های مترو از دیگر مکان هایی است که بکارگیری کودکان خردسال در آن به وفور مشاهده می شود. این کودکان اغلب همراه مادر یا پدر و در مواردی به تنهایی یا همراه گروه همسالان خود مشغول کار یا تکدی گری هستند.
یکی از مادرانی که همراه کودک خردسالش در مترو کار می کند به ایرنا از زمانی می گوید که کودکش را در قطارها گم کرد؛ او می گوید: صبح با پسر 6 ساله ام کارمان را شروع کردیم اما در یک لحظه متوجه شدم او در واگن نیست، دلم هزار راه رفت. به هر دستفروش در مترویی که آشنا بودم، تماس گرفتم اما پیدایش نکردم.
وی می افزاید: مانند سرگردان ها از صبح تا غروب از این قطار به آن قطار و از این خط به آن خط می رفتم اما هیچ نشانی از پسرم نبود. شب خسته و کوفته سوار یکی از قطارهای آخروقت شدم و ناگهان پسرم را گریان آنجا دیدم، با ناله و زاری به طرفش رفتم و او را در آغوش کشیدم. انگار دنیا را به من دوباره دادند.
اگرچه این مادر توانست فرزندش را پیدا کند اما اینکه در این ساعات کودک خردسال چه استرس و ترسی را تجربه کرده است، معلوم نیست.
*شیفت شب برای کودک کار
شهلا یکی از شهروندانی که با پدیده کار کودک هر روز در شهر مواجه است نیز به می گوید: زمانی کودک 6 ساله ای را در شب سرد زمستانی ساعت 10 شب پشت چراغ قرمز با صورتی از سرما قرمزشده را دیدم و فکر کردم که کودکان 6 ساله خانواده ما اکنون یا در خواب ناز هستند یا در حال تماشای تلویزیون درحالیکه این کودک سرش را به شیشه چسبانده و منتظر است پولی به او بدهیم.
وی می افزاید: با خودم فکر کردم این کودک قرار است تا ساعت چند در خیابان بماند و من که اصلاً حاضر نبودم شیشه ماشین را در این سرما پایین بکشم، این کودک خردسال چطور سرما را تحمل می کند.
*تاثیر فقر و کار سخت بر رفتار کودک کار
نوشین شهروند دیگری می گوید: کار کردن کودکان خردسال دل آدم را به درد می آورد و متاسفانه این کودکان به علت خشونت ها و برخوردهایی که با آنان می شود خودشان نیز عموماً رفتارهای خشن و ضداجتماعی دارند.
وی از کودک کاری می گوید که دستمال کاغذی می فروخت و به رغم سن کمش، سخنانی بزرگ تر از سن خود می گفت و در جواب او که گفته بود پول ندارم دستمال کاغذی بخرم، کارت اعتباری طلب کرده بود و وقتی او گفته بود که کارت اعتباری هم ندارد، ناسزایی داده و گفته بود «تو چطور دختری هستی که همینطوری از خانه می آیی بیرون».
البته رفتارهای این خردسالان صد در صد زائیده رفتارهای پیرامون خود است. آنها در این سن کم باید برای سودجویانی پول ببرند که متاسفانه گاهی خانواده خودشان هستند؛ این کودکان و خردسالان در شرایط فقر اقتصادی و خشونت های خانگی زندگی می کنند.
طاهره پژوهش فعال حقوق کودک زمانی درباره این رفتارها گفته بود که کودکی که با این شرایط رشد می کند، چه توقعی داریم که در جامعه بتواند به درستی رفتار کند. واقعیت این است که زمینه را برای آسیب به این افراد و جامعه فراهم می کنیم.
*سوءاستفاده از کودکان کمتر از 6 سال برای کار در خیابان
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور درباره بکارگیری کودکان کمتر از 6 سال با اشاره به طرح بهزیستی برای مقابله با کار و قاچاق کودک می گوید: متاسفانه در اجرای طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان با کودکان کمتر از 6 سال مواجه شدیم.
