ماهان شبکه ایرانیان

گمشده‌ای به نام لالایی

مسئول بخش قصه‌پردازی «آی قصه» از اهمیت لالایی در عصر حاضر می‌گوید.

گمشده‌ای به نام لالایی

اسماعیل باستانی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: به این دلیل که بحث تولید ادبیات خوب برای کودکان نسبت به دهه‌های گذشته بسیار کم شده و محتوای صوتی قصه برای کودکان هم اندک است، «آی قصه» مصمم شده تا در این عرصه قدمی جدی و تأثیرگذار بردارد. پس برای تولید محتوای صوتی، نویسندگانی چون پوریا عالمی و... را دور هم جمع می‌کند و قصه‌ها بعد از نگارش، خوانده، تصویرسازی و به مخاطب ارائه می‌شود.

او ادامه داد: یکی از بخش‌هایی که «آی قصه» در آن فعالیت دارد، بخش لالایی‌های مختلف بومی ایران و جهان است؛ برای مثال لالایی کشور افغانستان. زبان افغانستانی‌ها فارسی دری است و فرهنگ و داستان‌های آنان نیز به فرهنگ کشور ما نزدیک است. عموماً زنان و مادران گوینده لالایی هستند و افغانستان که درگیر جنگ‌های داخلی و ناامنی است، به بازخوانی این لالایی‌ها نیاز دارد. «آی قصه» نیز با همین رویکرد و برای مقایسه تغییرات درون‌مایه‌ای لالایی‌ها به این مهم پرداخته است.

تزریق امید با لالایی

باستانی تصریح کرد: درون‌مایه لالایی‌های افغانستان بعد از حمله شوروی به این کشور و همچنین بعد از جنگ‌های داخلی آن به‌شدت تغییر پیدا کرده و چون زنان دچار تبعیض و گرفتار خشونت هستند، خانه و گهواره میدان جنگشان شده و با تمام وجود می‌کوشند تا به فرزندان خود امید بدهند.

مسئول بخش قصه‌پردازی «آی قصه» گفت: مردم ایران نیز با حجم بالایی از ناامیدی روبه‌رو هستند و شاید هم این ناامیدی خودخواسته باشد اما مرور این دست از لالایی‌ها و قصه‌های کشور رنج‌کشیده‌ای مثل افغانستان، به ما تلنگر می‌زند که می‌توان در عین سختی و ناامیدی، باز هم امیدوار بود و امید را به جامعه تزریق کرد.

لالایی، گمشده کودکان عصر حاضر

باستانی با بیان این‌که لالایی‌ها گمشده کودکان عصر حاضرند، تأکید کرد: مدرن شدن زندگی ما ایرانیان باعث شده بسیاری از بخش‌های مهم فرهنگی‌مان، از جمله لالایی‌ها را از  دست بدهیم. لالایی‌ها نقش بسیار پررنگی در تربیت فرزندان ما دارند اما متأسفانه فراموش‌شده و گمشده کودکان عصر حاضر هستند.

او با اشاره به این‌که محتوای لالایی‌ها در تمام دنیا یکسان است، گفت: آن‌چه بین لالایی‌ها تفاوت ایجاد می‌کند، بیان و شکل روایت آن‌هاست. از لالایی چینی گرفته که برخاسته از افسانه‌های باستانی این کشور است تا یک لالایی رمانتیک لایت ایتالیایی، همه محتواها یکی است و فقط روایت آن توسط مادران فرق دارد. محور لالایی‌ها همه برگرفته از تاریخ است و نگاه لالایی‌ها، چه در ایران، چه در افغانستان و چه در سایر نقاط جهان، گاهی اوقات انتقادی و اجتماعی می‌شود. درواقع مادران نقد جامعه خودشان را در قالب لالایی به کودکان خود بازگو می‌کنند و همه این نقدها و گفته‌ها در حافظه کودک می‌ماند و به کودک اجازه تفکر، تعمق و رشد بهتر را می‌دهد.

کودکان بی‌لالایی، کودکان بی‌رؤیا

باستانی تأکید کرد: وقتی لالایی‌ و قصه‌گویی برای بچه‌ها فراموش شود، آن‌ها عملاً بی رؤیا بزرگ خواهند شد. جادوی لالایی و قصه و صدا، پرورش تخیل و پویایی ذهن کودکان است و مهم‌ترین رکن آن، پررنگ‌تر کردن نقش مادر برای کودک. 