حبیب الله مسعودی فرید در گفت و گو با خبرنگار ایرنا می افزاید: این کودکان تحویل شیرخوارگاه های بهزیستی شده اند. از مجموع 80 کودک پذیرش شده طی گذشت چند روز از اجرای طرح ساماندهی، 2 کودک زیر 6 سال بودند.
وی یادآور می شود: سال گذشته در مجموع 13 هزار کودک کار و خیابان در سراسر کشور و سه هزار کودک در تهران پذیرش شدند.
وی تصریح می کند: طبق ماده 80 برنامه ششم توسعه، ساماندهی کودکان کار و خیابان تکلیف قانونی بهزیستی است و آیین نامه جدید ساماندهی کودکان کار نیز برآن تاکید دارد.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور خاطرنشان می کند: طبق این ماده دولت مکلف است طبق قوانین مربوطه و مصوبات شورای اجتماعی به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی، نسبت به تهیه طرح جامع کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی با اولویت اعتیاد، طلاق، حاشیه نشینی، کودکان کار و مفاسد اخلاقی مشتمل اقدام کند به گونه ای که آسیب های اجتماعی در انتهای برنامه به 25 درصد میزان کنونی کاهش یابد.
مسعودی فرید تاکید می کند: نباید منتظر بمانیم که آیین نامه جدید مراحل خود را طی کند بلکه بهزیستی طرح های خود را بر اساس فرآیندهای علمی انجام می دهد.
وی می افزاید: بر اساس آیین نامه جدید، وزارت کشور و اداره اتباع نیز باید در ساماندهی کودکان کار و خیابان همکاری کنند که اکنون حتی این مفاد جدید را با تعامل دستگاه ها می توانیم انجام دهیم.
مسعودی فرید از مردم خواست تا از کمک های مالی به کودکان کار و خیابان خودداری کنند و آنان را به سازمان های حمایتی (بهزیستی و کمیته امداد) یا سازمان های مردم نهاد همکار طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان معرفی کنند.
*ساعات کار طولانی برای کارگران ارزان
متاسفانه این روزها کودکانی که دو برابر وزن خود بار می کشند، چند برابر سن خود کار می کنند و ده ها برابر کودکان دیگر باید تحمل و استقامت داشته باشند، بیشتر در سطح شهر مشاهده می شوند. کودکانی که سن واقعی آنان مشخص نیست و برخی از آنها نیز شناسنامه ندارند.
ساعات کار طولانی و دستمزدی که معلوم نیست نصیب چه کسانی می شود، سلامت فیزیکی و روانی کودکان کار و متکدی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. کودکان کار برای سودجویان و گاه برای مافیای مواد مخدر، کارگران ارزان و بی دردسری به شمار می روند که هر خواستی از تکدی گری تا فروش کالا و زباله گردی را می توانند به آنها تحمیل کنند. گاهی نیز خانواده ها به دلایل گوناگون اعم از فقر، اعتیاد و سطح سواد پایین کودک خود را به خیابان ها می فرستند.
سازمان های حمایتی در این بین مسئولیتی سنگین بر دوش دارند که البته همانگونه که بارها اعلام شده است فرمانداری، استانداری، شهرداری، قوه قضائیه، نیروی انتظامی و وزارت بهداشت در کنار سازمان هایی مانند بهزیستی باید دست در دست هم بدهند تا کسی نتواند از کودکان سوء استفاده کند اما متاسفانه در همین طرح اخیر مقابله با قاچاق و کار کودک مشاهده شد که فقط بهزیستی پای کار است و از سوی دیگر از کودکان متکدی غفلت می شود. امید است که با آیین نامه جدید ساماندهی کودکان کار و خیابان که بر همکاری دستگاه ها تاکید دارد، بتوان قدمی برای این کودکان در جهت بهبود زندگی آنان برداشت.