مسئول بخش قصه‌پردازی «آی قصه» با ابراز تأسف از این‌که مخاطب امروز لالایی را از یاد برده است گفت: لالایی یکی از عمیق‌ترین بخش‌های فرهنگ شفاهی کشور ما است. ما ایرانیان همیشه به تاریخ و تمدن چندهزارساله خود می‌بالیم ولی وقتی به زمان حال خود می‌رسیم چیزی نداریم که به آن افتخار کنیم، دلیل آن هم این است که تاریخ شفاهی خود را از یاد برده‌ایم و اهل مطالعه و یا گوش دادن به داستان نیستیم. تمام سعی «آی قصه» بر این است که فرهنگ قصه‌گویی و شنیدن قصه را دوباره برای کودکان زمانه به جریان بیندازد و خانواده‌ها را مجبور کند تا برای کودکانشان لالایی بگویند.

لالایی‌هایتان را برای «آی قصه» بفرستید

باستانی تحقیقات درباره تعداد لالایی‌های کشور را سخت دانست و اظهار کرد:  پراکندگی لالایی‌ها ناشی از پراکندگی ادبیات شفاهی ماست و به همین خاطر پژوهش درباره تعداد آن‌ها سخت است. ما از مخاطبان «آی قصه» درخواست کرده‌ایم که لالایی‌ها محلی خود را برایمان ارسال کنند یا اگر مادربزرگ و مادری دارند که این لالایی‌ها را از بر هستند، فیلم و صوت آن‌ها را ضبط کنند و بفرستند، بااین‌حال اکنون تعداد بسیار کمی لالایی به دست ما رسیده است.

مسئول بخش قصه‌پردازی «آی قصه» با اشاره به چیزهایی که لالایی را تهدید می‌کند، گفت: فراموشی، بزرگ‌ترین تهدید برای هر چیزی است. فردی که آلزایمر گرفته دیگر نمی‌تواند از داشته‌ها و خاطرات خود استفاده کند و این بسیار دردناک است. ما آدم‌هایی هستیم که کتاب و تاریخ نمی‌خوانیم، فرهنگمان را فراموش کرده‌ایم، موسیقی بی‌محتوا گوش می‌دهیم و همه این موارد دست‌به‌دست هم داده تا لالایی و قصه‌گویی هم فراموش بشود و ‌اکنون، من نوعی، یک اسماعیل باستانی بی‌هویت باشم.

باستانی با تأکید بر محدود بودن بانک اطلاعاتی لالایی‌ها تصریح کرد: در فضای مجازی بیس اطلاعاتی در مورد لالایی‌های بومی و غیربومی وجود دارد اما نه به آن عمقی که «آی قصه» مدنظر دارد. بخش لالایی در این اپلیکیشن بر اساس پژوهش‌  و ارتباط‌ با استادان و پژوهشگران این حوزه در سرتاسر دنیا گردآوری‌ شده است.

پرهیز«آی قصه» از موازی‌کاری

او در پاسخ به این سؤال که آیا فعالیت‌های «آی قصه» موازی با فعالیت مراکزی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هست یا خیر اظهار کرد: کانون بعد از دهه 60 که دوران طلایی آن بود و با امیر نادری و عباس کیارستمی کار می‌کرد و قصه‌های احمد شاملو و احمدرضا احمدی را روایت می‌کرد دیگر محتوای جدیدی برای ارائه به کودکان تولید نکرد. اوج کار کانون در سال گذشته تولید فیلمی به نام «ضربه‌فنی» بود. متأسفانه کانون سالیان سال است که کار جدی‌ای در حوزه کودک انجام نداده و به همین دلیل کار «آی قصه» موازی با فعالیت کانون نیست.

خصوصی هستیم

باستانی تصریح کرد: «آی قصه» برنامه‌ای برخاسته از بخش خصوصی است و تاکنون هیچ ارگان دولتی‌ای نه‌تنها به آن کمک نکرده بلکه برای انجام کار مشترک هم با آن وارد معامله و مذاکره نشده است. ترجیح خود «آی قصه» هم این است که با دستگاه‌های دولتی وارد مذاکره نشود چراکه قرار است سیاست‌گذاری خود را داشته باشد.

تولید محتوای سنتی با ابزار مدرن

مسئول بخش قصه‌پردازی «آی قصه» با بیان این‌که این اپلیکیشن در حال استفاده از ابزارهای مدرن برای تولید محتوای سنتی است، گفت: این روزها با گسترده شدن عجیب فنّاوری، بی‌شک هر انسانی یک رسانه است. بخشی از محتوای «آی قصه» کلاسیک و بخشی از آن هم مدرن است و این محتوا در قالب اپلیکیشن، کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام بارگذاری شده و به مخاطبان ارائه خواهد شد. 

به گزارش ایسنا،« آی قصه» تولیدات خود را هر هفته در شبکه‌های اجتماعی با آدرس @iGhe3 منتشر می‌کند.


قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان